تاریخ چاپ :

2025 Apr 10

www.blestfamily.com 

لینک مشاهده :  

عـنوان    :       

حضانت فرزندان (سرپرستى)‏

حضانت فرزندان (سرپرستى)

 

بسم الله الرحمن الرحیم

 

1- تعريف حضانت:

حضانت عبارت است از سرپرستى كودك تا رسيدن به سن بلوغ. یا عبارت است از انجام دادن آنچه که به مصلحت کودک است و نگهداري او از آنچه به او ضرر مي‌رساند.

 2- حكم حضانت: حضانت و پرورش كودكان بمنظور حفاظت جسم، جان، عقل و دين آنان، واجب و ضرورى است.

 

3- حفاظت بر چه كسانى واجب است؟

 حضانت و پرورش كودكان بر والدين واجب است، اگر والدين نباشند، آنگاه خويشاوندان به ترتيب قرابت، مسئول نگهدارى و پرورش كودكان هستند، اگر كسى نباشد، اين مسئوليت متوجه حكومت يا جماعت مسلمين مى‏شود.

 

4- چه كسى در پرورش كودك حق تقدم دارد؟

هرگاه بوسيله طلاق يا وفات ميان زن و شوهر جدائى صورت گيرد، حق تقدم در پرورش و نگهدارى كودك با مادر است البته تا زمانى كه مادر ازدواج نكرده باشد، رسول اكرم صلی الله علیه وسلم خطاب به زنى كه درباره حضانت فرزندش شكايت داشت، فرمود: «أَنْتَ أَحَقُّ بِهِ مَالَمْ تنكحى» (احمد، ابوداود و حاكم). «مادام كه ازدواج نكرده‏اى حق تقدم با شما است».

 اگر مادر نباشد، اين حق به جده مادرى بر مى‏گردد، اگر جده نباشد، اين حق به خاله بر مى‏گردد. زيرا جده مادرى و خاله به منزله مادر است. رسول اكرم صلی الله علیه وسلم مى‏فرمايد: «الْخالَةُ بِمَنْزَلَةِ الْأُمِّ» (متفق عليه). «يعنى خاله قائم مقام مادر است».

اگر خاله نباشد، جده پدرى است، اگر جده پدرى نباشد، حق حضانت به خواهر بر مى‏گردد، اگر خواهر نباشد، به عمه برمى‏گردد، اگر عمه نباشد، به بنت الأخ (دختر برادر) برمى‏گردد. اگر از زنان ياد شده كسى نباشد، آنگاه حق حضانت به پدر، بعد به جد، بعد به برادر و بعد به برادرزاده و بعد به عمو و بعد به ترتيب قرابت به عصبه‏ها برمى‏گردد. برادر پدرى و مادرى حق تقدم دارد از برادر پدرى، همانطور كه خواهر پدرى و مادرى از خواهر پدرى حق تقدم دارد. يا هر خويشاوند نزديك كه از ناحيه پدر و مادر قوم مى‏شود، مقدم است از آن خويشاوندى كه تنها از ناحيه مادر قرابت دارد.

 

 5- حق حضانت چه زمانى ساقط مى‏شود؟

 از آن جهت كه هدف اصلى از حضانت محافظت زندگى و تربيت جسمانى، روحى و عقلى كودك است، هر كس كه در تحقق اين اهداف كوتاهى كند، حق حضانت از وى ساقط مى‏شود، هر گاه مادر با شوهرى كه از نزديكان كودك نباشد ازدواج كند، حق حضانتش ساقط مى‏گردد.

از عمرو بن شعيب از پدرش از جدش روايت است که زني گفت : اي رسول خدا! شکمم ظرف حمل اين پسر بود، و پستانهايم برايش شيردان و آغوشم مأواي او بود، پدرش مرا طلاق داده و مي‌خواهد او را از من بگيرد. پيامبر صلی الله علیه وسلم فرمود : (أنت أحق به مالم تنکحي) «تا زماني که ازدواج نکني تو سزاوارتر به پسرت هستي». [الإرواء 2187]،

و مسلم است هرگاه مادر با شوهر بيگانه ازدواج كند، رعايت حال كودك و حفاظت منافع او دچار مشكل خواهد شد. حضانت در شرايط زير ساقط مى‏گردد.

 1- وقتى كه سرپرست، ديوانه يا خفيف العقل باشد.

 2- وقتى مبتلا به بيمارى مسرى مانند جذام و غيره باشد.

 3- وقتى به سن بلوغ و رشد نرسيده باشد.

 4- وقتى از صيانت طفل و حفاظت، جسم، جان و عقل كودك عاجز شود.

 5- وقتى كافر باشد و احتمال فساد دين و عقيده كودك وجود داشته شود.

 

 6- مدت حضانت: دوران حضانت پسر، تا بلوغ و دختر تا ازدواج ادامه پيدا مى‏كند، البته در صورت جدائى همسر از شوهر و مستقل شدن مادر و غيره در باب حضانت فرزندان، مدت حضانت دختر فقط هفت سال است و بعد حق حضانت به پدر منتقل مى‏شود، زيرا بعد از هفت سالگى پدر نسبت به تمام كسانى كه حق حضانت دارند، در حق دختر بهتر است، به فرزند پسر بعد از هفت سالگى، اختيار داده مى‏شود، كه با هر كدام از پدر و مادر دوست دارد زندگى بكند، اگر فرزند پسر هيچكدام از پدر و مادر را اختيار نكرد و آن دو به نزاع برخاستند، قرعه‏كشى مى‏شود.(البته برخی دختر را نیز بمانند پسر مختار می دانند)

از ابوهريره روايت است که : (أن امرأة جائت إلي النبي پيامبر صلی الله علیه وسلم فقالت : يا رسول الله، إن زوجي يريد أن يذهب بابني و قد سقاني من بئر أبي عتبة، و قد نفعني. فقال رسول الله پيامبر صلی الله علیه وسلم : هذا أبوک، و هذه أمک، فخذ بيد أيهما شئت. فأخذ بيد أمه، فانطلقت به) «زني نزد پيامبر پيامبر صلی الله علیه وسلم آمد و گفت : اي رسول خدا! شوهرم مي‌خواهد پسرم را از من بگيرد در حالي که پسرم از چاه ابي عتبه برايم آب آورده و به من کمک کرده است. پيامبر پيامبر صلی الله علیه وسلم به پسر فرمود : اين پدرت است و اين هم مادرت، دست هر کدام از آنها را که مي‌خواهي بگير، پس دست مادرش را گرفت، پس مادرش او را با خود برد».نسایی

 

 7- نفقه فرزند و مزد مربى (حاضنه) نفقه فرزند و اجرت حاضنه (مربى و پرورش دهنده) بر عهده پدر است. البته مبلغ يا مقدار آن بستگى به وضعيت مالى او دارد. زيرا كه حاضنه (مربى) بمنزله مرضعه (شيردهنده) است و براى شير دهنده اجرت رضاع در نظر گرفته شده. خداوند مى‏فرمايد: «فَإِنْ أَرْضَعْنَ لَكُمْ فَآَتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ» (الطلاق: 6). «اگر زنان مطلقه فرزندان شما را شير بدهند، مزد آنان را بدهيد»

 اگر حاضنه بصورت داوطلب خدمت كند، مزد او واجب نيست، زيرا مجانى تربيت فرزند را بر عهده گرفته است. خداوند مى‏فرمايد: «لِيُنْفِقْ ذُو سَعَةٍ مِنْ سَعَتِهِ وَمَنْ قُدِرَ عَلَيْهِ رِزْقُهُ فَلْيُنْفِقْ مِمَّا آَتَاهُ اللَّهُ لَا يُكَلِّفُ اللَّهُ نَفْسًا إِلَّا مَا آَتَاهَا » (الطلاق: 7). «دارا و توانمندان باندازه‏ توان خود انفاق كنند و او كه خداوند روزى‏اش را تنگ كرده است، از آنچه كه خداوند باو داده است، انفاق كند. خداوند احدى را بيش از آنچه كه باو داده است مكلف نمى‏كند».

 

 8- رفت و آمد كودك نزد پدر و مادرش وقتى كودك بزرگ شد مى‏تواند به هر كجا كه خواسته باشد برود، و اختيار دارد، اگر زندگى با مادر را ترجيح دهد، شب‏ها پيش مادر بماند و روزها نزد پدر برود. اگر زندگى با پدر را ترجيح مى‏دهد، شب و روز نزد پدر بماند، زيرا ماندنش نزد پدر در روزها بيشتر موجب حفظ منافع او خواهد بود تا ماندن نزد مادر چون پدر امور آموزش و پرورش او را بر عهده مى‏گيرد، و مادر اغلب اين توان و فرصت را ندارد.

البته اگر فرزند زندگى با پدر را ترجيح دهد، از رفتن نزد مادر جلوگيرى نشود، زيرا صله رحمى واجب و عقوق (يعنى خلاف صله رحمى) حرام است.

 

 9- مسافرت با كودك، هر گاه يكى از والدين قصد مسافرت مى‏كند، مسافرتى كه دوباره به موطن برمى‏گردد، كودك نزد ديگرى كه مقيم است بماند و اگر آنكه عازم سفر است قصد مراجعت ندارد، آنگاه مصالح كودك ملاك قرار مى‏گيرد. هر كدام از والدين بهتر مى‏تواند آنها را مراعات كند، حق نگهدارى كودك باو تعلق مى‏گيرد، خواه مسافر باشد يا مقيم. زيرا كه هدف اصلى از حضانت، حفظ و رعايت مصالح كودك است.

 

 10- كودك بدست مربى امانت است بر سرپرست و مربى لازم است كه كودك را امانت تلقى نموده، حراست و حفاضت او را بر خود ضرورى بداند. اگر احساس كند كه قادر به تربيت و حفاظت وى نيست، بايد اين امانت را به كسى سپارد كه توان تربيت لازم و حفاظت آن را داشته باشد. شايسته نيست كه حاضنه اجرت و مزدى را كه در عوض حضانت مى‏گيرد، هدف اصلى بداند و بر ماندن كودك نزد خود اصرار داشته باشد بدون توجه به اينكه منافع كودك رعايت مى‏شود يا خير. روى همين بر اولياى كودك و قضاة محترم لازم است كه در باب حضانت همواره منافع كودك را مد نظر داشته باشند كه عبارت‏اند از: تربيت فيزيكى، روحى و روانى و عقلى و دينى. زيرا مقصود اساسى شارع از حضانت حفظ خصوصيات اخلاقى و معنوى كودك است.

 

وصلی الله وسلم علی نبینا محمد وعلی آله وصحبه أجمعین.