كدام كسان ازنگاه اسلام نكاح شان حرام است؟ محرمات كي ها اند؟ شيره
خوارگي چطور كدام كسان نكاح شان مفسخ ميگردد؟
الحمدلله،
در مورد محرمات و زناني که ازدواج با آنان
حرام است، خداوند متعال اين مسئله را در سوره نساء بيان فرموده است و ميفرمايد
:
" وَلَا تَنكِحُوا مَا نَكَحَ آبَاؤُكُم مِّنَ النِّسَاءِ إِلَّا
مَا قَدْ سَلَفَ إِنَّهُ كَانَ فَاحِشَةً وَمَقْتًا وَسَاءَ سَبِيلًا * حُرِّمَتْ
عَلَيْكُمْ أُمَّهَاتُكُمْ وَبَنَاتُكُمْ وَأَخَوَاتُكُمْ وَعَمَّاتُكُمْ
وَخَالَاتُكُمْ وَبَنَاتُ الْأَخِ وَبَنَاتُ الْأُخْتِ وَأُمَّهَاتُكُمُ اللَّاتِي
أَرْضَعْنَكُمْ وَأَخَوَاتُكُم مِّنَ الرَّضَاعَةِ وَأُمَّهَاتُ نِسَائِكُمْ
وَرَبَائِبُكُمُ اللَّاتِي فِي حُجُورِكُم مِّن نِّسَائِكُمُ اللَّاتِي دَخَلْتُم
بِهِنَّ فَإِن لَّمْ تَكُونُوا دَخَلْتُم بِهِنَّ فَلَا جُنَاحَ عَلَيْكُمْ
وَحَلَائِلُ أَبْنَائِكُمُ الَّذِينَ مِنْ أَصْلَابِكُمْ وَأَن تَجْمَعُوا بَيْنَ
الْأُخْتَيْنِ إِلَّا مَا قَدْ سَلَفَ إِنَّ اللَّهَ كَانَ غَفُورًا رَّحِيمًا "
﴿النساء: 23-22﴾
«با زناني ازدواج نکنيد که پدران شما با آنها ازدواج کردهاند؛ چرا
که اين کار عمل بسيار زشت و مبغوض و روش بسيار نادرستي است؛ مگر آنچه گذشته است (و
در زمان جاهليت بوده است که مورد عفو خدا قرار ميگيرد) خداوند بر شما حرام نموده
است ازدواج با مادرانتان، دخترانتان، خواهرانتان، عمههايتان، و خالههايتان،
برادرزادگانتان، خواهرزادگانتان، مادراني که به شما شير دادهاند، خواهران
رضاعياتان، مادران همسرانتان، دختران همسرانتان از مردان ديگر که تحت کفات و رعايت
شما پرورش يافته و با مادرانشان همبستر شدهايد، ولي اگر با مادرانشان همبستر نشده
باشيد، گناهي (در ازدواج با چنين دختراني) بر شما نيست، همسران پسران صلبي خود و
(بالأخره اينکه) دو خواهر را با هم جمع آوريد، مگر اينکه آنچه گذشته است (که با ترک
يکي از آن دو خواهر، قلم عفو بر اين کار که در زمان جاهليت واقع شده است، کشيده
خواهد شد) بيگمان خداوند بسي آمرزنده است (و گذشته راناديده ميگيرد و) مهربان
است. و زنان شوهردار (بر شما حرام شدهاند) مگر زناني که (آنان را در جنگ ديني
مسلمانان با کافران) اسير کرده باشيد، که (در اين صورت نکاح شوهران کافرشان با
اسارت لغو ميگردد و بعد از زدوده شدن رحم ايشان) براي شما حلال ميباشند. اين را
خداوند بر شما واجب گردانده است (پس آنچه را که او بر شما حرام نموده است حرام
بداريد و آنرا مراعات داريد) براي شما ازدواج با زنان ديگري جز اينان (يعني جز زنان
مؤمن حرام) حلال گشته است و ميتوانيد با اموال خود (از راه شرعي) زناني را جويا
شويد و با ايشان ازدواج کنيد (بدان شرط که منظورتان زنا و دستبازي نباشد) و
پاکدامن و از زنا خويشتندار باشيد».
خداوند متعال در اين آيه زناني را ذکر کرده که ازدواج با آنها حرام
است، و با تأمل در آن در مييابيم که تحريم دو نوع است :
1- تحريم ابدي، که در آن ازدواج مرد با زن براي هميشه ممنوع است.
2- تحريم موقت، که در آن تا زماني که زن در وضعيت خاصي قرار دارد،
ازدواج با او ممنوع است ولي بمحض اينکه اين وضعيت تغيير کرد، تحريم از بين ميرود و
ازدواج با او حلال ميشود.
اسباب تحريم ابدي عبارتند از : نسب، خويشاوندي ناشي از ازدواج
(مصاهره)، شيرخوارگي.
أ- زناني که به سبب نسب حرام شدهاند عبارتند از :
مادران، دختران، خواهران، عمهها، خالهها، دختران برادر و دختران
خواهر.
ب- زناني که به سبب مصاهره حرام شدهاند عبارتند از :
1- مادر همسر، و در تحريم او آميزش با دخترش شرط نيست بلکه به محض
عقد دخترش حرام ميشود.
2- دختر زني که با او آميزش کرده است پس اگر مردي مادر را عقد کرد
بدون اينکه با او آميزش کند، دخترش براي او حلال است، به دليل فرموده خداوند متعال
: " فَإن لَم تَکُونُوا دَخَلتُم بِهِنَّ فَلاَجُنَاحَ عَلَيکُم " «ولي اگر با
مادرانشان همبستر نشده باشيد گناهي (در ازدواج با چنين دختراني) بر شما نيست».
3- همسر پسر که به محض عقد حرام ميشود.
4- همسر پدر، بر پسر حرام است که با همسر پدرش ازدواج کند و اين
تحريم به محض اينکه پدرش او را عقد کرد حاصل ميشود.
ج- تحريم به سبب شيرخوارگي :
خداوند متعال ميفرمايد : " وَ أُمَّهَاتُکُمْ اللاَتِي
أَرْضَعْنَکُمْ وَ أَخَوَاتُکُمْ مِنْ الرِّضَاعَةِ " «و مادراني که به شما شير
دادهاند و خواهران رضاعيتان».
و پيامبر صلى الله عليه و سلم ميفرمايد : " الرَّضَاعَةُ تُحَرِّمُ
مَاتُحَّرمُ الوَلاَدَةُ " (متفق عليه) «شيرخوارگي حرام ميکند آنچه را که نسب حرام
ميکند».
بنابراين شيردهنده مادر (رضاعي) است، در نتيجه تمام کساني که از
جانب مادر نسبي بر پسر حرام شدهاند، از طرف مادر رضاعي بر شيرخوار نيز حرام
ميشوند.
پس شيرخوار نميتواند با افراد زير ازدواج کند :
1- زن شيردهنده، (مادر رضاعي) 2- مادرزن شيردهنده 3- مادرشوهر
شيردهنده 4- خواهرزن شيردهنده 5- خواهرشوهر شيردهنده 6- دختران پسر و دختر شيردهنده
7- خواهرشيري.
مقدار شيري
که با خوردن آن تحريم ثابت ميشود:
از عايشه روايت است که پيامبر صلى الله عليه و سلم فرمود : "لاتحرم
المصة و المصتان" (روايت مسلم 1450/1073/2)، يعنى : «با يک يا دو بار مکيدن تحريم
ثابت نميشود».
از ام فضل روايت است که پيامبر صلى الله عليه و سلم فرمود : "لاتحرم
الرضعة أوالرضعتان، أوالمصة أو المصتان" (روايت مسلم 1451 / 20/1074/2)، يعنى: «با
يک يا دو بار شيرخوردن و يا يک يا دو بار مکيدن تحريم ثابت نميشود».
از عايشه روايت است : "کان فيما أنزل من القرآن عشر رضعات معلومات
يحرمن، ثم نسخن، بخمس معلومات. فتوفي رسول الله صلى الله عليه و سلم و هن فيما يقرأ
من القرآن" (روايت مسلم 1425/1075/2)، يعنى: «از جمله آيات نازل شده در قرآن، آية
(عشر رضعات معلومات يحرمن) بود. «يعني : ده بار شير دادن معلوم (نکاح را) حرام
ميکند». سپس لفظ و حکم اين آيه با آيه (بخمس معلومات) نسخ شد. «يعني ک با پنج بار
شيردادن معلوم». (تلاوت پنج بار شيردادن نسخ شد و حکم آن باقي ماند) سپس پيامبر صلى
الله عليه و سلم فوت کرد ولي (به خاطر تأخير نسخ آن) آيه نسخ شده از جمله آياتي بود
که (هنوز) جزو قرآن به حساب ميآمد».
شيرخوارگي بايد تا دو سالگي باشد (و بعد از آن اعتبار ندارد) به
دليل فرموده خداوند متعال :
" وَالوَالِدَاتُ يرضِعنَ أولاَدَهُنَّ حَولَينِ کَامِلَينِ لِمَن
أرَادَ أن يتِمَّ الرَّضَاعَةَ " (بقره : 233)
«مادران (اعم از مطلقه و غيرمطلقه) دو سال تمام فرزندان خود را شير
ميدهند، هرگاه يکي از والدين يا هر دوي ايشان خواستار تکميل دوران شيرخوارگي
شوند».
از ام سلمه روايت است که پيامبر صلى الله عليه و سلم فرمود :
"لايحرم من الرضاع إلا ما فتق الأمعاء في الثدي و کان قبل الفطام" (صحيح – روايت
ترمذى 1162/31/2)، يعنى: «شيرخوارگي موجب تحريم ازدواج نميشود مگر زماني که شير
به روده کودک برسد (بطوريکه روده کودک تنها از آن تغذيه کند) و قبل از دو سالگي
باشد».
زناني که
بطور موقت حرام شدهاند:
1- جمع بين دو خواهر (دوخواهر را در يک زمان به ازدواج خود
درآوردن)، خداوند متعال ميفرمايد :
" وَ أن تَجمَعُوا بَينَ الأُختَينِ إلاَّ مَا قَدسَلَفَ " (نساء :
23)
«و اينکه دو خواهر را با هم جمع آوريد، مگر آنچه گذشته است» (که با
ترک يکي از آندو خواهر، قلم عفو بر اين کار که در زمان جاهليت واقع شده است کشيده
خواهد شد)».
2- جمع بين زن و عمه يا خاله او : به دليل حديث ابوهريره از پيامبر
صلى الله عليه و سلم که فرمود : "لايجمع بين المرأة و عمتها ولا بين المرأة و
خالتها" (متفق عليه)، يعنى: «جمع بين زن و عمهاش، زن و خالهاش، جايز نيست».
3- زني که همسر مردي ديگر است و در عده او به سر ميبرد : به دليل
فرموده خداوند متعال : "وَالمُحصَنَاتُ مِنَ النِّسَاءِ إِلاَّ مَا مَلَکَت
أيمَانُکُم"، يعنى: «زنان شوهردار (بر شما حرام شدهاند) مگر زناني که (آنان را در
جنگ ديني مسلمانان با کافران) اسير کرده باشيد، که بعد از پاک شدن رحم ايشان، براي
اسيرکننده حلال ميگردند اگرچه در ازدواج کسان ديگري باشند، به دليل حديث ابوسعيد :
"أن رسول الله صلى الله عليه و سلم بعث جيشا إلي أو طاس، فلقي عدوا فقاتلوهم،
فظهروا عليهم و أصابوا سبايا، و کان ناس من أصحاب رسول الله صلى الله عليه و سلم
تحرجوا من غشيانهن، من أجل أزواجهن من المشرکين، فأنزل الله عزوجل في ذلک: "
وَالمُحصَنَاتُ مِنَ النِّسَاءِ إِلاَّ مَا مَلَکَت أيمَانُکُم " أي فهن لکم حلال
إذا انقضت عدتهن" (روايت مسلم 1456/1079/2)، يعنى: «پيامبر صلى الله عليه و سلم
سپاهي را به او طاس فرستاد، و با دشمن روبرو شدند و با آنها جنگيدند، و بر آنها
چيره شدند، و چندين زن را به اسارت درآوردند، گروهي از اصحاب پيامبر صلى الله عليه
و سلم به خاطر شوهران مشرکشان نزديکي با آنان را ناپسند دانستند، خداوند عزوجل در
اين باره اين آيه را نازل کرد : " وَالمُحصَنَاتُ مِنَ النِّسَاءِ إِلاَّ مَا
مَلَکَت أيمَانُکُم "، يعنى: «هرگاه عده آنان به پايان رسيد براي شما حلالاند».
4- زني که سه بار طلاق داده شده، ازدواج او با شوهر اولش جايز نيست،
مگر اينکه مرد ديگري بطور صحيح او را به ازدواج خود درآورده سپس او را طلاق دهد، به
دليل فرموده خداوند متعال : " فَإن طَلَّقَهَا فَلاَتَحِلُّ لَهُ مِن بَعدُ حَتَّي
تَنکِحَ زَوجاً غَيرَهُ، فَإن طَلَّقَهَا فَلاَجُنَاحَ عَلَيهِمَا أن يتَرَاجَعَا
إن ظَنَّا أن يقِيمَا حُدُودَ الله " «پس اگر (بعد از طلاق و رجوع بار ديگر هم) او
را طلاق داد از آن به بعد زن براي او حلال نخواهد بود، مگر اينکه با شوهري ديگر
ازدواج کند، (و با او آميزش جنسي نمايد و ازدواج واقعي و جدي صورت گيرد نه موقتي و
فريبکارانه) دراينصورت اگر (شوهر دوم) او را طلاق داد، گناهي بر آن دو (زن و شوهر
اول) نخواهد بود که (به کانون زندگي زناشويي) برگردند (و زن با شوهر اول ازدواج
نمايد) در صورتيکه اميدوار باشند که ميتوانند حدود الهي را (محترم بشمارند و)
پابرجا دارند».
5- ازدواج با زنان زناکار : براي هيچ زن و مردي جايز نيست که با مرد
و زن زناکار ازدواج کند، مگر اينکه توبه کنند؛ به دليل فرموده خداوند متعال : "
الزَّانِي لاَينکِحُ إلاَّ زَانِيةً أَو مُشرِکَةً وَ الزَّانِيةُ لاَينَکِحُهَا
إلاَّ زَانٍ أو مُشرِکٌ وَ حُرّمَ ذَلِکَ عَلَي المُؤمِنِينَ " (نور : 3)
«مرد زناکار (پيش از دست کشيدن از کار پليد زنا و توبه کردن از
آلوده داماني) حق ندارد جز با زن زناکار (فاحشهاي که از عمل زشت فاحشهگري دست
نکشيده و از آلوده داماني توبه نکرده باشد) و يا با زن مشرک (و کافري که هنوز بر
شرک و کفر ماندگار باشد) ازدواج کند، همانگونه هم زن زناکار (پيش از دست کشيدن از
کار پليد زنا و توبه از آلودهداماني) حق ندارد جز با مرد زناپيشه (ماندگار بر
زناکاري و توبه ناکرده از آلودهداماني) و يا با مرد مشرک (و کافري که هنوز شرک و
کفر را رها نکرده باشد) ازدواج کند، چنين ازدواجي بر مؤمنان حرام شده است».
از عمرو بن شعيب از پدرش از جدش روايت است : "أن مرثد بن أبي مرثد
الغنوي کان يحمل الأساري بمکة، و کان بمکة بغي يقال لها عناق، و کانت صديقته، قال :
جئت إلي النبي صلى الله عليه و سلم فقلت : يا رسول الله أنکح عناقا؟ قال : فسکت عني
فنزلت : " وَالزَّانِيةُ لاَينکِحُهَا إلاَّ زَانٍ أو مُشرکٌ " فدعاني فقرأها علي
وقال : لاتنکحها" (روايت ترمذى 3227/10/5)، يعنى: «مرثد بن ابي مرثد غنوي اسيران را
به مکه حمل ميکرد، در مکه زن زناکاري به نام عناق که دوست مرثد بود زندگي ميکرد،
مرثد گفت : نزد رسول الله صلى الله عليه و سلم رفتم و گفتم : اي رسول خدا! آيا عناق
را به ازدواج خود درآورم؟ مرثد گويد : پيامبر در جواب من ساکت ماند، سپس اين آيه
نازل شد : " وَالزَّانِيةُ لاَينَکِحُهَا إلاَّ زَانٍ أو مُشرکٌ " مرا صدا زد و آيه
را برايم خواند، و فرمود : با او ازدواج نکن».
والله اعلم
وصلی الله وسلم علی محمد و علی آله و اتباعه الی یوم الدین
سایت جامع فتاوای اهل سنت و جماعت
IslamPP.Com
|