Thu, 10 Apr 2025پنجشنبه 21 فروردين 1404
 
كليپهاي صوتي و تصويري: 599
تعداد كل مقالات : 2523
تعداد كل بازديدها تاكنون : 9466192
 
 
 

از علي رضی الله عنه روايت است : (لعن رسول الله صلی الله علیه وسلم  المحلل و المحلل له) «پيامبر صلی الله علیه وسلم  محلل(حلال کننده زني که سه طلاق شده) و محلل له(مردي که زن برايش حلال شده – شوهر اول) را لعنت کرده است».ترمذی (1128)

******************

در صحيح مسلم از ابوهريره روايت است که پيامبر صلی الله علیه وسلم  از نکاح شغار نهي کرد. و فرمود شغار اين است که مردي، به مردي ديگر بگويد : (زوجني ابنتک و أزوجک ابتني، أو زوجني أختک و أزوجک أختي) «دختر را به ازدواج من در بياور، تا من (در مقابل)، دخترم را به ازدواج تو درآورم، يا خواهرت را به ازدواج من در بياور تا من هم (در مقابل) خواهرم را به ازدواج تو درآورم».مسلم (1416) در حديثي ديگر فرمودند : (لاشغار في الإسلام) «در اسلام شغار نيست».مسلم (1415)

******************

از عمرو بن شعيب از پدرش از جدش روايت است : (أن مرثد بن أبي مرثد الغنوي کان يحمل الأساري بمکة، و کان بمکة بغي يقال لها عناق، و کانت صديقته، قال : جئت إلي النبي صلی الله علیه وسلم  فقلت : يا رسول الله أنکح عناقا؟ قال : فسکت عني فنزلت : ) وَالزَّانِيَةُ لاَيَنکِحُهَا إلاَّ زَانٍ أو مُشرکٌ ( فدعاني فقرأها علي وقال : لاتنکحها) «مرثد بن ابي مرثد غنوي اسيران را به مکه حمل مي‌کرد، در مکه زن زناکاري به نام عناق که دوست مرثد بود زندگي مي‌کرد، مرثد گفت : نزد رسول الله صلی الله علیه وسلم  رفتم و گفتم : اي رسول خدا! آيا عناق را به ازدواج خود درآورم؟ مرثد گويد : پيامبر در جواب من ساکت ماند، سپس اين آيه نازل شد:) وَالزَّانِيَةُ لاَينَکِحُهَا إلاَّ زَانٍ أو مُشرکٌ ( مرا صدا زد و آيه را برايم خواند، و فرمود : با او ازدواج نکن».ابوداود (2037)

******************

پيامبر صلی الله علیه وسلم فرمود : (لايجمع بين المرأة و عمتها ولا بين المرأة و خالتها) «جمع بين زن و عمه‌اش، زن و خاله‌اش، جايز نيست».متفق عليه: بخاری (5109)، مسلم (1408)

******************

پيامبر صلی الله علیه وسلم فرمود : (من کانت له امرأتان يميل مع أحدهما علي الأخري، جائ يوم القيامة وأحد شقيه ساقط) «هر کس دو زن داشته باشد و بين آنها عدالت برقرار نکند، روز قيامت در حالي به پيشگاه خداوند حاضر مي‌شود که يکي از پهلوهايش ساقط (افتاده) است».ابن ماجه (1969)، ولي تمايل قلبي بيشتر به يکي از آنان اشکال ندارد.

******************

پيامبر صلی الله علیه وسلم  فرمود : (خيرکم، خيرکم لأهله، و أنا خيرکم لأهلي) «بهترين شما کسي است که با خانواده‌اش خوش‌رفتارتر باشد و من بهترين شما براي خانواده‌ام هستم».ترمذی (3985)

******************

مشاهده كل احاديث

 
 
 

اسلام - قرآن و تفسیر
نوار اسلام
سایت جامع فتاوای اهل سنت
مهتدین
عصر اسلام
دائرة المعارف شبکه اسلامی
اسلام تيوب
اخبار جهان اسلام
سایت بیداری
کتابخانه
پاسخ به شبهات دینی
اسلام هاوس

متوجه ساختن فرزند به مسئولیت در قبال دین اسلام

متوجه ساختن فرزند به مسئولیت در قبال دین اسلام

 

از جمله امور حیاتی و مهمی که بر لزوم توجه بدانها تأکید می‌کنیم و توجه مربیان را به آنها جلب می‌نمائیم تلاش مداوم برای تفهیم حقایق زیر به فرزندان است:

الف) «گروه دینداری که در خانه ارقم دور هم جمع شده و بقا و فیروزی دین اسلام مدیون مجاهدتهای آنهاست، عموماً از نسل جوان جامعه خویش بودند به عنوان مثال: پیامبر صلی الله علیه وسلم  به هنگام بعثت چهل ساله بود، ابوبکر رضی الله عنه  سه سال از ایشان کوچک‌تر بود، عمر رضی الله عنه  بیست و هفت ساله، عثمانس از پیامبر صلی الله علیه وسلم  کوچک‌تر و علی از همگان کم سن و سال‌تر بود همچنین عبدالله بن مسعود، عبدالرحمن بن عوف، ارقم بن أبی الأرقم، سعید بن زید، مصعب بن عمیر، بلال بن رباح، عمار بن یاسر رضی الله عنهم اجمعین و دهها بلکه صدها نفر دیگر همگی جوان بودند»

ب) همین جوانان بودند که مشکلات دعوت را بر دوش کشیدند و همینان بودند که در راه ابلاغ پیام قرآن سخت‌ترین شکنجه‌ها و دردآورترین آزارها را متحمل شده و درخشان‌ترین اسطوره‌های پایداری و پاکبازی را به نمایش گذاشتند و همین جوانان بودند که شب و روزشان را به هم متصل می‌کردند و واژه خستگی یا استراحت در قاموسشان جای نداشت...... تا اینکه با این جدیتها و مجاهدتها گسترش دین اسلام و دولتش را و فیروزی این دین و حاکمیت آن را عینیت بخشیدند و بدین‌ترتیب در فاصله‌ای بسیار کم مسلمانان دارای دولت و قدرت شده و قبای حاکمیت و پیشوایی بر تن کردند.... و دو ابر قدرت ایران و روم منقاد حکومت آنان شدند؛ و حوزه فرمانروایی آنان از شرق تا سرزمین‌های سند و از شمال تا مناطق خزر، ارمنستان و نواحی روس گسترش یافت و سرزمین‌های شام، مصر، برقه، طرابلس، و بقیه مناطق آفریقایی در زیر چتر عدالت و دادگری اسلام در آمدند تمامی این پیشرفت‌ها هم در طول فقط سی و پنچ سال صورت گرفت.

در عهد بنی‌امیه حکومت مسلمانان چنان گستردگی قابل ملاحظه‌ای یافت که مسلمانان وارد مناطق سند، بخش عمده سرزمین‌های هند و نواحی ترکستان شدند و حدود شرقی حکومت اسلامی را به مرزهای چین رسانده و در غرب هم به مناطق اندلس پای نهادند.

وسعت آن زمان جهان اسلام را هارون الرشید یکی از خلفای عباسی به خوبی برای جهانیان به تصویر کشیده است وی خطاب به ابر بی‌بارانی که از بالای سرش می‌گذشت چنین می‌گوید:

«هر جا که می‌خواهی ببار، چرا که خراج [محصولات ناشی از بارش] تو به زودی به سوی ما حمل خواهد شد».

ج) راز سربلندی و توفیق پیشاهنگان نسل صحابه رضی الله عنهم و مسلمانان پاک دین بعد از آنها در دستیابی به اوج مجد و عظمت در دو عامل نهفته است:

نخست- التزام فکری و عملی آنها به اسلام و پایبندیشان به ارزش‌های دینی در دو حوزه اندیشه و عمل

با در پیش گرفتن چنین رویکردی پیروزی و تسلط خود را بر دشمنان خدا و دین اسلام قطعی نمودند و بدون این امر امکان نداشت که طعم سربلندی را بچشند و یا پرچم عزتمندی و سیادت را در دست بگیرند تاریخ نقل می‌کند که وقتی عمر بن خطاب رضی الله عنه  کار فتح مصر را کند یافت با ارسال نامه‌ای به عمروبن عاص- که فرماندهی لشکریان اسلام را بر عهده داشت- خطاب به وی چنین گفت: «اما بعد از کندی کار شما در فتح مصر در شگفتم، از دو سال پیش تاکنون با آنان جنگید [اما هنوز موفق به شکست آنها نشده‌اید] علت این ناکامی هم چیزی نیست جز اینکه اهداف غیردینی جدیدی برای خود تراشیده‌اید و به امور دنیوی دل بسته‌اید که دشمنان شما هم دلبسته همان امورند، حال آنکه خداوند تبارک و تعالی هیچ گروهی را یاری نمی‌کند مگر در صورتی‌ که در نیات و اهداف خود صادق باشند».

رحمت خداوند بر این خلیفه دادپرور آنجا که می‌گوید: «ما ملتی هستیم که خداوند با دین اسلام به ما عزت بخشیده است لذا که هر وقت عزت را در منبعی غیر از اسلام جستجو کردیم خداوند ما را سر‌افکنده و خوار ساخت» (روایت از حاکم)

 

دوم- رساندن پیام اسلام به جهانیان از طریق جهاد و فداکاری و نیروی شکیبایی و دلاوری خود

جدیت آنان در دین‌گستری به حدی بود که چون فتوحات آنان به آخرین نقطه غرب رسید، عقبه فرزند نافع در ساحل اقیانوس اطلس (دریای تاریکی‌ها) توقف کرد و- در حالیکه اسبش در داخل آب قرار داشت- چنین گفت: «پروردگارا ای خدای محمد اگر این دریا نبود در راه گسترش دین تو دنیا را فتح می‌کردم خدایا تو شاهد باش!!»

فتوحات به شرقی‌ترین نقطه رسید و قتیبه باهلی در مناطق چین رخنه کرد؛ یکی از یارانش از سر خیرخواهی و دلسوزی به وی چنین هشدار داد: «وارد سرزمین‌های ترک‌نشین شده‌ای قتیبه، حوادث هم میان بال‌های روزگار قرار دارند و می‌آیند و می‌روند»

قتیبه با کمال ایمان‌داری چنین پاسخ داد: «با یقین به یاری خداوند پیش آمده‌ام و هرگاه مرگ پیش آید از ساز و برگ چه برآید؟!» وقتی آن فرد هشدار‌دهنده قاطعیت و جدیت وی را در ادامه گسترش دین خدا مشاهده کرد دوباره به وی چنین گفت: «به راهت ادامه بده و هر جا می‌خواهی برو ای قتیبه این جدیت را کسی جز خدا نمی‌تواند سست کند!!»

آری بدون چنین حرارت و جدیتی امکان نداشت که بتوانند حتی یک وجب از زمین را فتح نموده و دین خدا را در جهان گسترش دهند.

د) ما نسل کنونی اسلام چنانچه شیوه گذشتگان را در پایبندی به دین اسلام و مسیر سلف صالح در جهاد و فداکاری شکیبایی و سفارش متقابل به بردباری و در دلاوری و شهادت در پیش گیریم، حاکمیت اسلام را با دستان خویش محقق و حکومت مسلمانان را با تکیه به بازوان خود بنا خواهیم کرد و با یاری و توفیق خداوند مجد و عظمت و جاودانگی مسلمانان را باز خواهیم گرداند و نقش و مقام بهترین و سودبخش‌ترین امت برای مردم را باز خواهیم یافت زیرا ما «مرد» هستیم و نیاکانمان نیز «مرد» بودند و خداوند جدیت و همت مردان را ستوده است آنجا که می‌فرماید:

« مِنَ الْمُؤْمِنِينَ رِجَالٌ صَدَقُوا مَا عَاهَدُوا اللَّهَ عَلَيْهِ فَمِنْهُم مَّن قَضَى نَحْبَهُ وَمِنْهُم مَّن يَنتَظِرُ وَمَا بَدَّلُوا تَبْدِيلًا»(احزاب / 23)

«مردانی که در پیمان خود با خدا صادق بودند برخی جان خود را وفادارانه فدای این عهد و پیمان کردند و برخی هنوز منتظرند در حالیکه هیچگونه تغییری در قاطعیت آنان را نیافته است»

« رِجَالٌ لَّا تُلْهِيهِمْ تِجَارَةٌ وَلَا بَيْعٌ عَن ذِكْرِ اللَّهِ وَإِقَامِ الصَّلَاةِ وَإِيتَاءِ الزَّكَاةِ يَخَافُونَ يَوْمًا تَتَقَلَّبُ فِيهِ الْقُلُوبُ وَالْأَبْصَارُ»(نور / 37)

«مردانی که اشتغال به امور تجاری و خرید و فروش آنان را از [قانون قرآن یا] ذکر خدا و بر‌پا داشتن نماز و پرداخت زکات غافل نمی‌سازد، از روزی که در آن دل‌ها و چشم‌ها دگرگون می‌شوند بیمنا کند».

نسل کنونی اسلام از اینکه در ظاهر همانند رجال و در باطن همچون «جبال» باشند، خسارتی نمی‌بینند رحمت خداوند بر شاعر اسلام، محد اقبال لاهوری آنجا که می‌گوید:

چه کسانی شمشیر برداشت تا نامت را تا اوج ستارگان رفعت بخشند؟! [آری، مجاهدان دین‌پرور در راه اعلای قرآن] گاهی مرد کوهستان بودند و گاهی همچون مردان دریا بر روی امواج حرکت می‌کردند!

هـ) جهان امروز در تاریکی‌های مادیگرایی بی‌لگام سرگردان و ویلان است و در باتلاق لاقیدی و اباحیگری بدون راهنما و کورکورانه گام بر‌میدارد و پاهایش را که با زنجیر ظلم و پابند استبداد بسته شده‌اند، به سختی دنبال خود می‌کشاند؛ و در سیاهی‌های ایدئولوژیها و مکاتب، گرفتار جدال و درگیری است قدرتهای بزرگ هم که چنگال‌های خود را در پیکر تمدن بشری فرو برده و مشغول دریدن آن هستند و دارند با طناب طغیان و وحشیگری خود ارزش‌های انسانی و مفاهیم والای بشری و توصیه‌های انبیا را به دار اعدام می‌آویزند و برای اینکه انسان‌ها را به بندگی و بردگی بکشانند و میهن و سرمایه‌یشان را غصب کنند و آنها را با فرزندان زنان و سالخوردگانشان آوارة بیابان‌ها سازند، از هر طرف آنها را مورد حمله قرار می‌دهند

راستی راه نجات از این سیه روزی‌ها و فاجعه‌ها چیست؟ چه عاملی می‌تواند بشریت را در برابر انحطاط فکری و افسار گسیختگی اخلاقی حمایت کند؟ چه عاملی می‌تواند مردمی را که اکنون در امنیت به سر می‌برند از خطر جنگی ویرانگر و خانمانسوز حفظ کند؟ به دیگر سخن، کشتی نجات چیست؟ تکیه‌گاه امنیت کدام است؟

در ارزیابی من و ارزیابی بسیاری از اندیشمندان فلاسفه و علما تنها ارزشهای معنوی نظام‌های اجتماعی و سیاسی مبتنی بر اصول اسلامی هستند که از شایستگی و کارایی لازم برای تصدی رهبری جهان در عرصه تفکر و اصلاحگری و نیز برای نجات انسان از سقوط در باتلاق گمراهی و پرتگاههای فساد و اباحیگری برخوردار می‌باشند

آقای «الیاس ابوشبکه» در کتاب خود «پیوندهای فکری و روحی میان عرب و فرنگ» چنین می‌گوید: «نابودی تمدن عربی [اسلامی] برای اسپانیا و اروپا نامبارک و مایه شوربختی بود به عنوان نمونه اندلس جز در زمان حکومت عرب [مسلمانان] روی خوشبختی را ندید و به محض خروج عرب [مسلمانان] ویرانی جایگزین رفاه هنر و خرمی شد».

فیلسوف نامدار انگلیسی «برنارد شو» در سخن مشهور خویش چنین گفته است:

«بی‌گمان دین محمد به خاطر درونمایه حیات‌بخش شگفت‌آوری که دارد شایسته تقدیر و تمجید است این دین یگانه دینی است که دامنه حاکمیت آن تمامی مراحل گوناگون زندگی را در بر می‌گیرد به نظر من محمد را باید فرشته نجات انسانیت نامید. و چنانچه مردی همانند او عهده‌دار رهبری جهان نوین گردد قطعاً در حل مشکلات آن موفق خواهد شد».

«ویلز» مورخ انگلیسی در کتاب خود «گوشه‌هایی از تاریخ انسانیت» می‌گوید: «اروپا از این لحاظ که بخش عمده قوانین تجاری و اداری خود را از اسلام وام گرفته است شهری متعلق به این دین است»

[اکنون از وضعیت بحرانی و نیمه جهان کنونی آگاه شدیم و دریافتیم که نجات انسان و دنیای رو به نابودی حاضر تنها به اصول و ارزش‌های نورانی اسلام میسر است]

لذا نسل مسلمان حاضر موظف است که مأموریت خطیر و نقش تمدنی خود را در این موقعیت حساس ایفا کند و بشریت را از تیرگیهای مادیگرایی سرکش موجهای مرگبار اباحیگری و طوفان ویرانگر جنگها نجات دهد و این امر میسر نخواهد شد مگر با انتقال دوباره پیام جاودانی اسلام به ساکنان سراسر دنیا تا با ارسال چنین ارمغانی رفاه، امنیت و آسایش بر تمامی نقاط عالم، حاکم، و نوع بشریت از نعمت فروغ ایمان و شریعت قرآن برخوردار گردد

این شریعت دارای ویژگی‌های: ربانیت، جهان‌شمولی، جامعیت یا فراگیری، کارآمدی و جاودانگی می‌باشد.

ربانی است، زیرا از سوی خداوند حکیم فرو فرستاده شده است.

جهان‌شمول است، زیرا برنامه زندگی فرد فرد انسانهاست

فراگیر است زیرا عموم جنبه‌ها و بخش‌های گوناگون زندگی را در بر می‌گیرد کار‌‌آمد است زیرا در هر زمان و مکانی پاسخگوی نیازهای بشر است. [البته غنای «ارزشی» شریعت را نباید- جز در عرصه عبادات- به غنای «روشی» تفسیر و تحویل کرد]

جاودان است، زیرا عوامل بالندگی و ماندگاریش را در ساختار طبیعی خود به همراه دارد.

برای افتخار و جاودانگی امت اسلامی همین کافی است که خداوند در قرآن کریم آن را اینگونه معرفی می‌کند:

« كُنتُمْ خَيْرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَتَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنكَرِ وَتُؤْمِنُونَ بِاللّهِ (ال عمران / 110)

«شما بهترین و سودمندترین گروهی هستید که به نفع مردم آفریده شده است. [زیرا] به انجام کارهای نیک دستور می‌دهید و از ارتکاب زشتی‌ها نهی می‌کنید و به خدا ایمان دارید. [یعنی: مخلصانه و مشتاقانه، عواطف، اندیشه‌ها و رفتارهای خود را بر اساس معیارهای دین وی تنظیم می‌کیند».]

پس این امت همانگونه که خداوند به وی فرمان داده است باید در صدد اجرای مأموریت خود برآید و بار رفتاری همانند نیاکان دلاور و رادمرد، با همتی همانند پیشگامان قهرمان و بی‌پاک با نبردهای چون بدر، قادسیه، یرموک و حطین و بالاخره با ارمغان اسلام و ارزش‌های قرآن کریم در عرصه پهناور گیتی به تلاش و دین‌گستری بپردازد.

آری، آری! مربیان باید این حقایق را در درون فرزندان و شاگردانشان بنشانند و لحظه به لحظه این مفاهیم را به اندیشه و قلبشان القا کنند تا حساسیت مسئولیت خود را کاملاً درک کرده و وظیفه‌شان را به گونه جدی و مطلوب به انجام رسانند

اگر مربیان چنین کردند در آینده فرزندان و شاگردانشان را در کسوت دعوت‌گرایی صادق و در لباس سربازانی مخلص برای دین اسلام خواهند دید که بی‌آنکه خوف کسی جز خدا را در دل داشته باشند به تبلیغ فراخوان پروردگار و پیام قرآن می‌پردازند؛ تمامی رنج‌ها، آزارها و شکنجه‌ها را در راه دین‌گستری به جان می‌خرند و به یاری خدا در پایان کار به بهترین پیروزی والاترین عزتمندی و کرامت مطلوب نایل خواهند آمد و چنین امری برای خدا دشوار نیست.


بازگشت به ابتدا

بازگشت به نتايج قبل

 

ارسال مقاله به دوستان

چاپ مقاله

 

     

  معرفي سايت به دوستان  |   درباره ما   |  تماس با ما

All Rights Reserved For BlestFamily.com © 2010

كليه حقوق مادي و معنوي سايت محفوظ است.