آیا تبعیض در دوست داشتن بین اولاد یا همسران گناه است؟
ميخواستم بدانم آيا تبعيض در بين فرزندان جايز است ودر حيطه اختيارات پدري است و همچنين علت دوستي بيش از حد يعقوب با يوسف (عليه صلاة و السلام اجمعين )چه بود ؟
اگر جايز نيست لطفا کتابي يا آيه اي به من معرفي کنيد تا آنرا به پدرم بدهم.
الحمدلله،
تبعيض بين فرزندان جايز نيست، و شايسته است که والدين با عدالت بين اولاد خود رفتار کنند تا روحيه ي عداوت و کينه و حسد مابين فرزندان باهم و بين آنها با والدينشان ايجاد نشود.
پيامبر صلى الله عليه و سلم فرموده است: «فاتقوا الله واعدلوا بين أولادكم» (صحيح بخارى)، يعنى: "از خدا بترسيد و بين فرزندانتان عدالت رعايت كنيد".
و در لفظي آمده «سَوِّ بَيْنَهُمْ» بين فرزندان مساوات را رعايت كن».(احمد 4/268، 276)
هيئت افتاي علماي سعودي مي گويند: " از نظر شرعي بايد تمام فرزندان را به يك نسبت مورد احسان و هديه قرار دهيد، برتري يكي از فرزندان از بين بقيه جايز نيست مگر با مجوّز شرعي؛ كه مثلاً يكي از فرزندان فلج باشد شما ميتوانيد ايشان را در احسان و هديه دادن از بين بقيهي فرزندان بنابه عذري كه دارد ترجيح دهيد، يا يكي از فرزندان عائله اش زياد باشد يا مشغول تحصيل علم باشد."
با اين جود اگر والدين بين فرزندان خود عدالت رعايت نکردند، فرزندان نبايد نسبت به والدينشان بي احترام باشند و اين امر نيز جايز نيست. طاعت از والدين فرض هست، و اگر والدين در قبال فرزندانشان عدل اجرا نكنند نبايد بخاطر اين مسئله با والدين پرخاش كرد، بلكه بايد با نرمخويى و خوشرفتارى آنها را از اين كار مطلع ساخت.
خداوند در مورد احترام به والدين ميفرمايد:
" وَقَضَىٰ رَبُّكَ أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا إِيَّاهُ وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا إِمَّا يَبْلُغَنَّ عِندَكَ الْكِبَرَ أَحَدُهُمَا أَوْ كِلَاهُمَا فَلَا تَقُل لَّهُمَا أُفٍّ وَلَا تَنْهَرْهُمَا وَقُل لَّهُمَا قَوْلًا كَرِيمًا " ﴿الإسراء: 23﴾
«و پروردگار تو حكم كرد» (يعني: فرمان داد به فرماني قاطع) «كه جز او را نپرستيد و به پدر و مادر احسان كنيد» (يعني: همچنين فرمان داد به اينكه با والدين به نيكي تمام رفتار كنيد زيرا بعد از خداوند كه سبب حقيقي وجود انسان است، والدين سبب ظاهري وجود و تربيت وي در فضايي آكنده از مهر و عطوفت و ايثار ميباشند.) «اگر يكي از آنان يا هر دو نزد تو» (يعني: در پناه حمايت و تكفل تو) «به سالخوردگي برسند پس به آنان "اف" مگو» (يعني: به آنان سخني نگو كه در آن كمترين بار ايذاييوجود داشته باشد و حتي كلمه «اف» رابه ايشان نگو زيرا اين كلمه يا صدايي است كه از تنگدلي و دلآزاري و گرانبار يافتن ايشان در قلبت خبر ميدهد. بدينگونه،خداي سبحان فرزند را از ملال و دلتنگي نسبت به پدر و مادر، يا گرانبار يافتن ايشان بر خود، نهي ميكند.) «و بر آنان بانگ مزن و با آنان سخني شايسته» (يعني: نرم ولطفآميز) «بگو» (به نيكوترين وجهي كه ميتوان از يك سخن نرم و مهرآميز ومحترمانه تعبير كرد، توأم با رعايت ادب، حيا، وقار و سنگيني. و از ادب است كه پدر و مادر را رودررو به نامشان نخواني بلكه بگويي: پدر جان! مادر جان!)
و كلمه "اف" كمترين كلمه ى نا مناسبى است كه يك شخص ممكن است بكار ببرد، يعنى خداوند امر فرموده حتى اين كلمه نيز در برابر دستورات آنها گفته نشود، و اگر كمتر از آن كلمه اى بود خداوند آنرا بيان ميفرمود، و خداوند اين توصيه نرمخويى را براى والدين مشرك بيان فرموده پس چه برسد به والدين مسلمان؟!
همچنين بايد درنظر داشت هرچند که عدالت ظاهري بين اولاد ضروري است، ولي محبت قلبي بين فرزندان و اولاد هميشه ممکن نيست ولي اگر يکي از فرزندان مستحق عنايت و توجه بيشتري بود، در اينصورت بر پدر است تا در حد توان توجه و عنايت (خويش را نسبت به او) ظاهر نسازد تا مبادا در قلب بقيه ي فرزندان کينه و حسد ايجاد شود. بعبارتي عدالت ظاهري واجب است و الله تعالي بخاطر آن والدين را بازخواست مي کند اما به سبب محبت بيشتر والدين نسبت به يکي از فرزندان سرزنش نخواهند شد همچنانکه يعقوب عليه السلام يوسف عليه السلام را نسبت به بقيه فرزندانش بيشتر دوست داشت هرچند که در قرآن اشاره اي به علت اين محبت نشده است و ما نمي توانيم به قطع بگوييم علت اين محبت بيشتر چه بوده است؟ ولي ممکن است به سبب اکرام و احترام بيشتر يوسف نسبت به پدر خويش بوده باشد و يا به سبب شخصيت والاي او حتي در جواني نسبت به بقيه ي برادرانش والله اعلم..
پس همانطور که گفته شد انسانها به سبب محبت قلبي بازخواست نمي شوند بلکه به سبب تبعيض مورد سرزنش واقع مي شوند، چنانکه پيامبر صلي الله عليه وسلم بين زنان خويش عدالت و مساوات برقرار مي نمود ولي با اين وجود عايشه رضي الله عنها را قلبا بيشتر دوست داشت، چنانکه در حديث آمده:
«كَانَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ وَسَلَّمَ يَقْسِمُ فَيَعْدِلُ وَيَقُولُ اللَّهُمَّ هَذَا قَسْمِي فِيمَا أَمْلِكُ فَلَا تَلُمْنِي فِيمَا تَمْلِكُ وَلَا أَمْلِكُ» ابوداود (2134)
« پيامبرصَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ وَسَلَّمَ در نفقه و نوبت، عدالت مي کرد و مي گفت: اي الله! اين تقسيم من در آن چيزي است که در اختيار و توانم است. پس در آن چه در اختيار توست و در اختيار من نيست؛ مرا ملامت مکن»
و منظور ايشان اين بود که به خاطر محبت بيشتري که نسبت به عايشه دارم مرا ملامت مکن زيرا محبت قلبي چيزي نيست که فرد برآن مسلط باشد..
چنانکه الله تعالي نيز در مورد محبت قلبي مي فرمايد:
منظور از آيه ي « وَلَنْ تَسْتَطِيعُوا أَنْ تَعْدِلُوا بَيْنَ النِّسَاءِ وَلَوْ حَرَصْتُمْ » [نساء:129] . شما نمي توانيد ميان زنان (از نظر محبت قلبي) عدالت کنيد، همين است.
و محبت اولاد در قلب والدين نيز همين گونه است، يعني ممکن است والدين يکي از فرزندانشان را به سبب شخصيتش يا هر دليل ديگري بيشتر دوست بدارند، و آنها از اين جهت مورد سرزنش واقع نمي شوند زيرا محبت قلبي چيزي نيست که بتوان عدالت و مساوات را هميشه برقرار نمود، و آنچه که بر والدين ضروريست اينست که در ظاهر بين اولاد خويش مساوات و عدالت داشته باشند تا مبادا بين اعضاي خانواده دشمني ايجاد شود.
والله اعلم
وصلي الله وسلم علي محمد وعلى آله وأصحابه والتابعين لهم بإحسان إلى يوم الدين
سايت جامع فتاواي اهل سنت و جماعت
IslamPP.Com |