|
تاریخ چاپ : |
2025 Apr 10 |
www.blestfamily.com |
لینک مشاهده : |
عـنوان : |
اي دخترم قسمت دوم- (مقاله بسيار زيبا براي دختران مسلمان) |
أي دخترم (2) امروز من از شما نمیخواهم که با یک گام ره صد صاله طی کنید و همانند زنان مسلمان واقعی (در صدر اسلام) باشید، هرگز، من میدانم که به طور طبیعی چنین پرشی محال است[1] اما امید دارم که گام به گام بسوی خیر و نیکی باز گردید، همانگونه که قدم به قدم به طرف شر و بدی روی آوردید. شما ریسمان ریسمان لباسهای خود را کوتاه کردید و حجاب را نازک نمودید و زمان طولانی را صبر کردید و این انتقال و دگرگونی را انجام دادید، طوری که مرد شربف احساس نکرده و متوجه نمیشود. مجلات مستهجن نیز به تشویق آن پرداختند و اهل فسق نیز به آن شاد گشتند تا اینکه به این حالی رسیدیم که اسلام از آن بیزار است و مسیحیت به آن راضی نمیشود و مجوسی که اخبارشان را در تاریخ میخوانیم آن را انجام ندادهاند. به حالی رسیدیم که حیوانات هم از آن رویگردانند. دو خروس اگر در یک مکان قرار بگیرند، از سر غیرت و دفاع از ناموس با یکدیگر به جنگ و مقابله میپردازند و هر کدام اجازه نمیدهد تا غریبهای وارد حریم خصوصیش گردد، این در حالیست که سواحل نشینان مسلمان اسکندریه و بیروت از اینکه غریبهها به همسران و نوامیس مسلمانشان چشم داشته باشد هیچ ابایی نداشته و به رگِ غیرت آنها برنمیخورد. نه فقط نگاه کردن به صورت زنانشان ... و نه فقط زل زدن به دستهایشان!! بلکه به هر آنچه را در وجود دارند!! همه چیز غیر از آنجایی که نگاه کردن به آن چندش آور و پوشیدنش زیباتر است. بغیر از دو شرمگاه و برآمدیگیهای پستان[2]... در باشگاهها و کلوپهای لوکس شبانه، مردان مسلمانی حضور دارند که زنانِ مسلمانشان را برای رقصیدن با مردان بیگانه جلو میفرستند، تا او را در آغوش کشیده و سینه را بر سینه و شکم را بر شکم کشیده و لبش را بر گونهاش قرار دهد و دستها و آرنجهایش را به دورش بپیچد (در این حالت همه به آنها زل زده) و کسی اعتراضی نمیکند. در دانشگاههای مسلمانان هم، جوانان مسلمان با دخترانِ مسلمانِ بیحجاب که عورتهایشان را به معرض نمایش گذاشتهاند همنشینی دارند و نه پدرانِ مسلمان و نه مادران مسلمان و نه هیچکسِ دیگری اعتراضی ندارد!!. امثال این موارد بسیار زیاد است و نمیتوان در یک روز یا با یک حرکت سریع آنها را اصلاح کرده و آنها را کنار زد، بلکه باید از راهی که به باطل رسیدیم، از همان مسیر بسوی حق باز گردیم اگرچه که هماکنون مسیر را بسیار طولانی میبینیم. اگر کسی برای رسیدن به هدف، تنها مسیرِ موجود که طولانیست را نپیماید، هرگز به مقصد نخواهد رسید چرا که مسیر دومی وجود ندارد. باید ابتداءً با اختلاط مبارزه کرد و اختلاط غیر از بیحجابیست. کشف صورت در حالتی که با نپوشیدن آن ضرری متوجه دختران و زنان نمیگردد و باعث تعدی به عفاف و پاکی زن نمیشود، پس امری سهل است و اهمیتی ندارد و چه بسا که بیاهمیتتر از آنچیزی است که در سرزمین شام آن را حجاب مینامند، در حالیکه آن چیزی نیست جز پوشیدن معایب و مجسم نمودن زیبایی و به فتنه انداختن بیننده. کشف اگر تنها به صورت محدود شود همانگونه که خداوند صورت را خلق کرده است، هیچ اتفاقی بر تحریم آن نیست، اگر چه نظر ما بر این است که در حالت عادی پوشیدنش بهتر و اولاتر و هنگام ترس از فتنه واجب میباشد. اما اختلاط بین زن و مرد قضیهاش جداست. وقتی گفتیم که پوشیدن صورت واجب نیست، به این معنی نیست که زن اجازه دارد با مردان نامحرم بصورت مختلط نشست و برخاست داشته باشد و یا اینکه زن اجازه دارد دوستان شوهرش را در غیاب او به خانه راه دهد یا اگر در اتوبوس و مترو با آنها برخورد کرد یا آنها را در خیابان دید، به خوش و بش و بگو و بخند بنشیند. یا اینکه در دانشگاه، دختر اجازه دارد با دوست پسرش به مصافحه بپردازد و برای او خاطره و داستان تعریف کرده و با او قدم بزند و برای آمادگی برای امتحان با او به مرور و مذاکره درسها بپردازد و فراموش کند که الله متعال او را دختر و دیگری را مرد خلق کرده است و در وجود هر کدام میل به طرف مقابل را قرار دادهاست، پس نه دختر و نه پسر و نه همه موجودات روی این کره خاکی نمیتوانند که خلقت خدا را تغییر دهند و بین زن و مرد مساوات برقرار کنند و این میل را از وجودشان خارج سازند. همانا کسانی که به اسم تمدن شعارِ مساوات و اختلاط بین زن و مرد را سر میدهند، دروغگویانی بیش نیستند. به دو دلیل: دروغگو هستند برای اینکه هدف آنها از این شعارها تنها لذت جوییِ اعضا و برآورده کردن امیال جنسی و شهوانی آنهاست و اینکه با نظرهای خائنانه به نوامیس دیگران میخواهند سهم نفس امّارهشان را از لذت چشمچرانی ادا کنند، همچنین با برآورده کردن هر لذت و شهوتِ دیگری که برایشان مقدور باشد. اما از آنجایی که آنها عرضه و جرأت این را ندارند که به صراحت مقاصد خود را بیان کنند، پس اهداف شومشان را با وراجی کردن و سرهم کردن چرندیات میپوشانند. شعارهای پوچ و توخالی مانند پیشرفت، تمدن، فن، زندگی دانشجویی، روح ورزشی، و از این نوع کلمات خالی از معنی و مفهومی که همچون صدای طبل تو خالییست، سر میدهند. و دروغگو هستند برای اینکه اروپا (و نه اسلام و قرآن) را پیشوا و مقتدای خود قرار دادهاند و با توجه به دستورات و راهنماییهای آن حرکت میکنند و حق و حقیقت واقعی را نمیشناسند مگر از روی برچسپهایی که بر آنها وجود دارد. در نزد آنها، حق آنچیزی نیست که در مقابل باطل قرار بگیرد بلکه آنچیزی است که از غرب آمده، از پاریس و لندن و برلین و نیویورک، اگرچه رقص و هرزگی و بیبند و باری و اختلاط در دانشگاهها و لخت شدن در زمین بازی و کنار ساحل باشد[3]، و باطل آنچیزی است که از اینجا آمده: از ازهر و مسجد اموی و آنچه مدارس شرقی و مساجد اسلامی عرضه میکنند، اگر چه که شرف و هدایت و عفاف و پاکی باشد، پاکی قلب و پاکی بدن. در خود اروپا و آمریکا -چنانچه ما خواندهایم و از کسانی که به آنجا رفتهاند شنیدهایم- خانوادههای زیادی هستند که از این اختلاط بین زن و مرد راضی نیستند و در مقابل آن کمر خم نمیکنند. ای مردم: همانا در پاریس هم پدران و مادرانی هستند که اجازه نمیدهند دختران بزرگشان همراه جوانی بروند یا در رفتن به سینما او را همراهی بکنند، بلکه آنها دخترانشان را وارد موسسات و آموزشگاهها نمیکنند مگر اینکه آنها را بشناسند و به سلامت آنها از فحشا و فجور اطمینان پیدا کنند، فحشا و فجوری که متأسفانه هیچ یک از این اعمال هرزه و بازیگوشیهای زشت که آن را فیلم و سریال مینامند، خالی از آنها نیستند. اعمال و فرهنگهای شنیعی که شرکتهای مصریِ پوچ و بیارزش (که همانند جهلشان به دین، از فنون سینما نیز اطلاعی ندارند)، آن را به اسم فیلم ترویج می دهند. میگویند: اختلاط سرکشی شهوت را میشکند و اخلاق را نیک و منضبط میگرداند و جنون جنسی را از وجود انسان خارج میکند. من جواب را به کسانی که اختلاط را در مدارس تجربه کردهاند واگذار میکنم. روسیهای[4] که پایبند هیچ دین و شریعت نیست و سخن شیخ و کشیش را نمیشنود، آیا زمانی که در مجتمعش اختلاط را تجربه کرد و فساد ناشی از آن را به عین دید، این فرهنگ را تغییر نداد؟ اما آمریکا، آیا نخواندهاید که یکی بزرگترین مشکلات آمریکا، مشکل بالا رفتن آمار دانشآموزان دختریست که حامله میگردند[5]؟ چه کسی خوشش میآید که در مدارس و دانشگاههای مصر و شام و دیگر کشورهای اسلامی چنین مشکلی بوجود بیاید. من پسران جوان را مخاطب قرار نمیدهم و انتظار ندارم که به من گوش دهند و من میدانم که آنها سخن مرا رد میکنند و نظرم را هرزه و ناپسند میشمارند، چرا که من آنها را از لذتهایی محروم میکنم که خودشان هم باور نمیکنند که به آن دست پیدا کردهاند، بلکه شما را مخاطب قرار میدهم ای دخترانم. ای دختران مومن و متدین، ای دختران شریف و پاکدامن، چرا که در این اوضاع قربانی دیگری جز شما وجود ندارد. پس وجودتان را برای قربانی شدن در کشتارکاه ابلیس تقدیم نکنید. گوش به حرف کسانی ندهید که زندگی همراه با اختلاط را به شما زیبا نشان میدهند و آن را آزادی و تمدن و پیشرفت و فن و زندگی دانشجویی مینامند، چرا که اکثر این نفرین شدهها، همسر و فرزندی ندارند و هیچ کدام از شما هم برای آنها هیچ اهمیتی ندارید مگر برای لذت جویی گذرا. اما من پس پدر دخترانی هستم، هنگامی که از شما دفاع میکنم در واقع از دخترانم دفاع میکنم، من خودم هم اهداف و خواستههایی دارم اما آنچه برای آنها میخواهم همش خیر و صلاحشان است. هیچ چیزی وجود ندارد تا آبروی از دست رفته دختر را از آنچه اینها با چرندیات خود برای آن تبلیغ میکنند، به او برگرداند، و هیچ چیزی شرف فروریخته او را دوباره بازسازی نمیکند و کرامت و احترام ریخته شدهاش را جمع نمیکند، و اگر دختری قدمش لغزید و افتاد، احدی از آنها را نمییابی که دستش را بگیرد یا او را از درون این منجلاب بیرون بکشد. همهی آنها را میبینی که بر جمالش یورش میبرند، بر آنچه از زیبایی برای او باقی مانده است، اگر چیزی باقی نمانده بود پس به او پشت میکنند همچنانکه که سگها به لاشهای که تکه گوشتی بران باقی نمانده، پشت میکنند. *** این نصیحت و دلسوزی من برای تو بود ایدخترم، و این یک حقیقت است، پس به غیر از این گوش نده و بدان همه چیز بدست خودت توست نه به دست ما مردان. کلید دروازهی اصلاح بدست توست، اگر خواستی خودت را اصلاح میکنی و با اصلاح خودت، همه امت را اصلاح میکنی. BlestFamily .Com ================= منبع: كتاب اي دخترم تاليف شيخ علي طنطاوي- مترجم: ممتاز احمد كاموي [1]- شب سیاه و تاریک و روز روشن و نورانی است. الله متعال ما را از به یکباره از تاریکی به نور نیاورده بلکه روز را در شب فرو میبرد. هرگز این حرکت و انتقال را احساس نمیکنی همانند عقرب کوچکی که میبینی حرکت نمیکند ولی اگر بعد از دو ساعت برگردی، متوجه میشوی که حرکت کرده و رفته است. همچنین همانند انتقال انسان از مرحلهی کودکی به نوجوانی و از جوانی به پیری و همچنین تغییر امتها و ملتها و تبدیل آنها از حالی به حال دیگر. [2]- با خبر شدم که جدیداً این را نیز کشف کرده و سینه را کاملا لخت و عریان میکنند. [3]- دولت اسرائیل نیز از آنجا آمده است. [4]- در آن زمان شوری کمونیستی بود که مخالف هر نوع دین و مذهبی بود. [5]- بدین خاطر آنها فرهنگ جنسی را در مدارس تدریس میکنند. یعنی اینکه بنزین را بر آتش میریزند، یعنی اینکه برای دختر بیچارهی مسکین، شرمگاه مرد و آنچه را که از عورت و شهوتش پنهان است توصیف میکنند، و چه میشود وقتی جوان با دختری تنها شد، با این حال امروزه در بین ما شیطانهایی از جنس انسان پیدا شدهاند و از ما درخواست میکنند تا مثل آنها انجام دهیم. چنانکه آنها به دختران دبیرستانی آموزش میدهند تا قرصهای ضد بارداری مصرف کنند. |