|
تاریخ چاپ : |
2025 Apr 07 |
www.blestfamily.com |
لینک مشاهده : |
عـنوان : |
بعضي از پدران از اين که فرزندانشان پايبند به احکام دین نيستند رنج ميبرند، چکار کنند؟ |
بعضي از پدران از اين که فرزندانشان پايبند به احکام دین نيستند رنج ميبرند، چکار کنند؟ بعضي از پدران پايبند به دين از اين که فرزندانشان به طور کامل پايبند احکام اسلامي نيستند رنج ميبرند، بطور مثال: فرزندان نماز ميخوانند و به بقيه اصول اسلام پايبند هستند، اما بعضي از گناهان چون تماشاي فيلمهاي مبتذل، رباخواري، بعضي وقتها حاضرنشدن به نماز جماعت، تراشيدن ريش را انجام ميدهند؛ موضع پدري مسلمان و پايبند به دين در برابر اين فرزندان چگونه بايد باشد؟ و آيا پدر با خشونت با آنها رفتار نمايد يا با آنها با نرمي برخورد کند؟
الحمدلله، به نظر من آنها را به هر صورتي که بهتر است، رفته رفته دعوت دهد و اگر فرزندان گناهان متعددي را مرتکب ميشوند، پدر نگاه کند که کدام گناه سختتر و خطرناکتر است، نخست براي بازداشتن آنها از آن گناه تلاش کند و در مورد آن گناه با آنها گفتگو و مناقشه نمايد، تا اين که خداوند کار را آسان ميکند، و فرزندان آن گناه را ترک ميکنند و اگر فرزندان نصيحت او را نپذيرفتند، بايد دانست که گناهها فرق ميکنند، بعضي گناهان طوري هستند که نميتوان با وجود ارتکاب چنان گناهي فرزند را در کنار خود نگاه داشت و بعضي گناهان در سطح پايينتري از اين نوع هستند، و هرگاه انسان در برابر دو مفسده قرار بگيرد که حتماً يکي از آن دو مفسده يا هردو واقع خواهند شد، ارتکاب سبکترين و ضعيفترين انصاف و حق است. اما گاهي شکل برعکس اين پرسش پيش ميآيد، به اين صورت که جوان از انحراف پدرش رنج ميبرد، جوان پايبند دين است و پدرش برعکس آن است. بنابراين، ميبيني که پدر در بسياري از مسايل با فرزندش مخالفت ميکند، به چنين پدراني توصيه ميکنم که در مورد فرزندانشان از خداوند عزوجل بترسند و حکمت فرزندانشان به سمت دين و استقامت و پايبندي آنها به دين را نعمت الهي دانسته، و خداوند را برآن شکر گويند، زيرا اصلاح فرزندانشان به نفع آنها در زندگي و بعد از مرگ خواهد بود، همانطور که پيامبر صلي الله عليه وسلم فرموده است: «إِذَا مَاتَ الإِنْسَانُ انْقَطَعَ عَمَلُهُ إِلاَّ مِنْ ثَلاَثٍ: صَدَقَةٌ جَارِيَةٌ وَعِلْمٌ يُنْتَفَعُ بِهِ وَوَلَدٌ صَالِحٌ يَدْعُو لَهُ». يعني: «هرگاه انسان بميرد، عملش قطع ميشود، مگر از سه چيز: صدقة جاريه، و دانشي که مردم از آن بهرهمند ميشوند، و يا فرزند نيکويي که برايش دعا ميکند»، مسلم (1631). و همچنين به دختران و پسران ميگويم که: اگر پدر و مادرهايشان آنها را به ارتکاب گناهي دستور دادند، فرزندان نبايد از آنها اطاعت کنند، و اطاعت از آنها در گناه واجب نيست، و اگر فرزند با آنها مخالفت ورزد، پدر و مادر ناراحت و خشمگين شوند، چنين چيزي از باب نافرماني فرزند از پدر و مادر شمرده نميشود، بلکه مخالفت با آنها در انجامدادن گناه نوعي نيکي با آنها است، زيرا گناهان کمتر ميشوند، چون اگر فرزند به دستور پدر و مادر جامة عمل بپوشاند، و مرتکب گناه شود، جرم و گناه پدر و مادر زياد خواهد بود. پس اگر شما فرزندان، از ارتکاب گناهي که پدر و مادر شما را به انجام آن دستور ميدهند خودداري کرديد، در حقيقت شما به آنها نيکي نموده ايد، زيرا از سنگينشدن بار گناهشان جلوگيري به عمل آورده ايد، پس هرگز در معصيت و گناه آنها پيروي نکنيد، اما در عبادتهايي که ترککردن آن گناه نيست، اگر پدر و مادر دستور ترک آن را دادند، انسان بايد نگاه کند که چه راهي بهتر است، پس اگر مصلحت را در مخالفت پدر و مادر ميبيند با آنها مخالفت ورزد، اما اگر طاعت از نوعي بود که پوشيده نگاهداشتن آن ممکن بود، طاعت را مخفيانه انجام دهد، و با پدر و مادرش مدارا نمايد، و اگر طاعت از نوعي بود که پوشيده نگاهداشتن آن امکانپذير نبود، آشکارا طاعت را انجام دهد و پدر و مادرش را قانع کند که انجامدادن اين طاعت الهي هيچ ضرري براي آنها و براي هر کسي که اين طاعت را انجام ميدهد، نخواهد داشت و سعي کند با ديگر نوع حرفهاي قانعکننده آنها را قانع کند.
منبع : کتاب « قواعد و رهنمونهاي بيداري اسلامي». از فتاوي و نصائح علامه شيخ محمد صالع بن العثيمين رحمه الله تعالي جمع آوري توسط : ابوانس علي بن حسين ابولوز IslamPP.Com |