حقوق شوهرکه بايد از جانب همسر مراعات شود
بسم الله الرحمن الرحیم
ازجمله حقوق و وظايفي که زن بايد نسبت به شوهرش مراعات کند اينست که
در غيرمعصيت خداوند، بايد از اوامر شوهرش اطاعت نمايد و به وي خيانت
مالي و ناموسي نکند و از ارتکاب هرگونه عملي که شوهرش را به تنگ آورد،
و او را دچار مضيقه کند پرهيز نمايد و با وي روترشي و اخم نکند و
بگونهاي و بشکلي ظاهر نشود که شوهرش را خوش نيايد... اينها ازجمله
بزرگترين حقوقي استکه شوهر بر همسرش دارد.
حاکم از عايشه روايتکرده است کهگفت: “از پيامبر صلي الله عليه و سلم
پرسيدم که چه کسي بيش از همه بر زن حق دارد و حق او از حق ديگران
بزرگتر است؟... او فرمود:
شوهرشگويد: سپس پرسيدمکه چهکسي بيش از همه برمردم حق دارد و حق او
بر مرد بزرگتراست؟...گفت: “مادرش، پيامبر صلي الله عليه و سلم بر
مراعات اين حق تاکيد ميکند و ميفرمايد:" لو أمرت أحدا أن يسجد لاحدلامرت
المرأة أن تسجد لزوجها، من عظم حقه عليها [اگرکسي را به سجدهکردن بهکسي
غيرازخدا دستورميدادم، به زن ميگفتم که براي شوهرش سجدهکند، ازبسکه
حق شوهربرزنش بسياربزرگ است -ولي سجده براي غيراز خدا جايز نيست -]".
اين حديث را ابوداود و ترمذي و ابن ماجه و ابن حبان روايت کردهاند.
خداوند در توصيف زنان شايسته ميفرمايد:" ... فالصالحات قانتات حافظات للغيب
بما حفظ الله [زنان شايسته آنها هستندکه پارسايند و خداپرست و در
غيبت شوهرانشان به آنان خيانت ناموسي و مالي - نميکنند و بدستور و
حفظ و نگاهداشت خداوند اين امانت را بانجام ميرسانند]"که مقصود از
“قانتات“ زنان مطيع است و مراد از “حافظات للغيب" آنست که در حال
غيبت شوهرانشان بدانان خيانت ناموسي و مالي نميکنند. براستي اين
بزرگترين مرتبه و منزلت زن است ومراعات اين حق بزرگ موجب تداوم زندگي
زناشوئي و سعادت و خوشبختي آنان ميگردد.
در حديث آمده استکه پيامبر صلي الله عليه و سلم گفته است: " خير النساء
من إذا نظرت إليها سرتك، وإذا أمرتها أطاعتك، وإذا غبت عنها حفظتك في نفسها
ومالك [بهترين زن وهمسر، زني وهمسري استکه چون به وي بنگري
ترامسرورکند -زيباروي باشد و چون به وي دستوردهي از تو اطاعت و
فرمانبرداوي کند. و چون درنزد او حاضرنباشي نفس خويش و مال تو را
حفظکند -درغيبت تو خيانت ناموس ومالي نسبت به تومرتکب نشود -]"
زنيکه اين سيرت وروش و خوئي داشته و اين حقوق را مراعاتکند شرعاً
مجاهد في سبيل الله" به حساب ميآيد. ابن عباس روايتکرده استکه: زني
به حضور پيامبر صلي الله عليه و سلم آمد وگفت: اي
رسول خدا من نماينده و فرستاده زنان به حضور تو ميباشم خداوند جهاد
را بر مردان واجبکرده استکه اگر پيروزشدند و موفقگرديدند پاداش
ميگيرند و اگر شهيد شوند، در نزد خداوند زندهاند و روزي خويش را
دريافت ميدارند. و ما زنان بر آنان ميايستيم و بحال آنان ميرسيم" ما
را در اين کار چه پاداش است؟... پيامبر صلي الله عليه و سلم گفت: "
أبلغي من لقيت من النساء أن طاعة الزوج واعترافا بحقه يعدل ذلك.
وقليل منكن من يفعله... [بگو بزنانيکه آنان را ملاقات ميکنيکه
فرمانبرداري زنان از شوهرانشان و اعتراف بحقوق شوهران و مراعات آن،
برابر است با جهاد مردان درراه خدا و پاداش آن را دارد. و اندکند از
شما زنانيکه اين حقوق را مراعاتکنند]". براستي اين حق بقدري بزرگ
استکه اسلام آن را با انجام فراض ديني و اطاعت از خدا برابر دانسته
است.
ازعبدالرحمن پسر عوف روايت استکه پيامبر صلي الله عليه و سلم گفت:" إذا
صلت المرأة خمسها، وصامت شهرها وحفظت فرجها، وأطاعت زوجها قيل لها ادخلي الجنة من
أي أبواب الجنة شئت [هرگاه زن نمازهاي پنجگانه فرض را بگزارد و روزه
ماه رمضان را بگيرد و خيانت ناموسي به شوهرش نکند و پاکدامن باشد و
از شوهرش فرمانبرداري کند در روزقيامت به ويگفته ميشود: برو به بهشت و
ازهر دوي ميخواهي داخل شو]".
احمد و طبراني اين حديث را روايتکردهاند:
از ام سلمه روايت استکه پيامبر صلي الله عليه و سلم گفت: أيما امرأة ماتت،
وزوجها عنها راض، دخلت الجنة [هر زني بميرد و شوهرش از او راضي باشد
به بهشت ميرود]’’.
بيشترين چيزيکه زن را به عذاب دوزخگرفتار ميسازد، نافرماني او از
شوهرش و ناسپاسي او در برابر نيکي و نيکوئي شوهرش ميباشد.
از ابن عباس روايت استکه پيامبر صلي الله عليه و سلم گفت: " اطلعت في
النار فإذا أكثر أهلها النساء.
يكفرن العشير، لو أحسنت إلى إحداهن الدهر، ثم رأت منك شيئا قالت: ما رأيت منك خيرا
قط [بدوزخ نگريستم و بدان سرکشيدم،ديدمکه بيشتر اهل دوزخ زنان هستند
چون نسبت به شوهر خويش ناسپاسي ميکنند اگربا يکي ازآنان در تمام
عمرنيکيکني، سپس يک بار چيزي را ازشما ببيندکه خوشش نيايدگويد: هرگزاز
تو خير و خوشي نديدهام]". بخاري آن را روايتکرده است.
از ابوهريره روايت استکه پيامبر صلي الله عليه و سلم گفت:" إذا دعا الرجل
امرأته إلى فراشه فأبت أن تجئ، فبات غضبان، لعنتها الملائكة حتى تصبح [هرگاه
مردي زنش را بررختخواب خويش خواند، وزن ازرفتن امتناع ورزيد ومرد شب
را با خشم بروزآورد،فرشتگان تا سپيده صبح آن زن را نفرين ميکنند]".
بروايت احمد و بخاري و مسلم البته اطاعت و فرمانبرداري زن از مرد بطور
مطلق نيست، بلکه بايد اين اطاعت در کارهاي خيروبرابرعرف وعادت باشد،
پس اگروي را به معصيت وگناه امرکند بر وي واجب است،که با امرشوهرش
مخالفتکند، چون درمعصيت خالق، اطاعت مخلوق روا نيست. زن نبايد روزه
سنت بگيرد و حج سنت بگزارد و از خانهاش بيرون رود مگر با اجازه و
اذن شوهرش. ابوداود طيالسي از عبدالله بن عمر روايت کرده استکه پيامبر
صلي الله عليه و سلم گفت:" حق الزوج على زوجته ألا تمنعه نفسها، ولو كان على
ظهر قتب وأن لا تصوم يوما واحدا إلا بإذنه، إلا لفريضة، فإن فعلت أثمت، ولم يتقبل
منها، وألا تعطي من بيتها شيئا إلا بإذنه، فإن فعلت كان له الاجر، وعليها الوزر،
وألا تخرج من بيته إلا بإذنه، فإن فعلت لعنها الله وملائكة الغضب حتى تتوب أو ترجع،
وإن كان ظالما [حق شوهر بر همسرش آنست که زن خويشتن را
دراختيارشوهربگذارد حتي اگربرروي زين اسب هم چنين تقاضائي ازاو بکند و
نبايد روزه -سنت -را بگيرد مگربا اجازه او مگر روزه فريضهکه درآن
نيازي به اجازه او ندارد.
اگر زن بدون اجازه او روزه سنت را بگيردگناه کار ميگردد و از وي
پذيرفته نميشود و نبايد چيزي از مال او ببخشد مگر با اجازه او، اگر
بدون اجازه شوهر چيزي از مال او بخشيد، اجر و پاداشش براي شوهر
وگناهش براي زن است و نبايد بدون اجازه شوهر از خانهاش بيرون رود.
اگرچنينکرد خداوند وفرشتگان غضب بروي نفرينکنند تا اينکه توبه کند يا
برگردد. حتي اگرشوهرش ستمکارنيزباشد نبايد بدون اجازه او بيرون رود]".
راه ندادن بکساني که شوهرش از آنان بدش ميآيد
از جمله حقوق شوهر بر همسرآنستکه به خانه او راه ندهدکساني راکه
شوهرش ازآنان بدش ميآيد، مگربا اجازه او ازعمرو پسراحوص جشمي روايت
استکه او در حجهالوداع از پيامبر صلي الله عليه و سلم شنيد،که بعد از
حمد و ثنا و ذکر و وعظ گفت:" ألا، واستوصوا بالنساء خيرا فإنما هن عوان
عندكم ليس تملكون منهن شيئا غير ذلك، إلا أن يأتين بفاحشة مبينة. فإن فعلن فاهجروهن
في المضاجع، واضربوهن ضربا غير مبرح فإن أطعنكم فلا تبغوا عليهن سبيلا. ألا إن لكم
على نسائكم حقا، ولنسائكم عليكم حقا، فحقكم عليهن ألا يوطئن فروشكم من تكرهونه، ولا
يأذن في بيوتكم من تكرهونه، ألا وحقهن عليكم أن تحسنوا إليهن في كسوتهن وطعامهن
[هان اي مردم با زنان خود نيک رفتا ريکنيد و بدانان سفارش نمائيد،
براستي آنان در اختيار شما هستند و امانت خدايند و چون اسيرند پيش
شما، و شما غير از بهرهگرفتن جنسي، مالک چيز ديگري ازآنان نيستيد،
مگر اينکهکار زشت و ناشايستي را مرتکب شوند، اگر چنينکردند -يعني
اگرنافرماني نمودند با آنان در يک رختخواب مخوابيد آنان را بگونهاي
بزنيدکه آسيب نبينند و اگر بعد ازآن از شما اطاعت نمودند و نافرماني
را ترککردند، برآنان بهانه مگيريد و به نيکي رفتارکنيد. هان اي مردم
شما بر زنانتان حقي داريد وآنان نيز بر شما حقي دارند. حق شما است
برآنانکه نگذارندکساني راکه شما دوست نداريد، بخانه شما پا بگذارند و
آنان را بخانه شما راه ندهند و اجازه ندهندکه داخل شوند... هان اي
مردم حق زنان بر شما استکه در تهيه لباس و خوراک برايشان به نيکي
رفتارکنيد و بحال ايشان برسيد]". بروايت ابن ماجه و ترمذيکه آن را
حديث حسن صحيح دانسته است.
خدمت زن به شوهرش
اساس پيوند بين زن وشوهر، برپايه مساوات بين مرد وزن درحقوق ووظايف
قرار دارد. زيرا خداوند ميفرمايد:" ولهن مثل الذي عليهن بالمعروف، وللرجال
عليهن درجة [همانگونهکه براي مردان حقوقي استکه زنان موظف بانجام آن
هستند براي زنان نيز حقوقي استکه برابرعرف و عادت مردان موظف بانجام
آن هستند و هر دو بايد برابر شريعت با همديگر رفتارنمايند. چون مردان
مالک طلاقند و مهريه و انفاق زن برآنان واجب است، مردان بر زنان درجه
ي برتري دارند]". اين آيه حقوق مساوي برابر با حقوق مردان را به زنان
داده است پس هر چيزيکه از زنان خواسته شود، از مردان نيز خواسته
ميشود.
اسلام اساسو پايه رفتار متقابل بين زن و شوهرو تنظيمزندگي بين آنان را
بر اساس و پايه فطري وسرشتي نهاده است: چونمرد بيش از قدرت وتوانائي کار
و کسب و تلاش وکوشش خارج ازمنزل را دارد، و زن بيش ازمرد بر
ادارهکار خانگي و تربيت و پرورش فرزندانو فراهم نمودن وسايل آسايش
خانگي، توانائي دارد، مرد بچيزي موظف و مکلف شده استکه با حال او
مناسبت دارد و زن هم بچيزي موظف و مکلف شده است که با سرشت او
سازگار است. بنابراين کار خانه و خانوادگي از داخل و خارجسامان ونظام
ميگيرد وآنوقت هيچکدام از زن و شوهر، موجبات انقسام وازهم گسيختگي خانه
را فراهم نميکنند واين مسئوليت را بعهده نميگيرند.
پيامبر صلي الله عليه و سلم در ميان علي و فاطمه داوري نمود و خدمات
خانگي و داخل خانه را به فاطمه سپرد وکار وکسب خارج از خانه را بعهده
علي واگذاشت.
بخاري ومسلم روايتکردهاند که فاطمه به حضورپيامبر صلي الله عليه و سلم رفت
و از سستي و ناتواني دستهايش شکوه نمود و از او خواست که زني را به
خدمتگزاري او بگمارد. پيامبر صلي الله عليه و سلم گفت:" ألا أدلكم على ما هو
خير لكما مما سألتما: إذا أخذتما مضاجعكما فسبحا الله ثلاثا وثلاثين، واحمدا ثلاثا
وثلاثين، وكبرا أربعا وثلاثين، فهو خير لكما من خادم [آيا ميخواهيد شما
را بچيزي راهنمائي کنم که برايتان، از خدمتگزار بهتر باشد؟ هرگاه
برختخواب رفتيد و بر پهلو خوابيديد، 33 بار سبحان الله و 33 بار الحمد
لله و 34 بار الله اکبر بگوئيد، اين براي شما از خادم بهتر است]". از
اسماء دختر ابوبکر روايت است که گفت: من تمام کارهاي خانگي زبيربن
عوام -شوهرم -را انجام ميدادم و او اسبي داشت که من به وي رسيدگي
ميکردم و علفش را ميدادم و آن را پرورش مينمودم. او آن را آب و
علف ميداد و سطل را درست ميکرد و خمير را ميساخت و خرما را از
فاصله دو سوم فرسخ بر سر مينهاد و بخانه ميآورد.
از اين دو حديث برميآيد که زن موظف است، بانجام کارهاي خانگي،
همانگونه که مرد موظف است به نفقه دادن وي. فاطمه دخت پيامبر صلي الله
عليه و سلم از رنج کارهاي خانگي که انجام ميداد پيش پيامبر صلي الله
عليه و سلم شکوه نمود و پيامبر صلي الله عليه و سلم به علي نگفت:که
انجام خدمات خانگي بعهده فاطمه نيست، بلکه بعهده خود شمااست. و همچنين
پيامبر صلي الله عليه و سلم وقتي ديدکه اسماء دختر ابوبکرکارهاي خانگي
شوهرش را انجام ميدهد به وي نگفت:که بر تو خدمتي نيست بلکه او را
در انجام خدمات خانگي بحال خود گذاشت. و همچنين پيامبر صلي الله عليه و
سلم نسبت به انجام خدمات زنان پيامبر صلي الله عليه و سلم در خانه
چيزي نگفتهاند، و حال آنکه ميدانستکه در ميان آنان کساني هستندکه
ناراضي ميباشند وکساني هستندکه راضي هستند ابن القيمگفته است: اين مطلب
چيزي استکه درآن شکي نيست و براي اينکار ميان شريف و غير شريف و فقير
و غني، فرقي نيست و ديديمکه شريفترين زنان جهان به نزد پيامبر صلي
الله عليه و سلم رفت و از خدمات خانگي شکوه نمود و او به شکايت او
ترتيب اثر نداد. بعضي از علماي[بنقل از تفسیر قرطبي تفسیر سوره بقره آیه 229.]
مالکيهگفتهاند: بر زن استکه خدمات مسکن و منزل خود را انجام دهد،
اگر بعلت ثروتمندي پدرش يا مرفه الحال بودن او، شريف و آبرومند باشد،
بر وي استکهکار منزل و خادم را ادارهکند و اگر متوسط الحال باشد
بايد رختخواب انداختن و امثال آن را نيز انجام دهد و اگر پاينتر باشد
بايد کارهاي خانگي و پخت و پز و شستشو را نيز انجام دهد و اگراز
زنانکرد و ديلم وکوهستان باشد، بايدکارهايي را انجام بدهدکه عرفاً و
عادتاً زنانشان بر عهده دارند و مردان نيز در قبال زنان مسئوليت دارند
که خداوند ميفرمايد:" ولهن مثل الذي عليهن، بالمعروف [همانگونه که بر
مردان حقوقي است برابر عرف در برابر زنانشان، بر زنان نيز حقوقي است
برابر عرف در قبال شوهرانشان]".
و از زمانهاي بسيار دور و امروز نيز اينگونه خدمات درکشورهاي اسلامي
بعهده زنان بوده و هست. زنان پيامبر صلي الله عليه و سلم و زنان اصحاب
اوکارهايي از قبيل تهيه آرد به وسيله دست آس و نان پزي و پخت و پز
و فرشگستردن و پذيرائي وامثال آن را انجام ميدادند وکسي را در ميان
آنان سراغ ندايم،که از انجام آنها خودداريکرده باشد، بلکه اگر زنانشان
کوتاهي ميکردند آنان را ميزدند و آنان را بخدمت ميگماردند...اگر
آنان مستحق انجام اين خدمات نبودند، اين خدمات را از آنان نميخواستند.
و اينست مذهب صحيح، برخلاف آنچهکه مالک و ابوحنيفه و
شافعيگفتهاند:که زن موظف بانجام هيچگونه خدمتي نيست وگويند: عقد ازدواج
مقتضي تمتع و برخورداري جنسي است نه مقتضي استخدام وبکارگيري و بذل
منافع... و آنچهکه دراحاديث آمده است از باب داوطلبانه و مکارم اخلاق
ميباشد.
وصلی الله وسلم علی نبینا محمد وعلی آله وصحبه أجمعین.
|