Thu, 10 Apr 2025پنجشنبه 21 فروردين 1404
 
كليپهاي صوتي و تصويري: 599
تعداد كل مقالات : 2523
تعداد كل بازديدها تاكنون : 9465862
 
 
 

پيامبر صلی الله علیه وسلم فرمود : (لايجمع بين المرأة و عمتها ولا بين المرأة و خالتها) «جمع بين زن و عمه‌اش، زن و خاله‌اش، جايز نيست».متفق عليه: بخاری (5109)، مسلم (1408)

******************

پيامبر صلی الله علیه وسلم فرمود : (من کانت له امرأتان يميل مع أحدهما علي الأخري، جائ يوم القيامة وأحد شقيه ساقط) «هر کس دو زن داشته باشد و بين آنها عدالت برقرار نکند، روز قيامت در حالي به پيشگاه خداوند حاضر مي‌شود که يکي از پهلوهايش ساقط (افتاده) است».ابن ماجه (1969)، ولي تمايل قلبي بيشتر به يکي از آنان اشکال ندارد.

******************

پيامبر صلی الله علیه وسلم  فرمود : (خيرکم، خيرکم لأهله، و أنا خيرکم لأهلي) «بهترين شما کسي است که با خانواده‌اش خوش‌رفتارتر باشد و من بهترين شما براي خانواده‌ام هستم».ترمذی (3985)

******************

از علي رضی الله عنه روايت است : (صنعت طعاما فدعوت رسول الله صلی الله علیه وسلم  فجاء فرأي في البيت تصاوير فرجع فقلت : يا رسول الله، ما أرجعک بأبي أنت و أمي؟ قال : إن في البيت سترا فيه تصاوير، و إن الملائکة لاتدخل بيتا فيه تصاوير). «غذايي را درست کردم و پيامبر صلی الله علیه وسلم  را دعوت نمودم، پيامبر آمد و چند عکسي را در خانه ديد و برگشت. گفتم اي رسول خدا! پدر ومادرم فدايت باد چه چيزي باعث شد که برگردي؟ فرمود : در خانه پرده‌هاي عکس‌داري(عکس ذي روح) بود و ملائکه به خانه‌اي که در آن عکس باشد داخل نمي‌شوند». ابن ماجه (3359)

******************

پيامبر صلی الله علیه وسلم فرمود: (إذا دعي أحدکم إلي طعام فليجب، فإن کان مفطرا فليطعم، و إن کان صائما فليصل : يعني الدعاء) «هرگاه يکي از شما دعوت شد، دعوت را اجابت کند، پس اگر روزه نبود غذا بخوردواگر روزه بود (براي صاحب عروسی) دعا کند». بیهقی (263/7) و مسلم (1431)

******************

پيامبر -صلى الله عليه وسلم- فرمود: (إذا دعي أحدکم إلي الوليمة فليأتها) «اگر يکي از شما به وليمه (عروسی که در آن امر خلاف شرع نباشد) دعوت شد، بايد براي آن بيايد». متفق عليه : بخاری (5173)، مسلم (1429)

******************

مشاهده كل احاديث

 
 
 

اسلام - قرآن و تفسیر
نوار اسلام
سایت جامع فتاوای اهل سنت
مهتدین
عصر اسلام
دائرة المعارف شبکه اسلامی
اسلام تيوب
اخبار جهان اسلام
سایت بیداری
کتابخانه
پاسخ به شبهات دینی
اسلام هاوس

ترس کودکان ... دلایل و شیوه ی درمان

ترس کودکان ... دلایل و شیوه ی درمان

 

امنیت و آرامش نعمتی است که خداوند آن را به هر کس از بندگانش که بخواهد ارزانی می فرماید... خداوند پاک می فرماید: [ الَّذِي أَطْعَمَهُمْ مِنْ جُوعٍ وَآمَنَهُمْ مِنْ خَوْف ] ( قريش – 4 )(همان خدایی که (قریش) را سیر و از گرسنگی رهانید و آنان را از ترس ایمن گرداندید.)، در اینجا  الله تعالی امنیت و آرامش را به عنوان نعمتی بر اهل مکّه ذکر فرموده.

ترس غریزه ای مانند تمام غرایز دیگر است که خداوند آن را در روان هر انسانی  قرار داده تا او را حفاظت کند . یعنی ترس چون شمشیر دو لبی است، و اگر در حالت تعادل و به صورت طبیعی باشد؛ باعث محفوظ ماندن شخص از بسیاری خطرات می گردد،امّا اگر بیش از اندازه باشد و تا حدّ یک ترس بیمارگونه برسد، گذرگاه ومانع بسیار صعب العبوری خواهد شد که آزادی او را محدود خواهد ساخت و این منجر به کم شدن توانایی های ادامه زندگی می شود.

دانشمندان قبلاً بر این باور بودند که غریزه ترس از بدو تولد با طفل همراه است ، امّا تحقیقات جدید نشان داده است که ترس در اطفال قبل از شش ماهگی شروع نمی شود، و به تدریج کمرنگ شده تا اینکه در سنّ 6 سالگی تقریباً که ابتدای رشد عقلی کودک است متوقف می شود، این تحقیق تأکید یکند که، 90درصد کودکان قبل از 6 سالگی از چیز های مختلف می ترسند.

 

دلایل ترس

ترس دلایلی دارد که بسته به افراد تغییر می کند و دانستن دلیل ترس برای معالجه وغلبه بر آن اهمیت بسزایی دارد، بعضی دلایل کلّی برای ترس وجود دارد که خلاصه آنها را در زیر می آوریم:

1.     ترس گاهی در اثر حمایت ومحبّت بیش از حد یا انتقاد بیش از اندازه یا بی رحمی و کمبود محبّت به وجود می آید. انتقاد وملامت بیش ازحد کودک احساس قوی و شدید ترس از اشتباه را در او به وجود می آورد که در نهایت باعث از بین رفتن اعتماد به نفس او می شود.محبت و حمایت بیش از حد نیز او را سست اراده و ناتوان در تحمل مشکلات زندگی بار می آورد به طوری که از هرتجربه جدیدی واهمه دارد،بنابر این باید تعادل را در بین افراط وتفریط (بین محبت و حمایت بیش و بیرحمی )

2.     بحرانهای خانوادگی ،فضای کشمکش مداوم مساوی است با ایجاد ترس از آینده درکودکان

 

3.     تأثیر گذاشتن  بر دیگران، گاهی کودک از اظهار ترس برای جلب توجه و تسلط بر والدین  خود استفاده می کند، و این روش مستقیماً ترس در کودک را افزایش می دهد، بدین ترتیب ترس برای او، به تجربه ای لذتبخش و در عین حال دردناک تبدیل می شود.

4.     ضعف جسمی یا روانی کودک، ضعف جسمی یا روحی کودک ایمنی روانی او را کاهش می دهد که به ترس از رویارویی با مردم یا اختلالات دیگر می انجامد.

5.     ترساندن کودکان: چون تفکّر کودک در مراحل اوّلیه ی زندگی کاملاً برپایه ی تخیل مجرّد و دوری از واقعیت است، در فکر خود بیشتر تابع عوامل خارجی است تا عقل و منطق و تدبر در کارها.

6.     واکنش های افراطی والدین به کارهای کودک:درمانده شدن و بیتابی بیش از اندازه ای که مادران هنگام مواجه شدن کودک با هر سختی و دردی از خود نشان می دهند، ترس در کودک را بیشتر می کند.

 

بعضی از انواع ترس و چگونگی مبارزه و معالجه آنها:

1.     ترس از تاریکی:

این یک نوع ترس طبیعی است، که شامل کودکان و بزرگترها می شود، چون عقل انسان با چیزهایی که نمی شناسد، توانایی تعامل ندارد، و تاریکی آنچه را در اطراف ماست، مجهول و ناشناس می کند، بنابر این ترس کودک نیز از تاریکی، نشانه ی عدم درک کامل انسان از پدیده های نوظهور است، زیرا کودک ما با عقل محدود خود، این را نمی فهمد که اشیاء حتی در صورت دیده نشدن، موجود هستند، زیرا در جای خود ثابتند و خود به خود جابجا نمی شوند. و نمی داند که تاریکی چیزهای دور وبرمان را می پوشاند و جابجا نمی کند، بلکه آن اشیاء سر جای خود هستند، امّا ما نمی توانیم آنها را مشاهده کنیم. در نتیجه ی این حالت عدم در ک واقعیت و تخیل مجرّدی که کودک دارد، خیالات واشباحی می بیند که ترس او را برمی انگیزد.

خانم دکتر"جین بیرمن" متخصص معالجه خانوادگی از بورلی هیلز ایالت کالیفرنیا می گوید:"در بحث ترس از مکانهای تاریک، تلویزیون یکی از بدترین عوامل مؤثربر این موضوع در کودکان است.  در حالی که پدران و مادران نمی دانند که برنامه ها، تصاویر و صحنه ها ی ترسناک، وصداهای همراه آنها  که در داستانهای ترسناک  خرافی و یا واقعی که از صفحه های تلویزیون برای کودکشان پخش می شود، هر دو تا چه اندازه به عنوان عوامل برانگیختن و تازه کردن ترس در ذهن کودک ،وحشت و احساس ترس را چون حقیقتی عینی که فکر وذهن کودک با آن زندگی می کند،تأثیر دارند.

 

2.     ترس از حیوانات:

 این هم نوعی از ترس است که بسیاری از کودکان ازسن 2 تا 4 سالگی از آن رنج می برند، که لزومی ندارد کودک، حتماً از این حیوان تجربه ترسناکی داشته باشد،یا کسی را دیده باشد که از این حیوان آزار و اذیتی دیده است، بلکه این مرحله ایست که کودک به خاطر کم تجربگی و ترس از هر چیز تازه و نامأنوسی طی می کند و ممکن است که این ترسها هرچه زودتر با رشد کودک، و روبرو کردن تدریجی او با حیوانات مختلفی که از آنها می ترسد، کمرنگ شده، ازبین برود.مثلاً اگر کودکی از گربه می ترسد،می توانیم به تدریج گربه را به او نشان دهیم، و سپس توصیه های رسول الله صلی الله علیه وسلّم درباره مهربانی و آزار نرساندن به این مخلوقات را برایش بیان کنیم.

 

3.     ترس از مرگ، حتی اگر در بزرگسالان دیده شود چیزی طبیعی است، درک حقیقت مرگ نیز در سنین پیش دبستانی گاهی تا حدود زیادی، تصوّری نادرست یا ناقص است، و در سالهای بعدی عمر کودک، درک این پدیده ، کم کم کامل می شود. و کودک 10 ساله غالباً می تواند مرگ را به عنوان یک پدیده درک نماید.

گاهی این ترس به خاطر تجربه های ناخوشایندی از طبیعت مرگ است که غالباً با همان حالاتی (مانند گریه، داد وفغان، نوحه سردادن و اندوه وناراحتی ) است ، که در خانواده ها ی ما معمولاً با مرگ همراه می شود، یا ممکن است به دلیل از دست دادن عزیزی باشد که کودک او را خیلی دوست داشته است.

 

چاره ی ترس

اولاً: باید پدر و مادر هردو در رفتار جلوی چشمان کودک ترسیده شان ، نمونه ای از آرامش و سکون باشند، وزندگی طبیعی خود را ادامه دهند، به گونه ای که جوّ خانوادگی حاکم بر کودک، اطمینان وآرامش را در او برانگیزد و حتی در هنگام احساس ترس ، او را آرام کنند و با سکون و اطمینان با او سخن بگویند و با او تندی نکنند و ازو بپرسند که از چه می ترسی؟ من کمکت می کنم.... من کنارت هستم.

ثانیاً: کم کردن حسّاسیت به منشاء ترس، اصل کلی این است که هرگاه موضوع ترس را با هر موضوعی که مورد علاقه کودک است همراه کنیم، ترسش کمتر می شود، مثلاً اگر (چیز دوست داشتنی) مانند شکلاتی را برای او در اطاق تقریباً تاریکش بگذاریم و بگوییم برو از توی آن اطاق آن شکلات را بر دار. .. و به همین ترتیب.

ثالثاً: سعی در بیان  و توضیح عقلانی حقیقت مرگ برای کودک ، و توضیح اتفاقاتی که در اثر مرگ می افتد، یعنی اینکه والدین تلاش کنند، به شیوه ای ساده، که برایش قابل فهم باشد حقیقت مرگ را برایش توضیح دهند. و به اوبگویند که خداوند مرگ را برای آزمایش بندگانش خلق فرموده، و وقتی انسانی می میرد، به بهشت می رود تا در آنجا از نعمتهایش استفاده کند و در عین حال از تمام قدرت تخیل کودک برای تصوّر زندگی در بهشت ونعمتهای آن استفاده کنیم و آتش جهنّم وسختی هایش را برای او بازگو نکنیم، زیرا اکنون برای او هنگام تشویق و ترغیب است نه ترساندن وترهیب. 

رابعاً: سعی کنیم الگوی خوبی برای مبارزه با چیزهایی که ترس را بر می انگیزند، به کودک نشان دهیم، مثلاً پدری که خود از موش می ترسد، نباید در جلوی کودک ترسش را  ظاهر نماید.

خامساً: لازم است والدین با اتّخاذ راهکارهای زندگی، درصد ترس کودک را کمتر کنند،مثلا وقتی کودک از تاریکی می ترسد،.. پدر با پسر بنشیند و سپس به تدریج نور اتاق را کم کند و به او احساس آرامش و امنیت بدهد، یا ابتدا پدر در اتاق را باز بگذارد و  با پسرش در اتاق دراز بکشد ، بعد در حالی که کمی از در را باز گذاشته او را ترک کند، وبه همین ترتیب هر روز مقدار بیتشتری از در را ببندد و برود تا اینکه کودک به تاریکی عادت کرده، دیگر از آن نترسد.

سادساً: والدین باید تلاش کنند که فرزندشان اعتماد به نفس لازم را به دست آورد، واین کار با قرائت چند آیه از قرآن،مانند سوره فاتحه و معوّذتین برای رهایی از ترس امکانپذیر خواهد بود. یا می توانند نوار قرآنی که در آن سوره های فاتحه بقره و معوذتین ضبط شده، در هنگام خواب کودک برایش بگذارند تا احساس آرامش و اطمینان کند و بداند که خداوند با اوست، که این روش به حفظ این سوره ها در ذهن کودک در آینده نیز کمک خواهد کرد.

سابعاً: سعی بفرمایید با طفل خود سخن بگویید و او را متوجه نمایید که ترس چیز طبیعی است امّا نباید چنان بر انسان مسلّط شود که عقل او را از کار بیندازد.

ثامناً: باید والدین از تمسخر یا کوچک شمردن حالت ترسی که فرزندشان با آن روبرو شده، بپرهیزند، چون با این کار او مجبور می شود در آینده، ترس خود را مخفی نماید و این باعث پیچیده تر شدن وبزرگتر شدن مشکل از لحاظ روانی خواهد شد.

تاسعاً: هیچگاه فرزند خود را مجبور به کاری که دوست ندارد ،نکنیم، مثلاً مجبورش نکنیم تنها در تاریکی بنشیند، که اینکار به جای کم کردن از ترس ، او را دچار شوک های وحشت کرده، بر ترسش می افزاید.

عاشراً: باید فرزندانمان را به شجاعت عادت دهیم واز ترس کودکانمان شرمنده نباشیم. چیزی که اهمّیت دارد این است که، با سخن و عمل به فرزندانمان بفهمانیم، که ترس ونگرانی نوعی احساس طبیعی می باشد. همچنین لازم است کودک رابا خرید جوایز وهدیه عینی و مادّی تشویق و ترغیب کنیم،  تا با ترس خود مقابله کند.

 و در نهایت، نباید کودک احساس کند که والدینش از تکرار نشانه های ترس در او خسته شده اند، و از رفتار او خشمگین هستند، بلکه لازم است، کاری کنند که، با مهربانی واظهار محبّت، احساس امنیت وآرامش را در جان وی جای دهند.

وبالاخره، توجه  پدرها و مادران (عزیز) را به این نکته جلب می کنم که :

اگر کودک شما در خانه ی خود احساس امنیت نکند، (مطمئن باشید)، در هیچ جای دیگری این احساس را نخواهد یافت.

 

ترجمه : عبیدالله

سایت خانواده خوشبخت:

BlestFamily.Com


بازگشت به ابتدا

بازگشت به نتايج قبل

 

ارسال مقاله به دوستان

چاپ مقاله

 

     

  معرفي سايت به دوستان  |   درباره ما   |  تماس با ما

All Rights Reserved For BlestFamily.com © 2010

كليه حقوق مادي و معنوي سايت محفوظ است.