محور دوم: نمونههایی از تاثیر فیلمهای کارتون بر عقیدهی کودک دربارهی توحید الوهیت
توحید در لغت از ریشهی وّحَّدَ است، یعنی یکی کردن چیزهای بسیار، و این محقق نمیشود مگر با یک نفی و یک اثبات. نفی حکم از هر چیز دیگر و اثبات آن برای آن یگانه.
الوهیت نیز از اله مشتق شده. ابن فارس میگوید: «همزه و لام و هاء از یک ریشه است که معنای تَعَبُّد (پرستش) میدهد. الله متعال را از این جهت اله مینامند که مورد عبادت قرار میگیرد. همچنین گفته میشود: «تّألّه الرجل» یعنی اهل عبادت شد». مقاییس اللغة
معنای الوهیت در اصطلاح: یگانه ساختن الله متعال در عبادت. یعنی تنها الله را عبادت کنی و چیزی را [در عبادت] با او شریک قرار ندهی؛ نه پیامبری مُرسَل، و نه فرشتهای مُقَرَّب، و نه رئیس و پادشاه و هیچ مخلوق دیگری را. یعنی تنها او را از روی محبت و بزرگداشت و رغبت و رَهبَت مورد پرستش قرار دهی. معجم ألفاظ العقیدة
حقیقت این عبادت چنین است که همهی انواع عبادتها از جمله دعا و بیم و امید و نماز و روزه و قربانی و نذر و دیگر عبادات، از روی رغبت و رهبت به همراه کمالِ محبت و فروتنی در برابر عظمت الله متعال، تنها برای او انجام شود. العقیدة الصحیحة وما یضادها، ابن باز
ابن تیمیة ـ رحمه الله ـ میگوید: «حقیقت توحید این است که الله را به یگانگی عبادت کنیم. یعنی تنها او به دعا خوانده شود، خشیت و ترس تنها از او باشد و جز بر او توکل نشود و دین تنها برای او باشد نه برای هیچ مخلوق دیگری، و اینکه ملائکه و پیامبران را پروردگار خود قرار ندهیم چه رسد به امامان و شیوخ و علما و دیگران». منهاج السنة
علامه بن باز ـ رحمه الله ـ میگوید: «بهترین چیزی که این توحید را تعریف میکند این سخن خداوند متعال است که: (وَاعْبُدُوا اللَّـهَ وَلَا تُشْرِكُوا بِهِ شَيْئًا) [نساء: ۳۶] و این سخن الله متعال که: (وَقَضَىٰ رَبُّكَ أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا إِيَّاهُ وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا) [إسراء: ۲۳]». العقیدة الصحیحة وما یضادها، ابن باز
این توحید را توحید الوهیت، یا الهیه یا توحید عبادت مینامند.
شیخ ابن سعدی ـ رحمه الله ـ میگوید: «به این توحید، توحید الهیه هم میگویند، زیرا اله بودن، توصیفی است برای الله متعال که شایسته است هر انسانی به آن ایمان بیاورد و یقین داشته باشند که این وصف همیشه همراهِ اوست و نام بزرگش یعنی «الله» دال بر آن است و این نام مستلزم همهی صفات کمال است. این توحید را «توحید الوهیت» مینامند به اعتبار اینکه خالص گرداندن همهی عبادات بنده برای الله، و ملازمت وصف بندگی با همهی معانیِ آن بر بنده واجب است و این محقق نمیشود مگر اینکه بنده پروردگار خود را بشناسد و همهی عبادات خود را مخصوص و خالصِ او گرداند و برای آن، [همه انواع] شرک را چه کوچک و چه بزرگ، ترک گوید». القواعد الحسان
ادلهی توحید الوهیت بسیار است و منظور از آن یگانگی پروردگار در عبادت است و کسی در این مورد با او شریک نیست:
الله متعال میفرماید: (وَاعْبُدُوا اللَّـهَ وَلَا تُشْرِكُوا بِهِ شَيْئًا) [نساء: ۳۶]
«و الله را عبادت کنید و چیزی را با او شریک نگردانید».
و میفرماید: (وَقَضَىٰ رَبُّكَ أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا إِيَّاهُ وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا) [اسراء: ۲۳]
«و پروردگار تو مقرر کرده که جز او را مپرستید و به پدر و مادر [خود] نیکی کنید».
و میفرماید: (إِنِ الْحُكْمُ إِلَّا لِلَّـهِ ۚ أَمَرَ أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا إِيَّاهُ) [یوسف: ۴۰]
«حکم [و فرمان] جز از آن الله نیست؛ امر نموده که جز او را نپرستید».
همچنین پروردگار ما میفرماید: (يَا أَيُّهَا النَّاسُ اعْبُدُوا رَبَّكُمُ الَّذِي خَلَقَكُمْ) [بقره: ۲۱]
«ای مردم پروردگار خود را بپرستید که شما را آفرید».
و میفرماید: (قُلْ أَفَغَيْرَ اللَّـهِ تَأْمُرُونِّي أَعْبُدُ أَيُّهَا الْجَاهِلُونَ) [زمر: ۶۴]
«بگو آیا مرا دستور میدهید که غیر الله را عبادت کنم ای نادانان؟».
و میفرماید: (وَاذْكُرْ أَخَا عَادٍ إِذْ أَنْذَرَ قَوْمَهُ بِالْأَحْقَافِ وَقَدْ خَلَتِ النُّذُرُ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَمِنْ خَلْفِهِ أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا اللَّـهَ) [احقاف: ۲۱]
«و برادر عادیان را به یاد آور آنگاه که قوم خویش را در احقاف بیم داد در حالی که پیش از او و پس از او [نیز] قطعا هشدار دهندگانی گذشته بودند که جز الله را مپرستید».
این توحید یعنی توحید الوهیت، هدف اصلی از فرستادن پیامبران است، زیرا همهی شریعتها به آن امر کردهاند و همهی ادیان آن را برپا داشتهاند، چنانکه الله متعال میفرماید:
( وَلَقَدْ بَعَثْنَا فِي كُلِّ أُمَّةٍ رَسُولًا أَنِ اعْبُدُوا اللَّـهَ وَاجْتَنِبُوا الطَّاغُوتَ) [نحل: ۳۶]
«و بیشک در هر امتی پیامبری را برانگیختیم [با این پیام که] الله را عبادت کنید و از طاغوت دوری کنید».
و میفرماید: (وَمَا أَرْسَلْنَا مِنْ قَبْلِكَ مِنْ رَسُولٍ إِلَّا نُوحِي إِلَيْهِ أَنَّهُ لَا إِلَٰهَ إِلَّا أَنَا فَاعْبُدُونِ) [انبیاء: ۲۵]
«و پیش از تو پیامبری را نفرستادیم مگر آنکه به سوی او وحی کردیم که معبودی به حق جز من نیست پس مرا عبادت کنید».
و میفرماید: (وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا نُوحًا إِلَىٰ قَوْمِهِ فَقَالَ يَا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّـهَ مَا لَكُمْ مِنْ إِلَٰهٍ غَيْرُهُ) [مومنون: ۲۳]
«و قطعا نوح را به سوی قومش فرستادیم، پس گفت: ای قوم من الله را عبادت کنید که شما معبود دیگری جز او ندارید».
از جملهی این آیات، این سخن پروردگار متعال است که میفرماید:
(يَا أَيُّهَا النَّاسُ اعْبُدُوا رَبَّكُمُ الَّذِي خَلَقَكُمْ وَالَّذِينَ مِنْ قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ) [بقره: ۲۱]
«ای مردم پروردگارتان را عبادت کنید که شما را و کسانی را که پیش از شما بودند، آفرید؛ باشد که پرهیزگار شوید».
منظور آیات این است که وقتی شما اعتراف دارید او خالق شما و دیگران است پس چگونه جز او را عبادت میکنید؟
ابن کثیر ـ رحمه الله ـ دربارهی این آیه میگوید: «مضمون آیه چنین است که وی آفریننده و روزی دهنده و صاحب این خانه و ساکنان آن و روزی دهندهی آنان است. بر این اساس او مستحق است که به تنهایی عبادت شود و کسی [در عبادت] با وی شریک قرار داده نشود». تفسیر القرآن العظیم، ابن کثیر
همچنین وی ـ رحمه الله ـ دربارهی دو آیه [۶۱ و ۶۲] سورهی عنکبوت میگوید: «بسیار پیش میآید که الله متعال الوهیت خود را با اقرار [مردم] به توحیدِ ربوبیت ثابت میکند زیرا مشرکان به این توحید (یعنی ربوبیت) اعتراف داشتند». تفسیر القرآن العظیم، ابن کثیر
الله متعال بندگان را برای این آفرید که تنها او را عبادت کنند؛ بنابراین کسی که عبادت را برای دیگری انجام دهد آن عبودیت مطلوب و پرستش مطلق را انجام نداده است. خداوند متعال بندگانش را بیهوده نیافرده و آنان را بی هیچ امر و نهیی رها نکرده، بلکه آنان را آفریده تا این جهان را با طاعت و عبادت آباد کنند.
انسان تنها با اقرار به توحید ربوبیت نجات نمییابد. شیخ الاسلام ابن تیمیه میگوید: «مشخص است که مشرکان عرب، که محمد ـ صلی الله علیه وسلم ـ به سوی آنان فرستاده شده بود در این مورد (توحید ربوبیت) با وی مخالفت نمیکردند بلکه اقرار داشتند که الله خالق همه چیز است و حتی با وجود آنکه مشرک بودند به تقدیر نیز ایمان داشتند، بنابراین مشخص است در جهان کسی نیست که سر شرک بودن این نوع شرک (یعنی شرک در ربوبیت) بحثی داشته باشد». مجموع الفتاوی
ابن قیم ـ رحمه الله ـ میگوید: «و هدف این فنا - منظور فنا شدن صوفیان در ربوبیت است - در توحید ربوبیت که گواهی دادن به پروردگاری و خالق بودن و مدبّر بودن تنها الله است، حق است؛ اما توحید ربوبیت به تنهایی برای نجات انسان کافی نیست چه رسد به آنکه شهودِ آن و فنا شدن در آن هدف و مقصد نهایی موحدان باشد، زیرا هدفی که پس از آن هدفی نیست، فنا شدن در توحید الوهیت است». طریق الهجرتین
وی همچنین میگوید: «به همین سبب لا اله الا الله بهترین نیکیها است و توحید الوهیت که کلمهاش لا اله الا الله است اساس کار است، اما توحید ربوبیت که همهی آفریدگان به آن اقرار دارند هرچند لازم است، اما به تنهایی کافی نیست و [در واقع] حجتی است علیه کسی که توحید الوهیت را انکار کند». طریق الهجرتین
|