|
تاریخ چاپ : |
2025 Apr 10 |
www.blestfamily.com |
لینک مشاهده : |
عـنوان : |
اين لؤلؤها را به خاطر بسپار | ||||||||||||||||||||
اين لؤلؤها را به خاطر بسپارلؤلؤ اوّل: چشمان اشكبار و دلهاي خونين را به ياد آور.
«آيا نميبيني كه وقتي سياهي شب،كامل گردد، سپيدهدم با روشنايياش فرا ميرسد؟»يكي از اديبان ميگويد: اگر از روزگار عهد گرفتهاي كه در تمام اوضاع و احوال، وفق مراد تو باشد و برايت جز امور خوشايند، رخ ننمايد، پس هنگام از دست دادن چيزي يا نرسيدن به يكي از خواستههايت بايد خود را در ميان غمها رها كني؛ اما در غير اين صورت از غم و اندوهت بكاه؛ چرا كه تو، اخلاق روزگار را ميداني، كه ميدهد و ميگيرد؛ و اگر امروز چيزي بدهد، فردا براي پسگرفتن آن بازميگردد و اين سنت و قانون روزگار است كه در مورد همهي انسانها اعم از كاخنشينان و كوخنشينها به اجرا گذاشته ميشود؛ همه، در برابر اين قانون يكسان هستند؛ چه آنان كه در ناز و نعمت بسر ميبرند و چه آنان كه بر بستر خاك ميخوابند.پس از غم و اندوهت بكاه و اشكهايت را پاك كن؛ زيرا تو نخستين كسي نيستي كه تير زمان، به او اصابت كرده است، و مصيبت و بلايي كه تو بدان گرفتار شدهاي، اوّلين مصيبت نيست كه در دفتر غمها و مصايب، سابقه نداشتهباشد.Eتابش نور: به گناه فكر مكن، و به كار خوبي بينديش كه ميتواني جايگزين گناه كني.
Eدرخشش نور: بلا و مصيبت، زمينهي دعا كردن است.لؤلؤ دوّم: اينها، خوشبخت نيستند!
«اي بحران شديد! شدت تو، نشانهي حل شدنت است و هر چند شدت بگيري، پايان شب سياهت نزديكتر ميشود».خواهرم! به آنان كه در رفاه و آسايش هستند و اسراف ميكنند، نگاه نكن؛ زيرا واقعيت زندگي آنها تأسفبار است؛ و مردماني كه دغدغهي آنها، زيادهروي در لذتها و شهوتهايشان است و براي دستيابي به لذايذ و خواستههايشان، بدون توجه به حلال و حرام، در سعي و تكاپو هستند و به دنبال آن ميدوند، در واقع چنين كساني خوشبخت نيستند و در تنگنا و غم و اندوه به سر ميبرند؛ زيرا هر كس از راه و شيوه الهي منحرف شود و به گناه و معصيت عادت كند، هرگز روي سعادت و خوشبختي را نخواهد ديد.پس خواهرم! گمان مبر آنان كه اسراف ميكنند و حيف وميل مينمايند، غرق در شادي و نعمت هستند؛ نه!… بلكه بعضي از زنان فقيري كه در كوخها و خانههاي گلي زندگي ميكنند، از كساني كه بر پرهاي قو و روي ابريشم و در اتاقهاي مخملنما زندگي ميكنند، خوشبختتر هستند؛ چون زن فقير اما باايمان و عبادتگزار و زاهد، از زني كه از راه و آيين الهي منحرف شده، خوشبختتر است.Eتابش نور: سعادت و خوشبختي در وجود تو است؛ پس بايد تلاشهايت را به سوي خودت معطوف كني.
Eدرخشش نور: بدان كه هيچ معبود به حقي جز الله نيست.لؤلؤ سوّم: راه خدا، بهترين راه است
«گاهي ممكن است انسانها به سبب كاري داد و فرياد و بيتابي نمايند و حال آن كه راه برونرفت از آن، همانند باز كردن گره، راحت باشد».خوشبختي چيست؟ آيا خوشبختي در مال وثروت است؟ يا خوشبختي در نسب و پست و مقام است؟ اين پرسش، پاسخهاي متعددي دارد؛ ولي بيا تا بر اساس داستان ذيل ببينيم كه اين زن، خوشبختي را در چه ميبيند:مردي با همسرش اختلاف پيدا كرد و به او گفت: تو را بدبخت خواهم كرد. زن با آرامش تمام گفت: تو نميتواني. شوهرگفت: چطور نميتوانم؟ زن گفت: اگر سعادت و خوشبختي، در مال و ثروت بود تو براي آنكه بدبختم كني، مرا از آن محروم ميكردي، و اگر سعادت در طلا و زيورآلات بود، برايم نميخريدي؛ اما سعادت و خوشبختي چيزي نيست كه در اختيار تو و مردم باشد، من سعادت و خوشبختيام را در ايمانم جستجو می کنم و ايمانم، در قلب من است و بر قلبم كسي جز پروردگارم، تسلّطي ندارد. سعادت حقيقي،همين است… سعادت حقيقي، سعادت ايمان ميباشد و فقط كسي، اين سعادت را احساس ميكند كه محبت خداوندي در دل و وجود و فكرش بجوشد. لذا سعادت و خوشبختي، فقط در دست خداست.از اين رو با اطاعت خدا، سعادت را از او بخواه.تنها راه سعادت، شناخت دين صحيحي ميباشد كه پيامبر خدا(صلی الله علیه وسلم) با آن مبعوث شده است، پس كسي كه اين راه را بشناسد، هر چند كه در كوخ و يا در پيادهرو بخوابد و يا با تكه ناني، زندگي را به سر نمايد، باز هم ميتواند خوشبختترين انسان جهان باشد، اما كسي كه از اين راه منحرف شود، عمر او با غمها ميگذرد و دارايياش سبب محروميت او ميگردد؛ عملش، زيانبار است و فرجامش،ناكامي و زبوني.Eتابش نور: ما، به پول و دارايي احتياج داريم تا زندگي كنيم، ولي اين، بدان معنا نيست كه ما بايد بهخاطر پول و ثروت زندگي نماييم!
Eدرخشش نور: بارخدايا! از تو عفو و تندرستي را ميخواهيم.لؤلؤ چهارم: هرگاه به تنگ آمدي، به خداوند داناي غيبها پناه ببر
هرگاه كار، برايت دشوار و سخت شد، در سورهي انشراح فكر كن».ابن جوزي ميگويد: «مشكلي برايم پيش آمد كه به سبب آن همواره غمگين بودم؛ براي رهايي از اين غم خيلي فكر ميكردم و به هر چاره و راه حلي ميانديشيدم، اما راهي براي رهايي نيافتم تا آن كه چشمم به اين آيه افتاد: (وَمَنْ يَتَّقِ اللَّهَ يَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجًا)(طلاق:2) «هر كس تقواي الهي پيشه كند، خداوند راه برونرفتي براي او قرار ميدهد».ابنجوزي ميافزايد: «آنگاه دانستم كه تقوا، سبب رهايي از هر غم و اندوهي است؛ لذا تصميم گرفتم تقواي الهي پيشه كنم و بدينسان راه رهايي از غم را يافتم…».من (مؤلف) ميگويم: از نگاه خردمندان، تقوا، هر چيزي است؛ از اين رو سبب هر عذاب، گناه و معصيت است و توبه و ندامت، سبب رفع آن عذاب ميباشد. بنابراين ناراحتي و اندوه و رنج، سزاي كارهايي است كه انجام ميدهند؛از قبيل كوتاهي در نماز، يا غيبت مسلمان، سستي در امر حجاب و يا ارتكاب امور حرام و ناجايز. هر كس با شيوه و آيين الهي مخالفت كند، بايد تاوان كوتاهي و بيتوجهياش را بپردازد. كسي كه سعادت و خوشبختي را آفريده،خداوند بخشنده و مهربان است؛ پس تو چرا سعادت را از كسي جز او ميخواهي؟ اگر سعادت به دست انسانها بود، نبايد با اين همه ادعايي كه انسانها دارند، روي زمين هيچ محروم و غمگين و اندوهگيني باقي ميماند.Eتابش نور: از فكر كردن به هر وضعيت نا اميدكنندهاي بپرهيز و آن را به فراموشي بسپار، فقط به موفقيت بينديش؛ آن وقت امكان ندارد شكست بخوري.
Eدرخشش نور: خداي متعال: من نزد گماني هستم كه بندهام به من دارد.لؤلؤ پنجم: هر روز را عمر جديدي بدان.
«هرگاه در امر مهمي وارد شدي به كمتر از ستارگان قانع مشو».دوري از خدا، پيامد و نتيجهي تلخي دارد؛ هرگاه استعداد و انرژي و زيبايي و شناخت، توفيق الهي و بركت خداوندي را به همراه نداشته باشند، به رنج و بلا تبديل ميشوند. بنابراين خداوند، مردم را از سرانجام نسيان و فراموشي و دوري از خود برحذر ميدارد. فرض كن به راه خودت ميروي كه ناگهان ماشيني، با تمام سرعت به گونهاي از كنارت ميگذرد كه انگار چرخهاي آن با چنگ و دندان به جان زمين افتادهاند؛ در آن هنگام تو،احساس ميكني كه گويا نزديك است كه ميخواهد تو را درهم بكوبد و به زندگيت خاتمه دهد؛ بنابراين چارهاي جز جستن راه نجات و فرار سريع نداري… خداوند نيز بندگانش را متوجه مينمايد كه وقتي از او رويگردان شوند، در واقع در معرض چنين مهلكههايي قرار دارند و به آنان توصيه ميكند تا هر چه زودتر به فكر نجات خويش برآيند و نجات را فقط نزد خدا خواهند يافت: (فَفِرُّوا إِلَى اللَّهِ إِنِّي لَكُمْ مِنْهُ نَذِيرٌ مُبِينٌ (50) وَلَا تَجْعَلُوا مَعَ اللَّهِ إِلَهًا آخَرَ إِنِّي لَكُمْ مِنْهُ نَذِيرٌ مُبِينٌ) (ذاريات:50و51) «پس بشتابید به سوي خدا؛ بيگمان من، براي شما هشداردهندهاي آشكار از جانب او هستم. و با خدا معبودي ديگر قرار ندهيد؛ من از جانب او براي شما بيمدهندهي آشكارگري هستم». در اين آيه، از انسان درخواست ميشود تا به تجديد خويش بپردازد و زندگيش را دوباره سامان دهد، رابطه بهتري با خدايش برقرار نمايد، عمل كاملتري انجام دهد و پيماني ببندد كه آن را با اين دعا تعبير كند: «بار خدايا! تو پروردگار من هستي؛ هيچ معبود به حقي جز تو نيست؛ مرا آفريدهاي و من، بندهات ميباشم و تا آنجا كه ميتوانم بر عهد و وعدهات پايبندم، و از شرّ آنچه نمودهام، به تو پناه ميبرم؛ به نعمتهايي كه به من ارزاني داشتهاي اعتراف ميكنم و به گناهانم اقرار مينمايم؛ پس مرا بيامرز. زيرا هيچ كسي جز تو، گناهان را نميآمرزد.Eتابش نور: هرگاه در يكي از كارهايت شكست خوردي، تسليم نااميدي مشو و آشفته و مضطرب مگرد و در اينكه گشايشي، فرا خواهد رسيد، ترديد به خود راه مده.
Eدرخشش نور: لبخند تو، به روي خواهرت صدقه است.لؤلؤ ششم: زنان، ستارگان آسمان و روشنيبخش تاريكيها هستند
«اگر گردش روزگار، تو را دردمند نمود، از خداوند يگانهي توانا كمك بخواه».زن نكوكار، زني است كه با شوهرش به خوبي زندگي كند و بعد از خدا از او اطاعت نمايد؛ پيامبر خدا(صلی الله علیه وسلم) چنين زني را ستوده و او را زن نمونهاي قلمداد كرده كه مرد بايد براي ازدواج با او بكوشد؛ از آن حضرت(صلی الله علیه وسلم) سؤال شد كه چه زناني بهترند؟ فرمود: «زني كه چون شوهر به او نگاه كند، او را شاد ميگرداند و اگر به او فرمان دهد، از او اطاعت مينمايد، و در مورد خودش كاري برخلاف ميل شوهرش نميكند و همچنين مال و دارايي شوهرش را به گونهاي خرج نمينمايد كه شوهر، ناپسند ميداند»خداي متعال ميفرمايد: (وَالَّذِينَ يَكْنِزُونَ الذَّهَبَ وَالْفِضَّةَ )(توبه:34) «و كساني كه طلا و نقره مياندوزند» هنگامي كه اين آيه نازل شد، عمرt به راه افتاد و ثوبانt نيز به دنبال او حركت كرد. عمرt نزد پيامبر(صلی الله علیه وسلم) رفت و گفت: اي پيامبر خدا! اين آيه بر اصحاب تو سنگين و دشوار آمده است. پيامبر(صلی الله علیه وسلم) فرمود: «آيا تو را به بهترين گنجينهي هر فرد خبر ندهم؟ زن نيكوكاري كه هرگاه شوهرش به او نگاه كند، او را شاد گرداند و چون به او فرمان دهد، از وي اطاعت كند و در غياب او خودش را حفاظت نمايد».پيامبر(صلی الله علیه وسلم) ميفرمايد: «زن، زماني به بهشت ميرود كه شوهرش از او راضي باشد». ام سلمه رضي الله عنها ميگويد: پيامبر خدا فرمود: «هر زني در حالي بميرد كه شوهرش از او راضي است، به بهشت ميرود».پس اي خواهرم! بكوش تا اين بانوي خوشبخت باشي.Eتابش نور: در صورتي در رتبهي اول قرار ميگيري كه هر كاري را خوب و كامل انجام دهي.
Eدرخشش نور: سرور و شادي، به سراغ تو آمده است؛ چون چرخ روزگار ميگردد.لؤلؤ هفتم: مرگ، آري؛ اما حرام، نه!
«اگر روزي تنگدست شدي، بيتابي مكن؛ چون مدت زماني طولاني، توانگر بودهاي».در حديثي كه عبدالله بن عمر خطاب رضي الله عنهما روايت ميكند، به سه نفري اشاره شد كه شب را در نماز گذراندند و آنگاه سنگ بزرگي از بالاي كوه غلتيد و دهانهي غار را بر آنها بست؛ پس آنها با توسل به اعمال صالح خود، از خدا خواستند تا آنان را نجات دهد؛ دوّمين نفر آنها گفت: «بار خدايا! دختر عمويي داشتم كه او را از همهي مردم بيشتر دوست داشتم و در روايتي ديگر آمده است: او را خيلي دوست داشتم؛ من از او خواستم كه به من اجازه دهد كه با او بخوابم، اما او امتناع ورزيد تا اينكه در اثر قحطسالي ناگزير شد نزد من بيايد؛ من، به او يكصد و بيست دينار دادم به شرط آنكه به من اجازه دهد تا با او عمل منافي عفت را انجام دهم و او نيز اجازه داد تا اينكه همه چيز براي من مهيّا شد؛ او در آن هنگام به من گفت: «از خدا بترس …» آری اين دختر جوان پرهيزگار بود و ابتدا به پسر عمويش اجازهي نزديك شدن را نداد؛ اما به خاطر فقر و تنگدستي، ناگزير شد به خواستهي او تن دهد؛ با اين حال به او تذكّر داد از خدا بترسد و بدينسان احساسات ايماني آن مرد را تحريك نمود و به او گفت كه اگر او را ميخواهد بايد با او ازدواج كند تا برايش حلال باشد و مرتكب زنا نگردد؛ آنگاه آن جوان از اين عمل بد دست كشيد وبه سوي خدا بازگشت و توبه نمود؛ وي با توسل به اين توبه، از غار رهايي يافت.Eتابش نور: به خودت بياموز كه ترس و هراس، روزي از بين خواهد رفت.
Eدرخشش نور: افكار و انديشههايت، زندگيت را ميسازد.لؤلؤ هشتم: پرتوي از آيات قرآن
«من، ديدهام و تجربه نيز نشان داده كه صبر وشكيبايي، نتيجهي خوبي دارد».خداوند متعال ميفرمايد: (سَيَجْعَلُ اللَّهُ بَعْدَ عُسْرٍ يُسْرًا) (طلاق:7) «خداوند، پس از سختي آساني خواهد آورد».(يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اصْبِرُوا وَصَابِرُوا وَرَابِطُوا وَاتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ )(آلعمران:200) «اي مؤمنان! شكيبايي ورزيد و استقامت و پايداري كنيد (و از مرزهاي ايمان و نيز كشور اسلامي) مراقبت به عمل آوريد و از (خشم) خدا بپرهيزيد تا اينكه رستگار شويد».(وَبَشِّرِ الصَّابِرِينَ (155) الَّذِينَ إِذَا أَصَابَتْهُمْ مُصِيبَةٌ قَالُوا إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ) (بقره:156) «و شكيبايان را مژده بده آنان كه هرگاه مصيبتي بدانان برسد، ميگويند: ما از آن خدا هستيم و به سوي او باز ميگرديم».(وَهُوَ الَّذِي يُنَزِّلُ الْغَيْثَ مِنْ بَعْدِ مَا قَنَطُوا وَيَنْشُرُ رَحْمَتَهُ) (شوري:28) «خداوند آن كسي است كه باران را ميفرستد بعد از آنكه (مردم، از بارش باران) نااميد ميشوند و رحمت خويش را ميگستراند».(إِنَّمَا يُوَفَّى الصَّابِرُونَ أَجْرَهُمْ بِغَيْرِ حِسَابٍ) (زمر:10) «قطعاً شكيبايان، مزدشان را بدون حساب و به تمام و كمال دريافت ميدارند». و در مورد دعاي يونس( علیه السلام) ميفرمايد: «هيچ معبود بهحقي جز تو نيست و تو پاك و منزهي؛ من، از ستمگران بودهام». اين، قرآن است كه تو را صدا ميزند تا خوشبخت و آسودهخاطر گردي و به پروردگار خود اعتماد و توكل نمايي و با يقين به اينكه وعدهي الهي، حق است، راحت باشي؛ خداوند، آفريدگان را نيافريده كه عذابشان دهد؛ بلكه ميخواهد آنان را پاكيزه و ادب نمايد؛ زيرا خداوند، براي انسان از مادر و پدرش نيز مهربانتر است؛ پس اي خواهرم! با ذكر خدا و سپاسگزاري او و تلاوت كتابش و پيروي ازپيامبرش(صلی الله علیه وسلم) رحمت و انس و رضامندي را بجوي.Eتابش نور: خودت را براي رويارويي با بدترين شرايطآماده كن تا بدينسان اتفاقات را خوب و خوشاينداحساس نمايي.
Eدرخشش نور: همين افتخار براي زن كافي است كه مادر محمد(صلی الله علیه وسلم) زن است.لؤلؤ نهم: شناخت خداوند مهربان، غمها را برطرف مينمايد.
«اگر محبت تو صادقانه باشد، همه چيز (تمام غمها) آسان خواهد بود و هر چيزي كه روي خاك است، خاك و ناچيز به نظر خواهد رسيد».الله،… بزرگوارترين بزرگواران و بخشندهترين بخشندگان است.خداوند پيش از درخواست بنده از حد انتظارش، به او نعمت ميدهد، عمل اندك را ارج مينهد و آن را رشد ميدهد و بسياري از لغزشها را ميآمرزد؛ همهي آنان كه در آسمانها و زمين هستند، او را ميخوانند و از او ميخواهند و او هر روز در كاري است؛ درخواستهاي زياد، او را به اشتباه نمياندازد و از اصرار اصراركنندگان به ستوه نميآيند؛ بلكه دوستدار كساني است كه در دعا اصرار ميورزند، و دوست دارد كه از او خواسته شود و اگر از او درخواست نگردد، خشمگين ميشود؛ از بنده شرمش ميآيد، و بنده از او شرم نميكند بندهاش ، عيب خود را نميپوشاند، اما عيب بندهاش را ميپوشاند و بر بنده رحم مينمايد.با اين حال چگونه ميشود كه دلها، چنين كسي را دوست نداشته باشند؟! كسي كه خوبيها را فقط او ميآورد و بديها را او از بين ميبرد؛ تنها او، دعاها را ميپذيرد و اشتباهات را ميآمرزد؛عيبها را ميپوشاند؛ اوست كه مشكلات را رفع مينمايد و به فريادها ميرسد و كمك ميكند. پس چرا دلها، او را دوست نداشته باشند؟الله،… بخشندهترين و مهربانترين و تواناترين كسي است كه بنده، به او پناه ميبرد و اگر بنده، به او توكل كند، بيش از همهچيز او را بسنده مينمايد؛ مهرش به بنده از مهر مادر به فرزندش بيشتر است؛ به توبهي بندهاش، بيشتر از كسي خشنود ميشود كه پس از گمكردن سواري و در بياباني مرگبار و خشك در عين نااميدي از زندگي، آنها را دوباره مييابد.Eتابش نور: بايد تصميم بگيري كه به سعادت برسي و اين، خودش تجربهاي زيباست.
Eدرخشش نور: خداوند براي مؤمنان، زن فرعون رامثال زده است.لؤلؤ دهم: روز خجسته
هرگاه مصيبتي فرا رسيد، صبر كن؛ چون خداوند، گشايشي ميآورد.پس از نماز صبح مدتي با فروتني بنشين و ده دقيقه يا ربع ساعت رو به قبله به ذكر و دعا بپرداز و از خداوند بخواه تا امروز را براي تو روزي زيبا و مبارك و خجسته بگرداند؛ روزي كه سرشار از موفقيت و صلاح و بهروزي باشد؛ روزي بدون بحران و بدور از رنج و سختي؛ روزي سرشار از رزق و روزي و آكنده از خير فراوان؛ روزي كه صفاي آن تيره نشود و غم و اندوهي در آن نباشد. پس بايد شادي و سرور را تنها از خدا خواست و خير و روزي را فقط از او طلبيد. از اين رو اندكي ياد خدا پس از نماز صبح، به اذن خداوند، آن روز را برايت خجسته و مبارك ميگرداند. وقتي كار ميكني يا نشستهاي به نوار قرآن گوش بده كه شك و ترديد را از دلت بيرون ميآورد و تو را بيش از پيش آرام مينمايد.Eتابش نور: به چيزهايي كه از توان تو خارج است، نپرداز؛ بلكه به جاي آن بكوش تا آنچه را كه در توان توست، خوب و عالي انجام دهي.BlestFamily .Com ================= |