(زن وشوهر گرامی)! پیش چشم فرزندان از اختلاف بپرهیزید....
-
من وشوهرم جلوی چشم بچه ها خیلی با هم اختلاف پیدا می کنیم، آیا این جدالها بر
فرزندان یا شخصیتشان تأثیر منفی دارد؟
-
قبل از هر چیز می گوییم:رابطه ی تنگاتنگی بین مشکلات زناشویی وتربیت بد و نادرست
فرزندان وجود دارد، گویا کسی که این اختلافات را شعله ور کرده و در دود آن می دمد،
خود شیطان است، و یکی از دلایل مشکلات زناشویی ، اختلاف در روش تربیت فرزندان و
شیوه صحیح تعامل با آنان است، در عین حال، اختلافات زن وشوهر به مصلحت فرزندان
نیست و به اختلاف در تربیتشان خواهد انجامید و در نتیجه ی همین عدم توافق بچه ها
تباه می شوند، چون چنین اختلافاتی باعث می شود که هریک از والدین تلاش کند که
فرزندان طرفدار او باشند، در نتیجه هر کدام ،از بعضی از اشتباهاتی که در نظرشان
ساده است و فرزندان مرتکب می شوند، تسامح به خرج می دهند، تا جایی که فرزندان جرأت
پیدا می کنند، و در حضور خود پدر و مادر، مرتکب خطا واشتباه می شوند.
در اینجا چشم پوشی و تسامح نسبت به اشتباهات کوچکی که کودک حق انجام و تکرار آنها
را (در حالت عادّی)ندارد، با حالت بروز اختلاف بین پدر و مادر کاملاً متفاوت است و
بچه فکر می کند این تسامح حق او است که خود آن را به دست آورده. بنابر این اشتباه
خود را علناً و جلوی چشمان والدین و یک بار وبعد دو بار تکرار میکند. وبار سوّم
دیگر ممنون پدر و مادر و سپاسگذار آنها نیست و کم کم جرأت او برای ارتکاب خطا
افزایش می یابد. و به طور کلّی مشکلات زنا شویی تأثیرات منفی زیر را بر تربیت
فرزندان می گذارد:
-
تلاش برای جذب یکی از فرزندان یا تعدادی از آنها از سوی پدر یا مادر ، علیه دیگری.
این رفتار را نیز پدر و مادران نا آگاه هنگامی که می خواهند در یک دعوای خانوادگی
پیشروی کنند، انجام می دهند . می خواهد به هر قیمتی که شده برنده دعوا باشد، حتی به
قیمت خراب شدن آینده فرزندانش، زیرا اصلاً این فکر در ذهن او وجود ندارد که روابط
بحرانی بین زن و شوهر ممکن است تأثیر منفی بر تربیت فرزندان داشته باشد. و زمانی که
فرزندان به در خواست حمایت یکی از والدین جواب مثبت دادند، طرف دیگر هم درست همان
تلاشها را انجام می دهد و مجبور می شود، مانند طرف مقابل کوتاه بیاید وامتیازاتی
بدهد، در چنین حالتی، توازن در تربیت، از خانواده رخت بر می بندد.
اگر یکی از طرفین دعوا، باحکمت بوده و خطری را که در این قضیه وجود دارد درک کند،
سعی خواهد کرد که بر اوضاع خانه مسلط شود، امّا فرزندان او را دوست نخواهند داشت،
یا حدّ اقل برای خواسته هایشان،به شدت در مقابلش خواهند ایستاد و گاهی هم بدون
اینکه بتواند برآنها کنترلی داشته باشد، خلاف خواسته او عمل خواهند کرد. امّا اگر
آنان را مجازات کند، به معنی این است که نفرت فرزندان را برای خود و محبت بیشتر
آنان را برای طرف مقابل ،هرچند ظالم باشد، خریده است. به همین دلیل است که گاهی در
اختلاف والدین،مرد ،کاری می کند که زن درست در بین دعوای دونفره (خود شان) بچه ها
را تنبیه کند و این کار به خاطر آن است که همسر در تلاش برای تسلّط بر فرندان از
طریق تنبیه گیر کرده و سپس او(پدر) به عنوان طرف عادل، یا جانبدار ظاهر شده بین
آنها حکم نماید که این رفتار نیز نادرست است.
بی عدالتی
-
کمبود یا نبود عدالت دررفتار با فرزندان یا در دوست داشتن آنان، و ملاحظه آن از
طرف مقابل و اعتراض کردن بر وی ، و بی اعتنایی طرف ناعادل : در این حالت، دیده می
شود که زن وشوهری که متوجه اهمیت تأثیر هر رفتار خود بر فرزندان در هنگام
بروزاختلاف نیستند، با این فرزند با جفا برخورد می کنند، به گونه ای که گویا
او(بچه) مسئول تمام اشتباهات طرف مقابل اوست.
همه می دانند که تبعیض قایل شدن بین فرزندان خود نوعی ظلم است و هنگامی که والدین
یا یکی از آنها مرتکب این نوع از ظلم می شوند، این در بین فرزندان نارضایتی به
وجود می آورد، و اطاعت از آن (پدر یا مادر) ظالم را بر خود ضروری نمی دانند، یا از
انجام آموزه هایش شانه خالی می کنند یا حتّی اگر بتوانند، علیه او موضع می گیرند
ویا حدّ اقل مانند فرزندان معمولی، او را دوست نخواهند داشت.
بی اعتنایی به فرزندان
- بی اعتنایی به کودکان یا دوری از آنان از طرف یکی از زوجین، با قطع نظر از دلایل
آن، و اعتراض طرف مقابل به این عمل: امر دیگری نیز که از مشکلات زناشویی ناشی می
شود، این است که یکی از والدین فرزندان را به حال خود رها می کند، ودر مورد وظایف
آنها، اهمال می نماید، چون از نظر روانی ، ناراحت است در نتیجه، خانه هم دچار
ناراحتی و اضطراب می گردد، و مصلحت فرزندان هم از آن متأثر می شود و اگر طرف مقابل
برای بهتر شدن اوضاع یا تغییر آن، دخالت کند طرف دیگر او را متّهم می کند که بیش از
وی به کودکان اهمیت می دهد یا وجود او را در خانواده نادیده می انگارد، در این حالت
نیز، زوج افسرده از مشکلات زناشویی، وضع را بهبود نمی بخشد، و به کسی نیز فرصت
اصلاح این وضعیت را نمی دهد، پس اختلاف بیشتر می شود، و فرزندان قربانی اختلاف وبی
توجهی می شوند و تمام روحیّات آنان از این دوری یا بی توجهی متأثر می گردد.
-
دخالت یکی از زوجین در تربیت فرزندان به شیوه ای که طرف دیگر راضی به آن نیست، یا
رقابت بین خانواده های زن وشهر در تربیت فرزندان و اعتراض والدین: اینگونه دخالتها
از سوی خانواده زن یا شوهر نتیجه ی اختلاف بین این دو است ،وگرنه، اگر زن وشوهر
باهم موافق باشند و همکاری کنند، امکان این را خواهند داشت که با روشی زیبا و قابل
قبول از دخالت خانواده در تربیت فرزندانشان جلوگیری کنند.امّا اختلافات آنان دروازه
ی دخالت را بر روی خانواده ها می گشاید.
سوء استفاده از اختلافات
-
بهره برداری یکی یا بعضی از فرزندان از فاصله موجود بین پدر و مادر برای هدف خاصی
یا کسب درآمد مادّی یا روانی : این نتیجه را در پایان ذکر کردم، امّا در حقیقت
اوّلین نتیجه ی ناخوشایند وجود اختلاف بین زوجین است. زیرا بچه ها به مجرد اینکه
متوجه اختلاف بین پدر ومادر شوند ، به نفع خود از این اختلاف بهره برداری شخصی
خواهند کرد،بنابر این هرکدام را که آزادی بیشتر، یا پول توجیبی ، یا هدیه ی بهتری
به آنان بدهد، ترجیح می دهند و از او اطاعت می کنند،مگر اینکه دیگری چیز بهتری بدهد
که در این صورت کفه ترازو به نفع دوّمی خواهد بود و اوّلی مورد بی اعتنایی قرار
خواهد گرفت،و به همین ترتیب.....
اگر بچه ها موفق به بهره برداری از شکاف بین والدین شوند و والدین هم این امر را
برایشان ممکن سازند، و دردام راضی کردن فرزندان ، به قیمت نارضایتی همسر، گرفتار
شوند، با این کار زیان بزرگی متحمّل شده و قسمت بزرگی از کنترل خود بر فرزندان را
از دست خواهند داد، و نتیجه ی ناخوشایند دیگر این خواهد بود که بچه ها سعی در
ازدیاد این فاصله ، یا حدّ اقل حفظ آن ،خواهند نمود.
ترجمه: عبید الله
سایت خانواده خوشبخت
BlestFamily.Com
|