شروط عملي شدن و ضرورت يافتن ازدواج
الحمدالله رب العالمين، والعاقبه للمتقين، ولاعدوان الا علي الظالمين، والصلاه
والسلام علي محمد الذي ارسله ربه رحمه للعالمين و علي آله و صحبه اجمعين.
شروطي هستند كه در دو طرف عقد بايستي وجود داشته باشند، تا پيامدهاي نكاح در مورد
آن عملي بشود.
براي تحقق اثرات و عملي شدن ازدواج لازم است كه «ولي» داراي حق ولايت شرعي باشد و
ولايت شرعي او زماني ثابت ميشود كه ولي زن يا جزو اقوام درجه اول پدري يا وكيل
آنها باشد، در غير اينصورت صحت نكاح مشروط به اجازه و رضايت آنها خواهد بود.
ولي بايستي داراي اهليت كامل يعنی: عاقل و بالغ باشد. اما اگر غيرعاقل و غيربالغ
باشد، علما اتفاق نظر دارند كه عقد آنها باطل است. اما اگر دختر يا پسر اهل عقد و
تمييز نباشند، يا از عقل و تجربه ناقصي برخوردار باشند ـ برخي بر اين باورند كه
نكاحشان موكول به رضايت ولي است. اما شافعيه و حنابله ميگويند، نكاح آنها باطل
است.
ولي همچنان كه گفته شد: به حسب درجه و مراتب ولايت صاحب حق و اختيارند، اگر ولي
حضور داشته باشد، ـ پس از جلب رضايت دختر ـ عقد نكاح صحيح است و نياز به رضايت
هيچ يك از ديگر خويشاوندان او ندارد. اما اگر «ولي» حضور نداشته باشد، عقد نكاح ـ
به جز در رأي حنفيه ـ باطل است.
مرد هم ميتواند براي قبول عقد نكاح كسي را وكيل خود بنمايد، به شرطي كه وكيل هم
عاقل و بالغ باشد. و در رأي اكثريت مذاهب اگر وكيل اهليت لازم را نداشته باشد، نكاح
باطل است.
شروط ضرورت يافتن نكاح:
اين شروط شروطي هستند كه وجود آنها در دو طرف عقد براي الزامي شدن و پيامدهاي نكاح
ضروري است و ديگر قابل فسخ نيست. آن شروط عبارتند از:
1-
زن و مرد بايد شايستگي (همشأن بودن) و تناسب لازم را با هم داشته باشند و هر دو
عاقل و بالغ باشند و چنانچه در شأن هم نبودند و تناسب لازم را با هم نداشتند از نظر
علماي حنفيه نكاحشان فسخ ميشود.
2-
هر يك از آنها به بيماريهايي مانند: جنون، جذام، پيسي، ناتواني جنسي ـ
بيماريهاي فكري و فساد عقيده و اخلاق ـ مبتلا نباشند. مگر اينكه طرف مقابل قبل از
اجراي عقد در جريان آن قرار گيرد و خود به آن رضايت داشته باشد. اگر يكي از آنها
قبلاً در جريان آنگونه بيماري همسرش قرار نگرفته باشد، به او اختيار داده ميشود
كه زندگي با او را ادامه دهد يا نكاحش را فسخ نمايد.
3-
چنانچه يكي از آنها ديگري را فريب بدهد و به دروغ خود را داراي مال يا مقام يا مدرك
تحصيلي جلوه بدهد و سپس خلاف آن ثابت شود، طرف ديگر (زن يا شوهر) حق و اختيار فسخ
نكاح را پيدا مينمايد.
4-
از نظر علماي حنفيه چنانچه زن عاقل و بالغي خود را شوهر ميدهد، عقد او بايستي شامل
مهرالمثل باشد. اما اگر آن زن خود را به كمتر از مهرالمثل شوهر دهد. و ولي او به آن
مقدار راضي نباشد، ولي حق دارد نكاح او را باطل نمايد.
5-
كسي كه ولي پسر يا دختر مجنون و يا بدون تمييز براي عقد نكاح ميشود، بايستي پدر يا
پسر و يا جد او باشد. اما چنانچه يكي از خويشاوندان مانند برادر و عمو ولي آنها
بشوند، نكاح منعقد نميشود و به خاطر مصلحت آنهايي كه اهليت و شرايط ازدواج را
ندارند، نكاح باطل ميگردد.
وصلی الله وسلم علی نبینا محمد وعلی آله وصحبه أجمعین.
وآخر دعوانا أن الحمدلله رب العالیمن.
|