|
تاریخ چاپ : |
2025 Apr 18 |
www.blestfamily.com |
لینک مشاهده : |
عـنوان : |
ويژگيها و پایه های نهاد خانواده مسلمان |
ويژگيها و پایه های نهاد خانواده مسلمان
الحمدالله رب العالمين، والعاقبه للمتقين، ولاعدوان الا علي الظالمين، والصلاه والسلام علي محمد الذي ارسله ربه رحمه للعالمين و علي آله و صحبه اجمعين.
خانواده مسلمان خانوادهاي است كه پايبند مقررات شريعت الهي و خلاق و آداب اسلامي ميباشد و براي به دست آوردن خير و منافع اين دنيا و دنياي پس از مرگ تلاش مينمايد و براي زندگي در جامعهاي سالم با روشي هوشيارانه و اسلوبي آرام براي تحقق سربلندي دنيا و سعادت آخرت از هيچ سعي و تلاش فروگذار نمينمايد. به همين خاطر خانواده مسلمان هميشه ميان آرمانگرايي و واقعبيني و ديدگاه فراگيري و جزئينگري و عوامل ثابت و متغير تعادل لازم را فراهم مينمايد.
در عرصه آرمانگرايي و واقعبيني، خانواده مسلمان تلاش ميكند كه از زندگي خوب و سالم و درآمدي كافي و آيندهاي روشن و در حال ترقي برخوردار باشد و خير و سعادت خويش را در عملي نمودن مسئوليتهاي ديني و احكام اسلامي ميداند و هيچ يك از رهنمودهاي قرآن و سنت را به دست فراموشي و بيمبالاتي نميسپارند. آنان از همان روزهاي خواستگاري و نگاههاي پاك و تفاهم ابتدايي با نشستها و ديدارهاي صريح و صادقانه و به دور از شك، شبهه و فريبكاري سنگ بناي سعادت خود را در زمين استوار مينمايند و تواناييها و ويژگيها، تناسب و شايستگي ميان دختر و پسر را مورد توجه قرار ميدهند و هر يك از آنان به مسئوليتهاي فطري و اجتماعي خويش عمل ميكنند و مرد از طريق كار و تلاش مخارج زندگي را فراهم مينمايد و زن به اداره امور منزل و سرپرستي فرزندان ميپردازد. در خانواده مسلمان مرد براساس مشورت، بررسي، تعاون و هماهنگي ـ كه اساسي سالم براي هرگونه زندگي اجتماعي است ـ قوامت، سرپرستي و نظارت را بر دوش دارد. اساس روابط زن و مرد بر اطمينان متقابل و در كلام و معاشرت براساس اعتبارات انساني ارزشمند رفتار مينمايند. در رابطه با هزينههاي زندگي از ريخت و پاش پرهيز نموده و راه اعتدال را در پيش ميگيرند، و زن شوهرش را به خريداري چيزهايي كه با درآمد او سازگاري ندارد مجبور نميكند و مرد نيز همسرش را به كارهايي كه در حد توان و استعداد او نيست مجبور نمينمايد و درحالت بيماري و بارداري و عادت ماهيانه او را مورد مراقبت قرار ميدهد. معيار اين روابط مشترك براساس: ميانروي در جدي بودن، قاطعيت، تسامح، نرمش، عشق، متابعت، احترام متبادل، معرفت، تجمع مخاطر و مشكلات و پرهيز از افراط و تفريط و تلاش براي جلب رضايت خداوند است.
رعايت اعتدال در زمينه «فراگيري و جزئينگري» بدين معناست كه خانواده براي سر و سامان دادن به امور خود به صورت گام به گام عمل نمايد و كاخ زندگي خود را مرحله به مرحله بسازد و براي رسيدن به آرزوها و اميدهايش نخواهد كه راه يك ساله را يك روزه طي كند و به اندك و حداقل هم قناعت ننمايد و مبناي روابط خود را با خويشاوندان براساس روشي مطلوب و جدي و در عين حال واقعبيني و آرمانگرايي، پايهريزي كند.
ساختار خانواده شامل ساختار مادي و ساختار معنوي است. پايهريزي خانه و منزل مسلمان و سالم از نظر مادي بدين صورت است كه خانهاي پوشيده و محافظت شده و امن و به دور از داد و فرياد است. منزل آنها به گونهاي است كه درون آن از بيرون براي نامحرمان قابل رؤيت نيست و پنجرههايش بلند و در شبها مستور است. از حرمت و حيثيت در آن همچون گوهري گرانبها محافظت ميشود و اعضاي آن از آميختن و اختلاط مردان و زنان نامحرم پرهيز مينمايند و كار روا و ناروا را در آن با هم قاطي نميسازند و با بهرهگيري از اخلاق و آداب ديني آن را از ناهنجاريها مصون ميدارند. در آن صداي جيغ و داد، دشنام، ترانههاي مبتذل و ساز، دهل، تار و عود نامشروع به گوش نميرسد. سرود و آوازشان آواي قرآن و اذان و زمزمه لبانشان گفتن سبحان الله، لا اله الا الله و الحمدالله و الله اكبر است. در روزها، شبها و شادماني با سر و صداي بلند و ناهنجار همسايگان خود را آزار نميدهند و به هنگام مصيبت و عزا با داد و فرياد و فغان بر سر قضا و قدر فرياد نميكشند و به حكم و اراده خداوند گردن مينهند.
اگر دارا باشند دست دردمندان و نيازمندان را ميگيرند و در نهان به حد توان به آنان كمك ميكنند و چنانچه خود مستمند و نيازمند باشند، راه پاكي و قناعت را در پيش ميگيرند و دست نياز را به سوي كسي دراز نمينمايند و به گونهاي رفتار ميكنند كه بيخبران آنان را ثروتمند ميشمارند و در شادماني و مصائب راه شكيبايي را در پيش ميگيرند. با آرامش و متانت به مسئوليتهاي خويش عمل ميكنند و از رياكاري پرهيز مينمايند و در بيان حق از كسي هراس به دل راه نميدهند و از سرزنش سرزنشگران باكي ندارند و مدام خوش اخلاق و خوش برخورد ميباشند. سخن گفتنشان به سكوت بيشتر شباهت دارد تا سر و صدا و چهره خويش را با نور قرآن و نماز در روز و شب هنگام روشنايي ميبخشند. به ناموس مردم چشم نميدوزند و چشمان خود را از ديدن حرام فرو ميبندند؛ زيرا نگاه نامحرم را همچون مار زهرآگين به شمار ميآورند و هيچگاه بر خود نميبالند و بر ديگران فخر نميفروشند و از اسراف و ريخت و پاش در منزل، ماشين و ...، پرهيز ميكنند. چه دارا باشند و چه نادار نسبت به كسي حسادت نميورزند و به مال و ثروت ديگران چشم طمع نميورزند. شرم و حيا از سيمايشان مشاهده ميشود و درخت ايمان و اخلاص در اعماق دلهايشان ريشه دوانيده و جز به نيكي زبان به سخن نميگشايند و از پرگويي پرهيز ميكنند و تنها براي شكسته شدن حرمت دين خداوند است كه خشمگين ميشوند.
درب خانههايشان بر روي بدكاران بسته است، به اذيت و آزار ديگران دست نميزنند و در جهت زيان مردم گام برنميدارند و تنها در راه رضايت خداوند قدم مينهند و همراه با توضع و فروتني در مقابل خداوند به سوي نماز و جماعت و كار و خدمت گام برميدارند و براي خير و رفاه خود و ديگران و كمك به جمعيتهاي خيريه، مستمندان، بناي مسجد، مدرسه و بيمارستان از هيچ تلاشي دريغ نميورزند تا در آنها عبادت خداوند و خدمت به خلق انجام بگيرد. منازل مردم مسلمان در حد امكان لازم است فراخ و وسيع باشد و چنانچه خدمتكاري داشته باشند اطاق و مسكن مستقلي را براي او فراهم مينمايند تا بيش از حد ضرورت با اهل منزل رفت و آمد نداشته باشد و تنها در حد ضرورت به اطاق و منزل آنها رفت و آمد نمايد. خانواده مسلمان به تعهدات خود به موقع عمل ميكنند و تنها به صداقت زبان به سخن ميگشايند و امانتها را به صاحبان امانت باز ميگردانند و حق هر صاحب حقي را به آنها مي دهند و به وعدهها و پيمانهايشان وفادار ميمانند و از زير بار تعهدات خويش شانه خالي نمينمايند و بدون رضايت طرف مقابل قراردادي را فسخ نميكنند. گشادهرو، گشادهدست، بزرگوار و بخشندهاند، به هيچوجه اجازه نميدهند به بيماري بخل و حسد مبتلا شوند و آنهايي هستند كه رسول خدا صلی الله علیه وسلم در بخش اول يكي از فرمودههايش راجع به آنها ميگويد: «بهترين بندگان خداوند آنهايي هستند كه ديدار آنان خداوند را به ياد ميآورد و بدترين بندگان خداوند آنهايي هستند كه با سخنچيني و فتنهجويي ميان دوستان جدايي مياندازند و مدام در پي آن هستند كه براي انسانهاي بيگناه و محترم، گناهان زشتي را نسبت دهند».( الترغیب و الترهيب : ج 3 ص 499.)
در نتيجه بدترين آدمها داراي سه ويژگي هستند: 1- فساد برانگيزي و آتشافروزي. 2- تلاش براي پاره نمودن رشتههاي محبت و ايجاد تفرقه و چنددستگي. 3- تهمت زدن عمد و آگاهانه به انسانهاي بيگناه و فحش و ناسزاگويي افسارگيسخته.
وصلی الله وسلم علی نبینا محمد وعلی آله وصحبه أجمعین. وآخر دعوانا أن الحمدلله رب العالیمن.
|