ترس از مدرسه، دردسری برای خانواده ها
-
متخصصان: این مشکل ساده ای است امّا بی توجهی به آن در بعضی موارد باعث بیماریهای
خطرناکی خواهد شد.
-
مادر از دکتر مهم تر است و حرف زدن او در باره خوبیهای مدرسه و دعوت از کودک برای
سر زدن به مدرسه ، راه حل مشکل است.
-
متخصصان خانواده ها را به تبادل تجربیات جهانی بین والدین و کندوکاو در باره این
مسئله سفارش می کنند.
در ابتدای هر سال تحصیلی جدید، بحرانی به نام «ترس کودک از مدرسه» در خانواده ظاهر
می شود که کودک از وارد شدن به جامعه ای که تک تک اعضایش (یعنی معلّم و همکلاسی ها
و درس خواندن و صبح زود از خانه بیرون رفتن و غیره) که برای زندگی او- که عادت به
زیستن در خانه و در جهانی کاملاً مستقل دارد – تازگی دارند، می ترسد.
مشکل هنگامی پیچیده تر می شود که، بچه در دوران قبل از مدرسه به مهد کودک یا دوره
پیش دبستانی نرفته باشد.
هرچند متخصصان، ترس از مدرسه را بیماری به شمار می آورند امّا تأکید می کنند که
علاج آن بسیار سهل و ساده بوده و به هیچ وجه پیچیده نیست که می توان با در پیش
گرفتن چند راهکار پنهانی از طرف خانواده آن را را به طور کامل درمان کرد.
برای روشنتر شدن جوانب امر، دکتر ابتسام عطیه استاد و رئیس تربیت روانی دانشکده
دختران دانشگاه الأزهر مصر می گوید این نوع از ترس به تصور منفی بر می گردد که
توسط والدین یا نزدیکان، یا وسایل ارتباط جمعی ازدوران طفولیت در ذهن بچه ، نسبت
به معلّم یا مدرسه ایجاد شده است؛ مبنی بر اینکه این دو قادر به ثبت و ضبط
رفتارهای نادرست هستند که این مورد معمولاً با جبر دیگری که خانواده بر کودک تحمیل
می کند همراه است. کارهای اجباری مانند اوقات مرور درسها و وقت خواب و بیداری ، که
همه ی اینها سبب شکل گرفتن تصوری منفی از مدرسه می شود که تصحیح آن بعدها مشکل
خواهد بود.
مادر خود طبیب است
دکتر ابتسام همچنین اضافه می کند که، چون مادر نزدیکترین فرد به روح وجان کودک است
می تواند به سادگی بر این مشکل فایق آید،یعنی با صحبت کردن ساده ومداوم از محاسن
رفتن به مدرسه، مانند پیدا کردن دوستان جدید و مختلف، روزانه بیرون رفتن از خانه،
و وجود جاهای بازی و فعالیت و تفریح به اضافه اینکه مدرسه کودک را تبدیل به فردی
تحصیلکرده و مورد احترام در جامعه تبدیل می کند. امّا درباره معلّم نیز باید به
کودک بگوید که او فردی مهربان و بسیار خوب است وکسی را تنبیه نمی کند و برما لازم
است که او را دوست داشته باشیم وبا احترام با او رفتار کنیم.
امّا خانم دکتر سهام فتحی استاد روانپزشکی دانشکده پزشکی قاهره می گوید: شکی نیست
که ترس کودکان از مدرسه چیزی طبیعی است زیرا مدرسه اوّلین جایی است که کودک را از
ارتباط با مادر که نزدیکترین کس اوست یا از کسانی مانند مادربزرگ که سرپرستی او را
برعهده دارند ، دور می کند و به همین دلیل مدرسه -از دید کودک- برایش مکان
نامطمئنّی است زیرا اکنون از آغوش خانواده که مدّت زیادی را در آن گذرانده ، جدا
شده است.
احساس طبیعی
دکتر سهام همچنین می گوید این احساس ترس و عدم اطمینان امری طبیعی است، و نباید آن
را پدیده ای بیماریگونه شمرد، چون حتی بزرگترها هم از(رفتن به) جایی که هیچ اطلاعی
درباره آن ندارند، واهمه دارند، چه برسد به کودکان؟!
وی می افزاید که ، بچه تنها با امتناع از رفتن به مدرسه یا بهانه آوردن برای نرفتن،
ترس خود را نشان نمی دهد بلکه، شیوه های بروز این ترس، مختلف است و ممکن است گاهی
به شکل گریه یا شکایت از سردرد یا عصبانیّت باشد یا حتی امکان دارد به شکل شب
ادراری ظاهرشودکه طبیعتاً این علایم سبب آزار خانواده می شود.
خانم دکتر سهام و خانم دکتر ابتسام هر دو در این مورد متفق القولند که کم کردن از
شدت این ترس نیازمند توجه ودقّت خاصّ از سوی خانواده است که باید با فراهم کردن
فضای مناسب برای کودک و صحبت کردن مداوم ، برایش از خوبی های مدرسه بگویند یا با
همراهی با کودک برای دیداری از مدرسه و تشویق او برای دیدار از جایی که او را به
انسان بزرگی تبدیل خواهد کرد و خودش(بدون نیاز به کمک) به آنجا خواهد رفت و خود بر
خواهد گشت و خرج روزانه را باخود خواهد برد و روزی از همین مدرسه دکتر، مهندس یا
حتی معلّمی خواهد شد؛ وی را برای مدرسه آماده کنند.
دکتر سهام توجه ما را به این نکته جلب می کند که ضروری است که خانواده ها نگرانی
خود از علایم ترس از مدرسه رفتن کودک را آشکار نکنند و باید به گونه ای با این
علایم روبرو شوند که گویا پدیده ای کاملاً موقتی بوده وهر چه زودتر از بین خواهد
رفت، زیرا بزرگ کردن مسئله، غلبه برآن را مشکل تر خواهد کرد و شاید این کار باعث
ابتلای کودک به افسردگی گردد که برای او و زندگیش خطری جدی خواهد بود.
همچنین محمّد سعید مرسی ، متخصص علوم تربیتی و یکی از مؤلفان کتابهای تخصصی در
زمینه مورد بحث ، بر ضرورت دقت و اهتمام عملی در باره این موضوع تأکید می کند.
یعنی باید خانواده ها به تجارب دیگر والدین در مهار این نوع مشکلات گوش فرا داده،
و همچنین سعی کنند دلیل ترس فرزندانشان از مدرسه را بدانند تا شاید با این سوالات
به عنوان مثال پی ببرند که ترس فرزند کوچکتر ناشی از ترس فرزند بزرگتر و کراهت
پنهانی وی از مدرسه است ، در نتیجه علاج مشکل از تغییر دیدگاه فرزند بزرگتر شروع
میشود نه از فرزند کوچکتر. وی همچنین تأکید می کند که رفتن کودک به مهد یا دوره پیش
دبستانی قبل از ورود به مدرسه، تا حدود زیادی به حلّ مشکل ترس از مدرسه کمک می کند،
زیرا مهد، بچه را بانشاط بار می آورد .کودک از دست اندرکاران آن سخن بدی نمی شنود و
برای او مکانی است پر از چیزهای سحرآمیز ، تخیّل ، رنگهای متنوع ، بازیهای مختلف و
داستانها وحکایت های گوناگون بنابر این انتظار خواهد داشت که تصویر مدرسه نیز چنین
باشد تا بالاخره کم کم از آنجا به جهانی کمی جدی تر پای بگذارد.
ترجمه :عبیدالله
سایت خانواده خوشبخت
BlestFamily.Com
|