Thu, 10 Apr 2025پنجشنبه 21 فروردين 1404
 
كليپهاي صوتي و تصويري: 599
تعداد كل مقالات : 2523
تعداد كل بازديدها تاكنون : 9465877
 
 
 

از علي رضی الله عنه روايت است : (لعن رسول الله صلی الله علیه وسلم  المحلل و المحلل له) «پيامبر صلی الله علیه وسلم  محلل(حلال کننده زني که سه طلاق شده) و محلل له(مردي که زن برايش حلال شده – شوهر اول) را لعنت کرده است».ترمذی (1128)

******************

در صحيح مسلم از ابوهريره روايت است که پيامبر صلی الله علیه وسلم  از نکاح شغار نهي کرد. و فرمود شغار اين است که مردي، به مردي ديگر بگويد : (زوجني ابنتک و أزوجک ابتني، أو زوجني أختک و أزوجک أختي) «دختر را به ازدواج من در بياور، تا من (در مقابل)، دخترم را به ازدواج تو درآورم، يا خواهرت را به ازدواج من در بياور تا من هم (در مقابل) خواهرم را به ازدواج تو درآورم».مسلم (1416) در حديثي ديگر فرمودند : (لاشغار في الإسلام) «در اسلام شغار نيست».مسلم (1415)

******************

از عمرو بن شعيب از پدرش از جدش روايت است : (أن مرثد بن أبي مرثد الغنوي کان يحمل الأساري بمکة، و کان بمکة بغي يقال لها عناق، و کانت صديقته، قال : جئت إلي النبي صلی الله علیه وسلم  فقلت : يا رسول الله أنکح عناقا؟ قال : فسکت عني فنزلت : ) وَالزَّانِيَةُ لاَيَنکِحُهَا إلاَّ زَانٍ أو مُشرکٌ ( فدعاني فقرأها علي وقال : لاتنکحها) «مرثد بن ابي مرثد غنوي اسيران را به مکه حمل مي‌کرد، در مکه زن زناکاري به نام عناق که دوست مرثد بود زندگي مي‌کرد، مرثد گفت : نزد رسول الله صلی الله علیه وسلم  رفتم و گفتم : اي رسول خدا! آيا عناق را به ازدواج خود درآورم؟ مرثد گويد : پيامبر در جواب من ساکت ماند، سپس اين آيه نازل شد:) وَالزَّانِيَةُ لاَينَکِحُهَا إلاَّ زَانٍ أو مُشرکٌ ( مرا صدا زد و آيه را برايم خواند، و فرمود : با او ازدواج نکن».ابوداود (2037)

******************

پيامبر صلی الله علیه وسلم فرمود : (لايجمع بين المرأة و عمتها ولا بين المرأة و خالتها) «جمع بين زن و عمه‌اش، زن و خاله‌اش، جايز نيست».متفق عليه: بخاری (5109)، مسلم (1408)

******************

پيامبر صلی الله علیه وسلم فرمود : (من کانت له امرأتان يميل مع أحدهما علي الأخري، جائ يوم القيامة وأحد شقيه ساقط) «هر کس دو زن داشته باشد و بين آنها عدالت برقرار نکند، روز قيامت در حالي به پيشگاه خداوند حاضر مي‌شود که يکي از پهلوهايش ساقط (افتاده) است».ابن ماجه (1969)، ولي تمايل قلبي بيشتر به يکي از آنان اشکال ندارد.

******************

پيامبر صلی الله علیه وسلم  فرمود : (خيرکم، خيرکم لأهله، و أنا خيرکم لأهلي) «بهترين شما کسي است که با خانواده‌اش خوش‌رفتارتر باشد و من بهترين شما براي خانواده‌ام هستم».ترمذی (3985)

******************

مشاهده كل احاديث

 
 
 

اسلام - قرآن و تفسیر
نوار اسلام
سایت جامع فتاوای اهل سنت
مهتدین
عصر اسلام
دائرة المعارف شبکه اسلامی
اسلام تيوب
اخبار جهان اسلام
سایت بیداری
کتابخانه
پاسخ به شبهات دینی
اسلام هاوس

منظور از حضور دو شاهد عادل در هنگام عقد نکاح چیست؟

1- در حديث امده براي نکاح دو شاهد عادل بايد حضور داشته باشد منظور واقعي شخص عادل چيست و حداقل چه خصوصياتي بايد داشته باشد؟ 2- شاهدين نکاح چند تا از فاميل هاي ما  که در گذشته ازدواج کرده اند و حال فرزند هم دارند  تارک صلاة بودند حال حکمش چيست ؟؟

 

الحمدلله،

شاهدان  بايستي  عاقل  و  بالغ  باشند  و  سخن  طرفين  عقد  را  بشنوند  و  بدانند كه  مقصود  طرفين  عقد  از  آن  سخنان‌،  عقد  ازدواج  است  (‌اگر گواهان ‌كور  باشند  بايستي  بيقين  صداي  طرفين  عقد  را  از  هم  تشخيص  بدهند  و  بشناسند)‌.  اگر گواهان  نابالغ  يا  ديوانه  يا كر يا  مست  باشند،  عقد  نكاح  صحيح  نيست‌،  چون  وجود  اينها  از نظر شرع  با  عدم  وجودشان‌،  يكسان  است‌.

اما در مورد عدل آنها؛

حنفيه‌ گويند:  عدالت‌ گواهان  شرط  صحت  عقد  ازدواج  نيست  و  با  حضور  گواهان  فاسق  نيز  عقد  نكاح  صحيح  است‌.  هركس  شايسته  ولايت  ازدواج  باشد،  شايستگي  گواهي  و  شهادت  بر  ازدواج  را  نيز  دارد.  چون  مقصود  از  حضورگواهان  اعلان  ازدواج  است‌.

شافعيه  با  توجه  به  حديث"  لا نكاح إلا بولي وشاهدي عدل  " .  حضورگواهان  عادل  را  شرط  مي‌دانند.  اگر  عقد  ازدواج  با  حضورگواهان  مجهول  الحال  صورت‌گيرد  دو  راي  وجود  دارد  و  مختار  مذهب  شافعي  آنست‌كه  صحيح  است‌.

چون  ازدواج  درروستاها  و  بيابان  و  ميان  عامه  مردم  صورت  مي‌گيردكه  حقيقت  عدالت  آنان  شناخته  نيست  و  اعتبار  عدالت  ايجاد  مشقت  مي‌كند،  لذا  بظاهر  حال  اكتفا  مي‌شود  وكافي  است‌كه  حال‌گواهان  مجهول  باشد  و  فسق  آنها  ظاهر  نباشد. زيرا عادل کسي است که در ملاء عام مرتکب کبائر نشود و داراي فسق آشکار نباشد.

هرگاه  بعد  از  عقد  معلوم  شد،‌كه‌گواه  فاسق  بوده  است  اشكالي  ندارد  چون  شرط  عدالت  آنست‌كه  فسق  او  ظاهر  و  آشكار  نباشد  و  هنگام  عقد  فسق  او  مستور  و  پوشيده  بوده  است  پس  عدالت  تحقق  يافته  است‌.اما اگر کسي تارک نماز باشد، در اينصورت شاهد گرفتن وي اعتبار ندارد و صحيح نيست شاهداني که نماز نخوان هستند را در مراسم خطبه عقد فراخواند زيرا نکاح منعقد نمي شود.ولي اگر مدتي از ازدواج گذشته و الان زوج داراي فرزنداني شده اند،ان شاءالله که عقدشان صحيح بوده زيرا از حکم آن بي خبر بوده اند.والله اعلم 

 

شرط  مسلما‌ن  بودن گواها‌ن :

اگر  ازدواج  بين  مرد  و  زن  مسلمان  باشد  و  هر  دو  مسلمان  باشند  فقها  بدون  اختلاف  مسلمان  بودن‌گواهان  را  شرط  مي‌دانند.  ولي  اگر  مرد  مسلمان  با  زن  غير   مسلمان  ازدواج‌كند،  درگواهي‌گرفتن  غيرمسلمان  اختلاف  دارند.  احمد  و  شافعي  و  محمد  بن  الحسن‌گويند  با  حضورگواه  غيرمسلمان  عقد  ازدواج  صحيح  نيست‌،  چون  ازدواج  براي  مسلمان  است  وگواهي‌ غيرمسلمان  برآن  قبول  نيست‌.  ابوحنيفه  و  ابويوسف  اگر  زن  اهل‌كتاب  باشد،‌گواهي  دو  نفراهل‌كتاب  را  جايز  مي‌دانند.  و  اين نظريه  در  قانون  احوال  شخصيه  پذيرفته  شده  است‌. 

 

وصلي الله وسلم علي محمد و علي آله و اتباعه الي يوم الدين

سايت جامع فتاواي اهل سنت و جماعت

IslamPP.Com


بازگشت به ابتدا

بازگشت به نتايج قبل

 

ارسال مقاله به دوستان

چاپ مقاله

 

     

  معرفي سايت به دوستان  |   درباره ما   |  تماس با ما

All Rights Reserved For BlestFamily.com © 2010

كليه حقوق مادي و معنوي سايت محفوظ است.