محافظت کودکان در برابر بر نامههای زیانبار
تربیت کودکان وظیفهای است عظیم و مسئولیتی است سترگ که لازم است والدین بسیار جدی به آن فکر کنند و ابزار لازم را برای آن فراهم سازند، به ویژه در این دوران که امواج متلاطم فتنهها از هر سو هجوم آوردهاند و دین به شدت غریب شده و عوامل فساد آنقدر زیاد شده که باعث شده پدر در برابر کودکان خود مانند چوپانی باشد که گوسفندان خود را در سرزمین گرگهای درنده به چرا برده و اگر لحظهای از آنان غفلت ورزد گرگها به آنها حمله برند.
آنچه قلب انسان را به درد میآورد این است که بسیاری از والدین در مورد تربیت فرزندان خود اهمال میکنند و به آن اهمیتی نمیدهند؛ نه از کودکان خود محافظت کردهاند و نه آنان را بر اساس نیکی و تقوا تربیت میکنند.
حتی بسیاری از پدران و مادران عامل اصلی گمراهی و فساد فرزندان خود هستند. چرا که آنان را بدون هیچ مراقبت یا نصیحت و ارشادی با انواع کانالهای ماهوارهای و اینترنت و بازیهای کامپیوتری تنها میگذارند.
ابن قیم ـ رحمه الله ـ میگوید: «چه بسیارند کسانی که فرزند و جگرگوشهی خود را با اهمال و ترک تربیت و یاریِ او بر شهوتهایش در دنیا و آخرت بدبخت کردهاند، و گمان میکنند فرزند خود را گرامی داشتهاند اما در واقع به او توهین کردهاند و گمان میکنند که در حق او مهربانی میکنند اما در واقع به او ستم ورزیدهاند... از فرزند خود سودی نبردند و او را از نصیبش در دنیا و آخرت محروم ساختند...» سپس میگوید: «اگر به فساد فرزندان توجه کنی خواهی دید غالبا از سوی پدران است». تحفة المودود في أحکام المولود
شکی در این نیست که فرزندان، امانتی هستند نزد پدران و مادران، و خداوند از هر مسئولی دربارهی مسئولیتی که بر عهدهی وی گذاشته سوال خواهد کرد. رسول الله ـ صلی الله علیه وسلم ـ میفرماید: «همه شما چوپانید و همه در برابر رعیت خود مسئولید؛ حاکم مسئول است و دربارهی رعیت خود مورد پرسش قرار خواهد گرفت، و مرد مسئول خانوادهی خود است دربارهی آنان مورد پرسش قرار خواهد گرفت و زن مسئول خانهی همسرش هست و او نیز دربارهی رعیت خود پرسیده خواهد شد...». روایت بخاری و مسلم
پدران در تربیت فرزندان خود مسئولیت کامل دارند و خداوند آنان را در این باره مورد پرسش قرار خواهد داد. ابن قیم ـ رحمه الله ـ میگوید: «الله سبحانه در روز قیامت از پدر دربارهی فرزندانش سوال خواهد کرد، پیش از آنکه از فرزند دربارهی پدر پرسش کند، زیرا همانطور که پدر بر گردن فرزند حق دارد، فرزند نیز بر گردن پدر دارای حقی است». تحفة المودود في أحکام المولود
سپس میگوید: «بنابراین، کسی که در آموزش آنچه سودمند است به فرزند خود بیتوجهی نموده و او را رها کرده، به او بد کرده، و بیشترین فساد فرزندان به سبب پدران و کم توجهی و آموزش ندادن فرایض و سنتهای دینی توسط آنان است. در کودکی آنان را ضایع کردند و در بزرگی نه برای خود سودمند خواهند بود و نه سودی برای پدران خود خواهند داشت». تحفة المودود في أحکام المولود
پدر در خانهی خود مسئول است و در برابر رعیت خود پاسخگو است. مسئولیت فرزندان ـ پسر و دختر ـ و وظیفهی تربیت و راهنمایی آنان را به عهده دارد و مسئول اخلاق و کردارشان است.
پیامبر ـ صلی الله علیه وسلم ـ ما را آگاه نموده که هر کس در تربیت فرزندان خود سهل انگاری کند در حق او فریبکاری روا داشته و جزایش چنین است که بهشت بر او حرام خواهد شد. ایشان میفرماید: «بندهای نیست که خداوند مسئولیت گروهی را به او دهد، سپس در حالی بمیرد که در حق آنان فریبکاری نموده مگر آنکه خداوند بهشت را بر وی حرام میسازد». روایت بخاری و مسلم
یکی از نمونههای فریب و کمکاری در مسئولیت، تربیت بد آنان با بیتوجهی و آموزش ندادن اموری است که برای دنیا و آخرت آنان سودمند است، و امر نکردن آنان به معروف و باز نداشتنشان از منکر.
بدتر این که برخی از پدران علاوه بر اهمال و سهل انگاری و شانه خالی کردن از تربیت فرزندان، چیزهایی را در اختیار آنان میگذارند که باعث گمراهی و فساد عقیده و آلوده شدن اندیشه و ویرانی اخلاق آنان میشود، و با رها کردنشان در برابر کانالها و بازیهای نامناسب، آنان را به دیدن تصاویری عادت میدهد که خالی از فحشا و گناهان و جنایت و خونریزی نیست.
هدف از تربیت و آموزش کودکان و توجه به آنان، نجات آنها از عذاب خداوند و خشم اوست، و برای این است که در آینده اعضایی سودمند و فعال برای جامعهی خود باشند که با طاعت خداوند و اصلاحگری، به خود و والدین و جامعه شان سود رسانند.
الله متعال میفرماید: (يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا قُوا أَنْفُسَكُمْ وَأَهْلِيكُمْ نَارًا وَقُودُهَا النَّاسُ وَالْحِجَارَةُ عَلَيْهَا مَلَائِكَةٌ غِلَاظٌ شِدَادٌ لَا يَعْصُونَ اللَّـهَ مَا أَمَرَهُمْ وَيَفْعَلُونَ مَا يُؤْمَرُونَ) [تحریم: ۶]
«ای کسانی که ایمان آوردهاید خودتان و خانوادهتان را از آتشی که سوختِ آن مردم و سنگها است حفظ کنید. بر آن [آتش] فرشتگانی خشن [و] سختگیر هستند که از آنچه الله به آنان دستور داده سرپیچی نمیکنند و آنچه را که مامورند انجام میدهند».
مسئولیت ما در قبال فرزندانمان واقعاً بزرگ است و این امانتی است بس عظیم که بر عهدهی ما نهاده شده و بر ما واجب است به درستی آن را رعایت کنیم در تربیت آنان بکوشیم و دستشان را گرفته از مرحلهی کودکی و بلوغ عبورشان دهیم...
اما گاه انسان هر چه تلاش خود را به کار بندد باز هم نمیتواند جلوی همهی درهای فساد را بگیرد، چرا که سرزمینها گستردهاند و طبیعتها گوناگون و مردم با هم در رابطهاند و انسان ذاتاً موجودی است اجتماعی که با مردم همنشینی میکند و این رابطه گریز ناپذیر است.
فرزندان ما هم بخشی از این جامعه هستند و با دیگر مردم ـ کوچک و بزرگ ـ در مدرسه و بازار و دیگر جاها، رابطه دارند و چیزهایی را میشنوند و میبینند که گاه اشتباه یا غیر شرعی است.
بنابراین هر چه مربیان غیور و والدین خیرخواه بخواهند جلوی تماشای اینگونه برنامههای مسموم را بگیرند نخواهند توانست.
بنابراین لازم است با برخی اقدامات کودکان را ضد اندیشههای نادرستی که در برخی از این فیلمها موجود است واکسینه کرد:
۱- مراقبت کودکان توسط والدین و اجازه ندادن تماشای برنامههایی که حاوی فساد عقیدتی یا اخلاقی است، زیرا چنین چیزی تاثیری منفی بر رفتار کودکان می گذارد. همینطور محافظت از هویت فرزندان با در نظر داشتن آنان به طور نامحسوس.
۲- استفاده از اوقات کودکان در حفظ قرآن کریم و تفریحات سودمند، و تشویق تولید کنندگان داخلی فیلمهای کارتون برای محافظت از هویت کودکان.
۳- جستجوی کاراکترهای کارتونی از میراث ادبی محلی و تاریخ اسلامی، به طوری که با دین در تضاد نباشد و جا انداختن این شخصیتها و ساختن فیلمهایی دربارهی قهرمانیهای آنان.
۴- اضافه کردن دروسی در برنامههای درسی که باعث واکسینه شدن کودکان در برابر اینگونه برنامهها میشود.
۵- تهیهی پژوهشهایی که میزان تماشای این برنامهها توسط کودکان را بررسی نماید و همینطور بررسی اینکه کدام یک از شبکهها دارای بیشترین بینندهی کودک هستند و شناخت میزان تاثیر محتوای این برنامهها بر عقیدهی کودک مسلمان و ایمان وی به خداوند و آخرت و مفهوم حلال و حرام و گفتار وی.
۶- نصیحت مسئولان رسانهها برای اینکه دربارهی کودکان مسلمان تقوای الله را رعایت کنند و بدانند برخی از برنامههای آنان باعث ویرانی جوامع مسلمان و گسترش زشتیها و خشونت و فساد میشود. حتی پارهای از این برنامهها باعث تخریب عقیدهی کودکان و فساد آنان میشود.
۷- تربیت کودکان بر اساس محبت پیامبر ـ صلی الله علیه وسلم ـ و یاران وی با استفاده از سیرت و زندگینامهی آنان و انتخاب کتابّهای مناسب دورهی سنی کودکان.
۸- آموزش مسائل عقیده به کودکان؛ مسائلی همانند توحید و بزرگداشت خداوند و محبت و تقوای وی و قدرت او بر هر چیز، و اینکه او آفریننده و روزی دهنده است، با روشی که مناسب دورهی سنی و طرز فکر آنان باشد.
۹- تربیت کودکان بر اساس انکار منکرات و بد دانستن آن. به آنان یاد داده شود که کارتونهای حاوی موسیقی یا صلیب را تماشا نکنند. از کودکانی که بر این اساس تربیت شدهاند داستانهای عجیبی نقل میکنند و این خود باعث جلوگیری از بسیاری از منکرات میشود.
۱۰- برگزار کردن همیشگی جلسات گفتگو با فرزندان.
۱۱- سعی در همراهی آنان هنگام تماشای برنامههای کودکان. اینکار باعث میشود قدرت تجزیه و تحلیل آنچه میبینند بالا رود.
۱۲- برگزاری مسابقاتی میان کودکان دربارهی جنبههای خوب و بد برنامههایی که میبینند.
اما دربارهی دست اندر کاران رسانههای مربوط به کودکان میتوان به این موارد اشاره کرد:
۱- اهمیت به آموزش و بالا بردن تواناییهای کسانی که در بررسی و تحلیل برنامههای کودکان فعالند و اطلاع مستمر آنها از روشهای جدید هجوم فکری علیه جوامع مسلمان که با ارزشترین داراییهای ما را هدف قرار داده است.
۲- بررسی محتوای برنامههایی که از کشورهای دیگر وارد میشود و موضوعات مطرح شده در آن؛ زیرا معمولا محصولات فرهنگی هر کشوری برگردان عقیده و فرهنگ آنان است. |