آیا ازدواج تحت تصمیم و اراده انسان است یا قسمت خدا هرچه باشد همان خواهد بود؟
ميخواهم در مورد قسمت خدا برايم توضيح دهيد و اينكه آيا ازدواج كردن ربطي به خود شخص دارد يا نه يا هر چي خداوند بخواهد ميشود چون من يك دخترم و مسلماً نميتوانم براي خواستگاري و ازدواج اقدام كنم ولي آرزوي ازدواج دارم كم كم حس ميكنم از سن ازدواجم دارد ميگذرد و هيچ خواستگاري ندارم خيلي احساس پوچي وبي ارزشي ميكنم لطفا مرا راهنمايي كنيد تا قانع شوم.
الحمدلله،
ازدواج هم به خود شخص ربط دارد و هم به خداوند متعال، بدينصورت که:
خداوند متعال هر انساني را آزاد و مختار کرده تا براي مسير زندگي خويش تصميم بگيرد، حال که او آزادانه تصميم گرفته چنانچه خداوند متعال نيز آنرا اراده بفرمايند، پس آن رويداد را تقدير مي کند، مگر آنکه حکمت خداوندي بگونه اي باشد که خلاف آن تصميم تقدير شود.
مثلا کسي تصميم مي گيرد تا با فلان شخص مورد علاقه اش ازدواج نمايد، حال او آزادانه تصميم گرفته و خداوند متعال نيز چنانچه اراده فرمايد، آن ازدواج رخ خواهد داد، و بايد متوجه باشيم که سنت الهي بر اينست که انسان در تعيين راه و مسير خود مختار باشد و لذا خداوند نيز بر طبق تصميمات او سرنوشتش را تقدير مي کند مگر آنکه حکمت الهي در پاره اي از موارد به گونه اي باشد که بر خلاف مراد انسان باشد.
اما بايد متوجه يک نکته ي ديگر بود و آن اينکه: اين تنها خداوند است که به آينده خبر دارد، ولي ما به آينده خبر نداريم، بنابراين ممکن است در تصميم گيريهاي خود خطا کنيم، زيرا ممکن است آن تصميمي که مي گيريم براي آينده زيان آور و مايه ي ندامت باشد ولي چون از آينده خبر نداريم ممکن است در لحظه ي تصميم گيري انتظار موفقيت داشته باشيم!
حال يک مسلمان موحد و معتقد با درنظر گرفتن اين مسئله که تنها خداوند است که از آينده ي انسانها و تصميماتشان مطلع است، لذا سعي مي کند تا در موقع تصميم گيري و انتخاب مسير خود از خداوند متعال که عالم به گذشته و حال و آينده ي مخلوقاتش است استمداد و استعانت بجويد، يعني با دعا کردن و درخواست از خداوند متعال از او مي خواهد تا هرآنچه که به صلاح و منفعت دنيا و آخرتش است را در قلب و درون او الهام کند و وي را به آن سمت رهنمود کند، چرا که دعا کردن بسيار موثر است و مي تواند مسير شر را به خير تبديل کند.
خداوند متعال مي فرمايد: « عَسَى أَن تَكْرَهُواْ شَيْئًا وَهُوَ خَيْرٌ لَّكُمْ وَعَسَى أَن تُحِبُّواْ شَيْئًا وَهُوَ شَرٌّ لَّكُمْ وَاللّهُ يَعْلَمُ وَأَنتُمْ لاَ تَعْلَمُونَ»(بقره 216)
يعني: چه بسا چيزى را خوش نداشته باشيد، حال آن که خيرِ شما در آن است. و يا چيزى را دوست داشته باشيد، حال آنکه شرِّ شما در آن است. و خدا مىداند، و شما نمىدانيد.
بنابراين کسي که مثلا خواستگار دارد، او کاملا مختار است که با او ازدواج کند يا نکند و جبري درکار نيست و خداوند متعال هم بر اساس اراده ي او سرنوشتش را رقم خواهد زد (مگر حکمتش مقتضاي ديگري باشد)، ولي چون او نمي داند که آيا در آينده با آن مرد خوشبخت خواهد شد يا خير، دستانش را بالابرده و مستقيما از خداوند متعال دعا مي کند که: بار الها! اگر ازدواج من با اين مرد موجب خير و نفع در دنيا و آخرتم است، پس اين وصلت را تقدير بفرما، و اگر چنين نيست پس مرد صالح تري را نصيب من بفرما...
پس دعا کردن در اموراتي که خير و نفع آن بر ما مشخص نيست، مي تواند کمک بسيار مفيدي در انتخاب مسير باشد و در حقيقت دعا کردن و استجابت آن رهنمود خداوندي است به سمتي که در آن خير و نفع وجود دارد..
و بهترين طرز دعا کردن براي ازدواج و امورات مشابه آن (که نفع و ضرر آن بر ما مشخص نيست) دعاي استخاره است؛ بدينصورت که ابتدا وضويي کامل گرفته و سپس دو رکعت نماز خوانده و پس از سلام دعاي زير را مي خوانيم:
(اللهم إني أستخيرک بعلمک و أستقدرک بقدرتک، وأسألک من فضلک العظيم. فإنک تقدر و لاأقدر، و تعلم، و لا أعلم و أنت علام الغيوب، اللهم إن کنت تعلم أن هذا الأمر خير لي في ديني و معاشي و عاقبة أمري – أو قال في عاجل أمري و آجله – فاقدره لي و إن کنت تعلم أن هذا الأمر شر لي في ديني ومعاشي وعاقبة أمري – أو قال : في عاجل أمري و آجله – فاصرفه عني و اصرفني عنه، و اقدر لي الخير حيث کان ثم رضني به و يسمي حاجته)(بخاري 6382)
ترجمه دعا:«خداوندا! به سبب علمت از تو طلب خير ميکنم و به سبب قدرتت از تو طلب قدرت ميکنم و از فضل عظيم تو ميخواهم، چون تو توانايي و من ناتوانم، وتو ميداني و من نميدانم، و تو بسيار داناي غيبي، خداوندا اگر ميداني که اين کار (کار مورد نظرش را ذکر کند ولو با زبان مادريش باشد...) براي دين، دنيا و عاقبت کارم – يا فرمود براي حال يا آيندهام – خيراست آنرا براي من مقدر کن و اگر ميداني که اين کار( کار مورد نظرش را ذکر کند ولو با زبان مادريش باشد...)به مصلحت دين، دنيا و عاقبت کارم – يا فرمود براي حال يا آيندهام – نيست، آنرا از من دور کن و مرا از آن منصرف نما و خير را هر جا که هست برايم مقدر فرما و مرا از آن خشنود نما، سپس حاجتش را بيان کند».
و پس از استخاره، قلب به هر سويي متمايل شد، شخص بايد به آن سو برود و همين تصميم را براي خويش بگيرد، و البته اگر احيانا پس از استخاره، قلب به سويي متمايل شد که ازدواج صورت نگيرد، نبايد تصور نمود که خدا دعايمان را اجابت نکرده، بلکه همين بي ميلي به ازدواج خود مي تواند قبولي دعا باشد، چرا که از خدا مي خواهيم هرکدام که به صلاحمان است را تقدير نمايد و چه بسا صلاح ما در اين بوده باشد که ازدواج سرنگيرد.
به همان ترتيبي که توضيح داده شد، در مورد ازدواج کردن يا نکردن نيز صادق است، کسي که خواستگار ندارد بايد ازخداوند متعال دعا کند و به او استعانت جويد و خير و منفعتش را از او درخواست کند تا اگر خير و صلاحش در اينست که هرچه زودتر ازدواج کند، پس خدا نيز برايش يک خواستگار صالح و ديندار بفرستد، و اگر خير و صلاحش در اينست که فعلا همچنان مجرد بماند، پس خداوند متعال نيز به او صبر و توانايي مقابله با گناه بدهد.
بنابراين دعا کردن ابزار خوبي است تا شخص معتقد به آرامش و اطمينان خاطر برسد، اما کسي که زياد معتقد نباشد و صبوري برايش خوشايند نيست و يا پس از مدتي خسته مي شود، ممکن است از رحمت الهي نا اميد شود درحاليکه نا اميدي از رحمت الهي از خصلت مومنان نيست.
و بايد بدانيم که يکي از عوامل استجابت دعا، اصرار ورزيدن بر دعا است، يعني از دعا کردن خسته نشويم و تا به مقصدمان مي رسيم همچنان دعا کنيم..
پس به سوال کننده مي گوييم که: شما نيز همواره دعا کنيد و صبور باشيد، و از دعا کردن خسته نشويد و اميدوار باشيد که بالاخره خداوند متعال خواستگار صالحي را براي شما مي فرستد، و بدانيد که ممکن است خداوند متعال بدين طريق شما را آزمايش کند و چه بسا شما در يک امتحان الهي باشيد، بنابراين با استعانت از خداوند متعال از او بخواهيد که به شما صبوري دهد تا از اين امتحان با موفقيت بيرون آييد، و همچنان اميدوار باشيد چرا که بوده اند دختراني که سنشان بسيار بالا تر از حد انتظار بوده ولي سرانجام ازدواج کرده اند.
و نيز بياد داشته باشيد که مبادا اين موقعيت کنوني شما منجر شود که به هرخواستگاري پاسخ دهيد، بايد مواظب باشيد و اگر لازم شد به خواستگارتان پاسخ منفي دهيد تا يک خواستگار خوب و ديندار نصيبتان شود.
اما نکته اي ديگر که لازمست بعنوان انتقادي از دخترهاي مسلمان ايراد شود اينست که:
متاسفانه بسياري از دختران مسلمان امروزه به بهانه هاي تحصيل و غيره، از ازدواج به هنگام امتناع مي ورزند و به خواستگارهاي خود جواب رد مي دهند تا آنکه سن آنها از حد معمول که يک خواستگار مرد خواهان آنست بالاتر مي رود، و بدين ترتيب خود دختر، اسباب تاخير ازدواج خويش را فراهم مي آورد، تا جائيکه اينبار منتظر خواستگار مي نشيند و اگر احيانا هر خواستگاري بيايد حتي اگر وي را مناسب با معيارهاي موردنظرش نيز نداند، از ترس اينکه ممکن است دير شود با وي ازدواج مي کند!
بنابراين ريشه ي مشکل را بايد در عملکرد اشتباه دختران و والدينشان جستجو کرد نه در سحر و جادو و يا چشم زخم يا اين و آن، کاملا واضح است که مسئله ي زندگي با شريک زندگي بسيار مهمتر از تحصيلات عاليه و داشتن شغل براي يک زن است، اما متاسفانه بعضي از دختران به دليل افتادن در رقابتهاي کاذب با دوستان و اطرافيانشان و يا تحت تاثير قرار گرفتن تبليغات، بجاي آنکه در سن طبيعي خود ازدواج کنند، در فکر تحصيلات عاليه و شغل بيرون از منزل هستند، و مسئله اي مهمتر (ازدواج) را فداي مسئله ي مهمي (چون تحصيلات) مي کنند..
چه بسيار دختران جواني که در اثر چنين اشتباهي از ضايع کردن دوران جواني خود به شدت پشيمان شده اند. بنابراين بر دختر جوان مسلمان لازم است که در هنگام آمدن خواستگار خِرد خود را به کار اندازد و از مشورت و استخاره ، سبک وسنگين کردن محاسن ومعايب کار بهره جويد و بر وجود صفت ديانت و اخلاق در خواستگارش تأکيد داشته باشد و اگر وي را چنين يافت به او پاسخ مثبت دهد، و بداند که ازدواج با يک مرد صالح و ديندار و خوشبخت شدن در کنار او بسيار ارزشمندتر از تحصيلات عاليه و استخدام در بيرون از منزل است.
و توصيه مي شود مقالات مفيد زير را از سايت خانواده ي خوشبخت BlestFamily.Com مطالعه نماييد:
نامه اي به تمام خواهراني که سنشان گذشته و هنوز اردواج نکرده اند.
دلايل به تأخير افتادن ازدواج
والله اعلم
وصلي الله وسلم علي محمد وعلى آله وأصحابه والتابعين لهم بإحسان إلى يوم الدين
سايت جامع فتاواي اهل سنت و جماعت
IslamPP.Com |