حق پدر و مادر
بر فرزندان
یکی از مهمترین موضوعاتی که مربیان ما باید به آن توجه داشته باشند رعایت حق
والدین است. نیکی کردن به پدر و مادر و اطاعت از آنها، رفتار نیک و خدمت به آنان،
رعایت سن و سالشان، فریاد نکشیدن بر سر آنها، دعا برایشان بعد از مرگ و تعداد زیادی
دیگر از حقوق، از جمله وظایفی است که فرزندان در مقابل والدین خود بعهده دارند.
آنچه که تقدیم میشود نمونههایی از سفارشات پیامبر اکرم صلی الله علیه وسلم در
باب نیکی به والدین و رعایت حق آنهاست که بر والدین و مربیان لازم است، آن را از
ابتدای دوران کودکی به فرزندان خود آموزش دهند تا براساس آن عمل نمایند.
(الف) رضایت خدا در رضایت والدین است
پیامبر گرامی خدا صلی الله علیه وسلم فرمود: «ما من مسلم له والدان مسلمان یصبح
إلیهما محتسباً إلا فتح الله له بابین - یعنی من الجنة - وإن کان واحداً فواحد وإن
غضب أحدهما لم یرض الله عنه حتی یرضی عنه، قیل: وإن ظلماه؟ قال: وإن ظلماه». «هر
انسان مسلمانی که به پدر و مادرش نیکی کند دو در، از بهشت به رویش گشوده میشود و
اگر فقط پدر و یا مادر داشت، دری از بهشت به رویش باز میشود، و اگر یکی از آنان
خشمگین شود، خدای تعالی راضی نخواهد شد تا او از فرزندش خشنود گردد». سؤال شد ای
رسول خدا، هر چند هم که به فرزند خود ظلم کرده باشند؟ فرمود: «آری هر چند به فرزند
خود ظلم کرده باشند». (روایت بخاری)
و همچنین آن حضرت صلی الله علیه وسلم فرمودند: «رضایت خدا در رضایت والدین و خشم
او در خشم والدین است». (سبل السلام روایت از عبدالله بن عمر و بن العاص).
( ب) نیکی به والدین بر جهاد در راه خدا مقدم است
مردی از رسول خدا صلی الله علیه وسلم سؤال کرد. آیا میتوانم جهاد کنم؟ فرمود: آیا
پدر و مادر داری؟
گفت: آری! فرمود: «جهاد تو در مورد پدر و مادرت میباشد». (روایت بخاری)
«جاهمه السلمیس» به خدمت رسول اکرم صلی الله علیه وسلم رسید و پرسید:
ای پیامبر خدا، تصمیم گرفتهام که در جنگ همراه شما شرکت کنم و به خدمت رسیدهام که
با شما مشورت کنم فرمود: آیا مادر داری؟ گفت: آری! فرمود: «او را رها نکن که بهشت
نزدیک پاهای اوست». (روایت احمد و نسایی)
مردی به خدمت رسول خدا صلی الله علیه وسلم رسید و گفت: با شما بر هجرت و جهاد
پیمان میبندم و پاداش آن را از خدا میخواهم. فرمود: آیا پدر و مادرت زندهاند؟
گفت: آری! هر دو زندهاند، فرمود: پاداش را از خدا می خواهی؟ گفت: بلی! فرمود:
برگرد و نزد پدر و مادرت بمان و با آنان به نیکویی رفتار کن! (روایت مسلم)
(ج) از جمله نیکوییها به پدر و مادر، احترام گذاشتن به دوستان آنان و دعا برای
ایشان بعد از مرگ است
خدای تعالی در این باره میفرماید:
«وَاخْفِضْ لَهُمَا جَنَاحَ الذُّلِّ مِنَ الرَّحْمَةِ وَقُلْ رَبِّ ارْحَمْهُمَا
كَمَا رَبَّيانِي صَغِيرًا »(الاسراء/24)
«و بال رحمت را از روی مهربانی برای ایشان فرودآر و بگو پروردگارا! ایشان را رحمت
کن! چنانکه مرا در حال خردی، تربیت کردی».
رسول خدا صلی الله علیه وسلم میفرماید: «درجات بعضی از انسانها بعد از مرگ نیز
افزون میگردد، میپرسند پروردگارا این رفعت از کجا آمد؟ خدای ذوالجلال پاسخ
میدهد: فرزندت بود که برایت طلب بخشش کرد». (روایت بخاری در ادب المفرد)
«مالک بن ربیعه رضی الله عنه » میگوید: در خدمت رسول خدا صلی الله علیه وسلم
بودیم که مردی از «بنیسلمه» وارد شد و گفت: ای پیامبر خدا! از نیکی به پدر و مادر
امری به عهده من باقی مانده است که س از مرگشان آن را انجام دهم؟ فرمود: «آری! بر
آنان درود بفرستی و طلب بخشش کنی و پیمانی را که بستهاند انجام دهی، دوستانشان را
گرامی بداری وصله رحمی را که به عهده آنان بود بجای آوری».
«عبدالله بن عمر بن الخطاب» رضی الله عنه در عمل صالح ضربالمثل مردم بود. «عبدالله
بن دینار» میگوید:
«عبدالله بن عمر» در یکی از راههای مکه به مردی برخورد کرد، بر او سلام کرت و او را
بر خری نشاند که خود سوار شده بود. عمامهای بر سرش بود آن را بر سر آن مرد نهاد.
«ابن دینار» میگوید: گفتیم: خداوند تو را سلامت دارد، او عرب بادیه است و به مقدار
بسیار کم نیز قانع است. «ابن عمر» گفتک این مرد دوست پدرم بود و شنیدم که رسول خدا
صلی الله علیه وسلم فرمود: «بالاترین نیکیها آن است که فرد نسبت به دوستان پدرش
صلح رحم را بجای آورد». (روایت مسلم)
در «مجمع الزوائد» آمده است که حضرت «انس» رضی الله عنه روایت میکند که رسول
خدا صلی الله علیه وسلم فرمود: «صله رحم دوستان پدر از جمله نیکیهاست».
(د) مادر در نیکی بر پدر مقدم است
جاء رجل إلی رسول الله صلی الله علیه وسلم فقال: یا رسولالله، من أحق بحسن
صحابتی؟ قال: أمک. قال: ثم من؟ قال: أمک. قال: من؟ قال: ثم أمک. قال: ثم من؟ قال:
أبوک.
مردی به خدمت رسول خدا صلی الله علیه وسلم رسید و گفت: ای پیامبر خدا! چه کسی
برای مصاحبت من شایستهترین فرد است؟ فرمود: مادرت، پرسید: بعد از او؟ فرمود:
مادرت، پرسید: بعد از او؟ فرمود: مادرت، گفت: بعد از او؟ فرمود: پدرت! (روایت
بخاری)
در تفسیر «ابن کثیر» آمده است که «سلیمان بن بریده» از پدرش روایت میکند که مردی
در حالی که مادرش را حمل میکرد طواف مینمود، (به قصد طواف کردن مادر) از پیامیر
اکرم صلی الله علیه وسلم پرسید: آیا حقش را ادا کردهام؟ فرمود: خیر هنوز حتی حق
یک درد او را ادا نکردهای. (منظور دردی است که مادر هنگام بارداری و زایمان
میکشد)
مردی به خدمت نبیاکرم صلی الله علیه وسلم رسید و گفت: ای پیامبر خدا! من مادرم را
بر شانه بلند کرده، دو فرسنگ در آفتاب سوزان حمل کردم که اگر گوشت را بر زمین
میانداختی میپخت آیا حقش را به جای آوردهام؟ فرمود: شاید توانسته باشی حق یک درد
زایمان را ادا کرده باشی.
مقدم بودن مادر در امر نیکی به دو دلیل است:
1- رنجی که مادر در وضع حمل، ولادت، شیردادن، نگه داری و تربیت فرزند تحمل میکند
بیشتر از پدر است. پروردگار مهربان ما در این باره میفرماید:
« وَوَصَّينَا الْإِنْسَانَ بِوَالِدَيهِ حَمَلَتْهُ أُمُّهُ وَهْنًا عَلَى وَهْنٍ
وَفِصَالُهُ فِي عَامَينِ أَنِ اشْكُرْ لِي وَلِوَالِدَيكَ إِلَي الْمَصِيرُ
»(لقمان/14)
«و انسان را نسبت به والدینش سفارش کردیم، مادرش به ناتوانی بر ناتوانی او را حمل
نمود و در دو سالگی از شیر بریده شد برای من و والدینت سپاسگزاری کنو بازگشت بسوی
من است».
و در این باره نیز سؤال مردی که مادرش را بر شانههایش حمل کرده بود، شنیدیم که
پیامبر اکرم صلی الله علیه وسلم فرمود: شاید حق یک درد زایمان او را ادا کرده
باشی.
از نکات جالبی که ذکر میکنند آن است که مردی مادرش را کول کرده و طواف میکرد و
میگفت:
«من برای مادرم مرکبی رام و مطیعم که چون شتران رم نخواهم کرد. او بسی بیشتر از این
مرا حمل کرد و شیرم داد و پروردگارم، بزرگترین، باشکوهترین و عظیمترین است».
پس به ابن عباس ب روی نمود و گفت: فکر میکنی حقّش را ادا کرده باشم؟
گفت: به خدا قسم نه! حتی حق یک درد زایمانش را.
2- مادر براساس سرشت و خلقت خود ترحم و عاطفه بیشتری نسبت به پدر برای فرزند خود
دارد. گاهی فرزند با وجود مهر و محبت سرشار مادر و دلسوزی و ترحم شدید او حقش را
رعایت نمیکند. به این دلیل شریعت غرّاء اسلامی فرزندان را سفارش میکند که در نیکی
به مادر و اطاعت از او نهایت سعی خود را بکنند تا در خوبی به مادران اهمال نشود و
حق این عزیزان پایمان نگردد و در بزرگداشت و احترام نسبت به آنها غفلت نشود.
از شگفتیهای مهم مهر مادری این است که حتی اگر فرزندش با او قطع رابطه کند، او را
به استهزاء بگیرد و از او روی گردان شود، وقتی مصیبت یا حادثه ناگواری برایش پیش
آید، مادر همه چیز را فراموش میکند و به یاریش میشتابد.
پیامبر خدا صلی الله علیه وسلم فرمود: با تو چگونه بود؟ گفت: ای پیامبر گرامی! من
از او خشمگین هستم و به سبب کارش اندوهگینم. فرمود: چرا؟ گفت: زنش را بر من ترجیح
میداد و هر چه میخواست به او میداد. پیامبر خدا صلی الله علیه وسلم فرمود:
مادرش را خشمگین کرده است پس زبانش از گفتن «لا إله إلا الله» ناتوان مانده
است. پس فرمود: ای «بلال»! برو و هیزمی فراوان جمع کن تا این پسر را آتش بزنیم. پیر
زن گفت: ای پیامبر خدا! میخواهی جگر گوشهام را در برابر دیدگانم آتش بزنی؟
چگونه من تحمل خواهم کرد؟
رسول اکرم صلی الله علیه وسلم فرمود: «دوست داری خداوند او را ببخشد، او را ببخش،
قسم به خدایی که جانم به دست اوست، تا زمانی که از او راضی نباشی نماز و صدقهاش
فایدهای ندارد».
پیرزن دستهایش را بلند کرد و گفت: خداوند متعال را در آسمان و پیامبر گرامیش و
تمامی مردم را به شهادت میگیرم که از فرزندم راضی شدم و او را بخشیدم.
رسول خدا صلی الله علیه وسلم فرمود: «ای بلال برو ببین علقمه میتواند «لا إله
إلا الله» بگوید، شاید مادرش بخاطر شرم از من گفت، از او راضی شدم».
بلال براه افتاد وقتی به دم در رسید شنید که «علقمه» «لا إله إلا الله»
میگوید، علقمه همان روز وفات یافت و غسل و تکفین انجام گرفت و پیامبر خدا صلی
الله علیه وسلم بر او نماز خواند و هنگامی که در کنار قبر ایستاده بود، فرمود:
«کسی که همسرش را بر مادرش ترجیح دهد مورد لعن قرار گرفته، فدیه و توبهاش قبول
نیست». (طبرانی و احمد حدیث فوق را با لفظ دیگری روایت کردهاند).
به این دو دلیل مادر بر پدر مقدم است.
پس شایسته است که مربیان با عنایت به مفهوم نیکی خصوصاً نسبت به مادر و انجام وظایف
در ارتباط با او کودکان و محصلین خود را آموزش دهند.
(هـ) آداب نیکی به والدین
شایسته است که مربیان محترم آداب برخورد و شیوه رفتار فرزندان را با پدران و
مادرانشان به آنان بیاموزند. از جمله این آداب عبارتند از:
جلوتر از آنان راه نروند، به اسم صدایشان نزنند، قبل از آنان ننشینند، از نصایح
آنان دلتنگ نشوند و از غذایی که به آن نگاه میکنند، نخورند (منظور آنکه شاید
اشتهای آن غذا را داشته باشند) و در مجالس بالاتر از آنان قرار نگیرند و با امرشان
مخالفت نکنند و ...
اساس این اداب گفته خداوند متعال است که فرمود:
« وَقَضَى رَبُّكَ أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا إِياهُ وَبِالْوَالِدَينِ إِحْسَانًا
إِمَّا يبْلُغَنَّ عِنْدَكَ الْكِبَرَ أَحَدُهُمَا أَوْ كِلَاهُمَا فَلَا تَقُلْ
لَهُمَا أُفٍّ وَلَا تَنْهَرْهُمَا وَقُلْ لَهُمَا قَوْلًا كَرِيمًا * وَاخْفِضْ
لَهُمَا جَنَاحَ الذُّلِّ مِنَ الرَّحْمَةِ وَقُلْ رَبِّ ارْحَمْهُمَا كَمَا
رَبَّيانِي صَغِيرًا »(الإسراء/23-24)
«و پروردگار تو حکم کرده است که جز او را نپرستید و نسبت به والدین نکویی کنید و
اگر یکی از آنان یا هر دوی آنان به سن پیری برسند (حتی) به آنان «اف» مگو، ایشان را
زجر مده و با آنان خوش رفتار باش و بال تواضع خود را از روی مهربانی برای آنان فرود
آور و بگو: پروردگارا! ایشانرا را رحمت کن چنانکه مرا در حال خردی تربیت کردند».
نمونههایی از رعایت ادب پدر و مادر از گذشتگان
�
نویسندة «عیون الأخبار» میگوید: به «عمربن زید» گفتند: نیکی فرزندت نسبت به تو
چگونه بود؟ گفت: هیچگاه روزها جلوتر از من راه نمیرفت و همیشه شبها جلوتر از من
حرکت میکرد و هیچگاه بالاتر از من ننشست.
�
مولف «مجمع الزوائد» میگوید که «ابو غسان الضبی» گفت: همراه پدرم از منزل خارج
شدیم در راه به «ابوهریرهس» برخورد کردیم، گفت: این مرد کیست؟ گفتم: پدرم است، گفت:
جلوتر از پدرت حرکت نکن بلکه درکنارش یا پشت سر او راه برو و نگذار کسی بین تو و او
حایل و فاصلهای ایجاد کند، روی سقفی که پدرت در زیر آن نشسته است، راه نرو، و
غذایی را که پدرت نگاه میکند نخور، شاید از آن خوشش آمده است و میخواهد آن را
بخورد.
�
در «عیون الأخبار» آمده است که مامون گفت: کسی را ندیدم که بیشتر از «فضلبن یحیی»
به پدرش نیکی کند، «فضل» و پدرش هر دو در زندان بودند «یحیی» عادت داشت که با آب
گرم وضو بگیرد، زندانبان از آوردن هیزم به داخل زندان و افروختن آتش جلوگیری کرد،
شب سردی بود، هنگامی که یحیی به خواب رفت پسرش «فضل» برخاست و ظرف را پر از آب کرد،
بر دست بلند کرد و به شعله چراغ داخل اتاق زندان نزدیک نمود و همچنان ایستاد تا صبح
شد و آب گرم گردید. تمامی رنجی را که «فضل» تحمل کرد به خاطر نیکی به پدرش بود به
جهت آن که او به وضو گرفتن با آب گرم عادت داشت.
�
«صالح العباسی» در مجلس «منصور» نشسته بود و با او صحبت میکرد، جمله (پدرم خدایش
رحمت کند) را بسیار تکرار میکرد، دربان منصور که ربیع نام داشت، گفت: جمله طلب
ترحم برای پدرت را در حضور امیر، کمتر تکرار کن. صالح گفت: تو را ملامت نمیکنم که
لذت داشتن پدر را نچشیدهای «منصور» تبسم کرد و گفت: «این جزای کسی است که با
خاندان بنیهاشم در میافتد».
�
مردی به خدمت «ابوالدرداء» رسید گفت: پدرم بر ازدواج من اصرار داشت تا اینکه ازدواج
کردم و حالا مرا به طلاق امر میکند. «ابو الدرداء» گفت: من نه تو را به طلاق همسرت
امر میکنم و نه به مخالفت پدرت، فقط اگر بخواهی، کلامی از پیامبر خدا صلی الله
علیه وسلم را برایت باز گو میکنم، که خود شنیدیم که آن حضرت صلی الله علیه وسلم
فرمود: «نیکی به والدین از درهای ورود به بهشت است اگر میخواهی این در را حفظ کنی،
اراده کن و الا آن را رها کن».
(و) نهی از مخالفت و عصیان در مقابل والدین (عقوق)
عقوق والدین به معنی عصیان و نافرمانی و عدم ادای حقوق پدر و مادر است. برای مثال
اگر فرزندی با چهرهای خشمگین و نگاهی حاکی از غضب به پدرش بنگرد یا خود را مساوی
پدرش فرض کند مرتکب عقوق شده است.
از جمله عقوق والدین آن است که فرزند در بوسیدن دست پدر و مادر تکبر بورزد یا به
نشانه احترام آنان برنخیزد، یا آنکه شرم داشته باشد که او را به واسطه پدرش
بشناشند، خصوصا در شرایطی که فرزند از لحاظ اجماعی مقام و موقعیتی دارد.
از جمله عقوق نیز آن است که فرزند از پرداخت مخارج پدر و مادر خودداری کند و آنان
را مجبور سازد که به قانون متوسط شوند و او را به زور وادار به پرداخت نفقه کنند.
اما بدترین و منفورترین شکل عقوق والدین آن است که فرزند در امر انجام وظایف خود،
درباره آنان دلتنگ و ناراحت باشد، غرغر کند، از انجام مسؤولیت خود در مقابل والدین
به ستوه آید، صدایش را در مقابل آنها بلند کرده و بر سرشان فریاد بکشد و آنان را با
کلمات آزار دهنده برنجاند و قلبشان را جریحهدار کند، نسبت به آنان بد دهن باشد و
به شخصیتشان اهانت نماید.
پس تعجبی نخواهد داشت که میبینیم رسول اکرم صلی الله علیه وسلم از عقوق والدین به
شدت نهی میکند و هشدار میدهد که عقوق والدین سبب گناه و حبوط اعمال شده و انتقام
الهی را به دنبال خواهد داشت.
«بخاری» و «مسلم» از حضرت «ابوبکر صدیق» ت روایت میکنند که رسول خدا صلی الله
علیه وسلم فرمود:
آیا میخواهید که شما را از سه گناه که از بزرگترین گناهان کبیرهاند آگاه سازم؟
گفتند آری ای رسول خدا! فرمود: شرک و عقوق والدین و در حالی که تکیه داده بود حالت
خود را تغییر داد و نشست و فرمود: سخن دروغ یا شهادت دروغ و آنقدر این مطلب را
تکرار کردکه در دل گفتیم ای کاش ساکت میشد (به علت دلسوزی و محبت شدید که نسبت به
آن حضرت صلی الله علیه وسلم داشتند).
همچنین فرمود: «خدای تعالی بهشت را بر سه گروه حرام کرد: دائم الخمر، کسی که مرتکب
عقوق والدین میشود و دیوث، که زن یا فرزندش را به اعمال پلید وادار میکند. (روایت
احمد، نسایی، بزار و حاکم)
عبدالله بن عمر و بن العاص از رسول خدا صلی الله علیه وسلم روایت میکند که
فرمود: «من الکبائر شتم الرجل والدیه» قال: یا رسول الله، وهل یشتم الرجل والدیه،
قال: «نعم یسب أبا الرجل فیسب أباه، ویسب أمه فیسب أمه». «یکی از کبایر آن است که
فرزند والدینش را ناسزا گوید و دشنام دهد» گفت: ای رسول خدا، آیا امکان دارد که فرد
مسلمان چنین کاری بکند؟ فرمود: «آری! به پدر یا مادر کسی ناسزا میگوید و شخص در
مقابل دشنام او پدر یا مادر فرد ناسزاگوی رادشنام میدهد».
«معاذبن جبلس» میگوید: رسول خدا صلی الله علیه وسلم مرا به ده چیز سفارش کرد و
فرمود: «لا تشرک بالله شیئاً وإن قتلت وحرقت، ولا تعقن والدیک وإن أمراک أن تخرج من
أهلک ومالک...». «حتی اگر تو را آتش زدند یا کشتند، به خدای تعالی شرک نورز و از
عقوق والدین برحذر باش، حتی اگر به تو امر کردند که با هل و خانوادهات قطع رابطه
کنی، یا از خانهات خارج شوی و...» (روایت احمد و دیگران)
آنچه درباره حق پدر و مادر گفتیم پایههای مهمی است که لازم است مربیان محترم،
کودکان ما را براساس آن تربیت نمایند و این آموزش را از همان ابتدا آغاز کنند تا به
تدریج نیکویی به والدین به عادتی تبدیل شود و از همان ابتدا، کودکان ما حق پدران و
مادران خود را بدانند. کودکی که حقوق والدین خود را به خوبی میشناسد و به درستی به
انجام آن مبادرت میکند، در ادای حقوق دیگران، مانند اقوام و همسایهها و معلمین
خود ... با رغبت و میل بیشتری اقدام خواهد نمود. زیرا فضیلت نیکی کردن به والدین
منبع همه فضایل و اخلاق اجتماعی است.
فرزندی که براساس احترام به پدر و مادر پرورش یافته است به سادگی براساس احترام به
همسایه و بزرگتر و احترام معلم و تمامی مردم رشد خواهد نمود.
و باید به عرض خوانندگان عزیز برسانم که بیشتر بحث را در باب تربیت اجتماعی بر
رعایت حقوق والدین متمرکز نمودم و این تفصیل به آن دلیل است که نیکی به والدین اساس
فضایل و مبدأ حرکت برای ادای تمامی انواع حقوق است.
مهمترین رهنمودها در ارتباط با رعایت حقوق والدین که باید به کودک آموزش داده شود:
1-
اطاعت پدر و مادر در تمامی امور غیر از گناه.
2-
خطاب قرار دادن آنها با ادب و مهربانی.
3-
برخاستن در مقابل آنان وقتی که وارد منزل میشوند.
4-
بوسیدن دست آنها، صبح و عصر و در مناسبات مختلف.
5-
حفظ آبرو و حیثیت و اعتبار و دارایی آنان.
6-
رعایت احترام و دادن هر چیزی که طلب میکنند.
7-
مشورت با آنان در تمام کارها.
8-
دعا و طلب بخشش دائمی برای آنان.
9-
وقتی میهمان برایشان میآید، فرزند در کنار در بنشیند و مراقب نگاه آنان باشد که
شاید با اشاره چیزی بخواهند.
10-
انجام کارهایی که والدین به آن امر نکردهاند، اما آنها را خوشحال میکند.
11-
بلند نکردن صدا در مقابل آنان.
12-
در میان صحبت آنان سخن نگفتن.
13-
خارج نشدن از منزل بدون اجازه آنها.
14-
بیدار نکردن ناگهانی آنان از خواب.
15-
برتری ندادن همسر یا فرزند بر آنان.
16-
اگر کاری کردند که موافق میل ما نبود آنها را سرزنش نکنیم.
17-
خودداری از خنده بیمورد در حضور آنان.
18-
نخوردن غذایی که پیش روی آنان است.
19-
دست نبردن به طرف غذا قبل از آنان.
20-
دراز نکشیدن و نخوابیدن در حضور آنان مگر آنکه اجازه بدهند.
21-
دراز نکردن پاها در حضور آنان.
22-
وارد نشدن و راه نرفتن پیش از آنان.
23-
جواب گویی ندای آنان به محض شنیدن.
24-
احترام گذاشتن به دوستان آنان در زمام حیات و بعد از مرگ.
25-
دوستی نکردن با کسانی که به پدر و مادر بدی میکنند.
26-
دعا برای آنان خصوصاً بعد از مرگ که سودمند است و تکرار آیه « وَقُلْ رَبِّ
ارْحَمْهُمَا كَمَا رَبَّيانِي صَغِيرًا »«پروردگارا آنانرا مورد رحم و عطوفت خویش
قرار ده چنانکه مرا از کودکی با مهر خویش پروردند».
|