Thu, 10 Apr 2025پنجشنبه 21 فروردين 1404
 
كليپهاي صوتي و تصويري: 599
تعداد كل مقالات : 2523
تعداد كل بازديدها تاكنون : 9465849
 
 
 

پيامبر صلی الله علیه وسلم فرمود: (ثلاث جدهن جد، و هزلهن جد : النکاح و الطلاق و الرجعة) «سه چيز است که شوخي و جدي در آنها، جدي است : نکاح، طلاق و رجوع کردن».ابوداود (2180)

******************

از عبدالله بن زمعه روايت است که گفت : از پيامبر صلی الله علیه وسلم  فرمود: (يعمد أحدکم فيجلد امرأته جلد العبد فلعله يضاجعها من آخر يومه) «بعضي از شما همسرشان را مانند برده شلاق مي‌زنند، در حاليکه شايد در آخر همان روز با او همبستر شوند».متفق عليه : بخاری (4992)، مسلم (2855)

******************

 پيامبر صلی الله علیه وسلم  فرمود : (أيما امرأة سألت زوجها الطلاق من غير ما بأس فحرام عليها رائحة الجنة) «هر زني که بدون سبب از شوهرش تقاضاي طلاق کند، بوي بهشت بر او حرام است». ترمذی (1199) و در حديثي ديگر مي‌فرمايد : (المختلعات هن المنافقات) «زناني که خلع مي‌کنند (تقاضاي طلاق مي‌کنند) منافق‌اند».[صحیح ابن ماجه 6681]

******************

پيامبر صلی الله علیه وسلم  فرمود: (لعل رجلا يقول ما يفعل بأهله، و لعل امرأة تخبر بما فعلت مع زوجها، فأرم القوم، فقلت إي و الله يا رسول الله، إنهن ليفعلن و إنهم ليفعلون، فقال صلی الله علیه وسلم  : فلا تفعلوا، فإنما مثل ذلک کمثل شيطان لقي شيطانة في طريق فغشيها و الناس ينظرون). «شايد در ميان شما مردي باشد که آنچه را با زنش انجام داده بگويد، و يا زني باشد که آنچه را با شوهرش انجام داده تعريف کند!؟ مردم ساکت شدند، گفتم : به خدا قسم اي رسول الله! زنان اين کار را مي‌کنند و مردان هم اين کار را مي‌کنند، پيامبر صلی الله علیه وسلم  فرمود : اين کار را نکنيد چون اين کار مانند کار شيطان نري است که شيطان ماده‌اي را در راه مي‌بيند و در حاليکه مردم به آنها نگاه مي‌کنند با او آميزش مي‌کند».[آداب الزفاف 72]

******************

پيامبر صلی الله علیه وسلم فرمود: (إذا دعا الرجل امرأته إلي فراشه فلم تأته فبات غضبان عليها لعنتها الملائکة حتي تصبح) «هرگاه مرد از همسرش خواست تا در بسترش حاضر شود و همسرش امتناع ورزيد و شوهرش از او خشمگين شد، ملائکه تا صبح او را لعنت مي‌کنند». متفق عليه : بخاری (5194)، مسلم (1436) و در حديثي ديگر مي‌فرمايد : (إذا دعا الرجل زوجته لحاجته فلتأته و إن کانت علي التنور) «هرگاه مرد همسرش را براي نيازش فرا خواند، بايد نزد او برود اگرچه بر تنور باشد (مشغول پخت و پز باشد)». ترمذی (1170)

******************

پيامبر صلی الله علیه وسلم فرمود: (لايحل للمرأة أن تصوم و زوجها شاهد إلا بإذنه) «جايز نيست که زن در حضور شوهرش روزه بگيرد مگر به اجازه او».بخاری (5195)

******************

مشاهده كل احاديث

 
 
 

اسلام - قرآن و تفسیر
نوار اسلام
سایت جامع فتاوای اهل سنت
مهتدین
عصر اسلام
دائرة المعارف شبکه اسلامی
اسلام تيوب
اخبار جهان اسلام
سایت بیداری
کتابخانه
پاسخ به شبهات دینی
اسلام هاوس

آیا ارزش مهریه سالها پیش نباید با توجه به کاهش ارزش پول رایج به نرخ روز حساب شود؟

آیا ارزش مهریه سالها پیش نباید با توجه به کاهش ارزش پول رایج به نرخ روز حساب شود؟

 

آيا زن وشوهري که 50 سال پيش ازدواج کرده اند ولي هنوز مهريه پرداخت نشده است بايد پول مهريه به روز حساب شده و پرداخت شود؟

 

الحمدلله،

مهريه حقي است که متعلق به زن است و اگر مرد مهريه ي زن را پرداخت نکند، در آنصورت آن مهريه بمانند قرضي بر گردن شوهر خواهد بود که طلبکار آن زن است، و لذا حکم پس دادن مهريه اي که پرداخت آن به تاخيير افتاده بمانند حکم قرض و ديون است و احکام مربوط به پرداخت قرض بر آن جاري مي گردد.

حال اين مسئله را در دو حالت بررسي مي کنيم:

حالتي که مهريه توسط طلا (يا سکه) تعيين شده باشد، و حالتي که بوسيله ي پول نقد مشخص شده باشد.

الف: حالتي که مهريه بوسيله ي طلا تعيين شده باشد:

اگر زن و مردي با هم ازدواج کنند و ميزان مهريه ي آنها مثلا بيست مثقال طلا مشخص شده باشد، سپس مرد اين مهريه را پرداخت نکند تا آنکه مثلا 20يا30يا 50 و يا چندين سال بگذرد، بعد از گذشت اين زمان طولاني آنچه که بر مرد واجب است، اينست تا همان بيست مثقال طلا را بعنوان مهريه به زنش پرداخت کند، حتي اگر قيمت و ارزش طلا تغيير کرده باشد، مثلا ارزش طلا نسبت به 50 سال قبل بيشتر شده باشد و يا کمتر شده باشد، اين تغيير قيمت هيچ اعتباري ندارد و لازم است تا همان مقدار طلاي نام برده شده در مهريه را پرداخت کند، مگر آنکه مرد خود بخواهد مقدار بيشتري طلا براي زنش بخرد و يا زن از مقداري از آن طلاها يا همه ي آن مقدار طلا بگذرد.

با اين حساب، اگر مثلا کسي مهر زن خود را بيست مثقال (يا سکه ي) طلا تعيين کرده باشد، و او پس از اندک زماني ده مثقال (يا سکه) را به زنش پرداخت نمايد، سپس بيست سال بعد بخواهد تا بقيه ي مهريه را به زنش بدهد، بر او لازمست تا – بدون در نظر گرفتن ارزش طلا در حال و گذشته - ده مثقال (يا سکه) طلاي ديگر را به زنش بدهد، مگر آنکه زنش از آن يا کمي از آن طلاها يا سکه ها گذشت کند، و يا آنکه مرد خودش بخواهد تا طلاي بيشتري براي زنش بخرد.

به هر حال آنچه که بر مرد واجب است، اينست تا همان مقدار طلايي که در مهريه نام برده شده بود، به زن پرداخت کند، هرچند که قيمت طلا تغيير کرده باشد. يا مي تواند بجاي خريد طلا، پول نقد را معادل مقدار طلاي تعيين شده در مهريه را به زن بدهد، مثلا ميزان مهريه بيست مثقال طلاست، مرد مختار است تا يا بيست مثقال طلا به زنش بدهد، يا ارزش بيست مثقال طلا را به روز حساب کند و پول آنرا بدهد.

 

ب: در حالتي که مهريه بوسيله ي پول نقد تعيين شده باشد:

فرض مي کنيم که زن و مردي با هم عقد کنند و مقدار مهريه ي تعيين شده يکصد هزار تومان باشد، ولي مرد در آن لحظه، مهريه ي زن را پرداخت نکرده است ولي پس از گذشت مثلا سي سال قصد دارد تا مهريه ي زن خود را پرداخت کند، حال سوال اينجاست که آيا اين مرد بايد همان يکصد هزار تومان را به زنش بدهد و يا بيشتر؟ زيرا ممکن است پس از گذشت سي سال ارزش پول تغيير کرده باشد، و مثلا يکصد هزار تومان سي سال قبل با يکصد هزار تومان امسال تفاوت چشمگيري در ارزش داشته باشد؟!

اين حالت را در سه صورت بررسي مي کنيم:

صورت اول:

پول رايج کنوني با پول رايج زمان عقد تغيير کرده است، در اينحالت لازمست تا روز قطع معاملات با پول رايج قديم را مشخص نمود، و سپس بررسي کرد تا مقدار پولي که در زمان مهريه مشخص شده بود در آنروزي که معاملات با پول رايج قديم قطع شده معادل چقدر از پول رايج جديد بوده است، آن مقدار بايد بعنوان مهريه پرداخته شود.

 

صورت دوم:

ارزش پول در طول اين چندين سال تغيير کرده است، و ارزش آن پايين آمده (يا بيشتر شده!)، ولي تفاوت آن فاحش و چشمگير نيست. در اينصورت آنچه که بر مرد واجب است اينست که همان مقدار پولي که بعنوان مهريه نام برده شده است به زن پرداخت کند، هر چند که ارزش پول کم شده باشد.

 

صورت سوم:

ارزش پول در طول اين چندين سال تغيير کرده است، و ارزش آن پايين آمده (يا بيشتر شده!)، ولي تفاوت آن زياد فاحش و چشمگير است. در اينصورت علماء اختلاف نظر دارند در مورد اينکه آيا مرد بايد همان مقدار نام برده شده را پرداخت کند يا بايستي ارزش پول را در زمان عقد نسبت به زمان حال محسابه و آن مقدار را پرداخت کند؟

بيشتر علما گفته اند که بايد همان مقداري بعنوان مهريه پرداخته شود که در هنگام عقد نامبرده شده است، هرچند که ارزش پول کاهش يافته باشد. اما بطور کلي علماي بزرگوار اسلام در اين قضيه سه رأي مختلف دارند:

اول: امام ابوحنيفه رحمه الله و علماي شافعيه و حنابله و و رأي مشهور مالکيه، گفته اند که آنچه بر مرد واجب است اينست که همان مقدار پول تعيين شده در زمان عقد را پرداخت کند، بدون کم يا زياد. (مگر آنکه مرد خود بخواهد از باب احسان يا نيکوکاري مقدار بيشتري به زنش پرداخت کند، يا آنکه زن از تمام مهريه يا قسمتي از آن گذشت کند).

دوم: امام ابو يوسف از علماي سرشناس حنفيه گفته است که: بر بدهکار (مرد) واجب است تا ارزش پول نقد آنزمان (يعني روز عقد) را نسبت به زمان حال محاسبه کرده و آن مقدار را به طلبکار (زن) بدهد.

سوم: امام رهوني از علماي مالکيه گفته که: اگر تغيير قيمت فاحش باشد، بر بدهکار واجب است تا قيمت و ارزش پول را در زمان عقد نسبت به حال محاسبه کرده و آن مقدار را به طلبکار بدهد، ولي اگر تفاوت قيمت فاحش نباشد بر بدهکار واجب است تا همان مقدار پولي را که در هنگام عقد نامبرده شده بود به طلبکار برگرداند، هرچند که ارزش پول تغيير کرده باشد.

 

حال بر اساس رأي گروه دو و سوم: بر مرد واجب است تا ارزش و قيمت پول را در روز عقد نسبت به زمان حال محاسبه کرده و آن مقدار را به عنوان مهريه به زن پرداخت کند.

و بر اساس رأي گروه اول: بر مرد چيزي لازم و واجب نيست بجز همان مقدار پولي که در زمان عقد نامبرده شده است، نه کمتر و نه بيشتر ولو آنکه ارزش پول بسيار تفاوت چشمگيري کرده باشد.

و توصيه ي ما به مردهايي که پس از ساليان طولاني هنوز مهريه ي زنان خود را پرداخت نکرده اند، اين فرموده ي پيامبر صلي الله عليه وسلم است که فرمودند: «إن خياركم أحسنكم قضاء» يعني: همانا بهترين شما کسي است که قرضش را به بهترين شکل ادا کند. بخاري ومسلم

پس شايسته ي شماست تا به بهترين نحو ممکن مهريه ي زن خويش را پرداخت کند، و همسر خود را رنجور نکنيد. و بهتر است اگر توانايي لازم را داريد، مهريه ي زن خود را در حد مناسبي پرداخت کنيد حتي اگر بيشتر از مقدار مشخص شده باشد.

و نيز به زناني که هنوز پس از ساليان طولاني مهريه ي خود را نگرفته اند و بلکه آنرا بعنوان قرضي به شوهرشان حساب کرده و تا الان صبر کرده اند، مي گوييم:

 تقواي خداوند را داشته باشيد و از خداوند متعال بابت اين عمل نيک (قرض دادن) خواستار خشنودي و رضايتش باشيد، و اجر و ثواب اين قرض را نزد الله تعالي حساب کن و از اينکه ارزش مهريه ي تو اکنون کاهش يافته است ناراحت مباش، و بلکه اميدوار باش که الله تعالي آن (قرض دادن مهريه) را بعنوان ذخيره اي براي روز قيامت درنظر بگيرد و برايت چند برابر نمايد، چرا که خداوند متعال مي فرمايد:

« مَّن ذَا الَّذِي يُقْرِضُ اللّهَ قَرْضًا حَسَنًا فَيُضَاعِفَهُ لَهُ أَضْعَافًا كَثِيرَةً وَاللّهُ يَقْبِضُ وَيَبْسُطُ وَإِلَيْهِ تُرْجَعُونَ» (بقره 245). يعني: کيست که به خدا «قرض الحسنه‏اى» دهد،تا آن را براى او، چندين برابر کند؟ و خداوند است (که روزى بندگان را) محدود يا گسترده مى‏سازد؛ و به سوى او باز مى‏گرديد (و پاداش خود را خواهيد گرفت).

و توصيه ي ما اينست که به رأي جمهور علما (گروه اول) اعتماد کن و از باب احتياط و دوري کردن از شبهه (که مبادا بيشتر گرفتن از مقدار تعيين شده در هنگام مهريه ربا باشد)، همان مقدار پولي را از شوهرت طلب کن که در هنگام عقد تعيين شده است، تا مبادا خداي ناکرده در ربا بيافتي، چرا که ربا از بزرگترين گناهان است، و ربا عبارتست از اينکه: شخصي مقداري پول به ديگري قرض مي دهد و سپس در هنگام بازپرداخت از آن مقدار بيشتر طلب کند، اين مقدار بيشتر ربا محسوب مي شود و مي دانيم که ربا از بزرگترين گناهان است و خداوند متعال مي فرمايد:

) يَاأَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ ذَرُوا مَا بَقِيَ مِنْ الرِّبَا إِنْ کُنتُمْ مُؤْمِنِينَ. فَإِنْ لَمْ تَفْعَلُوا فَأَذَنُوا بِحَرْبٍ مِنْ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَإِنْ تُبْتُمْ فَلَکُمْ رُءُوسُ أَمْوَالِکُمْ لاَتَظْلِمُونَ وَلاَتُظْلَمُونَ ( (بقره : 279 - 278)

«اي کساني که ايمان آورده‌ايد از خدا پروا کنيد و آنچه از (مطالبات) ربا (ر پيش مردم) باقي مانده است، فروگذاريد اگر مؤمن هستيد؛ پس اگر چنن نکرديد، بدانيد که به جنگ خدا و پيامبرش برخواسته‌ايد و اگر توبه کرديد اصل سرمايه‌هايتان از آن شما است نه ستم مي‌کنيد و نه ستم مي‌بينيد».

و مي‌فرمايد :

) الَّذِينَ يَأکُلُونَ الرِّبَا لاَيَقُومُونَ إلاَّکَمَا يَقُومُ الَّذي يَتَخَبَّطُهُ الشَّيطَانُ مِنَ المَسِّ ((بقره : 275).

«کساني که ربا مي‌خورند (از گورهاي خود) بر نمي‌خيزند مگر همچون کسي که شيطان سخت او را دچار ديوانگي سازد».

 

پس هرچند که بعضي از علما گفته اند که بايستي ارزش و قيمت پول را در روز عقد نسبت به زمان حال محاسبه کرده و آن مقدار را به عنوان مهريه به زن پرداخت کرد، اما بيشتر و اکثر علماي مذاهب اسلامي گفته اند که همان مقدار پولي که در زمان عقد نامبرده شده است به زن تعلق مي گيرد، نه کمتر و نه بيشتر ولو آنکه ارزش پول بسيار تفاوت چشمگيري کرده باشد.

و دوباره مي گوييم: از باب احتياط و دوري از شبهه که مبادا رأي گروه دوم و سوم صحيح نباشد، بهتر است به رأي جمهور علما (گروه اول) عمل کنيد و پيامبر صلي الله عليه وسلم در مورد دوري کردن از شبهات مي فرمايد:« مَنِ اتَّقَى الشُّبُهَاتِ، فقَد اسْتَبْرَأَ لِدِينِهِ وَعِرْضِهِ» بخاري (50) مسلم (2996).

(هر کسي از شبهات بپر هيزد به راستي که دين و آبرويش را حفاظت کرده است )

پس بهتر است از باب احتياط از اين شبهه دوري کنيد و در عوض اجر و ثواب آنرا از الله تعالي بخواهيد و اميدوار باشيد تا الله تعالي در قيامت آنرا برايتان ذخيره کرده باشد، زيرا اگر تاکنون مهريه را از شوهرتان نگرفته ايد، اين عمل شما بمانند قرض دادن به يک شخص مسلمان است و

خداوند متعال مي‌فرمايد :

) مَن ذَا الَّذِي يُقْرِضُ اللَّهَ قَرْضًا حَسَنًا فَيُضَاعِفَهُ لَهُ وَلَهُ أَجْرٌ كَرِيمٌ ( (حديد : 11)

« کيست که به خدا وام نيکو دهد (و از اموالى که به او ارزانى داشته انفاق کند) تا خداوند آن را براى او چندين برابر کند؟ و براى او پاداش پرارزشى است!».

و مي فرمايد: « إِن تُقْرِضُوا اللَّهَ قَرْضًا حَسَنًا يُضَاعِفْهُ لَكُمْ وَيَغْفِرْ لَكُمْ وَاللَّهُ شَكُورٌ حَلِيمٌ» (تغابن 17).

يعني: اگر به خدا قرض‏الحسنه دهيد، آن را براى شما مضاعف مى‏سازد و شما را مى‏بخشد؛ و خداوند شکرکننده و بردبار است!

 

والله اعلم

وصلي الله وسلم علي محمد وعلى آله وأصحابه والتابعين لهم بإحسان إلى يوم الدين

منبع: سايت اسلام وب

Islamweb.Net


بازگشت به ابتدا

بازگشت به نتايج قبل

 

ارسال مقاله به دوستان

چاپ مقاله

 

     

  معرفي سايت به دوستان  |   درباره ما   |  تماس با ما

All Rights Reserved For BlestFamily.com © 2010

كليه حقوق مادي و معنوي سايت محفوظ است.