Thu, 10 Apr 2025پنجشنبه 21 فروردين 1404
 
كليپهاي صوتي و تصويري: 599
تعداد كل مقالات : 2523
تعداد كل بازديدها تاكنون : 9465914
 
 
 

از ابن عباس روايت است: (أن جارية بکراً أتت النبي صلی الله علیه وسلم  فذکرت له أن أباها زوجها و هي کارهة، فخيرها النبي -صلى الله عليه وسلم). «دختري (بکر) نزد پيامبر صلی الله علیه وسلم  آمد وبه او گفت که : پدرش بدون رضايتش، او را به عقد کسي درآورده است، پيامبر صلی الله علیه وسلم  او را (در فسخ عقد) اختيار داد». صحیح ابن ماجه (4711)

******************

از خنساء بنت خدام أنصاري روايت است: (أن أباها زوجها و هي ثيب، فکرهت ذلک، فأتت رسول الله -صلى الله عليه وسلم- فرد نکاحها). «او بيوه بود و پدرش بدون رضايت او، او را به عقد کسي درآورد، نزد پيامبر صلی الله علیه وسلم  رفت و نکاحش را باطل کرد». مسلم (886)

******************

 پيامبر صلی الله علیه وسلم  فرمود : (لاتنکح الأيم حتي تستأمر، ولاتنکح البکر حتي تستأذن، قالوا : يا رسول الله و کيف إذنها؟ قال : أن تسکت) «بيوه تا از او دستور نگرفتند ازدواج داده نشود، و دوشيزه هم تا از او اجازه گرفته نشود، به ازدواج کسي داده نشود. گفتند : اي رسول خدا، اجازه (رضايت) بکر چگونه است؟ فرمود : اين است که ساکت بماند». صحیح ابن ماجه (2100)

******************

پيامبر صلی الله علیه وسلم فرمود: (لانکاح إلا بولي و شاهدي عدل) «ازدواج بدون ولي و دو شاهد عادل صحيح نيست».صحیح ابن ماجه (7557)

******************

پيامبر صلی الله علیه وسلم  فرمود: (أيما امرأة لم ينکحها الولي فنکاحها باطل، فنکاحها باطل، فنکاحها باطل، فإن أصابها فلها مهرها بما أصاب منها، فإن اشتجروا فالسلطان ولي من لا ولي له) «هر زني که ولي او را ازدواج ندهد ازدواجش باطل است، ازدواجش باطل است، ازدواجش باطل است، پس اگر شوهرش با او نزديکي کرد بايد مهريه‌اش را به سبب نزديکي با او پرداخت کند، و اگر با هم مشاجره کردند حاکم سرپرست کسي است که سرپرست ندارد».ابن ماجه (1879)

******************

ابن عمر رضی الله عنه گفت : (نهي النبي صلی الله علیه وسلم  أن يبيع بعضکم علي بيع بعض، و لايخطب الرجل علي خطبة أخيه حتي يترک الخاطب قبله، أو يأذن له الخاطب). «پيامبر صلی الله علیه وسلم  از اينکه بعضي از شما بر معامله ديگري وارد شود، و يا اينه از زني خواستگاري کند که قبلاً برادرش (شخص ديگري) از او خواستگاري کرده، نهي کرده است مگر اينکه خواستگار اول منصرف شود يا به او اجازه دهد».بخاری (5142)

******************

مشاهده كل احاديث

 
 
 

اسلام - قرآن و تفسیر
نوار اسلام
سایت جامع فتاوای اهل سنت
مهتدین
عصر اسلام
دائرة المعارف شبکه اسلامی
اسلام تيوب
اخبار جهان اسلام
سایت بیداری
کتابخانه
پاسخ به شبهات دینی
اسلام هاوس

داوود کینی، سابقا کاتولیک، آمریکا

 داوود کینی، سابقا کاتولیک، آمریکا

 

تا جایی که به خاطر دارم، از کودکی از جهانی که در آن زندگی می کنیم، و اینکه چگونه دنیا هماهنگ کار می کند شگفت زده می شدم.

معمولا شبها در بیرون روی چمنزار والدینم دراز می کشیدم و به ستاره ها خیره و از پهنای بی کران کائنات حیران می گشتم.

 دیگر اینکه بدن انسان چگونه با این دقت کار می کند؟. ضربان قلب و تنفس ششها در بدن حتی بدون اراده انسان هماهنگ با هم کار می کنند.

 از همان اوایل کودکی می دانستم که خالقی باید مسئول تمام اینها باشد. اما همین که به دوره نوجوانی رسیدم تحت تاثیر دوستانم اعتقاداتم را از دست دادم و وقتم را صرف الکل، رابطه جنسی و سایر سرگرمی هایی که جوانان بزرگ شده آمریکا به آن مشغول اند کردم.

همین طور که به جوانی رسیدم برای داشتن پول، قدرت، خانه بهتر، ماشین و زن زیباتر حریص تر گردیدم.

برای سالهای متمادی به همین طریق زندگی کردم و آهسته آهسته زمام زندگی از دستم رها گردید. تصور می کردم که خوشبخت هستم اما روز به روز افسرده تر و گیج تر می گردیدم و زندگی ام بی نظم تر می شد.

چندی بعد احساس به انتها رسیدن و شکست به من دست داد.

 فورا به طرف خداوند برگشتم، چون مسیحی بودم به طرف کلیسا روی آوردم.

 اما متوجه شدم که زن قبلیم را طلاق داده ام و با زنی دیگر ازدواج کرده ام و این خلاف قانون کلیسا بود و مرا نمی پذیرفت، بسیار ناراحت و عصبانی بودم اما یک نیاز معنوی باز هم در وجودم بود پس به بودایی روی آوردم.

فرقه ی بودایی که من به آن روی آوردم از سنت تیبتان پیروی می کرد که زیادتر به قدرت دهی اهمیت می دهد و نسبت به سایر فرقه های بودایی قابل قبول تر بود.

 بعد از یک مدتی درک کردم که در این مدت خود را بهتر نساخته ام بلکه فقط از طریق روشهای مذهبی مفصل به دنبال تقویه سازی دویده ام.

اما ناگهان فهمیدم که بودا قبل از مرگش گفته که او را نپرستیم در حالی که هر کاری که ما می کردیم نه تنها پرستش یک بودا بلکه پرستش تمام بوداها بود.

 بسیار نا امید شدم و به خوش گذرانی های سابقم مثل الکل و سایر لذتهای نامشروع برگشتم. بار دیگر بسیار افسرده شدم اما این بار با ترس و تخریب درونم همراه بود.

وقتی جوان بودم به موسیقی "کت استیون" (که حالا یوسف اسلام نامیده می شود) علاقه داشتم. وقتی شنیدم که او مسلمان شده من در نیروی دریایی بودم که مصادف با بحران گروگان گیری بسیار شدید در ایران بود، به همین خاطر فورا به این نتیجه رسیدم که کت ستیون یک تروریست است و این مفکوره تا خیلی وقت همراهم بود.

دو ماه بعد و یا هم بعدتر از آن شنیدم که استیون می خواهد مصاحبه تلویزیونی داشته باشد. من هم می خواستم حرفهای این مرد دیوانه را بشنوم که تروریستی را به داشتن یک زندگی عالی ترجیح می دهد.

با دیدن مصاحبه کاملا متعجب شدم چون مطمئنا این تروریست نبود که هیچ، بلکه مردی آرام با صدایی ملیح و شمرده که عشق، صبر و دانایی را انعکاس می داد.

فردای آن روز اسلام را در انترنت جستجو نمودم و به نطق تصویری از برادر خالد یاسین برخوردم که زندگی ام را زیر و رو کرد.

اولین ویدیو از برادر خالد واقعا تاثیرگذار بود اما دو ویدیو دیگر از برادر یوسف (کت ستیون) واقعا برای کسانی مثل من سخن می گفت که در محیط غیر اسلامی بزرگ شده بودند.

تمام اینها واقعا پرمعنی بودند؛ وجود خداوند بسیار به آسانی قابل درک بود. چطور من تا به این اندازه احمق بودم که تا حال به آن پی نبرده بودم؟!

هر بیشتر یاد می گرفتم بیشتر به این نتیجه می رسیدم که این همان راه واقعی است که من همیشه به دنبالش بودم.

 این دین شامل نظم فیزیکی، ذهنی و روحی بود که منجر به آرامشی حقیقی و خوشبختی می گردید.

 اما از همه مهمتر این دین راهی را نشان می داد که از طریق آن به الله می رسیدم.

تلفظ شهادت برایم مانند تجربه ای تطهیر کننده بود و تا اکنون می گریم و می گریم و می گریم و چقدر عجیب است.

بعد از مسلمان شدنم از طرف برادارن و خواهران مسلمانم در تمام نقاط دنیا به گرمی خوش آمدید، دریافت کردم که به من احساس راحتی می داد.

 با وجود بعضی مشکلات و مشقت ها باز هم به وضوح از طرف سایر مسلمانان حمایت می شدم و می دانم تا وقتی مسلمان هستم هرگز مرا ترک نخواهند کرد، رفتار و منشی که هرگز در سایر گروها ندیده بودم.

هنوز هم راه طولانی و پر تلاشی را در پیش دارم.

 قبول حقیقت اسلام قسمت آسان آن است، اما قدم زدن در صراط مستقیم قسمت مشکل آن است مخصوصا اگر کسی به جامعه ای بی دین معتقد باشد اما من هر روز به خاطر هدایت واستقامت دعا می کنم. هر روز یک بخش کوچک آن را عملی می کنم تا اینکه اسلام قدم به قدم در زندگی ام تطبیق گردد. 

www.islamcan.com


بازگشت به ابتدا

بازگشت به نتايج قبل

 

ارسال مقاله به دوستان

چاپ مقاله

 

     

  معرفي سايت به دوستان  |   درباره ما   |  تماس با ما

All Rights Reserved For BlestFamily.com © 2010

كليه حقوق مادي و معنوي سايت محفوظ است.