نكاح شغار
بسم الله الرحمن الرحیم
از جمله ازدواجهای مشتمل برشرط غیرصحیح و نادرست ازدواج شغار است:
(شغار بمعنی خالی بودن است و اینجا بمعنی ازدواج خالی از مهریه است
برخیگفتهاند: شغر الكلب یعنی سگ پایش را بلند كرد تا بشاشد و این نوع
نكاح نیز از زشتی و قباحت بدان تشبیه شده است و نام آن را بر آن
نهادهاند.مترجم)
ازدواج شغارآنستكهكسی زن تحت سرپرستی خود را بعقد نكاحكسی درآورد به
شرط آنكه او نیز زن تحت سرپرستی خود را بعقد او درآورد و درمیان
آنان هیچگونه مهریه وكابین وجود نداشته باشد. پیامبر صلی الله علیه و سلم
از اینگونه ازدواج نهی فرموده است:" لا شغار في الاسلام [در اسلام
ازدواج زن در برابر ازدواج زن دیگر بدون مهریه درست نیست و از رسوم
و عادات دوره جاهلیت است.]"
بروایت ابن عمر وابن ماجه از طریق انس بن مالك. در”زوائد”گفته است:
اسناد این حدیث صحیح و راویان آن مورد اعتماد هستند و شواهد صحیحی
نیز برآن وجود دارد. و ترمذی هم از طریق عمران بن الحصین آن را
روایتكرده وگفته: حسن صحیح است.
٢-ابن عمرگفته است: پیامبر صلی الله علیه و سلم از نكاح شغارنهیكرده
است و شغار آنستكه كسی بدیگریگوید: دخترت یا خواهرت را بعقد نكاح من
دربیاوربشرط آنكه من نیز دختر یا خواهرم را بعقد تو درآورم و در
میانشان مهریهای نباشد”. یعنی در واقع مهریه هریكی عقد نكاح آن دیگری
باشد. بروایت ابن ماجه.
رأی علماء درباره نكاح شغار
جمهور علما بدین دو حدیث و روایت، استدلال كرده و میگویند نكاح شغار
اصلا منعقد نمیشود و باطل است. ابوحنیفه گوید: نكاح صحیح است و برای
هریك از دخترها و زنها “مهر المثل” بر شوهر او واجب میگردد. چون
هر دو مرد چیزی را بنام مهریه نام بردهاند كه صلاحیت مهریه واقع شدن
را ندارد، چون قرار دادن زنی در برابرزن دیگرمال نیست تا مهریه واقع
شود. فساد و تباهی دراین عقد به مهریه برمیگردد و فساد آن موجب فساد
عقد نمیشود، همانگونه كه زنی را بر شراب یا خوك و گراز عقد كند و
شراب یا گراز را مهریه او قرار دهد كه در اینصورت عقد فسخ نمیگردد و
“مهر المثل” بر او واجب میشود.
چرا از نكاح شغار نهی شده و دلیل آن چیست؟
علما در علت نهی ازآن اختلاف دارند: بعضیگفتهاند: علت آن تعلیق و
توقیف عقد است ومعلق بودن درعقد نكاح صحیح نیست، چون عقد باید قطبی
باشد. و در این جا چنین نیست، زیرا میگوید: “ازدواج دخترم منعقد
نمیشود تا اینكه ازدواج دخترت منعقد نشود“.
برخیگفتهاند: علت فساد آن، مشاركت در جماع و بهرهگیری جنسی است و
برخورداری از هریك ازآنها، مهریه دیگری قرار داده شده است و آن مالی
نیستكه زن ازآن نفع ببرد وازاینراه نفعی عاید زن نمیشود، بلكه نفع و
سود آن به ولی او برمیگردد،كه مالك حق تمتع و برخورداری از زن خود
شده است در برابر اینكه حق برخورداری از دختر یا خواهر خود را بدیگری
داده است. بدیهی استكه در این عقد بهردو زن ظلم میشود و هیچكدام
مهریهای نخواهند داشتكه ازآن سود ببرند. ابن القیمگفته استكه این
بیان با زبان عربی سازگار است.
وصلی الله وسلم علی نبینا محمد وعلی آله وصحبه أجمعین.
وآخر دعوانا أن الحمدلله رب العالیمن.
|