|
تاریخ چاپ : |
2025 Apr 12 |
www.blestfamily.com |
لینک مشاهده : |
عـنوان : |
ويژگيهاي دختر و پسر ايدهآل |
الحمدالله رب العالمين، والعاقبه للمتقين، ولاعدوان الا علي الظالمين، والصلاه والسلام علي محمد الذي ارسله ربه رحمه للعالمين و علي آله و صحبه اجمعين.
هر يك از مرد و زن دوست دارند كه در طرف مقابل برخي از صفات مانند صفات زير وجود داشته باشد.
ويژگيهاي مرد ايدهآل: مرد ايدهآل براي زندگي كسي است كه از ايمان وا خلاق و قوت شخصيت و مردانگي برخوردار باشد. زيرا دينداري مرد و پرهيزكاري و حُسن اخلاق و رفتار او مايه امنيت و آسودگي حال و آينده زنان به شمار ميآيد. خداوند متعال ميفرمايد: « وَعَاشِرُوهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ» (النساء / 19) «با زنان به شيوهاي پسنديده رفتار كنيد».
و رسول خدا صلی الله علیه وسلم فرموده است: «هرگاه كسي به خواستگاري دختر شما آمد و از دين و اخلاق او رضايت داشتيد، دست رد به سينه او ننهيد، اگر اين كار را نكنيد، فساد و تباهي گستردهاي در ميان شما به وجود خواهد آمد».( ترمذي و ابن ماجه وحاكم)
بر همين اساس مهمترين ويژگي خواستگار از نظر عاقلان و پرهيزكاران و دورانديشان، اخلاق و دينداري است. حسن بن علي رضی الله عنه فرموده است: «آدم ديندار را به همسري دختر خود انتخاب كنيد، زيرا اگر او را دوست بدارد، به خوبي احترام او را نگاه ميدارد و اگر او را دوست نداشته باشد، به او ستم نخواهد كرد».(فقه خانواده دکتر وهبة الزحیلی) اما اينكه برخي از خانوادهها ملاك و معيارشان براي خواستگار ثروت و دارائي و مقام و موقعيت اوست و برايشان مهم نيست كه خواستگار آدمي ناپرهيزكار و فاسق و بدكار است، در واقع آدمهايي كمخرد و ظاهربين هستند. زيرا مال و ثروت دائمي و ماندگار نيست، اما فسق و فجور و فساد مايه گرفتاري و پريشاني و قطع ارتباط همسري و باعث پشيماني است.
مهمترين ويژگيها و صفات مطلوب در زنان و دختران چهارچيز هستند:
مهمترين خصوصيتي كه زن و دختر بايستي از آن برخوردار باشند، ايمان و اخلاق است. زيرا زن به سبب نداشتن ايمان و اخلاق خوب، به مسئوليتهاي ديني خود اهميت نميدهد و زمينهساز دلمشغوليها و مشكلات فراواني ميگردد و ممكن است پس از مدتي مرد از طريق طلاق يا رها كردن يا اذيت و آزارش درصدد نجات از دست او برآيد. خداوند متعال ميفرمايد: « فَالصَّالِحَاتُ قَانِتَاتٌ حَافِظَاتٌ لِلْغَيْبِ بِمَا حَفِظَ اللَّهُ» (النساء / 34) «زنان خوب و صالحه آنهايي هستند كه فرمانبردار (اوامر شوهر به جز در موارد معصيت خدا) بوده و اسرار خانوادگي را پنهان ميدارندن، زيرا خداوند به حفظ آنها دستور داده است».
امام مسلم از عبدالله بن عمرو روايت نموده كه: «دنيا همهاش متاع و كالاست، و بهترين متاع آن همسر پاك و پرهيزكار است». همچنين رسول خدا صلی الله علیه وسلم در اين ارتباط مسلمانان را راهنمايي نموده و فرموده است: «(معمولاً) زنان به چهار دليل براي همسري انتخاب ميشوند. به خاطر ثروت، موقعيت، زيبايي و دينداري. شما ديندار را انتخاب كنيد، زيرا مايه خير و بركت و آسودگي است».( اخرجه الجماعه الا ا لترمذي.)
معني اين فرموده رسول خدا صلی الله علیه وسلم اين است كه: معمولاً بسياري از مردم هنگامي كه قصد ازدواج را دارند به دنبال زنان ثروتمند ميروند، اما ممكن است همين ثروت و دارايي سبب انحراف و سركشي او بشود و برخي هم زنان و دختران خانوادههاي مشهور و يا ثروتمند را برميگزينند، كه اين هم ممكن است سبب تكبر و خودخواهي همسر و همچنين زمينهاي براي ناموفق بودن ازدواج بشود و برخي هم زنان ودختران را تنها به دليل برخورداري از زيبايي انتخاب ميكنند، اما ممكن است همان زيبايي مشكلساز بگردد و بسياري از ناهجاريها و اختلاف را به وجود بياورد. اما چنانچه ملاك و معيار انتخاب همسر ايمان و اخلاق باشد، هرچند از مقام و مال فراواني برخوردار نباشند، اما عشق و صفا و صميميت بر سر زندگي آنان سايه خود را خواهد افكند. و انسانهاي عاقل و دورانديش در هر شرايطي سعي و تلاششان آن است كه براي دوستي و همسايگي و شراكت ـ به ويژه شريك عمر و زندگي ـ انسانهاي اهل ايمان و اخلاق را برگزينند. حديث ديگري اين موضوع را مورد تأكيد قرار ميدهد و ميفرمايد: «زنان را تنها به خاطر زيبايي انتخاب نكنيد، زيرا ممكن است اين زيبايي سبب انحرافشان بشود و به خاطر دارائي با آنان ازدواج نكنيد، زيرا ممكن است ثروت سبب سركشي آنها بگردد. بلكه ديندار را براي شريك زندگي انتخاب كنيد، و زن برده و سياهپوستي ديندار بسيار بهتر است (از زني كه از دينداري و پرهيزكاري برخوردار نيست)». (ابن ماجه و بزار و بيهقي)
بهتر آن است كه از دختر خواستگاري شود، زيرا عشق و علاقه متقابل از استحكام بيشتري برخوردار خواهد بود و آمادگي مناسبتري را براي تولد فرزند دارد و امكان تفاهم و سازگاري با او بيشتر است. از جابر روايت شده كه رسول خدا صلی الله علیه وسلم فرموده است: «جابر با دختر ازدواج كردهاي يا بيوه زن؟ گفت: با بيوه. فرمود: چرا با دختري ازدواج نمودي كه بيشتر با هم به شوخي و سرگرمي بپردازيد».( اخرجه الجماعه.) اما اين سفارش به ازدواج با دختران، به هيچوجه به معني اهمال ازدواج با زنان بيوه نيست و رسول خدا صلی الله علیه وسلم كار جابر را مورد تأييد قرار داده و از طرف ديگر زنان بيوه براي اداره منزل و تربيت فرزندان از توانايي و تجربه بيشتري برخوردارند.
بهتر آن است كه زن يا دختر مورد نظر خوش اخلاق و شاداب بوده و به ازدواج رغبت داشته باشد. زيرا محبت دوطرفه زمينه ثبات و استحكام زندگي مشترك و معاشرت مطلوب و تربيت فرزنداني سالم و شايسته است. از معقل بن يسار روايت شده كه گفته است: مردي به نزد رسول خدا صلی الله علیه وسلم آمد و گفت: خانمي زيبا را از خانوادهاي محترم براي ازدواج در نظر گرفتهام، اما او زني نازاست. اجازه ميفرمائيد با او ازدواج نمايم؟ رسول خدا صلی الله علیه وسلم فرمود: نه من راضي نيستم. براي بار دوم و سوم آن مرد مراجعه كرد و در نهايت رسول خدص فرمود: «با زني مهربان كه فرزندان زيادي را برايتان به دنيا بياورد ازدواج كنيد، زيرا من به جمعيت فراوان شما افتخار ميكنم».( ابوداود و نسايي)
از طريق تحقيق در مورد تعداد خانواده آنها و خواهران و نزديكان او ميتوان به اين موضوع پي برد، زيرا وجود فرزند حلقه ارتباطي بسيار محكمي ميان زن و مرد و عطر و گل باغچه و مايه استقرار زندگي مشترك است. رسول خدا صلی الله علیه وسلم ميفرمايد: «بهترين زن كسي هست كه اگر آنان را نگاه كني شادمان شوي و هرگاه به او دستوري بدهي، اطاعت نمايد و انتظارات تو را برآورده كند و چنانچه حضور نداشته باشي از مال و ناموست پاسداري كند».(نسايي)
شايستگي (همشأن بودن) و تناسب زن و مرد به خاطر آنكه زن و مرد در زندگي مشترك دچار اختلاف و ناهنجاري نشوند، در پارهاي از امور بايستي با هم تناسب داشته باشند. مالكيه ميگويند در «ديانت و سلامت» بايستي با هم متناسب باشند. اما اكثريت علما بر اين باورند كه دختر و پسر يا زن و مردي كه قرار است با هم ازدواج نمايند بايستي در موارد زير با هم كفائت و تناسب داشته باشند. در دين و اخلاق و پاكي و پرهيزكاري، نسب و خانواده، حرفه و شغل و تحصيل و ثروت و مقام. از نظر مذاهب چهارگانه وجود كفائت و تناسب جزو ملزومات ازدواج هستند، اما عدم كفائت مانع صحت ازدواج به شمار نميروند. و دليل ضرورت وجود كفائت احاديث ضعيفي هستند؛ از جمله اين حديث ابن عمر رضی الله عنه كه: «برخي از مردم عرب با برخي ديگر و قبيلهاي با قبيلهاي ديگر و مردي با مرد ديگر و بردگان هم به همين صورت با هم همشأن هستند».( اخرجه الحاكم)
واقعيت اين است كه دليل مراعات شايستگي (همشأن بودن)و تناسب به عرف رايج و هماهنگي ميان مصالح مرد و زن برميگردد. زيرا آدم باشرافت و با كرامت حاضر به زندگي با آدم پست و بيشخصيت نيست. لازم به يادآوري است كه موضوع كفايت و تناسب بايستي در ارتباط با مرد مورد ملاحظه قرار گيرد، نه در ارتباط با زن. زيرا در اين صورت عقد نكاح به خاطر درخواست اولياء و پيشگيري از عيب و عار دچار فسخ ميشود. هرگاه زني با كسي كه در شأن او نيست، ازدواج نمايد عقد او صحيح است و اولياي او حق دارند به او اعتراض كنند و تقاضاي فسخ عقد را بنمايند، مگر آنكه به اختيار خود از اين حقشان صرفنظر نمايند. رأي برتر از نظر حنفيه اين است كه نكاح انسان طبيعي و سالم با كسي كه در شأن او نيست، به خاطر امكان بروز ناهنجاريهاي مختلف فردي و اجتماعي ـ جايز نيست.
وصلی الله وسلم علی نبینا محمد وعلی آله وصحبه أجمعین. وآخر دعوانا أن الحمدلله رب العالیمن.
|