تاریخ چاپ :

2025 Apr 10

www.blestfamily.com 

لینک مشاهده :  

عـنوان    :       

سرگذشت یک هنرپيشه‌

سرگذشت یک هنرپيشه

«اميره» نيزازكساني است كه توفيق پروردگارنصيبش شد وتوبه كرد. اوشرح حالش را چنين بيان ميكند:

درطول عمر، بيادخدابودم. نمازمي خواندم وپايبندآن بودم. حتي دردوران اشتغال، براي اداي نماز، وقت تعيين مي كردم. پس ازازدواج،براي اداي حج،عازم مكه شدم ولي در بازگشت بازهم حجاب رارعايت نمي كردم. بعداً نيزچندين مرتبه موفق به عمره شدم. يادم مي آيد كه پس ازپنجمين عمره، براي مدت نه ماه حجاب پوشيدم ولي به خاطريك سري فشارهاي خطرناك- كه لازم نمي دانم توضيح دهم- نتوانستم مقاومت كنم وبالاخره حجابم راكنارگذاشتم. با ترك حجاب، نه تنها آرامشي به من دست نداد. بلكه ازفشارها چيزي كاسته نشد وبرعكس وجدانم ناراحت بود ومرا عذاب مي داد. ازاين رودوباره تصميم به پوشيدن حجاب گرفتم. متأسفانه اين بارنيزحجابم درمقابل تندبادهاي فساد نتوانست دوام بياورد.

آخرين باري كه به حجاب روي آوردم تقريباً يك سال پيش بود، مثلي معروف است كه «الثالثة ثابتة» (سومي ماندني است) اين بارباتوكل به خدا،عزمم راجزم نمودم كه به حجابم وفاداربمانم. البته اكنون وضعيتم با سابق كاملاً فرق دارد؛ قبلاً تنهابودم، مجتمعي كه درآن بسرمي بردم، باحجاب، سازگارنبود وكسي دركنارم وجودنداشت كه همكارومشوقم گردد.

درادامهي سخنانش ميافزايد:

به ياد ندارم كه كسي مرابراي پوشيدن حجاب مجبور كرده باشد، حتي دوستم خانم «هناء ثروت» كه قبل ازمن محجبه شده بود،هيچگاه صراحتاًازمن چنين درخواستي نكرد. جزاينكه روزي براي ملاقاتش رفته بودم ازمن خواست كه نماز بخوانم. پس ازاتمام نمازروبه من كرد وگفت: اگروقت ملاقات با كسي كه برايت بسيارعزيزباشد فرارسد. چه لباسي مي پوشي؟

گفتم: زيباترين لباسهايم را.

گفت: چراموقع ملاقات باخداوند، يعني هنگام نماز، لباسي كه شايسته ي ملاقات با خداوندباشد، برتن نمي كني؟پس ازمدّت كوتاهي ازاين واقعه، متوجه شدم كه درمن علاقه به حجاب پيدا شده است، عملي را كه چندين بارآن را به اختيار خودم پذيرفته و سپس نقض نموده بودم.

خدا را سپاس ميگويم كه به من فرصتي داد تا چنين تصميمي بگيرم و مرا در حاليكه بدحجاب و بي بند و بار بودم قبض نكرد.

سایت خانواده خوشبخت

BlestFamily .Com 

=================