شیرخوارگی كه سبب تحریم ابدی میشود
بسم الله الرحمن الرحیم
ظاهر آیه چنین است كه با مطلق ارضاع و شیرخوارگی این تحریم ثابت
میشود كه عبارت است از یك وعده شیرخوارگی كامل، بدینگونهكه بچه
پستان را بدهان بگیرد و از آن شیر بمكد و بدلخواه خود ازآن دهان
بازكند، بدون اینكه عارضهای موجب آن شده باشد. پس اگریك باریا دو
بار، آن را مكید چونكمتراز یك وعده شیرخوارگی است و در تغذیه او
تاثیری ندارد سبب تحریم نمیشود.
جماعت محدثین بجز بخاری بروایت از عایشه میگویند پیامبر صلی الله علیه و
سلم فرمود:" لا تحرم المصة ولا المصتان [یكبار مكیدن یا دو بارمكیدن
كه شیر اندكی مكیده شود، موجب تحریم آن نمیگردد]". وما آن را ترجیح
میدهیم.
علما و دانشمندان درباره آن آراء مختلفی دارندكه بشرح زیرآنها را خلاصه
میكنیم:
1- چون “ارضاع” در قرآن بطور مطلق بیان شده است، بنابراین،
خوردنكم یا زیاد شیر، مطرح نیست، بلكه مطلق شیرخوردن، موجب تحریم
میشود و بخاری و مسلم هم ازعقبه بن الحارث روایتكردهاند،كهگفته
است: “من با ام یحیی دخت ابی اهاب ازدواجكرده بودم وكنیز سیاهی آمد
وگفت: من بهر دوی شما شیر دادهام. من پیش پیامبر صلی الله علیه و
سلم رفتم و آن را برایشگفتم: اوگفت: وقتیكه چنینگفته شده است،
چگونه چنین عملی را مرتكب شدهای؟... او را ترككنید.” پیامبر صلی الله
علیه و سلم از تعداد دفعات شیر خوردن، سوال نكرد و به وی دستوردادكه
او را ترككند، از این برمیآیدكه تنها شیرخوردن معتبر است نه دفعات
آن، پس همین كه كسی از پستان زنی شیر خورد، این حكم تحریم ابدی
برایش ثابت میشود.
بعلاوه “رضاع“ عملی است،كه تحریم بدان تعلق میگیرد و سبب تحریم
میشود، پسكم و زیاد آن یكسان است، همانگونهكه در"وطا = جماع" كه
موجب تحریم است،كم و زیاد آن یكسان است. و پرورش و رشد و نمای
استخوان و گوشت با شیركم و شیرزیاد، هردو حاصل میشود. این مذهب علی
وابن عباس و سعید بن المسیب و حسن بصری وزهری وقتاده و حماد واوزاعی
و ثوری و ابوحنیفه و مالك و روایتی از احمد میباشد.
٢-كمتر از پنج بار شیر خوردن متفرقه و جداگانه موجب تحریم نمیشود.
چون مسلم و ابوداود و نسائی از عایشه روایتكردهاندكهگفت: در قرآن
آمده بود:" عشر رضعات معلومات يحرمن [ده بارشیرخوارگی معلوم موجب تحریم
است]". سپس به پنج بار شیر خوارگی معلوم تقلیل یافت و ده بارنسخ شد
و تا زمانیكه پیامبر صلی الله علیه و سلم وفات یافت "خمس رضعات معلومات"
از جمله آیات قرآن خوانده میشود. و این مقیدكردن مطلق قرآن و سنت
است ومقیدكردن مطلق، بیان است نه نسخ و نه تخصیص، حتی اگربراین رای
اعتراض نشود به اینكه قرآن تنها بصورت تواترثابت میشود، به این و
اگر آنچهكه عایشهگفته است درست میبود بر رای مخالفین پوشیده
نمیماند، بویژه برعلی وابن عباس، بازهم میگوئیم: اگراین رای مورد
این اعتراضها واشكالات قرارنمیگرفت بهترین و قویترین آراء بود، ولی با
توجه بدین اعتراضاتكه امام بخاری از آن عدولكرده و آن را روایت
ننموده است. این رای مذهب عبدالله بن مسعود و یكی ازروایات از عایشه
و عبدالله بن پیر و عطاء و طاووس و شافعی واحمد برحسب ظاهرمذهبش و
ابن حزم و بیشتراهل حدیث میباشد.
٣- تحریم با ثبوت سه بار شیرخوارگی یا بیشتر ثابت میشود. چون پیامبر
صلی الله علیه و سلم فرمود:" لا تحرم المصة ولا المصتان " . و این تصریح
دارد باینكه باكمتر از سه بار شیر خوردن، تحریم ثابت نمیشود، پس
تحریم منحصراً به وسیله بیش ازدو بارثابت میشود. رای ابوعبید و ابوثور
و داود ظاهری و ابن المنذر و روایتی از امام احمد چنین است.
شیر خوردن بهر صورتی باشد موجب تحریم است
تغذیه با شیرزنی، بهرشكلی باشد موجب تحریم است خواه آن را بنوشد یا
در گلوی اوبریزند یا ازراه بینی بمعده اوبرسد وازآن تغذیهكند وگرسنگی
را برطرف نماید و باندازه یك بار شیرخوارگی بمعدهاش برسد، چون در هر
حال موجب پیدایش و رویشگوشت و استخوان میشود پس وسیله تحریم است.
اگر شیر زنی با شیر دیگری مخلوط باشد
اگرشیر زنی با خوراك یا نوشیدنی یا درمان یا شیر حیوان، مخلوطگردید
و بچهای آن را خورد، دراینصورت اگرشیرزن برآن غلبه داشته و بیشترازآن
مخلوط بود، موجب تحریم میشود واگرشیركمترازآن بود، موجب تحریم نمیشود
واین است مذهب حنفیها و مزنی و ابوثور. ابنالقاسم از مالكیه،گفته
است: هرگاه شیر زن درآب یا غیرآن مستهلكگردد و سپس به بچه داده
شود، سبب تحریم نمیشود.
امام شافعی و ابن حبیب و مطرف و ابن الماجشون از یاران امام مالك
میگویند: اگرشیر تنها یا مختلط باشد و عین و ذات آن ازبین نرفته
باشد موجب تحریم میگردد.
ابن رشد میگوید: سبب اختلاف اینستكه آیا اگرشیر با چیزدیگری مخلوط
شد، حكم تحریم آن باقی است یا باقی نیست و نمیتواند سبب تحریم شود؟
همانگونهكه اگر نجاست با چیز طاهر و پاك و حلال مخلوطگردد، این
اختلاف وجود دارد. اصل معتبردراینجا اینستكه آیا نام شیربرآن مخلوط
اطلاق میشود یا نمیشود، اگرهمچنان نام شیربرآن اطلاق شود، موجب تحریم
میگردد و اگرنام شیربرآن اطلاق نشود، موجب تحریم نیست. همانگونهكه
درباره آب مطلق اگربا چیزپاك آمیخته شود، اگرنام آب خالص ازآن سلب شود
پاككننده نیست. و اگر نام آب مطلق وآب خالص برآن اطلاق شود،
پاككننده است.
زن شیرده چگونه باید باشد
زنیكه شیرآن موجب تحریم میشود، زنی استكه ازدو پستان خود شیردهد،
خواه بالغ یا نابالغ وخواه یائسه باشد یا غیریائسه و خواه دارای
شوهرباشد یا نباشد و آبستن باشد یا نباشد درهمه این احوال شیرزن موجب
تحریم میگردد.
درچه سنی شیرخوارگی برای بچه موجب تحریم میشود؟
شیرخوارگییكه موجب تحریم میشود، باید در سنكمتر از دو سال باشد
همانگونه كه خداوند فرموده است:" والوالدات يرضعن أولادهن حولين كاملين لمن
أراد أن يتم الرضاعة [مادرانیكه میخواهند دوره شیرخوارگی را بكمال
برسانند دو سالكامل بچههای خود را شیر بدهند]". چون بچه در این
مدت،كوچك است و شیر برای اوكافی است موجب افزایشگوشت او میگردد و
جزئی از مادر شیرده خود، میشود پس ازنظر تحریم با فرزندانش شریك و
سهیم میگردد. دارقطنی و ابن عدی از ابن عباس روایتكردهاندكهگفته:"
لارضاع إلا في الحولين [شیرخوارگی تنها ازدو سال بپایین است]". و از
پیامبر صلی الله علیه و سلم روایت شده استكه فرمود:" لا رضاع إلا ما أنشز
العظم، وأنبت اللحم [شیرخوارگی وقتی موثر استكه موجب افزایش و رویش
استخوان وگوشت گردد]". بروایت ابوداود.
و این وقتی استكه بچه درسن دو سالگی و پاینترازآن باشدكه از شیر
خوردن استخوان وگوشتش رشد و نمو میكند. ام سلمهگوید: پیامبر صلی الله
علیه و سلم گفت:" لا يحرم من الرضاع إلا ما فتق الامعاء، وكان قبل الفطام
[وقتی شیر موجب تحریم میشودكه بمعده برسد و معده ازآن تغذیهكند و
بدان از غذای دیگربینیاز شود و پیش از، از شیرگرفتن باشد]". بروایت
و تصحیح ترمذی و ابن القیمكه آن را “منقطع” دانسته است. اگر بچه
پیش از دو سالگی از شیرگرفته شده بود و با خوردن غذا از شیر
بینیازبود، و زنی ازپستان خود به وی شیرداد، بنا بقول ابوحنیفه و
شافعی این شیر موجب تحریم ابدی ازدواج با محارم رضاعی میگردد، چون
پیامبر صلی الله علیه و سلم گفته است:" إنما الرضاعة من المجاعة [بدرستی
شیرخوارگیكهگرسنگی را رفعكند موثر است]". امام مالكگوید: شیرخوارگی
بعد از دو سالكم و زیادش موثر نیست، و بمنزله آب نوشیدن است
وگفته: اگربچه را پیش ازدو سال ازشیرگرفتند یا بوسیله ازشیر گرفتن از
شیر خوردن بینیازگردید، در این صورت شیرخوارگی برای او موجب تحریم
نمیشود.
بنابراین، برای جمهور علما اگركسی در سن بیش از دو سالگی شیر زنی را
بخورد این شیرخوارگی موجب تحریم نمیشود و نظر جمهور علما بهمان دلایلی
است كه گذشت.
وگروهی از سلف و خلفگفتهاند درهر سنی حتی در سن پیری اگركسی شیر
زنی را بخورد، این تحریم برایش ثابت میشود وبا بچهكوچك هیچ فرقی
ندارد و این رای عایشه همسرپیامبر صلی الله علیه و سلم نیز میباشد. و
این مطلب از علی بن ابیطالب وعروه بن الزبیروعطاء بن ابی رباح
نیزروایت شده وقول لیث بن سعد و ابن حزم هم همین است. و استدلال
كردهاند كه مالك از ابن شهاب روایت كرده است كه درباره شیرخوارگی
بزرگسال، از او سوال شد، اوگفت: عروه بن الزبیر بمن خبر داد كه:
پیامبر صلی الله علیه و سلم به سهله دخترسهیل دستورداد تا به سالم
ازپستان خویش شیردهد و او نیز به وی شیر داد و او را فرزند خود
میدانست. عروهگفت: عایشه بدان عمل میكرد و هركس را دوست میداشتكه
پیش او برود، به خواهرش امكلثوم و یا بدختران برادرش، دستور میداد
كه بدان مرد از پستان خود شیر بدهند تا بر وی محرم گردد.
مالك و احمد روایت كردهاند كه ابوحذیفه، سالم را بفرزندی خویش
پذیرفته بود سالم برده آزاد شده یكی اززنان انصاربود، همانگونهكه پیامبر
صلی الله علیه و سلم نیز زید را آزاد كرد و به فرزندی خویش پذیرفته
بود. دردوره جاهلی عادت برآن بود،كه پسر
خوانده از پدرش ارث میبرد و فرزند او خوانده می شد. تا اینكه خداوند
فرمود: " ادعوهم لآبائهم هو أقسط عند الله فإن لم تعلموا آباءهم فإخوانكم في
الدين ومواليكم [آنان را بنام پدران حقیقیشان بخوانید وآنكار نزد
خداوند به عدالت نزدیكترو بهتر است، اگر نام پدرانشان را نمیدانستید
آنان برادران دینی و موالی شمایند]".
از آنوقت ببعد بنام پدرخود خوانده میشدند و اگرنام پدركسی معلوم
نبود، مولی و برادر دینی خود خوانده میشد. سهله همسر ابوحذیفه به
خدمت پیامبر صلی الله علیه و سلم آمد و گفت: ای رسول خدا ما سالم را
فرزند خود خوانده بودیم، او پیش من و ابوحذیفه میآمد و مرا در
جامه كار و لباس مخصوص خانه میدید، و حالا میدانید كه خداوند درباره
پسرخواندهها چه فرموده است، تكلیف چیست؟ پیامبر صلی الله علیه و سلم
فرمود: " " أرضعيه خمس رضعات [او را پنج بار شیر از پستان خود، باو
بدهید]".
از آن پس بمنزله فرزند شیری اوبود. زبنب دخت ام سلمه ازام سلمه
روایتكرده استكه او بعایشهگفت: “براستی جوانی به نزد شما میآید،كه
من دوست ندارم به نزد من بیاید، عایشه بویگفت: آیا شما پیامبر صلی
الله علیه و سلم را اُسوه حسنه و مقتدای خود میدانی؟ گفت: همانا زن
ابوحذیفه به پیامبر صلی الله علیه و سلم گفت: سالم به نزد من میآید
واومردی است كه سالم از اوبدگمان است. پیامبر صلی الله علیه و سلم
گفت:" أرضعيه حتى يدخل عليك [به وی شیر دهید تا برتو محرمگردد و به نزد
توآید]".
برگزیده این دو نظریه آنستكه ابن القیم بدان رسیده است اوگوید:
بیگمان حدیث “سهله” نه منسوخ است و نه مخصوص و نه عام برای هركس،
بلكه رخصتی است، برای ضرورت و نیاز، برایكسیكه ناچاراست ازاینكه به
نزد زنی برود و برای آن زن سخت باشدكه خود را از او بپوشاند،
همانگونهكه برای سالم و سهله زن ابوحذیفه پیش میآمد. دراین حال اگر
شخص بزرگسال شیرخورد موثر است و موجب تحریم میشود و اما در غیر این
حالت، تاثیر ندارد مگر اینكه دركوچكی و بچگی، شیر خورده باشد، و
مسلك و مذهب شیخ الاسلام ابن تیمیه نیز چنین است، احادیث مربوط به
شیرخوارگی بزرگسال، یا مطلق هستند و بحدیث سهله مقید میگردند یا عام
هستند برای همه احوال و تخصیص مییابند. و این بهتراست ازاینكه بگوئیم
نسخ شدهاند یا تنها به سهله اختصاص دارد و بهتر میتوان به همه
احادیث عمل نمود و قواعد شریعت، هم اینرا قبول دارد و بدانگواهی
میدهد. پایان سخن ابن القیم.
گواهی بر شیرخواری
گواهی یك زن در شیرخوارگی مورد قبول است، مشروط برآنكه مورد اعتماد
باشد چون عقبه بن الحارث گفتكه او بااُم یحیی بنت ابی اهاب،
ازدواجكرده بود، كنیز سیاهی آمد وگفتكه بهردوی آنان شیر داده است، و
عقبهگفت: آن را برای پیامبر صلی الله علیه و سلم ذكركردم و ازآن زن
دوریكردم وبه اوگفتم. اوگفت: چگونه با وی هستی و حال آنكه آن
زنگفته استكه بهردوی شما شیرداده است. پیامبر صلی الله علیه و سلم او
را ازآن كار بازداشت. طاووس و زهری و ابن ابی ذئب و اوزاعی و روایتی
از احمد باین حدیث استدلال كردهاند وگفتهاندكه شهادت وگواهی یك زن
درباره شیرخوارگی قبول است. جمهور علماگویندكهگواهی زن شیرده تنهاكافی
نیست چون او بركار خویش گواهی میدهد. ابوعبیدهگوید: عمرو مغیره بن
شعبه و علی بن ابیطالب و ابن عباس در این حال از تفرقه بین زن و
شوهر امتناع ورزیدهاند.
عمر خطابگفت: اگرگواهی و بینه موجود باشد بین زن و شوهریكه ادعای
پیوند رضاع بین آنها شده است، حكم به تفرقه و جدائی میشود والاآنان
را بحال خود بگذارید مگرآنكه آنان خود راه پرهیزگاری و احتیاط را
انتخابكنند و از هم جدا شوند. اگر این بابگشوده شد، هرزنی بخواهد
میتواند بین زن و شوهر جدائی بیفكند. حنفیها میگویندگواهان برشیرخوارگی
باید دو مرد یا یك مرد و دو زن باشند و شهادت زنان تنها پذیرفته
نمیشود. چون خداوند میفرماید: " واستشهدوا شهيدين من رجالكم، فان لم يكونا
رجلين فرجل وامرأتان ممن ترضون من الشهداء [گواه بگیرید، دوگواه مرد
ازمردانتان و اگردو مرد حضورنداشتند یك مرد و دو زن راگواه بگیرید
ازكسانیكه بگواهیشان رضایت میدهید]".
بیهقیگوید: زنی را پیش عمر بن خطاب آوردندكهگواهی داد برزن و شوهری
كه بهردوی آنان از پستان خود شیرداده است. عمرگفت: قبول نیست
مگراینكه دو مرد یا یك مرد و دو زن گواهی دهند”.
امام شافعی گوید: بدینگونه گواهی شیرخوارگی ثابت میشود و همچنین اگر
چهارنفرزن گواهی دهند چون دوزن حكم یك مرد را دارند و چون غالباً
زنان در امورمربوط به شیرخوارگی وولادت اطلاع دارند، بازهم حكم رضاع
وشیرخوارگی بثبوت میرسد. امام مالكگوید: درباره شیرخوارگی،گواهی دو زن
پذیرفته میشود مشروط بر آنكه پیش از گواهی، سخن آنان دایر بر اثبات
شیرخوارگی بین طرفین شیوع داشته و افشاء شده باشد.
ابن رشد گوید: بعضی حدیث عقبه را حمل برمندوبكردهاند تا اصول احادیث
با آن تضادی نداشته باشند و در روایتی از مالك نیز چنین آمده است.
شوهر زن شیرده در حكم پدربچه شیرخواره میباشد
هرگاه زنی بچهای را، از پستان خود شیر دهد، شوهرش حكم پدرآن بچه را
پیدا میكند و برادر شوهرش نیز، عموی او محسوب میگردد بدلیل حدیث
حذیفهكه قبلا ذكر شد. و بدلیل حدیث عایشهكهگفته: پیامبر صلی الله علیه
و سلم فرمود: " ائذني لافلح أخي أبي القعيس فانه عمك [ای عایشه به افلح
برادرابوالقعیس اجازه بدهكه به نزد شما رفت وآمدكند، چون اوعم رضاعی
شما است]". چون زن ابوالقعیس به عایشه شیرداده بود. از ابن عباس
سوال شد: مردی دوكنیزدارد، یكی از از آنها بهكنیزی شیر داده و دیگری
به غلامی شیر داده است آیا آن غلام -پسر جوان -میتواند با
آنكنیزكه از كنیز دوم شیر خورده است ازدواجكند. اوگفت نخیر، چون
تلقیحكننده هردو یكی است یعنی شوهر هردو زن یكنفر است و این رای
پیشوایان چهارگانه فقه و اوزاعی و ثوری میباشد. و علی و ابن عباس
نیز از یاران پیامبر صلی الله علیه و سلم بدان رای دادهاند.
سهل انگاری در امر شیرخوارگی
بسیاری ازمردم درامر شیرخوارگی سهل انگاری میكنند، از پستان زنی یا
چند زن به بچه خود شیر میدهند، بدون اینكه ملاحظهكنند،كه فرزندان زن
یا زنان شیرده و خواهرانشان و فرزندان شوهرانشان از مردان دیگر و
خواهران شوهر زن شیرده چهكسانی هستند و بدون اینكه برای شناسایی آنها
تلاشی بكنند و براحكام متعلق بدان وقوف یابند مانند: حرام بودن نكاح و
حقوق خویشاوندی رضاعیكه درست مانند خویشاوندی نسبی میباشد.
چه بسا پیش میآید:كه شخص با خواهریا عمه یا خاله رضاعی خود ازدواج
میكند و از آن خبر ندارد [المنار4/0470.]. واجب است كه انسان در این
باره احتیاط كند تا در محظور و امر ممنوع واقع نشود.
فلسفه تحریم ابدی رضاعی
فلسفه تحریم رضاعی آنستكه خداوند خواسته استكه دایره خویشاوندی و
پیوند قرابتی ما راگسترش دهد لذا پیوند شیرخوارگی را به پیوند نسبی
ملحق نموده است چون قسمتی از اندام بچه شیرخوار، از شیر شیر دهنده
پدید میآید پس چیزهایی را از طبیعت و اخلاق او به ارث میبرد،
همانگونهكه بچه خودش نیزچیزهائی را از مادر خود به ارث میبرد.
وصلی الله وسلم علی نبینا محمد وعلی آله وصحبه أجمعین.
|