هر کاری می کنم نمی توانم با دختر مورد علاقه خود ازدواج کنم! ایا ما سحر و جادو شده ایم؟
من قصد ازدواج با دختري رو دارم که انتخاب خودم بود ولي مادرم مخالف هستند ولي ما قصدمان ازدواج هست و کار به جايي کشيد که ديدن ما رو حرفمان هستيم متوسل شدن به سحر کردن ما ، من تا جايي که توسط افراد مختلف جستجو کرديم فهميديم که چيزي رو در بهشت زهرا چال کردن و ما رو هردفعه به در بسته ميندازند و بابت اين کار پول زيادي خرج کردن و ما نمي توانيم به هم برسيم به طور خلاصه به در بسته ميخوريم.
سوال من اين هست که چطور ما اين مشكل را حل کنيم؟
الحمدلله،
اولا: ما به شما توصيه مي کنيم که در انتخاب همسر خود با احساس تصميم نگيريد و سعي نماييد تا با ديد منطقي و معقولانه تر به زندگي مشترک بنگريد و از تجربيات ديگران استفاده نماييد و با آنها مشورت کنيد، زيرا بسياري از جوانان چون در هنگام انتخاب شريک زندگي خود هنوز آن پختگي لازم را براي زندگي پيدا نکرده اند، ممکن است مرتکب انتخاب اشتباه شوند و پشيماني زياد نفعي ندارد!
آنچه که در ازدواج و انتخاب شريک زندگي بايد مد نظر داشت، در وحله ي نخست اعتقادات و ميزان پايبندي طرف مقابل به مسائل شرعي است، و هر قدر که ديندارتر و با اخلاقتر باشد، مسلما گزينه ي خوبي براي زندگي مشترک مي باشد.
بعد از آن خانواده وي اهميت دارند، و هماهنگي فرهنگ دو خانواده با همديگر و تشابه فکري و اخلاقي آنها ..
و سپس مواردي از قبيل ظاهر و سطح معلومات و آگاهي و غيره اهميت پيدا مي کنند..
و در مورد معيار انتخاب همسر، نصيحت ما همان نصيحت پيامبر صلى الله عليه و سلم ميباشد كه فرمودند: « تُنْكَحُ المَرْأَةُ لأَرْبع: لِمالِهَا، وَلِحَسَبِهَا، وَلِجَمَالِهَا، ولِدِينِهَا، فَاظْفَرْ بِذَاتِ الدِّينِ تَرِبَتْ يَدَاك » (متفقٌ عليه)
يعنى: "زن براي چهار چيز به نکاح گرفته مي شود: مالش، حسب و نسبش، زيبائيش و دينش. و تو براي بدست آوردن زن ديندار اقدام کن، دستهايت خاک آلوده شود (يعنى شاد و خرم زندگي ميكنى، و يا نوعى نفرين است كه اگر زن ديندار را نگيرى دستت به خاك كشيده شود يعنى فقير شوى).
بنابراين بهترين کار اينست که ملاکهاي شريعت را براي انتخاب همسر در کنار تجربيات و مشورت با ديگران جمع کنيد و در نهايت تصميم بگيريد هر چند که خوشايندتان نباشد..
پس در درجه اول بايد دين و مذهب همسر را در نظر گرفت، و يكى از حكمت و علل آن اينست كه هر گاه زوجين هنگام اختلافات به مرجع دينى و آسمانى خود يعنى قرآن و سنت رجوع كنند، از نصيحت و درمان پزشكان و روانشناسان مفيدتر خواهد بود و ميتوانند بعلت اشتراك در اين مراجع دينى به هم برگردند، و پس از آن بايد مسائل ديگر مانند اخلاق، خانواده، تعليم و غيره را در نظر گرفت.
دوما: حفظ حرمت والدين و جلب رضايت آنها واجب است، مگر آنکه آنها بخواهند که فرزندانشان را به گناه و معصيت دعوت کنند که در اين اوقات نبايد از پدر و مادر اطاعت نمود، اما شايسته است که در انتخاب همسر زندگي خواسته هاي والدين را در نظر بگيريد تا هم روابط شما مخدوش نگردد و هم والدين خود را از خويشتن ناراضي نکرده باشيم.
و مواظب باشيد که در اين مسئله ي پيش آمده به والدين خود سخني نگوييد که ناراحت شوند، خداوند متعال مي فرمايد: «فلا تقل لهما أف ولا تنهرهما وقل لهما قولاً كريمًا»[اسراء: 23].
يعني: « آنها [حتى] اوف مگو و به آنان پرخاش مكن و با آنها سخنى شايسته بگوى.»
سوما: سحر کردن کفر است و هرکس سحر کند (ساحر باشد) او کافر است، زيرا خداوند متعال ساحرين را کافر خطاب مي کند: «وَاتَّبَعُوا مَا تَتْلُو الشَّيَاطِينُ عَلَى مُلْكِ سُلَيْمَانَ وَمَا كَفَرَ سُلَيْمَانُ وَلَكِنَّ الشَّيَاطِينَ كَفَرُوا يُعَلِّمُونَ النَّاسَ السِّحْرَ» «بقره/102» (و [يهود] از آنچه شياطين در عصر سليمان بر مردم ميخواندند پيروي کردند. سليمان هرگز [دست به سحر نيالوده] کافر نشد؛ ولي شياطين کفر ورزيدند، و به مردم سحر آموختند».
و حد او اينست که کشته شود. زيرا پيامبر اکرم صلي الله عليه وسلم ميفرمايد: «حَدُّ السَّاحِرِ ضَرْبَةٌ بِالسَّيْفِ» يعني: «حد ساحر اينست که با شمشير گردنش زده شود».(ترمذي 5 / 156، و طبراني در الکبير 2 / 161، از حديث جندب رضي الله عنه).
البته درباره ي کفر ساحر در ميان علمااختلاف است: برخي ميگويند کافر ميشود و برخي ديگر ميگويند کافر نميشود. اما با توجه به اقسام سحر حکم ساحر مشخص ميگردد که: هر کس به وسيله ي شياطين سحر و جادو ميکند، کافر ميشود و هرکس به وسيله ي دارو جادو ميکند کافر نميشود، اما گناهکار ميگردد.
چهارم: براي علاج سحر و جادو بايد حتما از طريق شرعي وارد شد، و اگر کسي بخواهد از طريق جادو و يا عمل غير شرعي ديگري سحر را دفع کند او نيز دچار کفر و گناه شده است.
اما براي دفع سحر و جادو از طريق شرعي به عمل ساحر نگاه كرده مي شود اگر معلوم شود كه از چه نوع سحر است، مثلاً تكه اي از مو را در مكاني و يا در شانه اي قرار داده است يا چيزهايي از اين قبيل، هنگامي كه محل آن دانسته شد آن چيز را از بين مي بريد و مي سوزانيد و نابود مي كنيد چيزي كه سحر بر روي آن انجام شده باطل مي شود و هدف ساحر تحقق نمي يابد. اما اگر مکان آن معلوم نباشد بايد ذکر و دعاي زيادي خواند و از الله خواست تا اينکه الله تعالي محل آنرا برايت پديدار سازد و اگر باز نشد بايستي به خدا توکل شود و با خواندن قرآن و اذکار ماثور خود را در برابر سحر مصون نمود. يا از ديگر طرق باطل کردن سحر يا علاج آن استفاده شود. براي يافتن انواع راههاي ابطال سحر مي توانيد به فتاواي (4035) و (2625) مراجعه کنيد.
والله اعلم
وصلي الله وسلم علي محمد وعلى آله وأصحابه والتابعين لهم بإحسان إلى يوم الدين
سايت جامع فتاواي اهل سنت و جماعت
IslamPP.Com |