|
تاریخ چاپ : |
2025 Apr 10 |
www.blestfamily.com |
لینک مشاهده : |
عـنوان : |
حفظ عورت و عدم برهنگی (ازدیدگاه ولی الله دهلوی) |
حفظ عورت و عدم برهنگی (ازدیدگاه ولی الله دهلوی)مسدود نمودن دروازه فساد جنسی:باید دانست که وقتی نظر به زن، مرد را به عشق و علاقه با او، وامیدارد و همچنین نگریستن زن به سوی مرد هم همین تأثیر را دارد، و بسا اوقات این سبب قرار میگیرد تا با همدیگر برخلاف سنت راشده خواهان شهوت رانی باشند، مانند این که مرد در پی زنی قرار بگیرد که در عصمت دیگری است، یا در عصمت کسی نیست، ولی میخواهد این عمل را بدون از نکاح انجام دهد، یا این که با نکاح باشد اما بدون در نظرگرفتن کفو؛ و آنچه در این باره مشاهده گردیده است، نیاز به توضیح ندارد، پس مقتضای حکمت این است که این در، مسدود گردد و چون احتیاجات باهم درگیرند و نیاز به آمیزش هست، واجب شد که این مسدودکردن دروازه نگریستن، بر حسب نیاز بر چند مرتبه قرار گیرد.نباید زن بدون ضرورت از خانه بیرون آید:پس رسول خدا (صلی الله علیه وسلم) وجوهاتی از سنن را مشروع قرار داد.یکی این که نباید زن بدون از ضرورت واجبی، از خانه بیرون رود.رسول خدا (صلی الله علیه وسلم) فرمود: «الْمَرْأَةُ عَوْرَةٌ فَإِذَا خَرَجَتِ اسْتَشْرَفَهَا الشَّيْطَانُ» که «زن برهنگی است هرگاه بیرون آید شیطان در انتظار او قرار میگیرد».من میگویم: یعنی گروه شیطان که اوباشها و اهل فتنه باشند در انتظار او قرار میگیرند، یا این کنایه از آمادهشدن اسباب فتنه است، خداوند میفرماید: (وَقَرْنَ فِي بُيُوتِكُنَّ) [1] یعنی زنان در خانههایشان بنشینند.حضرت عمر بنابر علمی که از اسرار دین داشت، بر نزول این نوع حجاب، حریص بود، تا جایی که به حضرت سوده گفت: «يا سودة إنك لا تخفين علينا» «ای سوده تو بر ما پنهان نمیمانی»، اما رسول خدا (صلی الله علیه وسلم) دید که در این حجاب به صورت کلی، حرج بزرگی و جود دارد، به آن دعوت داد، ولی واجبش قرار نداد، و فرمود: «أذن لَكُنَّ أن تخرُجْنَ إلى حوائجِكُنَّ» که «به شما اجازه رسیده که برای نیازهای خویش بیرون آیید».دوم این که زن چادر را روی صورتش بیندازد و محل آرایش و زیبایی خود را پیش کسی جز شوهر و محارم، اظهار ننماید؛ خداوند میفرماید: (قُلْ لِلْمُؤْمِنِينَ يَغُضُّوا مِنْ أَبْصَارِهِمْ وَيَحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ ذَلِكَ أَزْكَى لَهُمْ إِنَّ اللَّهَ خَبِيرٌ بِمَا يَصْنَعُونَ)([2]) «بگو برای مردانی مؤمن: که پایین بگیرند چشمهایشان را، حفظ کنند شرمگاههای خود را، این پاکیزهتر است برای آنها، بیشک خدا خبردار است به آنچه آنان انجام میدهند».و نیز فرمود: (وَقُلْ لِلْمُؤْمِنَاتِ يَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ وَيَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَلَا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلَّا مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَلْيَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَى جُيُوبِهِنَّ وَلَا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلَّا لِبُعُولَتِهِنَّ أَوْ آبَائِهِنَّ أَوْ آبَاءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ أَبْنَائِهِنَّ أَوْ أَبْنَاءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ إِخْوَانِهِنَّ)«و بگو به زنان ایماندار: که پایین بگیرند چشمهای خود را و حفظ کنند شرمگاههای خود را و اظهار نکنند آرایش خود را مگر برای شوهرانشان، یا پدرانشان یا پدران شوهرانشان یا پسرانشان یا پسران شوهرانشان یا برادرانشان..».پس اجازه داد به ظاهرکردن صورت که به آن، شناسایی حاصل میشود، و به دستها که به وسیله آنها اخذ و بطش حاصل میشود، و علاوه بر اینها به ستر بقیه اعضاء دستور فرمودند، مگر از شوهران و محارم و بردگان، و نیز به زنان فرتوت اجازه داد که لباسهای افزونی خود را کنار بگذارند.سوم این که هیچ مردی همراه با زنی در اتاق تنها قرار نگیرد که در آن چنین کسی که از او هراسی داشته باشند وجود نداشته باشد. رسول خدا (صلی الله علیه وسلم) فرمود: «أَلاَ لاَ يَبِيتَنَّ رَجُلٌ عِنْدَ امْرَأَةٍ إِلاَّ أَنْ يَكُونَ نَاكِحًا أَوْ ذَا مَحْرَمٍ» «آگاه باشید نباید مردی پیش زن بیوه، شب گذارند مگر این که شوهرش باشد یا محرمی باشد».و فرمود: «لا يَخْلُوَنَّ رَجُلٌ بِامْرَأَةٍ، فَإِنَّ ثَالِثَهُمَا الشَّيْطَانُ» «نباید مردی با زنی تنها باشد؛ زیرا شیطان سوم آنها میباشد». و نیز فرمود: «لاَ تَلِجُوا عَلَى الْمُغِيبَاتِ فَإِنَّ الشَّيْطَانَ يَجْرِى ابْنِ آدَمْ مَجْرَى الدَّمِ» «بر زنانی که شوهرانشان غایب هستند وارد نشوید؛ زیرا شیطان در مجاری خون انسان نفوذ میکند».چهارم این که هیچ یکی چه زن و چه مرد، به شرمگاه دیگری چه زن باشد و چه مرد، نگاه نکند، مگر شوهر و زن با همدیگر. رسول خدا (صلی الله علیه وسلم) فرمود: «لاَ يَنْظُرُ الرَّجُلُ إِلَى عَوْرَةِ الرَّجُلِ وَلاَ الْمَرْأَةُ إِلَى عَوْرَةِ الْمَرْأَةِ» «هیچ مردی به شرمگاه مردی و هیچ زنی به شرمگاه زنی نگاه نکند».من میگویم: این بدان خاطر است که نظرکردن به شرمگاه، شهوت را به هیجان درمیآورد، بسا اوقات زنان با همدیگر عشق میورزند همچنین مردان با همدیگر، و در ترککردن نگاه به شرمگاه، هیچ حرج و تنگنایی وجود ندارد، و ستر عورت از اصول ارتفاقات است که از آن چارهای نیست.پنجم این که، هیچکسی با دیگری در زیر یک لحافظ نخوابد، و در همین حکم است خوابیدن دو کس باهم بر یک تخت. رسول خدا (صلی الله علیه وسلم) فرمود: «لاَ يُفْضِى الرَّجُلُ إِلَى الرَّجُلِ فِى ثَوْبٍ وَاحِدٍ ولا تفضى المرأة إلى المرأة في ثوب واحد» که «هیچ مردی با مردی دیگر در یک پارچه و هیچ زنی با زنی دیگر در یک پارچه بهم نرسند».هیچ زنی پیش شوهرش، اوصاف زنی دیگر را بیان نکند:رسول خدا (صلی الله علیه وسلم) فرمود: «لاَ تُبَاشِرِ الْمَرْأَةُ الْمَرْأَةَ فَتَنْعَتَهَا لِزَوْجِهَا، كَأَنَّهُ يَنْظُرُ إِلَيْهَا» «هیچ زنی با زنی دیگر بدون پرده به هم نرسند تا اوصاف او را پیش شوهرش بیان کند، گویا شوهرش به سوی آن زن مینگرد». من میگویم: سببش اینست که اینگونه عملکرد، در به هیجان درآوردن شهوت و خواهش و رغبت، شدیدترین چیزی است، این شهوت سحاق و لواط را پدید میآورد، منظور از قول رسول خدا (صلی الله علیه وسلم): «كَأَنَّهُ يَنْظُرُ إِلَيْهَا» این است که مباشرت زن بسا اوقات سبب میشود تا حب و عشق او را در دل پنهان کند، پس ذکر آن لذتی که از مباشرت او یافته است، به زبانش پیش شوهرش یا محرمش جاری میگردد، و این سبب قرار میگیرد که شوهرش یا محرمش با آن زن عشق ورزند، عامترین مفاسد این است که اوصاف زنی پیش مردی غیر از شوهرش بیان گردند، همین بود علت بیرونراندن «هیت مخنث» از خانها.ستر عورت غلیظه واجبتر است:باید دانست که ستر عورت (اعضایی که با برهنهبودن آنها مردم در میان دیگران عادتاً خجالت بکشند مانند آنچه در آن زمان بین قریش بود) از اصل ارتفاقات مسلمی نزد بشر است، و این از آن چیزهایی است که انسان از بقیه حیوانها ممتاز میباشد. بنابراین، شرع آن را واجب قرار داده است، عورت بودن قبل، دبر، زیر ناف و اصول رانها از واضحترین بدیهات دین، میباشند که برای اثبات آن نیاز به استدلال نیست، احادیث زیر بر آن دلالت دارند ملاحظه کنید.رسول خدا (صلی الله علیه وسلم) فرمود: «إِذَا زَوَّجَ أَحَدُكُمْ عَبْدَهُ أَمَتَهُ فَلاَ يَنْظُرْ إِلَى عَوْرَتِهَا» «هرگاه یکی از شما بردة خود را با کنیز خویش ازدواج داد به عورت کنیز نگاه نکند»، و در روایتی دیگر آمده است: «فَلاَ يَنْظُرْ إِلَى مَا دُونَ السُّرَّةِ وَفْوقَ الرُّكْبَةِ» که «به پایین از ناف تا بالای زانو نگاه نکند»، و نیز فرمود: «أَمَا عَلِمْتَ أَنَّ الْفَخِذَ عَوْرَةٌ» «آیا متوجه نشدی که ران عورت است». احادیث در این مسأله، باهم متعارض هستند که رانها عورت هستند یا خیر. بنابراین، عورت قراردادن آنها باعث احتیاط و به قوانین شرع نزدیکتر میباشد.برهنهشدن بدون ضرورت حرام است:رسول خدا (صلی الله علیه وسلم) فرمود: «إِيَّاكُمْ وَالتَّعَرِّى فَإِنَّ مَعَكُمْ مَنْ لاَ يُفَارِقُكُمْ إِلاَّ عِنْدَ الْغَائِطِ وَحِينَ يُفْضِى الرَّجُلُ إِلَى أَهْلِهِ فَاسْتَحْيُوهُمْ وَأَكْرِمُوهُمْ» «خود را از برهنهشدن دور نگهدارید؛ زیرا با شما کسانی هستند که گاهی از شما جدا نمیشوند، مگر به هنگام قضای حاجت و هنگام عمل جنسی با اهل خود، پس از آنان شرم کنید و به آنان احترام دهید». و نیز فرمود: «فَاللَّهُ أَحَقُّ أَنْ يُسْتَحْيَا مِنْهُ» که «خداوند سزاوارتر است که از او باید شرم و حیا کرد».من میگویم: برهنهشدن جایز نیست، اگرچه مرد تنها هم باشد، مگر به وقت ضرورت که از برهنهشدن چارهای نباشد؛ زیرا بسا اوقات مردمي بر او ناگهان وارد میشود، اعتبار اعمال، وابسته به آن اخلاقی میباشند که این اعمال از آن اخلاق پدید میآیند، و منشأ ستر حیاست، و این که هیأت تحفظ و تقید بر نفس غالب آید، و این که بیشرمی کنار گذاشته شود، و این که نفس لگام گسیخته آزاد گذاشته نشود.هرگاه شارع کسی را به چیزی دستور داد، مقتضای آن، این است که آن به دیگر امر کند که موافق با این رفتار کند، پس وقتی که به زنان دستور رسید که خود را مستور قرار دهند، واجب گردید که به مردان دستور دهند تا چشمها را پایین نگهدارند، و نیز تهذیب نفوس مردان بدون پاییننگهداشتن چشم و خود را به آن پایبندکردن، متحقق نمیگردد.نخستین نگریستن مجاز، و دومی حرام است:رسول خدا (صلی الله علیه وسلم) فرمود: «الأولى لك وليست لك الآخرة» «نخستین مال تو است، دومی مال تو نیست».من میگویم: اشاره میکند به این که حالت بقا، مانند حالت پدیدآوردن است، وقتی که کوری وارد منزل آن حضرت (صلی الله علیه وسلم) شد و گفته شد که: او کوری است که ما را نمیبیند، آن حضرت (صلی الله علیه وسلم) فرمود: «أفعميان أنتما ألستما تبصرانه» «آیا شما هم کور هستید او را نمیبینید». من میگویم: فلسفهاش این است که زنان هم در مردان رغبت دارند، همچنانکه مردان به زنان رغبت دارند.برده مانند محرم است:رسول خدا (صلی الله علیه وسلم) به حضرت فاطمه فرمود: «إِنَّهُ لَيْسَ عَلَيْكِ بَأْسٌ إِنَّمَا هُوَ أَبُوكِ وَغُلاَمُكِ» «باکی بر تو نیست در اینجا فقط پدرت و غلامت وجود دارند». من میگویم: غلام از آنجا به جای محرم است که او خواهش در سیده خویش، بنا به جلالت قدرش که در نظر اوست، ندارد، و همچنین سیده هم در او بنابه حقارتی که در نظرش دارد رغبت نخواهد داشت، و حایلکردن در میانشان ایجاد مشکل میکند، همه این صفات در محارم معتبر میباشند؛ زیرا قرابت قریبه محرم، مظنه کاهش رغبت است، ناامیدی، یکی از اسباب قطع توقع میباشد، طولانیبودن هم مجلسی، سبب کاهش نشاط و مشکلبودن انتظام ستر و بیتوجهی است. بنابراین، انتظام ستر از محارم، کمتر از انتظام آن، از بیگانگان است.سایت خانواده خوشبختBlestFamily .Com=================منبع: كتاب حجة الله البالغة تأليف شاه ولى الله دهلوي |