آیا اعلام رضایت دختر و پسر برای ازدواج بجای حضور ولی کافیست؟
من ودختر عمويم رفتيم آزمايش خون و ازدواجمان را ثبت کرديم.با حضور نداشتن پدرانمان پدربزرگانمان ولي ما بودن وقتي قرار بود ما باهم نامزد باشيم او از هر دوتامون به صورت جداگانه پرسيدن که راضي به ازدواج باهم هستيم وما هم راضي بوديم(البته بارضايت پدرانمان)آيا در اين حد براي الفاظ ايجاب وقبول کافي است؟
.اگر در اين حد کافي نيست بااين که خودم ايران نيستم و نامزدم ايران ميتونم از پدر بزرگم بخوام از پشت تلفن ايجاب و قبول را جاري کند يا اينجا به عمويم بگم؟
.آيا الفاظ ايجاب و قبول بايد به زبان عربي خوانده شود؟
.دو بار جاري شدن صيغه عقدبين يک زوج توسط عاقد چه حکمي دارد؟(مثلا يک بار براي محرم شدن دوران نامزد ويک بار هم شب عروسي)
استفاده از ساعت بجاي حلقه نامزدي چه حکمي دارد؟
الحمدلله،
اولا؛ تا قبل از نکاح شرعي که با حضور دو شاهد مسلمان نمازخوان و ولي دختر و داماد و رد و بدل شدن صيغه ي عقد صورت مي پذيرد، هرگونه ارتباط دختر و پسر – بجز ديدن روز خواستگاري – جايز نيست، بنابراين دختر و پسري که قرار است با هم عقد کنند، تا قبل از عقد شرعي حق ندارند با هم بيرون بروند و مثلا به آزمايش خون بروند، آزمايش خون را بايد بعد از عقد شرعي بگذارند.
دوما؛ يک عقد شرعي همانطور که در فوق اشاره شد بصورت زير است:
1- رضايت و حضور ولي زن يا وکيل او در هنگام خواندن صيغه ي عقد
2- حضور داماد يا وکيل او در هنگام خواندن صيغه ي عقد
2- وجود دو شاهد مسلمان در هنگام خواندن صيغه ي عقد
3- رضايت دختري که نکاح ميشود
4- خواندن صيغه عقد و رد و بدل کردن ايجاب و قبول از طرف ولي زن و داماد (يا وکيلانشان)
5- تعيين نکردن زمان يا وقت در هنگام صيغه عقد (اصلا از زمان سخن به ميان نيايد)
اگر يکي از موارد فوق صورت نگيرد، هيچ محرميت و پيوندي بين دختر و پسر منعقد نمي شود و هر نکاحي بدون شروط و ارکان فوق باطل است. مثلا اگر ولي دختر در هنگام عقد حضور نداشته باشد و بجاي خود وکيلي نفرستاده باشد، نکاح باطل خواهد بود، ولي پسر نيازي به ولي ندارد بلکه خود او يا وکيلش در هنگام عقد حضور داشته باشند کافيست.
پس چنانکه عقد شما بدون حضور ولي دختر صورت پذيرفته باشد و دو شاهد مسلمان نيز نبوده باشد، قطعا و بدون شک نکاح باطل است و اصلا عقدي صورت نگرفته است.
همچنين الفاظ ايجاب و قبول با پرسيدن سوال از داماد و عروس ايجاد نمي شود، بلکه الفاظ ايجاب و قبول از جانب داماد ( يا وکيل او) و ولي دختر (يا وکيل او) رد و بدل مي شود و اين الفاظ ربطي به عروس ندارد.
ايجاب: لفظي است که براي نخستين بار از جانب يکي از متعاقدين صادر ميشود و بيانگر ايجاد پيوند زناشويي است: مثلاً پدر عروس ( يا وکيل او) بگويد: «دخترم را به نکاح تو دادم» يا داماد به پدر زوجه بگويد: «دخترت فلاني را به ازدواج من درآورد».
قبول: و آن عبارت از الفاظي است که پس از ايجاب از جانب طرف مقابل نکاح، صادر ميشود، مثل اينکه داماد در جواب پدر دختر بگويد: «ازدواج با دختر تو را قبول نمودم» يا اينکه پدر زوجه، بعد از ايجاب، به داماد بگويد: «دخترم فلاني را به نکاح تو درآوردم». [اگر ولي زوجه داراي چند دختر است، الزامي است نام دختر ذکر شود] شريعت اسلام، ايجاب و قبول را دليلي براي تراضي بر ازدواج وضع کرد.
{بعبارتي: شوهر يا وكيل شوهر در عقد ازدواج چنين گويد:«زَوِّجْنِىْ ابْنَتَكَ أَوْ وَصِيَّتَكَ فُلَانَةُ» دختر يا وصيه خود فلانى را به عقد من درآور، ولى دختر، بگويد: «زَوَّجْتُكَ أَوْ أَنْكَحْتُكَ ابْنَتِىْ فُلَانَةَ» دخترم فلانى را به ازدواج يا به نكاح تو درآوردم. شوهر گويد: «قَبِلْتُ زِواجُهَا مِنْ نَفْسِىْ» ازدواج او را با خودم پذيرفتم}.
و لازم نيست که اين الفاظ با زبان عربي باشند.
اما در مورد عقد تلفني؛ علما آنرا زياد جالب نمي بينند و توصيه مي کنند به سبب وجود فريبکاريهايي از چنين عقدهايي پرهيز شود، اما شما مي توانيد از طرف خود وکيلي انتخاب کنيد تا در مراسم عقد حضور داشته باشد و به ايشان اختيار بدهيد تا بجاي شما الفاظ قبول يا ايجاب را جاري کند، بنابراين اگر شما پدربزرگ يا عمو يا هر مسلمان مذکري را بجاي خود انتخاب کنيد، حتي اگر خود در مجلس نباشيد کفايت مي کند، ولي دوبار گفتن صيغه ي عقد اصلي در شرع ندارد و همين که اولين صيغه ي عقد بصورت صحيح انجام شد، ديگر کافيست و نبايد دوباره در شب عروسي آنرا تکرار کرد.
اما در مورد حلقه ي نامزدي؛ هدف از ممنوعيت حلقه ي نامزدي، در حقيقت بخاطر انگشتر بودن يا طلا بودن آن نيست، بلکه علت اصلي تشابه با رسوم کفار است، بنابراين اگر فردي بجاي انگشتر ساعت را نشانه ي نامزدي کند، باز جايز نيست زيرا مهم آنست که اين رسم نشانه گذاري ( با حلقه يا ساعت يا هر شيء ديگري) از رسم کفار است. هرچند اگر اين نشانه گذاري با انگشتر و يا حلقه ي طلا باشد، تحريم آن بيشتر مي شود.
شيخ ابن عثيمين رحمه الله مي گويد: " ما در شريعت اسلامي اصلي براي اين کار سراغ نداريم، بهتر آن است که چنين کاري صورت نگيرد، اعم انگشتر نقرهاي يا غير آن؛ اما پوشيدن انگشتر طلا براي مردان حرام است؛ «اَنَّ الرَّسول صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ وَسَلَّمَ نَهَي الرجل عن التَّخَتَُّم بالذَّهب» [رسول الله صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ وَسَلَّمَ مردان را از پوشيدن انگشتر طلا نهي فرمودند.] بخاري (6235)،مسلم (2066)". شيخ ابن عثيمين- مجموع فتاوي ورسائل(18/100).
والله اعلم
وصلي الله وسلم علي محمد وعلى آله وأصحابه والتابعين لهم بإحسان إلى يوم الدين
سايت جامع فتاواي اهل سنت و جماعت
IslamPP.Com |