فرزند و ارتباط او با دوستان خوب
یکی از مهمترین عوامل تکوین نفسانی و ایمانی فرزند و پرورش اخلاقی و اجتماعی او،
رفاقت با دوستان شایسته و خوب است. این همراهی از همان ابتدایی که کودک میفهمد و
برای خود دوستی انتخاب میکند، اهمیت دارد. همانطور که انتخاب مربی با اوصاف مذکور
در صفحات قبل، از همان ابتدا، امری ضروری است، گزینش دوست خوب نیز امری الزامی
خواهد بود، زیرا از جانبی، فرزند راه را از مربی خوب میآموزد و اندیشه را نزد او
تکامل میبخشد و از طرف دیگر با دوستی بد مواجه خواهد شد که راهی معکوس و فکری
مغایر را به او نشان میدهد، این امر موجب دو خطر عمده خواهد بود:
اول: دوگانگی در رهنمود.
دوم: دوگانگی در راه و روش.
مقصود از دوگانگی در رهنمود آن است که فرزند از جانبی به راهنمایی نمونه برخورد
میکند که حال و وصف او را بیان کردیم، پس لزوماً تربیتی مطلوب دارد، از طرف دیگر
با دوستانی رفت و آمد دارد که بینش اسلامی درستی ندارد، و چون به درجهای از پختگی
فکری و فرهنگی نرسیده است که بین درست و نادرست تشخیص دقیق داشته باشد از آنان اثر
میپذیرد، افکارشان را قبول میکند، و جذب آنان خواهد شد. در اینجاست که دچار
دوگانگی آزار دهندهای خواهد شد و جدالی فکری و روحی در درونش ایجاد میشود،
نمیداند به کدام سو برود و در چه جهتی حرکت کند.
و مقصود از دوگانگی در راه و روش آن است که، فرزند شما از سویی به رفتار و سلوک
راهنمایی مسلمان و جماعت اسلامی مینگرد و از طرفی شاهد مشی و روش زندگی غیر اسلامی
دوستان خویش است، این تناقض، سؤالات متعددی همراه با تشویق و اضطراب درونی در او
ایجاد خواهد کرد، گاهی این اضطراب و پریشانی درونی موجب انحراف در سلوک و راه او
خواهد شد، که عکسالعمل طبیعی، قرار گرفتن او در موجی از تناقضات رفتار است، پس
باید به هوش باشید که فرزندان شما در چنین تعارض و تناقضی گرفتار نشوند و برای تحقق
این مهم باید سعی کنید آنها را در جهت انتخاب دوستانی سوق دهید که آنان نیز، تحت
نظر والدین و مربیان شایستهای تربیت شدهاند به این ترتیب، تأثیر مربی، قویتر،
رابطه، محکمتر و تکامل روحی فرزند قویتر خواهد بود.
در رابطه با ارتباط فرزند، شایسته است که مربی او تلاش و توانایی خویش را متمرکز
سازد که این رفاقت بیشتر با چهار گروه باشد:
اول: اعضای خانواده
دوم: بچههای محله
سوم: کسانی که به مسجد رفت و آمد میکنند.
چهارم: دوستی با هم مدرسهایها یا همکاران در محل کار.
·
مقصود از اعضای خانواده، بستگان درجه یک یعنی برادران و خواهران و در درجه بعد
اقوام میباشد، زیرا اولین برخورد فرزند با این افراد میباشد، بنابراین مبانی
رفتاری و فکری خود را از ایشان اخذ میکند. در این مورد والدین یا مربی باید بسیار
مراقب باشند و فرزند را از دور و نزدیک زیر نظر داشته باشند و از وضع و حال دقیق
این افراد اطلاع حاصل نمایند، هرچند نزدیکترین افراد به او، برادر یا خواهر و یا
اقوام دورتر باشند.
یکی از اصول بدیهی در تأثیرپذیری اخلاقی و فکری آن است که فرزند کوچکتر در راه و
روش خود، بیشتر به برادر یا خواهر بزرگتر اقتدا میکند، بنابراین راهنمای خیر یا
شر فرزند کوچکتر خواهد شد و در این مورد والدین مسؤول خواهند بود که انحراف اخلاقی
یا عدم تعادل شخصیتی آنها را تصحیح کرده و به مسیر مستقیم و راه هدایت و سعادت
بازگردانند و برای اینکه این مقصود حاصل آید باید والدین حداکثر سعی خود را بر این
متمرکز سازند که بین برادر و خواهر نامناسب و فرزند کوچکتر به نوعی حکمتآمیز
فاصله و جدایی ایجاد کنند و از ارتباط مستمر آنها که موجب انتقال اخلاقیات بد
میباشد، جلوگیری نمایند تا با این تدابیر راه اکتساب رذایل اخلاقی و رفتارهای پست
و منحط مسدود شود. در طرف مقابل شایسته است که مربی در میان اقوام و خویشان، به
دنبال دوستانی مناسب برای فرزندش باشد، کسانی که به نجات اخلاقی و بینش اسلامی و
پاکی نفسانی، شناخته شده باشند، و برای تحقق این امر شرایط و محیط مناسب را برای
آشنایی و تحکیم پیوند دوستی بین آنان فراهم سازد، چه بسا که با تداوم و تعمیق این
روابط، کسب تقوا میسر گردد، و از این طریق، فرزند بتواند فضایل نفسانی و اخلاقی را
اکتساب نماید و به صفات نیکو و مکارم اخلاقی آراسته گردد.
اگر والدین یا مربی، اطمینان کردند که دوستی شایسته و همراهی مؤمن و آراسته به
مکارم اخلاقی در بین اقوام و نزدیکان دیده نمیشود، باید قاطعانه و با جدیت از این
ارتباط بیفرجام و این همراهی ناگوار، ممانعت به عمل آورند و در هر فرصت مناسبی که
پیش میآید، ایشان را نصیحت کنند و از هیچ کوششی برای تفهیم عواقب سوء این ارتباط
فروگذار نکنند و در شرایطی به این نصایح اهتمام نمایند که موجب تثبیت ایمانی بیشتر
و استحکام اخلاقی والاتر و حفظ فطرت پاک و قلوب صاف و بیآلایش آنان شود.
از طرف دیگر، لزوم رفیق و همبازی امری انکارناپذیر است، پس اگر رفیق و همراه خوب
در میان اقوام نبود مربی باید به دنبال دوستانی شایسته باشد که در خوشی و ناخوشی
همراهش شوند تا اخلاقیات نیکو را از ایشان فراگیرد، بدین ترتیب مربی، فرزند خود را
در شرایط مطلوب قرار میدهد و مسؤولیت خویش را ادا مینماید.
·
مقصود از رفاقت و همراهی هممحلهایها یا دوستان کوچه، تمامی افرادی است که به علت
مجاورت مکانی به محل زندگی از دور یا نزدیک در ارتباط با فرزند قرار میگیرند این
افراد طبعاً فرهنگها، ایدهها و اخلاقهای متفاوتی خواهند داشت، چه بسا که فرزندان
ما در کوچه و بازار با کودکان یا افراد نوجوان و بزرگسالی برخورد میکنند که از
اخلاق و تربیت و شرم و حیا بیبهرهاند، رفتارهای زشت دارند و بیمهابا کلمات فحش و
ناسزا را بر زبان جاری میسازند و این رفتار و گفتار ناپسند را در ملأ عام در مقابل
کوچک و بزرگ، زن و مرد و صالح و فاجر از خود بروز میدهند، و اهمیتی هم برای ایشان
ندارد.
برخورد با این پدیده ناهنجار باید مورد توجه جدی مسؤولین و مربیان قرار گیرد، البته
حل این مشکل باید الزاماً ریشهای و بنیادین باشد، به گونهای که اینگونه رفتارها
را در نظام جامعه از بیخ و بن برکنیم.
در ارتباط با این موضوع در مبحث مسؤولیت تربیت اخلاقی به کفایت سخن گفتهایم که در
صورت نیاز میتوانید به آن مراجعه کنید. اما در این مورد، نکتهای که شایسته تعمق
است حالت انحراف و گمراهی فراگیری است که اکثر جوانان ما در آن غوطهورند، اخلاق
متزلزل، تربیت فساد، و لغزش عقیدتی گریبانگیر اکثر فرزندان جوامع اسلامی است پس
واجب است که والدین و معلمان، بیش از پیش در اصلاح عقیدتی و اخلاقی فرزندانمان
بکوشند و بهترین راهها و مناسبترین ابزار را در جهت نجات این جگرگوشهگان از
مرداب و باتلاق مهلک فساد، به کار گیرند و یک از بهترین این راهها ـ به تأیید
علمای روانشناسی و صاحبنظران علوم اجتماعی ـ رفاقت شایسته است و از مهمترین
راههای تحقق آن، آشنا ساختن کودک یا نوجوان با دوستان خوب از همسایهها و اهل محله
است تا در تمامی اوقات فراغت، هنگام رفتن به مسجد و ظهور در مجامع مختلف و هنگام
ورزش و تفریح با او همراه باشند. بدون تردید این دوستی صادقانه، فرزند را از لغزش
به جانب گمراهی در محافظت با افراد ناباب و منحرف هممحلهای، باز میدارد و ثبات
عقیدتی و اخلاقی او را تضمین میکند.
پس ای برادر مربی بکوش که با نظارت دایمی و آگاهی دقیق و راهنمایی همیشگی، دوستان
ایدهآل را از میان کودکان یا نوجوانان محله زندگی خویش برای فرزندت برگزینی، تا
فرزندت جزو مؤمنان و نیکوکاران باشد.
·
و مقصود از همراهان مسجد، دوستان همسن و سالی است که به حضور در نماز جماعت، جمعه
و دروس دینی، عادت دارند و برای این منظور در مسجد محله تجمع میکنند.
به نظر اینجانب کودکی که خود علاقمند به رفت و آمد به مسجد است یا با رهنمود
والدین این تمایل را پیدا کرده است و روح ایمان و اطاعت الهی در وجودش جایگزین شده
و تمامی اوامر و نواهی اسلامی را اطاعت میکند، به چنین فردی میتوان اعتماد کرد و
تحقق خیر و صلاح را از وجودش انتظار داشت.
اگر چنین کودکی به رفتن مسجد عادت کرده است، همراه و راهنمایی داشته باشد که به او
آموزش دهد و بر مبنای مبانی مستحکم اسلامی و اصول اخلاقی و اندیشه فراگیر آن تربیت
شود ـ بدون تردید ـ از جمله کسانی خواهد شد که به او به عنوان یکی از کارگزاران
بنیان بنای رفیع اسلام، میتوان تکیه کرد.
در اینجا لازم است به این نکته بسیار مهم اشاره کنم که رفاقت مسجد و محله، جدای از
هم نیست، اگر فرزند به رفتن مسجد عادت کند، اما از طرف دیگر با کسی رفیق باشد که نه
نماز میخواند و نه به مسجد میآید، آمدنش به مسجد نتیجهای در بر نخواهد داشت، پس
اگر میخواهید برای فرزندانتان دوستانی برگزینید که بهترین اخلاق و فاضلترین آداب
را داشته باشند و بتوانند با او رابطهای محکم ایجاد کنند ضرورتاً باید از میان
کسانی باشند که رفتن به مسجد عادت آنان است، چنین افرادی دارای فطرتی پاک و ایمانی
خالص و اخلاقی طاهرند، در اینجاست که نقشه ارزشمند مربی در نظارت بر حضور شاگردانش
در نماز جماعت و کلاسهای درس مفاهیم دینی و حلقههای آموزش و تلاوت قرآن، بر ما
آشکار میشود.
پس شایسته است تا والدین و مربیان عزیز از تشویق فرزندان خویش برای حضور در مساجد و
شرکت در نماز جماعت و حلقههای قرآنی و علوم شرعی، غفلت نکنند تا به یاری خداوند،
جزو شایستگان برگزیده و پاکان مسلمان باشد.
·
و مقصود از رفقای مدرسه و محل کار، همکلاسیهای مدرسه یا همکارانی است که در محل
اشتغال کودک یا نوجوانان با او در تماس هستند.
در ارتباط با دوستان مدرسه نظر مربیان گرامی را به نکتهای مهم و حقیقتی تلخ جلب
میکنم:
مدارس کشورهای اسلامی امروزه تحت سیطره افکار گمراه کننده و تمایلات ضد دینی و اصول
غیرانسانی است و با کمال تأسف جایگاه ایدهآلی برای جایگزینی و انتشار گسترش
اینگونه دسیسهها شده است. کارگردان اصلی این نمایش شوم، بیگانگان غیرمسلمانند،
اما بازیکنندگان آن خود فروختگان خودی هستند که خود را به شیطان فروختهاند، احزاب
و دستههای غیراسلامی که هدف نهایی آنها ایجاد شک و تردید نسبت به دین و جنگ با
عقاید مذهبی است. این دسیسهها توسط انجمنها و گروههای دانشجویی عملاً به اجرا
گذاشته میشود، تا به نمایندگی احزاب، خود تخم بدبینی و شک را در دانشآموزان و
میان دانشجواین بپاشند و یا از جمله این احزاب، تشکیلات و گروههای زنانه است که
با نام مساوات و آزادی زنان، در برابر حجاب اسلامی که شعار عفت و پاکی است
میایستند، در مقابل نظام اسلامی قد علم میکنند، نظامی که عدالت را به حقیقت
درباره حقوق زنان رعایت کرد و حقوق آنان را به عنوان عضوی از نظام اجتماعی، به
رسمیت شناخت. البته این تمامی مطلب نیست، مدارس ما با کمال تأسف در جوی از تمایلات
و انحرافات فاسد غوطهور میخورد، بسیار کم هستند دانشآموزان یا دانشجویانی که به
مبانی اخلاقی و اصول تربیتی و اندیشه حقه اسلامی و دین رشید الهی دعوت میکنند.
حال که این موضوع مهم را دریافتید، بر شماست که بیش از پیش بکوشید تا فرزندان خویش
را از این منجلاب مهلک و این سرای تاریک نجات بخشید و این مهم امکانپذیر نمیشود،
مگر آنکه دوستانی نیکو و خوشفکر برایشان برگزینید تا در تمامی مراحل علمی و
فرهنگی از ابتدایی تا دانشگاه با او همراه شوند و چه شایسته خواهد بود که این
دوستان محیط فرهنگ و علم همان دوستان مسجد و محله باشند تا تأثیر همراهی و رفاقت
ایشان دو چندان شود، و اگر چنین انتخابی امکانپذیر نشود به انتخاب براساس سلامت
اندیشه و اخلاق و عمق فهم و التزام به عبادت، مبادرت نمایید.
خدای تعالی رحمت فرماید شاعری را که گفت:
اگر دستت به دامن فرد آزادهای رسید آن را محکم نگهدار که انسانهای آزاده در دنیا
قلیلاند.
در ارتباط با مدرسه نیز تذکر مهم دیگری داشتیم که مربیان و والدین عزیز لازم است به
آن توجه نمایند و آن هم در ارتباط با وضعیت عاطفی و تأثیرات اخلاقی دختران در
ارتباط با مدارس و دانشگاههاست.
به طور کلی، جنس مؤنث به علت خلقت مملو از عاطفه و حالت تأثیرپذیری شدید، بسیار زود
تحت تأثیر عوامل انحراف قرار میگیرد و به زودی دل به آرزو میسپارد، و تسلیم
تمنیات تمدن اغواگر معاصر و زینتهای کاذب دنیای امروز میشود، بدین ترتیب به سرعت
از مسیر حق خارج میشود و به رنگ محیط در میآید و به خیل داعیان فرهنگی غرب
میپیوندد بدون آنکه وجدان یا عقیده دینی یا عقل و آیندهنگری مانع و رادع او
شوند.
بنابراین باید سعی و کوشش خویش را بیش از پسران به دخترانت، معطوف سازی، مبادا که
ایمانشان بر باد رود یا اخلاق نیک خود را از دست دهند و به لغزشگاه فساد و بیبند
و باری سقوی نمایند و به عضویت احزاب یا گروههایی بیدین درآیند، عضویتی که
عزیزترین و گرانبهاترین مایملک آنها را که همانا عقیده اسلامی و شرف و نجابت آنهاست
از آنان سلب خواهد کرد، پس ای برادر و خواهر عزیز بکوش تا محیط آموزشی و فرهنگی
مناسبی برای دخترت بیابی تا او را از لغزش و انحراف بازدارد.
از جمله طرق ایجاد این محیط مناسب، دستیابی به زنان و دوستان مؤمن و وارستهای است
که همراه دخترت باشند و دوستان دختری که در زندگی اجتماعی همواره، همراهش شوند چه
در محیط منزل و در میان اقوام، و چه در محیط مدرسه، البته این کوشش، ما را از
مراقبت و روشنگری دایمی بینیاز نخواهد کرد.
تمامی آنچه بیان گردید تلاشی است که فرزند شما به عهده و ایمان دینی خود وفادار
باقی بماند به مبانی اسلامی تمسک جویند و اخلاق نیک خود را حفظ نماید. ای برادر و
خواهر محترم؛ در صورتی که نتوانی چنین شرایط و امکاناتی برای پاک ماندن دخترت فراهم
آوری، شرعاً بر تو حرام است که فرزندت را در این گرداب هولناک فساد، و این محیط
اغواگر به حال خود رها سازی که عزیزترین مایملک خود یعنی دین و شرفش را از کف دهد.
و بدان که آنچه در ارتباط با مدرسه بیان نمودیم تماماً در مورد محل کار صدق
میکند. با کمال تأسف اکثر مؤسسات و ادارات ما، مملو از کسانی است که بهرهای از
دین و اخلاق نبردهاند و حتی هستند افرادی که در این مجامع عقیده کمونیستی دارند و
بعضی از آنان سرسپرده گروههایی هستند که هیچ بهایی به دین نمیدهند و ارزشی برای
معیارها و ارزشهای اخلاقی قایل نمیشوند، همانند حیوان تابع غرایزند و هر جا که
هوس و تمایل مادی آنان حکم میکند، تسلیم خواهند شد، فقط هم و غمشان آن است که ندای
غریزه را اجابت کنند و بالاتر از غرق شدن در شراب خواری و قمار و فحشا و تماشای
فیلمها و نمایشات مبتذل که مردانگی و غیرت و شخصیت آنان را مسخ میکند چیزی
نمیشناسند.
با این حال هستند کارمندان و کارکنانی که به اخلاق و عقیده اسلامی پایبند هستند، به
پیامبر اکرمr
تأسی میکنند، معالاسف چنین افرادی که قبلاً بیان نمودیم کم هستند، اما اسلام به
تو به عنوان مربی فرزندت حکم میکند که همواره به دنبال یافتن چنین گروهی یا
همراهان مؤمنی برای فرزندت در محل کار باشی تا اگر جگرگوشهات فراموش کرد، به یاد
آورد، و آن دوستان در هر صورت یاورش باشند و اگر دچار خطا و انحراف شد، خطایش تصحیح
شود، تا همواره بر مسیر درست باشد.
اگر رهنمودهای روشنگرانه والدین در ارتباط با دوستان مدرسه، کوچه، مسجد و محل کار
مفید واقع شود، حال کودک و نوجوان شما به اصلاح میگراید و همواره بر مسیر صحیح و
راه درست و اخلاق متین باقی خواهد ماند.
پس بار دیگر تو را ای پدر و مادر گرامی و این معلم و مربی عزیز به اخذ قواعد و
قوانی اصیل تربیتی و مبانی محکم دینی برای حفاظت فرزندت از انحراف و گمراهی فر
میخوانم که این هدف جز با دوستی شایسته و همراهی مناسب که از آن سخن راندیم
امکانپذیر نمیگردد تا فرزندت با بینش و بصیرت زندگی کند و همواره بر مسیر هدایت
الهی باشد.
«قُلْ هَذِهِ سَبِيلِي أَدْعُو إِلَى اللّهِ عَلَى بَصِيرَةٍ أَنَاْ وَمَنِ
اتَّبَعَنِي وَسُبْحَانَ اللّهِ وَمَا أَنَاْ مِنَ الْمُشْرِكِينَ»
(یوسف / 108)
«بگو این طریق من است که به سوی پروردگارم با بصیرت شما را فرا میخوانم و تمامی
کسانی که از من پیروی میکنند، و پاک و منزه است خداوند، و من از مشرکان نیستم».
به این مناسبت آیات و روایاتی که در ارتباط با دوستان سوء آمده است به خوانندگان
عزیز تقدیم میداریم تا متوجه شوند که تا چه حد اسلام به دوستان خوب اهتمام نموده و
از همراهان بد برحذر داشته است.
«وَيَوْمَ يَعَضُّ الظَّالِمُ عَلَى يَدَيْهِ يَقُولُ يَا لَيْتَنِي اتَّخَذْتُ
مَعَ الرَّسُولِ سَبِيلًا
* يَا وَيْلَتَى لَيْتَنِي لَمْ أَتَّخِذْ فُلَانًا خَلِيلًا»
(الفرقان / 28-27)
«روز که فرد ظالم انگشت حسرت به دندان میگزد و میگوید ای کاش همراه پیامبر خدا
راهی برمیگزیدم، ای کاش فلان کس را به عنوان دوست خویش برنمیگزیدم، به تحقیق که
مرا پس از آمدن پیام الهی گمراه نمود و شیطان موجب خواری و پستی آدمی است».
و میفرماید:
«الْأَخِلَّاء يَوْمَئِذٍ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ إِلَّا الْمُتَّقِينَ»الزخرف
/ 67)
«دوستان صمیمی آن روز دشمن یکدیگرند مگر متقیان».
و پیامبر اکرم صلی الله علیه وسلم فرمود:
آدمی بر دین دوست نزدیک خویش است پس بنگرید که به چه کس دوستی میکنید. (روایت
ترمذی)
و بنابر روایتی از «بخاری و مسلم» آمده است:
همنشین نیکوکار و رفیق بد مانند حامل مشک و کسی هستند که در کوره آهنگری میدمد،
اما کسی که همراه خود مشک دارد یا قدری از آن را به تو هدیه میدهد، یا از آن قدری
میخوری یا حداقل بویی خوش از جانب او به تو خواهد رسید، اما آنکه در دم آهنگری
میدمد یا لباست را آتش میزند یا حداقل بوی بدی از جانب او به مشام تو خواهد رسید.
و خدای رحمت کند شاعر را که گفت:
«درباره هر کس میخواهی بدانی در مورد خودش سؤال نکن بلکه درباره دوستش جستجو کن
زیرا هر همراهی، به دوستش اقتدا میکند».
|