Thu, 10 Apr 2025پنجشنبه 21 فروردين 1404
 
كليپهاي صوتي و تصويري: 599
تعداد كل مقالات : 2523
تعداد كل بازديدها تاكنون : 9466215
 
 
 

پيامبر صلی الله علیه وسلم مي‌فرمايد: (ألا إن لکم علي نسائکم حقا و لنسائکم عليکم حقا) «آگاه باشيد که همسرانتان بر شما حقي دارند همانطور که شما بر آنان حقي داريد».ترمذی (1173

******************

از علي رضی الله عنه روايت است : (لعن رسول الله صلی الله علیه وسلم  المحلل و المحلل له) «پيامبر صلی الله علیه وسلم  محلل(حلال کننده زني که سه طلاق شده) و محلل له(مردي که زن برايش حلال شده – شوهر اول) را لعنت کرده است».ترمذی (1128)

******************

در صحيح مسلم از ابوهريره روايت است که پيامبر صلی الله علیه وسلم  از نکاح شغار نهي کرد. و فرمود شغار اين است که مردي، به مردي ديگر بگويد : (زوجني ابنتک و أزوجک ابتني، أو زوجني أختک و أزوجک أختي) «دختر را به ازدواج من در بياور، تا من (در مقابل)، دخترم را به ازدواج تو درآورم، يا خواهرت را به ازدواج من در بياور تا من هم (در مقابل) خواهرم را به ازدواج تو درآورم».مسلم (1416) در حديثي ديگر فرمودند : (لاشغار في الإسلام) «در اسلام شغار نيست».مسلم (1415)

******************

از عمرو بن شعيب از پدرش از جدش روايت است : (أن مرثد بن أبي مرثد الغنوي کان يحمل الأساري بمکة، و کان بمکة بغي يقال لها عناق، و کانت صديقته، قال : جئت إلي النبي صلی الله علیه وسلم  فقلت : يا رسول الله أنکح عناقا؟ قال : فسکت عني فنزلت : ) وَالزَّانِيَةُ لاَيَنکِحُهَا إلاَّ زَانٍ أو مُشرکٌ ( فدعاني فقرأها علي وقال : لاتنکحها) «مرثد بن ابي مرثد غنوي اسيران را به مکه حمل مي‌کرد، در مکه زن زناکاري به نام عناق که دوست مرثد بود زندگي مي‌کرد، مرثد گفت : نزد رسول الله صلی الله علیه وسلم  رفتم و گفتم : اي رسول خدا! آيا عناق را به ازدواج خود درآورم؟ مرثد گويد : پيامبر در جواب من ساکت ماند، سپس اين آيه نازل شد:) وَالزَّانِيَةُ لاَينَکِحُهَا إلاَّ زَانٍ أو مُشرکٌ ( مرا صدا زد و آيه را برايم خواند، و فرمود : با او ازدواج نکن».ابوداود (2037)

******************

پيامبر صلی الله علیه وسلم فرمود : (لايجمع بين المرأة و عمتها ولا بين المرأة و خالتها) «جمع بين زن و عمه‌اش، زن و خاله‌اش، جايز نيست».متفق عليه: بخاری (5109)، مسلم (1408)

******************

پيامبر صلی الله علیه وسلم فرمود : (من کانت له امرأتان يميل مع أحدهما علي الأخري، جائ يوم القيامة وأحد شقيه ساقط) «هر کس دو زن داشته باشد و بين آنها عدالت برقرار نکند، روز قيامت در حالي به پيشگاه خداوند حاضر مي‌شود که يکي از پهلوهايش ساقط (افتاده) است».ابن ماجه (1969)، ولي تمايل قلبي بيشتر به يکي از آنان اشکال ندارد.

******************

مشاهده كل احاديث

 
 
 

اسلام - قرآن و تفسیر
نوار اسلام
سایت جامع فتاوای اهل سنت
مهتدین
عصر اسلام
دائرة المعارف شبکه اسلامی
اسلام تيوب
اخبار جهان اسلام
سایت بیداری
کتابخانه
پاسخ به شبهات دینی
اسلام هاوس

ازدواجهایی‌که اسلام ‌آنها را مردود می‌داند و با‌طل ‌کرده است

 

 

ازدواجهایی‌که  اسلام ‌آنها  را  مردود  می‌داند  و با‌طل ‌کرده  است

 

 الحمدالله رب العالمين، والعاقبه للمتقين، ولاعدوان الا علي الظالمين، والصلاه والسلام علي محمد الذي ارسله ربه رحمه للعالمين و علي آله و صحبه اجمعين.

 

1-‌نکاح  خَدَن‌:  ازدواج  نهانی ‌که  می‌گفتند  اگر  پیوند  زن  و  مرد  پنهانی  باشد،  اشکالی  ندارد  و  اگر  این  پیوند  آشکارگردد،  پستی  و  دنائت  است  که  در  قرآن‌کریم  تحت  عنوان  "و  لامتخذات  ا‌خدان"‌،  مورد  نکوهش‌  قرارگرفته  و  مردود  شناخته  شده  است‌.

 

٢-‌نکاح ‌البدل‌: که  یکی  به  دیگری  می‌گفت‌:  توزنت  را  به  من  بده  ومن  هم  زنم  را  به  شما  می‌دهم  و  چیزی  اضافه  برآن  نیز  بتو  خواهم  داد.    

 

دارقطنی  آن  را  با  سندی  بسیار ضعیف  روایت‌کرده  است‌.  حضرت  عایشه  غیراز  این‌،  دو  نوع  را  ذکر کرده  و گفته  است‌،  نکاح  در  دوره  جاهلی  چهارگونه  بود:

 

1-‌نکاح  و  ازدواج  کنونی  مردم ‌که ‌کسی  از کسی  دیگر،  دخترش  یا  یکی  از  وابستگانش  را،  خواستگاری  می‌کند  و  مهریه  وکابین  به  وی  می‌دهد  و  با  او  ازدواج  می‌نماید  .

 

٢-‌ازدواج  دیگری‌ که ‌گاهی  یکی  به  زنش  می‌گفت‌:  هرگاه  از  قاعدگی  پاک  شدی‌،  کسی  را  نزد  فلان ‌کس بفرست ‌که  تو می‌خواهی  از او بهره  جنسی  بگیری  و شوهرش  از او کناره  می‌گرفت  تا  اینکه  حاملگی  همسرش  با  آن  مرد  معلوم  می‌گردید،  آنگاه  اگر  دلش  می‌خواست  مجدداً  پیوند  زناشویی  را  با  او  برقرار  می‌کرد.  و  اینکار  را  برای  بدست  آوردن  فرزندان  نجیب  و  اصیل  مرتکب  می‌شدند که  ازدواج  لذت جوئی  یا  نکاح  الاستبضاع  لقب ‌گرفته  بود.

 

٣-‌گروهی  مرد، ‌کمتر از ده  نفر،  بر  یک  زن  جمع  می‌شدند و بنوبت  با  او  همخوابه  می‌شدند  و  از  او  برخوردار  می‌گردیدند،  چون  آن  زن  آبستن  می‌شد  و  وضع  حمل  می‌نمود،  پس  ازگذشت  چند  روز  از  زایمان  بدنبال  آن  مردان  می‌فرستاد  و  هیچ  یک  از آنان  از  حضور  نزد  وی  امتناع  نمی‌کردند. آنوقت  زن‌‌ خطاب  بدانان  می‌گفت‌:  همه  شما  از کاری  که  با  من  کرده‌اید،  خبر  دارید،  اینک  من  بچه‌ای  بدنیا  آورده‌ام‌،  سپس  بدلخواه  یکی  را  نام  می‌برد  و  بچه  بدو ملحق  می‌شد  و کسی  حق  نداشت  از قبول  آن امتناع  ورزد. 

 

٤-‌گروهی  از  زنان  بدکاره  و زنا پیشه‌،  در  محل  مخصوصی  جمع  می‌شدند  و  علامت  ویژه‌ای‌،  بر  در  خود  نصب  می‌کردند،  تا  مردم  آنان  را  بشناسند  و گروهی  از  مردان  با  هم  اتفاق  می‌کردند  و  بر  یکی  از  آن  زنان‌،  داخل  می‌شدند  و  از  او  بهره  می‌گرفتند.  هرگاه  زنی  ازآن  زنان  بدکاره‌،  آبستن  می‌شد  و  وضع  حمل  می‌نمود،  آن  مردان  در  نزد  او  فراهم  می‌آمدند  و  قیافه  شناسان  را  می‌خواندند  و  بچه  را  در میان  آنان  به کسی  ملحق  می‌کردند که  با  وی‌،  شباهت  داشت  و  فرزند  او  خوانده  می‌شد  و او  از  آن  کار  امتناع  نمی‌کرد.

 

 پس  چون  محمد  بحق  برگزیده  شد  و  مبعوث ‌گردید،  همه  ازدواجها  و  نکاح‌های  دوره  جاهلیت  را  نابود  ساخت  و  مردود  دانست‌.  مگر  این  نکاح  و  ازدواج  متعارف  امروز، ‌که  اسلام  آن  را  پذیرفت  وآن  هم  تحقق  نمی‌پذیرد  مگر اینکه  ارکان  اصلی  آن‌،  “‌ایجاب‌“  و  “‌قبول‌“  و  شرط  حضور گواهان‌،  تحقق  یابد.  آنگاه  عقد  ازدواجی  که  موجب  حلال  بودن  بهره‌گیری  جنسی  طرفین  از  همدیگر  است‌،  بکمال  می‌رسد  و  صورت  شرعی  بخود  می‌گیرد،  وحقوق  و  تکالیف  دینی  هر دو مشخص  می‌گردد.

 

وصلی الله وسلم علی نبینا محمد وعلی آله وصحبه أجمعین.‏

وآخر دعوانا أن الحمدلله رب العالیمن.‏


بازگشت به ابتدا

بازگشت به نتايج قبل

 

ارسال مقاله به دوستان

چاپ مقاله

 

     

  معرفي سايت به دوستان  |   درباره ما   |  تماس با ما

All Rights Reserved For BlestFamily.com © 2010

كليه حقوق مادي و معنوي سايت محفوظ است.