مسائلی پیرامون نامگذاری و کنیه
مسائلی فرعی در ارتباط با نامگذاری و کنیه مطرح میشود که به ترتیب زیر ذکر
میگردد.
(أ) اگر پدر و مادر بر سر نامگذاری نوزاد اتفاق نظر نداشته باشند، حق نامگذاری با
پدر است. احادیثی که ذکر شد، میرساند که نامگذاری از حقوق پدر است و قرآن کریم،
صریحاً میگوید که فرزند به پدر نسبت داده میشود، نه مادر، مثلاً گفته میشود،
فلانی پسر فلان کس.
خدای تعالی میفرماید:
«
ادْعُوهُمْ لِآبَائِهِمْ هُوَ أَقْسَطُ عِندَ اللَّهِ »(احزاب/5)
«آنان را با نام پدرانشان صدا بزنید که این نزد خدا درستتر است».
و حدیث «انس» را از کتاب صحیح «مسلم» بیان کردیم که گفت: رسول خدا صلی الله علیه
وسلم فرمودند:
«امشب پسرم بدنیا آمد نام او را به نام پدرم ابراهیم گذاشتم».
(ب) برای پدر و هیچکس دیگر جایز نیست که فرزند را با القاب زشت صدا کند، القابی
مانند: «قصیر» (کوتوله یا کوتاه)«اعور» (یک چشم) «اخرس» (لال) «خنفساء» (سوسک سیاه)
و مانند آن، زیرا خدای تعالی میفرماید:
«
وَلَا تَنَابَزُوا بِالْأَلْقَابِ »(الحجرات/11)
«و به یکدیگر القاب زشت ندهید».
زیرا القاب زشت اثر بزرگی در انحراف شخصیت روحی و اجتماعی فرزند خواهند داشت که به
صورت گستردهتر در مبحث مسؤولیت تربیت روانی، در باب مسؤولیتها مورد بررسی قرار
میگیرد. ان شاء الله
(ج) آیا بکار بردن کنیه ابوالقاسم جایز است؟
تمامی علما اتفاق نظر دارند که استفاده از نام پیامبرصلی الله وسلم برای نامگذاری
نوزاد اشکالی ندارد.
براساس حدیث مسلم از «جابر رضی الله عنه» که گفت: مردی از ما نام پسرش را محمد
گذاشت، قوم به او گفتند: نمیگذاریم اسم بچهات را به اسم رسول خدا صلی الله وسلم
بگذاری! آن مرد به خدمت رسول گرامی آمد، در حالی که بچهاش را کول کرده بود و گفت:
ای رسول خدا! صاحب فرزندی شدم و نامش را «محمد» گذاشتم، حالا قوم من میگویند:
نمیگذاریم که چنین اسمی بگذاری، پیامبر صلی الله علیه وسلم فرمود:
«تَسَمَّوْا
بِاسْمِى وَلاَ تَكْتَنُوا بِكُنْيَتِى فَإِنَّمَا أَنَا قَاسِمٌ أَقْسِمُ
بَيْنَكُمْ»
«اشکالی ندارد، اسم مرا برای فرزندانتان برگزینید، اما کنیه مرا انتخاب نکنید، زیرا
من «قاسم» هستم و بین شما تقسیم خواهم کرد».
اما در مورد انتخاب کنیه پیامبر صلی الله علیه وسلم ، امامان مجتهد، نظرات و دلایل
مختلفی دارند که در اینجا ذکر میگردد:
نظر اول: مطلقاً مکروه است، دلیل این گروه حدیث «جابر» است که «مسلم» آن را روایت
میکند که مطرح شد و همچنین حدیث دیگری که «بخاری» و «مسلم» آن را از قول «ابوهریره
رضی الله عنه» روایت میکنند که پیامبرصلی الله وسلم فرمود: به اسم من بچههایتان
را نام بگذارید، اما کنیه مرا برای آنان انتخاب ننمایید.
امام «شافعی» این حکم را به عنوان نظر خود در این مورد ذکر کردهاند.
نظر دوم: مطلقا مباح است. دلیل این گروه حدیثی است که در سنن «ابوداود» از حضرت
«عایشه» رضی الله عنها روایت شده که گفت: زنی به خدمت رسول خدا رسید و گفت: بچهای
به دنیا آوردهام و نامش را «محمد» گذاشتم و کنیه «ابوالقاسم» را برایش برگزیدم،
شنیدم به نظر شما ناپسند است. فرمودند: «چه کسی اسم من را حلال و کنیه مرا حرام
کرده است» (منظور آنکه به نظر من ناپسند نیست و اشکالی ندارد).
«ابن ابی شبیه» میگوید: «محمدبن الحسن» از «ابی عوانه» روایت کرده و او هم از
«مغیره» و او هم از «ابراهیم» که گفت: «محمدبن الاشعث» خواهرزاده حضرت «عائشه» رضی
الله عنها بود و او را با کنیة ابوالقاسم صدا میزدند.
همچنین «ابن ابی خیثمه» از «زهری» روایت میکند که گفت: چهار تن از پسران اصحاب
رسول خدا صلی الله وسلم لی الله وسلم را دیدم که نامشان «محمد» و کنیه آنان
«ابوالقاسم» بود، آن چهار تن:
«محمدبن طلحه بن عبدالله»، «محمدبن ابیبکر»، «محمدبن علیبن ابیطالب» و «محمدبن
سعدبن ابی و قاص» بودند.
از امام «مالک» درباره کسی که نامش «محمد» و کنیهاش «ابوالقاسم» است سؤال شد،
فرمود: «از نظر من اشکالی ندارد، چون در اینباره از رسول خدا نهی وارد نشده است».
نظراتی که اظهار شد، برگزیدن اسم و کنیه پیامبر صلی الله وسلم را مطلقاً مباح
میداند و احادیثی را که در آنها نهی آمده است حمل بر نسخ کردهاند.
نظریة سوم: جمع بین اسم و کنیه جایز نیست و فقط داشتن یکی از آن دو صحیح است، یا
نام «محمد» یا کنیه «ابوالقاسم».
حجت این دسته از دانشمندان اسلامی روایتی است در سنن «ابوداود» از «جابر» رضی الله
عنه که گفت: پیامبر خدا صلی الله وسلم فرمودند: کسی که نام مرا برای فرزندش
برگزید، نباید کنیه مرا برایش انتخاب کند و بالعکس کسی که کنیه مرا انتخاب کند،
مجاز به نامگذاری به نام من نیست.
و حدیث دیگری که «ابنابوشیبه» از «عبدالرحمن» او هم از «ابوعمره» او هم از عمویش
نقل میکند، که میگوید: رسول خدا صلی الله وسلم فرمودند: جمع بین اسم و کنیه من
جایز نیست.
و حدیث دیگری از «ابن ابی خیثمه» که میگوید: وقتی «محمد» پسر «طلحه» متولد شد
«طلحه» به خدمت رسول اکرم صلی الله وسلم رسید و گفت: نامش «محمد» است و کنیه
«ابوالقاسم» پیامبر صلی الله وسلم فرمود: این دو را با هم جمع نکن و کنیهاش را
ابوسلیمان بگوئید.
نظریه چهارم: گذاشتن کنیه پیامبر صلی الله وسلم بر افراد در زمان حیات آن حضرت
ممنوع بوده است، اما بعد از وفاتشان، اشکالی ندارد.
این گروه به حدیثی که «ابوداود» در کتاب «سنن» از «منذر» روایت میکند، و او هم از
«محمد» پسر «حنفیه» که گفت: حضرت «علی» رضی الله عنه فرمود: اگر بعد از شما (خطاب
به رسول اکرم صلی الله وسلم ) صاحب پسری شوم، نامش را «محمد» و کنیهاش را
«ابوالقاسم» بگذارم؟ پیامبرصلی الله وسلم فرمود: آری.
و «حمید» پسر «زنجویه» در کتاب «الادب» میگوید: از «ابی اویس» پرسیدم که امام
«مالک» درباره مردی که اسم و کنیه پیامبر صلی الله وسلم را برای پسرش انتخاب
میکند، چه میگفت؟ او به پیرمردی که در مجلس نشسته بود اشاره کرد و گفت: او «محمد»
پسر «امام مالک» است، نامش را پدرش گذاشت و کنیهاش «ابوالقاسم» است و توضیح داد که
نهی از جمع این دو در زمان حیات رسول خدا صلی الله وسلم بوده است، به این جهت که
کسی دیگر غیر از پیامبر را صدا بزنند و ایشان جواب دهند یا متوجه شخص صدا زننده
گردند، اما بعد از وفات ایشان اشکالی ندارد.
پس بنابر آنچه گذشت، انتخاب نام و کنیه رسول خدا برای فرزندان پسر اشکالی ندارد و
احادیثی که در آنها نهی آمده است، اختصاص به زمان حیات آن پیامبر صلی الله وسلم
عزیز دارد، که پرهیز نمودهاند که ایشان در هنگام خطاب شخص دیگر، اشتباهی جواب
بدهند و این التباس بعد از حیات ایشان روی نخواهد داد که این خود دلیل جواز است،
اما آنچه جواز این امر را تاکید میکن، حدیثی است از «زهری» که میگوید چهار پسر از
فرزندان اصحاب پیامبرصلی الله وسلم را دیدم که نامشان «محمد» و کنیهشان
«ابوالقاسم» بود- و الله اعلم-
پس در انتها بار دیگر خدمت پدران و مادران عزیز، عرض میکنم:
چه شایسته است که بهترین نامها و کنیهها را برای فرزندانشان برگزینند و از انتخاب
نامهائی که ارزش آنها را کم میکند و کرامت و احترام آنها را خدشهدار میسازد و
باعث انحطاط شخصیت و معنویات آنها میشود، خودداری نمایند. در کنیهگذاری به رسول
اکرم صلی الله وسلم تاسی کنند و از همان ابتدا طفل را به کینهای گوش نواز و
دلانگیز صدا بزنند تا کودک احساس شخصیت کند و روحیه احترام و محبت به اطرافیان و
بزرگان خانواده در وجودش بیشتر شود و روش برخورد با اطرافیان و اظهار محبت و ادب به
آنان را یاد بگیرد.
چه پسندید است که همه ما این پایههای تربیتی ارزشمند را در زندگی اجرا کنیم و بر
این اساس با عظمت، تربیت فرزند را بنا نمائیم، اگر حقیقتاً طالب آنیم که بار دیگر،
عظمت و مجد از بین رفته اسلام را باز یابیم و هویت ارجمند آن را زنده کنیم. که
البته تحقق آن برای خداوند سهل است، بشرط آنکه نیتهایمان را خالص کنیم و دستوران
دین را بر زندگی خویش تطبیق دهیم و به شیوه تربیت و شریعت اسلامی ملتزم باشیم.
انشاء الله.
|