آيا زن حق دارد در مقابل شير دادن به فرزند خود از شوهرش پول بگيرد؟
(فَإِنْ أَرْضَعْنَ لَكُمْ فَآتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ) الطلاق/6
با دليل از قران و سنت
الحمدلله،
در شريعت اسلام دليلي بر جواز گرفتن اجرت از شوهر بخاطر شير دادن به فرزند وارد نشده است، و اگر چنين چيزي مشروع مي بود قطعا زنان صحابه چنين مي کردند، بلکه زن موظف است که به شوهر و فرزندان خود خدمت کند و فرزندانش را شير دهد و شوهر نيز موظف است که خوراک زن خود را بخوبي تامين کند تا او بتواند فرزند خود را شير دهد، اما اينکه زني فرزندش را شير دهد ولي بابت آن از شوهرش مزد بگيرد، ما جوازي از شريعت براي آن سراغ نداريم.
اما آنچه که سوال کننده در متن سوال خود آورده و به آيه 6 سوره طلاق استناد کرده؛ اين آيه مربوط به زماني است که مردي همسرش را طلاق مي دهد و چون همسر او حامله است پس از فارغ شدن و وضع حمل، در صورتيکه شير آن نوزاد را زن مطلقه تامين کند، در اينحالت براي زن جايز است که اجرت شير دادن به فرزند را از پدر نوزاد بگيرد.
خداي متعال مي فرمايد: « يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ إِذَا طَلَّقْتُمُ النِّسَاء فَطَلِّقُوهُنَّ لِعِدَّتِهِنَّ وَأَحْصُوا الْعِدَّةَ وَاتَّقُوا اللَّهَ رَبَّكُمْ لَا تُخْرِجُوهُنَّ مِن بُيُوتِهِنَّ وَلَا يَخْرُجْنَ إِلَّا أَن يَأْتِينَ بِفَاحِشَةٍ مُّبَيِّنَةٍ وَتِلْكَ حُدُودُ اللَّهِ وَمَن يَتَعَدَّ حُدُودَ اللَّهِ فَقَدْ ظَلَمَ نَفْسَهُ لَا تَدْرِي لَعَلَّ اللَّهَ يُحْدِثُ بَعْدَ ذَلِكَ أَمْرًا * فَإِذَا بَلَغْنَ أَجَلَهُنَّ فَأَمْسِكُوهُنَّ بِمَعْرُوفٍ أَوْ فَارِقُوهُنَّ بِمَعْرُوفٍ وَأَشْهِدُوا ذَوَيْ عَدْلٍ مِّنكُمْ وَأَقِيمُوا الشَّهَادَةَ لِلَّهِ ذَلِكُمْ يُوعَظُ بِهِ مَن كَانَ يُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَمَن يَتَّقِ اللَّهَ يَجْعَل لَّهُ مَخْرَجًا * وَيَرْزُقْهُ مِنْ حَيْثُ لَا يَحْتَسِبُ وَمَن يَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ إِنَّ اللَّهَ بَالِغُ أَمْرِهِ قَدْ جَعَلَ اللَّهُ لِكُلِّ شَيْءٍ قَدْرًا * وَاللَّائِي يَئِسْنَ مِنَ الْمَحِيضِ مِن نِّسَائِكُمْ إِنِ ارْتَبْتُمْ فَعِدَّتُهُنَّ ثَلَاثَةُ أَشْهُرٍ وَاللَّائِي لَمْ يَحِضْنَ وَأُوْلَاتُ الْأَحْمَالِ أَجَلُهُنَّ أَن يَضَعْنَ حَمْلَهُنَّ وَمَن يَتَّقِ اللَّهَ يَجْعَل لَّهُ مِنْ أَمْرِهِ يُسْرًا * ذَلِكَ أَمْرُ اللَّهِ أَنزَلَهُ إِلَيْكُمْ وَمَن يَتَّقِ اللَّهَ يُكَفِّرْ عَنْهُ سَيِّئَاتِهِ وَيُعْظِمْ لَهُ أَجْرًا * أَسْكِنُوهُنَّ مِنْ حَيْثُ سَكَنتُم مِّن وُجْدِكُمْ وَلَا تُضَارُّوهُنَّ لِتُضَيِّقُوا عَلَيْهِنَّ وَإِن كُنَّ أُولَاتِ حَمْلٍ فَأَنفِقُوا عَلَيْهِنَّ حَتَّى يَضَعْنَ حَمْلَهُنَّ فَإِنْ أَرْضَعْنَ لَكُمْ فَآتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ وَأْتَمِرُوا بَيْنَكُم بِمَعْرُوفٍ وَإِن تَعَاسَرْتُمْ فَسَتُرْضِعُ لَهُ أُخْرَى» (طلاق 1-6).
يعني: اى پيامبر! هر زمان خواستيد زنان را طلاق دهيد، در زمان عدّه، آنها را طلاق گوييد و حساب عدّه را نگه داريد؛ و از خدايى که پروردگار شماست بپرهيزيد؛ نه شما آنها را از خانههايشان بيرون کنيد و نه آنها (در دوران عدّه) بيرون روند، مگر آنکه کار زشت آشکارى انجام دهند؛ اين حدود خداست، و هر کس از حدود الهى تجاوز کند به خويشتن ستم کرده؛ تو نمىدانى شايد خداوند بعد از اين، وضع تازه (و وسيله اصلاحى) فراهم کند! و چون عده آنها سرآمد، آنها را بطرز شايستهاى نگه داريد يا بطرز شايستهاى از آنان جدا شويد؛ و دو مرد عادل از خودتان را گواه گيريد؛ و شهادت را براى خدا برپا داريد؛ اين چيزى است که مؤمنان به خدا و روز قيامت به آن اندرز داده مىشوند! و هر کس تقواى الهى پيشه کند، خداوند راه نجاتى براى او فراهم مىکند، و او را از جايى که گمان ندارد روزى مىدهد؛ و هر کس بر خدا توکّل کند، کفايت امرش را مىکند؛ خداوند فرمان خود را به انجام مىرساند؛ و خدا براى هر چيزى اندازهاى قرار داده است! و از زنانتان، آنان که از عادت ماهانه مأيوسند، اگر در وضع آنها (از نظر باردارى) شک کنيد، عده آنان سه ماه است، و همچنين آنها که عادت ماهانه نديدهاند؛ و عده زنان باردار اين است که بار خود را بر زمين بگذارند؛ و هر کس تقواى الهى پيشه کند، خداوند کار را بر او آسان مىسازد! اين فرمان خداست که بر شما نازل کرده؛ و هر کس تقواى الهى پيشه کند، خداوند گناهانش را مىبخشد و پاداش او را بزرگ مىدارد! آنها [زنان مطلّقه] را هر جا خودتان سکونت داريد و در توانايى شماست سکونت دهيد؛ و به آنها زيان نرسانيد تا کار را بر آنان تنگ کنيد (و مجبور به ترک منزل شوند)؛ و اگر باردار باشند، نفقه آنها را بپردازيد تا وضع حمل کنند؛ «پس اگر براي شما شير دادند» يعني: اگر آن زنان مطلقه بعد از وضع حمل و انقضاي عده، فرزندان شما را شير نيز دادند؛ «پس اجرتشان را بپردازيد» يعني: اجرت شيردهيشان را «و در ميان خود بر وجه پسنديده مشورت كنيد» اين خطاب متوجه شوهران و زناني است كه با طلاق در ميانشان فراق و جدايي واقع شده است. «و اگر به توافق نرسيديد» يعني: اگر در مزد شيردهي مادر به توافق نرسيديد و شوهر نپذيرفت كه به مادر اجرتي را كه او ميخواهد بدهد و مادر هم مخالفت ورزيد از اينكه به فرزندش جز در قبال آن مزد، شير بدهد؛ «پس براي او» يعني: براي پدر «زني ديگر شير خواهد داد» يعني: پدر زني را ديگر اجير خواهد كرد تا فرزندش را شير دهد لذا مادر به شير دادن فرزند مجبور نيست.
همانطور که در ابتداي آيه مشخص شده اين آيات در مورد احکام زن مطلقه و عده زن و شرايط تامين نفقه براي زن در عده طلاق و نيز دادن اجرت به زن مطلقه اي است که فرزند شوهر سابقش را شير مي دهد، زيرا هرگاه زن حامله وضع حمل کرد ديگر مدت عده زن تمام شده و زن و مرد با هم نامحرم شده و طلاق بائن خواهد شد، و زن ديگر موظف به تربيت يا خدمت به فرزندان شوهر سابقش نيست، و اگر به فرزند شوهر سابقش خدمت کند و يا شير دهد، مي تواند بابت آن اجرت بگيرد.
والله اعلم
وصلي الله وسلم علي محمد وعلى آله وأصحابه والتابعين لهم بإحسان إلى يوم الدين
سايت جامع فتاواي اهل سنت و جماعت
IslamPP.Com |