ازدواج با زن كافر مشرك
بسم الله الرحمن الرحیم
باتفاق علما ازدواج مرد مسلمان با زن بتپرست و بیدین و ملحد و مرتد
و برگشته از دین اسلام وگاوپرست و اباحی مذهب ملحد و امثال آنها حلال
نیست، چون خداوند میفرماید:" ولا تنكحوا المشركات حتى يؤمن، ولامة مؤمنة خير
من مشركة ولو أعجبتكم. ولا تنكحوا المشركين حتى يؤمنوا، ولعبد مؤمن خير من مشرك ولو
أعجبكم أولئك يدعون الى النار، والله يدعو الى الجنة والمغفرة بإذنه "بقره.
سبب نزول این آیه:
1-این آیه بقول مقاتل درباره ابومرثد غنوی و بقولی مرثد بن ابی مرثد
بنامكناز بن حصین غنوی نازل شده است. پیامبر صلی الله علیه و سلم اورا
پنهانی به مكه فرستاده بود تا یكی از یاران پیامبر صلی الله علیه و سلم
را ازآنجا خارج سازد ودرمكه زن بدكارهای بود بنام “عناق“ كه در زمان
جاهلیت او را دوست میداشت، مرثد به نزد او رفت و به ویگفت: همانا
اسلام روابط نامشروع دوره جاهلی ما را حرام كرده است “عناق” پیشنهاد
ازدواج نمود، اوگفت: باید از پیامبر صلی الله علیه و سلم اجازه بگیرم.
لذا به نزد پیامبر صلی الله علیه و سلم رفت وكسب اجازه نمود، پیامبر صلی
الله علیه و سلم او را ازاینكارمنع نمود چون او مسلمان بود وآن زن
مشرك وكافر [الجامع الحكام القرآن ج3/67.].
سدی بروایت از ابن عباس گوید: این آیه درباره عبدالله بن رواحه نازل
شده است، اوكنیز سیاهی داشت و بر وی خشمگرفت و بدو سیلی نواخت و
از آنكار نگران و ترسان شد، لذا به پیشگاه پیامبر صلی الله علیه و سلم
رفت و ماجرا را برایش تعریف نمود؛
پیامبر صلی الله علیه و سلم بویگفت: او چگونه آدمی است؟ عبداللهگفت:
ای رسول خدا، او روزه میگیرد و نماز میگزارد و نیكو وضو میگیرد و
بتوحید خدا و رسالت توگواهی مید هد .
پیامبر صلی الله علیه و سلم گفت: ای عبدالله او مومن میباشد. عبدالله
گفت: سوگند بدانكسكه ترا بحق مبعوث داشته است اورا آزاد خواهمكرد و
با وی ازدواج مینمایم و چنین كرد.
برخی از مسلمین از وی انتقاد كردند وگفتند: با كنیز خود ازدواجكرده
است. آنان میخواستندكه زنان تحت سرپرستی خودرا بعقد نكاح مشركین
درآورند و از آنان برای خود زن بگیرند بخاطر توجه به نسب و
اشرافیتشانكه خداوند این آیه را نازل فرموده است صاحب مغنی گوید:
كافران دیگر، بغیر از اهل كتاب، حكم مشركین را دارند از جمله
بتپرستان و سنگ پرستان و درخت و حیوان پرستان. اهل علم درحرام بودن
ازدواج زنان و حیوان ذبح شده، اینها اختلاف نظر ندارند. و گفت: زن
مرتد نكاحش حرام است برهر دینیكه باشد. (چنین پیدا است كه مرتد اهل
كتاب نیز نكاحش حرام است).
فرق بین زنان مشرك و زنان اهل كتاب[تفسیر
المنار ج2/356-357.]
زن مشرك دینی نداردكه خیانت را بروی حرام و امانت را براو واجبكند
واو را بنیكی و خیر دستور دهد و از شر و بدی برحذر دارد، بلكه او
درگرو طبیعت و مزاج و تربیت عشیرهای خود و خرافات و اوهام بتپرستی
و آرزوها و هواهای شیطانی خویش میباشد، بشوهرش خیانت میكند و عقیده
فرزندش را تباه میسازد. اگر شوهر شیفته جمال و زیبائی او باشد،
بگمراهی وگمراه سازی او نیز كمك میكند. اگر دیده واقع بین شوهر،
فریفته زیبائی ظاهری او نباشد و خبث طینت و سیرت اورا زشت بداند،
تمتع و لذت جوئی بجمال ظاهری نیزبراو تیره میگردد و حال بد وی، او
راگریزان خواهد نمود.
ولی فاصله بین مرد مومن وزن اهلكتاب آنقدر نیست و شكاف چندان عمیق
نمیباشد چون او هم بخداوند ایمان دارد و او را میپرستد و به
پیامبران خدا ایمان دارد و زندگی بازپسین و پاداش اعمال درآخرت را
قبول دارد و اعمال خیر را واجب و اعمال شر را حرام میداند. فرق
اساسی و جوهری بین آن دوایمان به نبوت حضرت محمد صلی الله علیه و سلم
است.
بدیهی استكسیكه به اصل نبوت الهی ایمان دارد، تنها جهل مانعگشته
استكه به نبوت ویژه حضرت محمد صلی الله علیه و سلم خاتم الانبیاء ایمان
بیاورد و بپذیردكه محمد نیزهمان پیام پیامبران پیشین و چیزی اضافه
برآن بمقتضای حال زمان وبرای پیشرفت بشریت و بكارگیری استعدادهای بیشتر
بشریت را، آورده است یا بعضی بر حسب ظاهر مخالف و منكررسالت حضرت
محمد صلی الله علیه و سلم هستند و درحقیقت وباطن آن را قبول دارند
البته اینگروه دوم اندك وگروه اول فراوانند .
شاید براثرمعاشرت وآمیزش با مرد مسلمان، حقیقت وبرحق بودن دین اسلام
وحسن شریعت وسیره پاك پیامبر اسلام صلی الله علیه و سلم و تاییدات
خداوندی و آیات آشكار نبوت پیامبر اسلام، بر وی آشكار و هویداگردد و
در نتیجه ایمان اوكامل و اسلام بیاورد و اجر و پاداش خوبش را دو
برابر دریافت دارد، چون هم به ادیان پیشین اعتقاد داشته و هم به
آخرین دین آسمانی... پایان سخن المنار. همانگونهكه در تعلیق بر قسمت
پیشگفتم امروز این زنان اهلكتاب با مشركان هیچ فرقی ندارند وكمتر
وصلی الله وسلم علی نبینا محمد وعلی آله وصحبه أجمعین.
|