|
تاریخ چاپ : |
2025 Apr 18 |
www.blestfamily.com |
لینک مشاهده : |
عـنوان : |
راههای رهایی از تصورات و خیالهای جنسی(4) |
راههای رهایی از تصورات و خیالهای جنسی(4)دعا، اسلحهی مؤمن برای رهایی از خیالات جنسیدعا، اسلحهای است که تیرش در سختیها به خطا نمیرود، دعا ذخیرهی مؤمن در شدت و سختی است. چنانچه خدای متعال میفرماید:) وَقَالَ رَبُّكُمُ ادْعُونِي أَسْتَجِبْ لَكُمْ إِنَّ الَّذِينَ يَسْتَكْبِرُونَ عَنْ عِبَادَتِي سَيَدْخُلُونَ جَهَنَّمَ دَاخِرِينَ( [غافر: 60]. @و پروردگارتان فرمود: مرا بخوانید تا دعای شما را بپذیرم. بیگمان کسانی که از عبادت من تکبر میورزند، خوار و زبون وارد دوزخ خواهند شد!.انسان پریشان و درمانده حالتی دارد که بیش از دیگران سزاوار اجابت میباشد. خدای متعال میفرماید:(أَمَّنْ يُجِيبُ الْمُضْطَرَّ إِذَا دَعَاهُ وَيَكْشِفُ السُّوءَ وَيَجْعَلُكُمْ خُلَفَاءَ الْأَرْضِ أَإِلَهٌ مَعَ اللَّهِ قَلِيلًا مَا تَذَكَّرُونَ ) [النمل: 62].«(آیا بتها بهترند) یا کسی که به فریاد درمانده میرسد و بلا و گرفتاری را برطرف میکند بدانگاه که او را به کمک بطلبد، و شما (انسانها) را (براساس قانون حیات به طور متناوب) جانشین (یکدیگر در) زمین میسازد (و در هر برهه از زمان اقوامی را بر این کرهی خاکی مسلط و مستقر میگرداند. حال با توجه به این امور) آیا معبودی با الله هست؟ واقعاً شما بسیار اندک اندرز میگیرید».شاید در گفتار ما شک و تردید داشته باشید، اما به رسول خدا (صلی الله علیه وسلم) کاملاً اعتماد و اطمینان دارید؛ از این رو فرمودهی پیامبر اکرم (صلی الله علیه وسلم) را برای شما یادآوری میکنم که فرمود:«مَا عَلَى الْأَرْضِ مُسْلِمٍ يَدْعُو اللَّهَ بِدَعْوَةٍ إِلَّا آتَاهُ اللَّهُ إِيَّاهَا، أَوْ صَرْفَ عَنْهُ مِنَ السُّوءِ مِثْلَهَا»([1]).یعنی: «هیچ مسلمانی بر روی زمین نیست که دعا کند و از خدا چیزی بخواهد، مگر آنکه خداوند خواستهاش را برآورده میکند یا بدی و امر ناگواری همسان خواستهاش را از او دور مینماید».آیا پیامبران الگوی خوبی برای شما نیستند؟ یوسف عليه السلام بنگرید که چگونه در سن جوانی دست نیاز و زاری به سوی مولایش بلند میکند و میگوید:(أَمَّنْ يُجِيبُ الْمُضْطَرَّ إِذَا دَعَاهُ وَيَكْشِفُ السُّوءَ وَيَجْعَلُكُمْ خُلَفَاءَ الْأَرْضِ أَإِلَهٌ مَعَ اللَّهِ قَلِيلًا مَا تَذَكَّرُونَ ) [یوسف: 33].«(یوسف) گفت: پروردگارا! زندان برای من خوشایندتر از آن چیزی است که مرا به آن فرا میخوانند و اگر نیرنگ ایشان را از من باز ندرای، به آنان میگرایم (و دامان عصمت به معصیت میآلایم و خویشتن را بدبخت میکنم و آنگاه) از زمرهی نادانان میگردم».نتیجه و پیامد این کار یوسف عليه السلام چه بود؟ باهم این آیه را میخوانیم که:(فَاسْتَجَابَ لَهُ رَبُّهُ فَصَرَفَ عَنْهُ كَيْدَهُنَّ إِنَّهُ هُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ) [یوسف:34].«پروردگارش دعای او را اجابت نمود و (شرّ) مکرشان را از او باز داشت. تنها خداست که شنوا و آگاه میباشد».آیا تا به حال دعا و خواستن از خدا را تجربه کردهای؟ آیا تا کنون دست نیاز به درگاه خداوند متعال بلند نمودهای؟ آیا از خدا خواستهای که از تو در برابر رذالت و پستیها حمایت نماید و بدی و فحشا را از تو دور کند؟ مخلصانه و با قلبی خاشع و زار دست نیاز به آستان الهی بلند کن و در نتایج و پیامدهای دعا عجله مکن.ابن قیم رحمه الله اثرات دعا را در قالب یک مثال روشن میکند و میگوید: مثال دعا بدین گونه است که شخصی تحت حمایت پدرش باشد و پدرش از بهترین غذاها، نوشیدنی و لباسها به او بدهد و او را به خوبی تربیت نماید و او را به اوج ترقی و پیشرفت برساند. چنین پدری که سرپرستی و تمام منافع پسر را بر عهده دارد، فرزندش را برای کاری به جای دیگری میفرستد. پسر برای انجام مأموریت ناگزیر است از راهی برود که راهزنان و دشمنان زیادی در آن هستند. دشمن او را دستگیر میکند، دست و پایش را محکم میبندد، او را اقامتگاه خویش منتقل میکند و با وی رفتاری بر عکس رفتار پدر در پیش میگیرد و به بدترین شکل ممکن شکنجهاش مینماید. در آن زمان است که فرزند نیکیهای پدر را به یاد میآورد و با سوز و افسوس فراوان از خوبیهای پدر در حق خود یاد میکند؛ پسر اسیر هنگام اسارت گذشتهاش را به یاد میآورد و به حال خود میاندیشد که چطور اسیر و دربند دشمن شده است. زمانی که فرزند در اسارت دشمن است و هر لحظه شکنجه میشود و میداند که عاقبت او را خواهند کشت، رو به سرزمینی میکند که پدرش آنجاست؛ در آن هنگام پدرش را خیلی نزدیک میبیند؛ بدان سو میشتابد و خودش را طوری به زمین میاندازد که گویی پیش پای پدر افتاده و در آن حال پدر را به فریاد میخواند و از او کمک میطلبد. حال اگر پدر آنجا حضور داشته باشد و فریاد و فغان فرزندش را ببیند و مشاهده کند که اشک بر گونههای پسرش میبارد و دشمن نیز در تعقیب او و در پی کشتنش میباشد. آیا امکان دارد که فرزندش را در آن حال تنها بگذارد؟ بنابراین، در بارهی خدایی که نسبت به بندگانش از پدر و مادر مهربانتر است، چه گمانی باید داشت؟ خدای متعال چه معاملهای با بندهاش خواهد کرد در آن هنگام که بنده به سوی او بگریزد و خودش را به درگاهش بیفکند و رخسارش را بر خاک آستانش بمالد و زار زار بگرید و بگوید: ای خدا! ای خدای من! ای ارحم الراحمین و ای مهربانترینی که جز تو رحمکننده و یاریگری نیست! ای تنها پناه و ای تنها فریادرس! من فقیر و گدای درگاه تو هستم و به تو پناه آورده و به تو امید بستهام؛ هیچ پناه و نجاتی از عذاب تو نیست جز بازگشت و انابت به سوی تو. تو پناه و یاور من هستی([2]).یادآوری نعمتهای بهشت سبب رهایی از تصورات جنسی می باشدخدای متعال در بهشت برای بندگان مطیع و فرمانبردارش نعمتهایی آماده کرده که هیچ چشمی ندیده و هیچ گوشی نشنیده و به قلب هیچ بشری خطور نکرده است. بهشتیان از انواع نعمتهای بهشتی بهرهمند میشوند و در آنجا تمام آرزوها و خواستههای اهل بهشت برآورده میگردد.یکی از نعمتهایی که بهشتیان از آن بهرهمند میشوند، لذایذ جنسی است؛ البته لذایذی که اصلاً قابل مقایسه با لذتهای دنیوی نمیباشد. من هرچقدر هم که شیوا و رسا سخن بگویم: یا بنویسم، نمیتوانم این نعمت بزرگ را به خوبی توصیف کنم. خدای متعال در توصیف زنان بهشتی میفرماید:(إِنَّا أَنْشَأْنَاهُنَّ إِنْشَاءً (35) فَجَعَلْنَاهُنَّ أَبْكَارًا (36) عُرُبًا أَتْرَابًا) [الواقعه: 35 - 37].«ما حوریان را (با شکلی زیبا و شمایلی دلربا) پدیدار کردهایم؛ ایشان را دوشیزه ساختهایم (که) شیفتگان (همسران خویش و جوان و طنازند و) همسن و سال هستند».انس بن مالک (رضی الله عنه) میگوید: رسول خدا (صلی الله علیه وسلم) فرمود: «وَلَوْ أَنَّ امْرَأَةً مِنْ نِسَاءِ أَهْلِ الجَنَّةِ اطَّلَعَتْ إِلَى الأَرْضِ لَأَضَاءَتْ مَا بَيْنَهُمَا، وَلَمَلَأَتْ مَا بَيْنَهُمَا رِيحًا، وَلَنَصِيفُهَا - يَعْنِي الخِمَارَ - خَيْرٌ مِنَ الدُّنْيَا وَمَا فِيهَا»([3]).یعنی: «و اگر یکی از زنان اهل بهشت به سوی زمین رخ بنماید و جلوه کند، فضای میان زمین و آسمان را روشن و آکنده از بوی خوش میگرداند و روسری زن بهشتی، بهتر است از دنیا و آنچه که در دنیا وجود دارد».ابوهریره (رضی الله عنه) میگوید: رسول خدا (صلی الله علیه وسلم) فرمود: «أَوَّلُ زُمْرَةٍ تَدْخُلُ الجَنَّةَ عَلَى صُورَةِ القَمَرِ لَيْلَةَ البَدْرِ، وَالَّذِينَ عَلَى آثَارِهِمْ كَأَحْسَنِ كَوْكَبٍ دُرِّيٍّ فِي السَّمَاءِ إِضَاءَةً، قُلُوبُهُمْ عَلَى قَلْبِ رَجُلٍ وَاحِدٍ، لاَ تَبَاغُضَ بَيْنَهُمْ وَلاَ تَحَاسُدَ، لِكُلِّ امْرِئٍ زَوْجَتَانِ مِنَ الحُورِ العِينِ، يُرَى مُخُّ سُوقِهِنَّ مِنْ وَرَاءِ العَظْمِ وَاللَّحْمِ» وَفِيْ رِوَايَةِ مُسْلِمّ: (وَمَا فِي الْجَنَّةِ أَعْزَبُ)([4]).یعنی: «نخستین گروهی که وارد بهشت میشوند، سیمایی همانند ماه شب چهارده دارند و کسانی که پس از آنها به بهشت وارد میشوند، همانند نورانیترین ستارهای هستند که در آسمان میدرخشد؛ قلبهای بهشتیان همانند قلب یک نفر است (و همهی آنها یک دل میباشند؛ به گونهای که) در میان آنها کینه و حسادتی نسبت به یکدیگر وجود ندارد. هریک از بهشتیان دو زن از زنان زیبای بهشتی دارد؛ زنانی که مغز ساق پایشان از پشت گوشت و استخوان دیده میشود». در روایت مسلم / آمده است: «(کسی) در بهشت مجرد و بیهمسر نیست».سعید بن عامر (رضی الله عنه) میگوید: از رسول خدا (صلی الله علیه وسلم) شنیدم که فرمود: «لَوْ أَنَّ امْرَأَةً مِنْ نِسَاءِ أَهْلِ الْجَنَّةِ أَشْرَفَتْ لَمَلَأَتِ الْأَرْضَ رِيحَ مِسْكٍ، وَلَأَذْهَبَتْ ضَوْءَ الشَّمْسِ وَالْقَمَرِ»([5]).یعنی: «اگر زنی از زنان بهشتی (به اهل زمین) رخ بنماید، زمین را آکنده از بوی مشک میگرداند و (نور جمالش) روشنایی خورشید و ماه را میبرد».چنین نعمتی نصیب زنی که وارد بهشت شود نیز میگردد و از معاشرت و آمیزش با شوهرش بیهیچ ناراحتی و سختیای بهرهمند میشود؛ چرا که در بهشت دلها با صفا میشوند و از تمام ناراحتیها و ناگواریها پیراسته میگردند. چنانکه مرد بهشتی پس از اندکی غیبت در حالی نزد همسرش باز میگردد که بر جمال و زیبایی وی افزوده شده است. انس بن مالک (رضی الله عنه) میگوید: رسول خدا (صلی الله علیه وسلم) فرمود:«إِنَّ فِي الْجَنَّةِ لَسُوقًا، يَأْتُونَهَا كُلَّ جُمُعَةٍ، فَتَهُبُّ رِيحُ الشَّمَالِ فَتَحْثُو فِي وُجُوهِهِمْ وَثِيَابِهِمْ، فَيَزْدَادُونَ حُسْنًا وَجَمَالًا، فَيَرْجِعُونَ إِلَى أَهْلِيهِمْ وَقَدِ ازْدَادُوا حُسْنًا وَجَمَالًا، فَيَقُولُ لَهُمْ أَهْلُوهُمْ: وَاللهِ لَقَدِ ازْدَدْتُمْ بَعْدَنَا حُسْنًا وَجَمَالًا، فَيَقُولُونَ: وَأَنْتُمْ، وَاللهِ لَقَدِ ازْدَدْتُمْ بَعْدَنَا حُسْنًا وَجَمَالًا»([6]).یعنی: «در بهشت بازاری است که بهشتیان هر جمعه به این بازار میروند؛ پس از آن نسیم صبا شروع به وزیدن میکند و بر صورتها و لباسهایشان میوزد؛ از این رو در حالی نزد همسرانشان باز میگردند که بر جمال و زیبایشان افزوده شده است. لذا همسرانشان به آنان میگویند: به خدا سوگند! که پیش از رفتن از نزد ما بر جمال و زیبایی شما افزوده شده است؛ مردان بهشتی نیز میگویند: به خدا سوگند که جمال و زیبایی شما نیز افزایش یافته است».واقعاً چه تفاوت و فاصلهی زیادی میان نعمتهای جاویدان بهشت و لذتهای زودگذر دنیا وجود دارد؛ آن هم لذتهای زودگذری که حسرتها و افسوسهای فراوانی در پی دارد. آری! نعمتهای جاویدان بهشت ثمره و پیامد دوری از شهوتها و خواستههای نفسانی به خاطر رضای خداست.خدای متعال میفرماید:(كُلُوا وَاشْرَبُوا هَنِيئًا بِمَا أَسْلَفْتُمْ فِي الْأَيَّامِ الْخَالِيَةِ ) [الحاقۀ: 24].«در برابر کارهایی که در روزگاران گذشته (یعنی در دنیا) انجام میدادهاید، (از نعمتها و میوههای بهشت) بخورید و بنوشید؛ گوارا باد. (نوش جانتان)».آیا دوست داری از زمرهی بهشتیانی باشی که از نعمتهای جاویدان بهشت بهرهمند میشوند؟دوران جوانی، دوران حساسی است که در آن زمینهی بروز نادانیهای زیادی از سوی انسان وجود دارد؛ در این دوران انسان برخی از کارها را از روی بیفکری و شتابزدگی انجام میدهد. از این رو خدای متعال به کسانی که در دوران جوانی بر اطاعت و بندگی او استقامت میورزند، نعمتهای زیادی ارزانی میدارد که فقط مخصوص جوانان خوب و شایسته میباشد. ابوهریره (رضی الله عنه) میگوید: رسول خدا (صلی الله علیه وسلم) فرمود: «سَبْعَةٌ يُظِلُّهُمُ اللَّهُ فِي ظِلِّهِ، يَوْمَ لاَ ظِلَّ إِلَّا ظِلُّهُ: الإِمَامُ العَادِلُ، وَشَابٌّ نَشَأَ فِي عِبَادَةِ رَبِّهِ، وَرَجُلٌ قَلْبُهُ مُعَلَّقٌ فِي المَسَاجِدِ، وَرَجُلاَنِ تَحَابَّا فِي اللَّهِ اجْتَمَعَا عَلَيْهِ وَتَفَرَّقَا عَلَيْهِ، وَرَجُلٌ طَلَبَتْهُ امْرَأَةٌ ذَاتُ مَنْصِبٍ وَجَمَالٍ، فَقَالَ: إِنِّي أَخَافُ اللَّهَ، وَرَجُلٌ تَصَدَّقَ، أَخْفَى حَتَّى لاَ تَعْلَمَ شِمَالُهُ مَا تُنْفِقُ يَمِينُهُ، وَرَجُلٌ ذَكَرَ اللَّهَ خَالِيًا فَفَاضَتْ عَيْنَاهُ»([7]).یعنی: «هفت گروه را خداوند در روزی که هیچ سایهای جز سایهی او وجود ندارد، زیر سایهی خود جای میدهد: حاکم عادل، جوانی که در عبادت خداپرورش یابد؛ شخصی که به مسجد دلبسته باشد؛ دو شخصی که به خاطر خدا به یکدیگر مهر و محبت میورزند، با این محبت گرد میآیند و براساس همین محبت از یکدیگر جدا میشوند؛ و مردی که زنی زیبا و با اصل و نسب او را به سوی خود فرا بخواند و او بگوید: من از خدا میترسم؛ و شخصی که آنچنان پنهان و پوشیده صدقه دهد که حتی دست چپش نداند که دست راستش چه داده است؟ و فردی که در خلوت و تنهایی خدا را یاد کند و اشک از چشمانش سرازیر شود».ابن حجر / میگوید: «از آن جهت جوان را مختص گردانید که در دوران جوانی غرایز و خواستههای نفسانی بر انسان غالب است و در جوان انگیزههای زیادی برای پیروی از هوا و هوس وجود دارد.این نعمت هم زنان و هم مردان را شامل میشود. ابن حجر میگوید: «هیچ دلیلی وجود ندارد که این حدیث فقط در بارهی مردان باشد، بلکه این حدیث زنان را نیز در برمیگیرد»([8]).اجر و پاداش بندگان فرمانبردار خدا به هنگام گسترش فساد و زیادشدن راهها و دروازههای آن افزون میگردد. انس بن مالک (رضی الله عنه) میگوید: رسول خدا (صلی الله علیه وسلم) فرمود: «يَأْتِي عَلَى النَّاسِ زَمَانٌ الصَّابِرُ فِيهِمْ عَلَى دِينِهِ كَالقَابِضِ عَلَى الجَمْرِ»([9]).یعنی: «زمانی بر مردم فرا میرسد که کسی که بر دینش صبر و استقامت نماید، همانند شخصی است که اخگر آتش در دست گرفته است».ناامید مباشگاهی اتفاق میافتد که دختر یا پسر جوان مرتکب حرام گشته، به رذالت و پستی گرفتار میشوند و نفس اماره آنان را به سوی بدی و گناه سوق میدهد؛ در چنین شرایطی نباید ناامید شوند و خود را تباه و نابود کنند. گفتنی است: هر گناهی که انسان مرتکب شود و سپس صادقانه توبه نماید، خدای متعال توبهاش را میپذیرد و گناهش را محو و نابود میگرداند. خداوند متعال میفرماید:(قُلْ يَا عِبَادِيَ الَّذِينَ أَسْرَفُوا عَلَى أَنْفُسِهِمْ لَا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِيعًا إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ ) [الزمر: 53].«(از قول خدا به مردمان) بگو: ای بندگانم! ای آنان که در معاصی زیادهروی کردهاید! از لطف و مرحمت خدا ناامید نگردید؛ قطعاً خداوند همهی گناهان را میآمرزد. چرا که او بسیار آمرزگار و بس مهربان است».اینک به نمونهای از توبهی صادقانه توجه کنید و بنگرید که توبهکنندگان واقعی چگونه دست از گناه میکشیدند و به سوی خدا روی میآوردند:برخی از یاران رسول الله (صلی الله علیه وسلم) پیش از اسلام و قبل از آنکه مسلمان شوند، مرتکب زنا میشدند؛ اما هنگامی که نور اسلام بر دلهایشان تابید بر شهوتها و خواستههای نفسانی خود غلبه کردند و فرمان خداوند بلندمرتبه را پاسخ گفتند. از آن جمله میتوان به مرثد بن ابی مرثد (رضی الله عنه) اشاره کرد. خدای متعال میفرماید:(الزَّانِيَةُ وَالزَّانِي فَاجْلِدُوا كُلَّ وَاحِدٍ مِنْهُمَا مِائَةَ جَلْدَةٍ وَلَا تَأْخُذْكُمْ بِهِمَا رَأْفَةٌ فِي دِينِ اللَّهِ إِنْ كُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَلْيَشْهَدْ عَذَابَهُمَا طَائِفَةٌ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ )[النور: 3].«مرد زناکار جز با زن زناکار یا زن مشرک ازدواج نمیکند؛ و زن زناکار نیز جز با مرد زناکار و یا با مرد مشرک ازدواج نمیکند. و چنین ازدواجی بر مؤمنان حرام شده است».مفسران در شأن نزول این آیه گفتهاند: شخصی به نام مرثد بن ابی مرثد (رضی الله عنه) اسیران را با خود از مکه به مدینه میبرد. در مکه زن بدکاری به نام عناق وجود داشت که در گذشته دوست مرثد بود، مرثد قرار بود یکی از اسیران مکه را با خود به مدینه ببرد. عناق مرثد را دید و به او گفت: «شب را نزد من بگذران». مرثد (رضی الله عنه) گفت: «ای عناق! خداوند زنا را حرام کرده است». عناق فریاد برآورد: «ای کسانی که در خیمهها هستید! این مرد اسیران شما را به مدینه میبرد». مرثد (رضی الله عنه) میگوید: «زمانی که به مدینه رسیدم، نزد رسول خدا (صلی الله علیه وسلم) رفتم و گفتم: ای پیامبر خدا! آیا با عناق ازدواج کنم؟ رسول اکرم (صلی الله علیه وسلم) به من پاسخی نداد تا اینکه این آیه نازل شد: ) الزَّانِي لَا يَنْكِحُ إِلَّا زَانِيَةً أَوْ مُشْرِكَةً وَالزَّانِيَةُ لَا يَنْكِحُهَا إِلَّا زَانٍ أَوْ مُشْرِكٌ وَحُرِّمَ ذَلِكَ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ ( آنگاه رسول خدا (صلی الله علیه وسلم) فرمود: «با او ازدواج نکن»([10]).به نمونه دیگری در این زمینه توجه کنید: ابوهریره (رضی الله عنه) میگوید: رسول خدا (صلی الله علیه وسلم) فرمود: «بَيْنَمَا كَلْبٌ يُطِيفُ بِرَكِيَّةٍ، كَادَ يَقْتُلُهُ العَطَشُ، إِذْ رَأَتْهُ بَغِيٌّ مِنْ بَغَايَا بَنِي إِسْرَائِيلَ، فَنَزَعَتْ مُوقَهَا فَسَقَتْ لَهُ بِه فَغُفِرَ لَهَا».یعنی: «سگی پیرامون چاه آبی میگشت و نزدیک بود از تشنگی هلاک شود که یکی از زنان بدکار بنی اسرائیل آن سگ را دید؛ آن زن کفشش را درآورد و با آن برای سگ (از چاه) آب کشید و به او داد و به همین خاطر آمرزیده شد».برادر و خواهرم! شیطان خیلی مشتاق است و میکوشد تا انسان را نسبت به توبه مأیوس و ناامید کند و کردهی انسان گنهکار را همانند داغی بر چهرهاش نشان دهد که هرگز از او جدا نمیگردد. بدین سان قصد و ارادهی توبه به نوعی جسارت تبدیل میشود که انسان را از تصمیمگیری برای توبه و ایجاد دگرگونی در خود باز میدارد.بسیاری از مؤمنان این امت و امتهای گذشته ابتدا بادهنوش بوده و به انواع خلاف و بدکاری روی میآوردهاند؛ اما هنگامی که خداوند دلهایشان را به نور ایمان روشن گردانید، برخواستههای نفسانی خود پیروز شدند و اطاعت و فرمانبرداری از خدا را در پیش گرفتند.غرایز و خواستههای نفسانیای که دختران و پسران جوان از آن رنج میبرند، تنها در آنان وجود ندارد، بلکه نفس و خواستههای نفسانی بسیاری از بندگان نیک خدا را نیز به هوا و هوس فرا میخوانند و حتی گاهی شهوتشان بیش از دیگران است؛ با این حال بندگان نیک خدا بر شهوت و خواستهی نفس خود غلبه میکنند و همین دلیلی است براینکه با وجود ارادهی قوی میتوان برخواستههای نفس غالب آمد.سایت خانواده خوشبختBlestFamily .Com================[1]- رواه أحمد (1079) والترمذی (3573).[2]- مدارج السالکین 4/ 429 - 430.[3]- رواه البخاری (6568).[4]- رواه البخاری (3254) و مسلم (2834).[5]- رواه الطبرانی.[6]- رواه مسلم (2833).[7]- رواه البخاری (660) و مسلم (1031).[8]- فتح الباری (148/ 2).[9]- رواه الترمذی (2260).[10]- رواه الترمذی (3177) والنسائی (3228) و ابوداود (2501). |