مشكلات و موانع ازدواج
الحمدالله رب العالمين، والعاقبه للمتقين، ولاعدوان الا علي الظالمين، والصلاه
والسلام علي محمد الذي ارسله ربه رحمه للعالمين و علي آله و صحبه اجمعين.
ازدواج عادت اجتماعي پسنديده و پاسخگوي نيازهاي فطري و طبيعي و تنها راه تشكيل
خانواده سالم و منسجم است. خانوادهاي كه در پرتو آن سلامت جسمي و رواني و عفاف و
پاكدامني تحقق مييابد. همچنان كه پيشتر نيز گفته شد در جهت فراهم نمودن زمينه
براي ادامه نسل بشري و سروسامان يافتن جامعه پيشرو و متمدن تشكيل خانواده بسيار
ضروري است.
اما چنانچه كساني تحت تأثير برخي از عادات و فرهنگ موجود كه براساس انگيزههاي
خودنمايي و خودبرتربيني به هنگام ازدواج به دادن جهيزيه و مهريههاي كلان و
سرسامآور و ريخت و پاشهاي بي حد و حساب دست بزنند، در واقع هم به خود و هم به
جامعه خويش ستم كردهاند. و مسئولين و اهل علم و دانش مسئوليت دارند كه براي
برداشتن موانع بر سر راه ازدواج و ترويج عادات و فرهنگي كه ازدواج را آسانتر
مينمايد، اقدام نمايند. و از طرف ديگر به جوانان كمك كنند كه از راه مشروع و معقول
با هم آشنا شوند و خود را براي ساختن و بناي خانواده آگاه كنند. و از سختگيري و
زنداني نمودن آنها كه زمينه را براي بالا بردن بيش از حد سن ازدواج دختران و پسران
فراهم مينمايد پرهيز كنند.
مهمترين موانع و مشكلات ازدواج عبارتند از:
مسكن، بالا بودن ميزان مهريه، هزينه سرسامآور عقد و عروسي و جهيزيه، بيكاري يا كمي
درآمد، فرار از مسئوليت برخي از جوانان، ضعف انگيزههاي ايماني، گسترش برخي از
مفاسد اجتماعي و ...
1- مشكل مسكن:
بسياري از زوجهاي جوان همه تلاش خود را براي برخورداري از محل سكونت مستقل كه ساخت
يا خريد و يا اجاره آنها بسيار بالاست به كار ميگيرند. اما متأسفانه تهيه مسكن
مناسب بسيار مشكل بوده و مانعي اساسي بر سر راه ازدواج به شمار ميآيد.
2- مهريه زياد:
متأسفانه پديده بالا بودن ميزان مهريه در بسياري از ممالك ثروتمند و متوسط بسيار
رايج است. در كشورهاي نفتخير ميزان مهريه معمولاً بسيار زياد است و بسياري از
والدين ارقامي سرسامآور و خيالي را براي مهريه دختران خود طلب ميكنند و سبب ايجاد
سختي و مشكلات زيادي براي جوانان و خانواده او ميشوند و پيامدهاي سوء آن بر
خانوادهها بر كسي پوشيده نيست. زيرا معمولاًبسياري از خانوادهها داراي دختران و
پسراني دمبخت هستند و به همان مقداي كه خواستار مهريه براي دخترشان ميشود، به
هنگام خواستگاري دختر ديگران گاهي به همان ميزان يا بيشتر مهريه را از آنها طلب
ميكنند و از همين طريق هر سال به ميزان مشكلات افزوده ميشود و رقم مورد درخواست
بيشتر ميگردد.
به همين خاطر اسلام مردم را فرا ميخواند كه از درخواست مهريه زياد خودداري نمايند
و موضوع مهم و حساس ازدواج جوانان را به بازار و بورس تبديل ننمايند و عملاً
دختران خود را به مزايده نگذارند. و لازم به يادآوري است كه ميان درخواست مهريه
بسيار بالا و واجب بودن پرداخت مهريه از طرف شوهر كه مورد اتفاق است، هيچ ارتباطي
وجود ندارد. و همين موضوع موردنظر قرآن است كه ميفرمايد:
«
وَإِنْ أَرَدْتُمُ اسْتِبْدَالَ زَوْجٍ مَكَانَ زَوْجٍ وَآَتَيْتُمْ إِحْدَاهُنَّ
قِنْطَارًا فَلَا تَأْخُذُوا مِنْهُ شَيْئًا أَتَأْخُذُونَهُ بُهْتَانًا وَإِثْمًا
مُبِينًا » (النساء / 20)
«اگر خواستيد همسري را به جاي همسري ديگر برگزينيد، هرچند مال زيادي را مهريه يكي
از آنان كرده باشيد، برايتان روا نيست كه چيزي از آن مال را دريافت كنيد، مگر با
بهتان و گناه آشكار ميخواهيد آن را بگيريد. آيا اهل ايمان چنين ميكنند».
و اين بدان سبب است كه وقتي حقي براي كسي در نظر گرفته شد، به هيچ وجه نبايد چيزي
از آن كاسته شود و همين آيه بود كه مورد استدلال خانمي قرار گرفت كه به سخنان عمر
رضی الله عنه اعتراض نمود. ايشان بر روي منبر فرموده بودند:
«مواظب باشيد مهريه خانمها را بالا نبريد! چنانچه مهريه زياد در دنيا مايه عزت و
افتخار و اندوختهاي براي آخرت ميبود، رسول خدا صلی الله علیه وسلم از همه شما به
گرفتن مهريه زياد براي دخترانش اوليتر بود. مهريه هيچ يك از زنان و دختران رسول
خدا صلی الله علیه وسلم بيش از دويست گرم نقره نبود. هركس بيش از چهارصد گرم نقره
مهريه را قرار دهد، اضافهاش را به نفع بيتالمال مصادره مينمايم».(
مجمع الزوائد، ج 4، ص 283)
به موضوع ازدواج همچنان كه گفته شد، نبايد به عنوان تجارتي سودآور نگاه شود. بلكه
پيماني است كه ميان دو انسان براي يك عمر زيستن با هم بسته مي شود و به همين خاطر
مبناي آن بايستي بر اصول و ارزشيابي مانند: آسانگيري، دلسوزي و همكاري قرار داشته
شود و بهتر آن است كه پدر و مادر دختر به زندگي آينده او و شوهرش توجه نمايند و
كاري نكنند كه در همان سالهاي اول زندگي مشترك سايه سياه و شوم بدهكاري و خواري و
ناداري بر سر آنان كشيده شود. اما اگر داماد او به كسي بدهكار نباشد و در مقابل
هيچكس تعهد مالي نداشته باشد، ميتواند زندگي پر از صفا و صميميت و شادابي را براي
دخترش فراهم نمايد و در غير اينصورت زندگي آنان پر از سختي و غم و غصه و حتي ممكن
است كارشان به دادگاه و زندان كشانيده شود، يا براي برخاستن از زير بار بدهكاري به
خلافكاري دست بزند.
اين آينده نگري را شريعت اسلام به خانوادهها يادآوري مينمايد و در همين رابطه
است كه رسول خدا صلی الله علیه وسلم ميفرمايد:
«بهترين ازدواج ازدواجي است كه كمترين هزينه براي آن در نظر گرفته شود».(
احمد وحاكم وبيهقي)
و همچنين فرمودهاند:
«بهترين مهريه آن است كه كمترين ميزان برايش معين شده باشد».(بخاري)
و باز هم فرموده است:
«بهترين و با بركتترين زنان آنهايي هستند كه مهريهشان كمتر باشد».(لطبراني در
معجم الأوسط)
هدف از اين تشويق و ترغيبها به كم كردن از ميزان مهريه مشخص است زيرا هزينههاي
ازدواج و مقدار مهريه هرچه كمتر باشد، رويآوري جوانان به ازدواج بيشتر ميشود و
چنانچه هزينههاي ازدواج بيش از توانايي آنان باشد، به طور طبيعي از آن رويگردان
ميشوند. و همين رويگرداني از ازدواج است كه زمينه را براي بسياري از مفاسد
اجتماعي و اخلاقي فراهم مينمايد. در اين مورد رسول خدا صلی الله علیه وسلم
ميفرمايد:
«هرگاه كسي به خواستگاري دخترتان آمد و از دين و اخلاق او راضي بوديد، دست رد بر
سينه او نگذاريد. اگر اين كار را نكنيد، فساد و تباهي بسياري در ميان شما رواج
خواهد يافت».(ترمذي)
و اين را سه بار تكرار فرمود.
3- هزينه بالاي ازدواج:
در بسياري از ممالك و شهرها و روستاها بسياري از خانوادهها و با هدف خودنمايي و
فخرفروشي به ديگران دست به ريخت و پاشها و اسرافكاريهاي بسيار در مراسم عقد و
عروسي و تهيه جهيزيه و غيره ميزنند. و گاهي با اجاره كردن سالنهاي مجلل و تهيه
غذاهاي گرانقيمت و دعوت از صدها و گاهي هزاران نفر و آوردن ترانهساران دورهگرد و
تهيه هداياي گرانقيمت براي عروس و داماد و دستهگلهاي بزرگ و كوچك و ...
ميليونها تومان پول را به باد ميدهند و غالباً مشكلات و عواقب آن سالها بر دوش
عرس و داماد سنگيني مينمايد. در واقع اينگونه كارهاي نادرست و نامعقول سد و مانعي
بزرگ را بر سر راه ازدواج بسياري از جوانان فراهم ميسازد. از طرف ديگر زن مؤمن و
موفق آن است كه به اين فرموده رسول خدا صلی الله علیه وسلم توجه كند و آن را ملاك
خواستههاي خود قرار دهد. ايشان فرمودهاند:
«با بركتترين ازدواجها، ازدواجي است كه سبكترين مهريه را داشته باشد».(
حاكم و احمد و بيهقي)
كساني كه ميخواهند راه آسانگيري و دلسوزي را كه مورد تشويق اسلام است، در پيش
بگيرند و براي رويارويي با پديده مجرد ماندن دختران و پسران و گسترش فساد و
بيبندوباري كاري را انجام بدهند، واجب است كه روش قناعت و اعتدال را در پيش بگيرند
و پايههايي را كه شالوده زندگي مشترك بر آنها استوارند محكمتر گردانند. اخلاق
ديني و آداب اسلامي سازگار با فطرت را مراعات كنند و از مظاهر خودخواهي و
اشرافيگري حتيالامكان پرهيز كنند.
پدر و مادر دختر لازم است اهل ايمان و احساس مسئوليت باشند، و وضع و شرايط خواستگار
دخترشان را مورد توجه قرار دهند و از چشم و همچشمي با ديگران و لجبازي و خودبيني
پرهيز نمايند و باور كنند كه همه خير و سعادت در رعايت دين فرموده رسول خداست كه
فرمودهاند:
«هرگاه كسي به خواستگاري دختر شما آمد و از دين و اخلاقش راضي بوديد، دست رد بر
سينه او نگذاريد، اگر چنين نكنيد فساد و تباهي بسياري در ميان شما به وجود خواهد
آمد».(
ابن ماجه و ترمذي وحاكم)
4- جهيزيه گرانقيمت:
هرچند زن و مرد در آغاز زندگي به بعضي از وسايل زندگي ماند: فروش و اسباب و وسايل
پخت و پز و ... احتياج دارند، اما تهيه آن بايستي در حد توان و به صورت معقول باشد.
مسئوليت تهيه جهيزيه با توجه به عرف و مسلك در بسياري از ممالك با هم فرق ميكند.
در برخي از كشورهاي عربي شمال آفريقا براساس رأي مذهب مالكي هزينه تهيه جهيزينه بر
دوش زن است. اما در بسياري از ممالك ديگر براساس رأي اكثريت فقها مسئوليت تهيه
هزينههاي خريد جهيزيه برعهده مرد قرار دارد و معمولاً مقداري پول را براي تهيه آن
پرداخت ميكند.
اساساً تهيه جهيزيه بر زن واجب نیست و در اين مورد هيچگونه مسئوليتي متوجه زن
نيست. و تهيه مسكن و وسايل منزل همچون تهيه لباس و غذاي زن برعهده مرد است. اما
مهريهاي را كه مرد براي همسرش در نظر ميگيرد اساساً براي تهيه جهاز نيست، بلكه
بخشش مالي و حقي است كه آن را براي همسرش متقبل ميشود. زيرا خداوند متعال
ميفرمايد:
«
وَآَتُوا النِّسَاءَ صَدُقَاتِهِنَّ نِحْلَةً» (النساء / 4)
«از روي رضا و رغبت مهريههاي زنان را بپردازيد».
به همين دليل خانواده داماد نبايد انتظار داشته باشند كه خانواده دختر يا خود او
مهريهاش را صرف خريد جهاز بنمايند، يا پس از توافق چيزي از آن را كم كنند.
اما چنانچه براساس عرف برخي ممالك زن اقدام به خريد جهيزيه نمايد، همه وسايلي را كه
خريداري نموده متعلق به خود اوست و حق دخل و تصرف كامل را در آنها دارد و در مورد
مقدار آن سخن او پذيرفته ميشود. اما اگر مرد اقدام به تهيه جهيزيه نمايد ـ كه حق
اوست ـ اموال جهيزيه متعلق به اوست و معمولاً در بلاد شام و كشورهاي خليج رسم بر
اين است.
معمولاً زنان در مورد نوع جهاز و بهاي آنها و اينكه ساخت خارج يا داخل است حساسيت
دارند و به آن اهميت ميدهند، ولي چنانچه توانايي مالي آنها اجازه بدهد و سبب ايجاد
فشار به شوهر و خانوادهاش نگردد و مانعي را بر سر راه ازدواج ديگران فراهم نمايد،
مانعي ندارد.
اما اگر شوهر و خانواده او تحت فشار خانواده عروس يا خود او، مجبور به خريدن اجناس
گرانقيمت بشوند و پول زيادي را هزينه نمايند و باعث فشار و مشكلات آنان بشود، چنين
كاري زشت بوده و عاقبت بدي خواهد داشت. زيرا از روي اجبار و اكراه انجام گرفته است.
هر چيزي كه از طريق نارضايتي و ناخشنودي طرف مقابل انجام بگيرد، حرام يا شبه حرام
بوده و ضرر و زياني روشن را متوجه زندگي آينده خانوادگي مينمايد. از طرفي ديگر
نوعي از اسراف و تبذير به شمار ميرود و خداوند اهل اسراف و تبذير را دوست نميدارد
و حتي در مورد آنها فرموده است:
«
إِنَّ الْمُبَذِّرِينَ كَانُوا إِخْوَانَ الشَّيَاطِينِ وَكَانَ الشَّيْطَانُ
لِرَبِّهِ كَفُورًا» (اسراء / 27)
«بيگمان ريخت و پاشکنندكان برادران (و همنشينان) شيطانها هستند و شيطان هم
بسيار (نعمتهاي) خداوند را ناسپاس مينمايد».
5- درآمد كم و بيكاری:
كمبود درآمد و بيكاري پديدههايي هستند كه در بسياري از كشورها وجود دارند، اما در
كشورهاي در حال رشد (عقبمانده) به دليل اتكاي بيش از حد به كشاورزي و ضعف
پيشرفتهاي صنعتي و ركود تجارت داخلي و خارجي و جايگزيني ابزار و ماشين به جاي
نيروي انساني و آمدن زنان به صحنه كار و خدمات اداري، يا ضعف تربيت نيروي كار ماهر
و سستي برخي از جوانانش آمار بيكاري در آن در حد بالايي قرار دارد.
اگر جواني در چنان شرايط اقتصادي نامطلوبي زندگي كند كه امكان اشتغال و كسب درآمد
در سطح بسيار پائيني قرار دارد، چگونه ميتواند ازدواج نمايد و چنانچه خانواده و
خويشاوندان و اهل خير يا صندوقهاي ازدواج ـ كه به تازگي در برخي از كشورها تأسيس
شده ـ در حد معمول به آنها كمك كنند و نيازهاي ضروري و اساسي آنان را فراهم نمايند،
به هيچ وجه روا نيست كه خانواده همسر يا ديگران او را ناچار كنند كه هزينههاي
زيادي را براي مراسم عقد و عروسي متحمل شوند. زيرا چنين كارهايي موانعي را بر سر
راه ازدواج ديگران فراهم مينمايد و از تشكيل شدن خانوادههاي جديد پيشگيري ميكند.
و در نتيجه بسياري از دختران و پسران دچار عقدههاي رواني گرديده و گاهي از جامعه و
همه چيز آن متنفر ميشوند. زيرا رسول خدا صلی الله علیه وسلم فرموده است: «فقر و
نداري ممكن است انسان را به سوي كفر سوق دهد».( ابونعيم در الحليه)
مصلحت فرد و جامعه ايجاب مينمايد كه مشكلات موجود در راه ازدواج از ميان برداشته
شود و با پديدههاي زشتي مانند: مهريهها و جهيزيهها و ريخت و پاشهايي كه در
مراسم عقد و عروسي انجام ميگيرد مقابله جدي صورت بگيرد. و به حد متوسط نيازهاي
زندگي قناعت بشود و تا دستيابي به فرصت و شرايطي بهتر راه صبر و بردباري در پيش
گرفته شود.
انسان مؤمن نبايد از وضع نامطلوب خود دچار يأس و سرخوردگي بشود، بلكه با كار و تلاش
و برنامهريزي اميدواريش به آينده بيشتر گردد و باور كند كه نفقه و روزي همسر همراه
با او به خانهاش خواهد آمد. خداوند متعال ميفرمايد:
«
أَهُمْ يَقْسِمُونَ رَحْمَةَ رَبِّكَ نَحْنُ قَسَمْنَا بَيْنَهُمْ مَعِيشَتَهُمْ
فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا » (الزخرف / 32)
«مگر آنان هستند كه روزي و نعمت پروردگارت را تقسيم ميكنند؟ (نه اين)ما هستيم كه
نيازهاي زندگي دنيا را ميان آنها تقسيم ميكنيم».
همچنين ميفرمايد:
«
إِنْ يَكُونُوا فُقَرَاءَ يُغْنِهِمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ وَاللَّهُ وَاسِعٌ
عَلِيمٌ» (النور / 32)
«چنانچه فقير و نيازمند باشند، خداوند از (خزانه) كرم و فضل خود آنان را بينياز
مينمايد. خداوند (نعمتهايش) گسترده و آگاه است».
6- فرار از مسئوليت:
متأسفانه بسياري از جوانان به بيماري فرار از مسئوليت تشكيل خانواده مبتلا هستند و
علت آن بيشتر عدم اعتماد به نفس و هراس از شكست خوردن در رويارويي با مسئوليتهاي
زندگي خانوادگي است. گاهي برخي از جوانان هم به دليل بلندپروازيها و
خيالپردازيهاي نامعقول و انتظارات بيش از حدي كه از خانواده دارند، از ازدواج
خودداري مينمايند.
عامل اصلي اين ناهنجاري در ميان جوانان به عدم تربيت صحيح فكري و اخلاقي و رفتاري
آنان برميگردد و آنها به گونهاي بار نيامدهاند كه اعتماد به نفس داشته باشند و
به خود متكي شوند. گاهي هم پيچيدگيهاي امور زندگي و بحران بيكاري به ويژه در ميان
فارغالتحصيلان دانشگاهها و گراني هزينه زندگي دست به دست هم داده و اين بيماري ـ
كه بعضي از جوانان دچار آن شدهاند ـ را بيشتر مينمايند و به يأس و سرخوردگي آنها
ميافزايند و در نتيجه آنان از اقدام به ازدواج خودداري ميكنند.
چنانچه موانع و مشكلات ديگري را كه در راه ازدواج وجود دارند به اين مورد اضافه
كنيم، همه اينها زمينه را براي بيتوجهي جوانان به ازدواج و ماندن دختران در خانه
پدري و گسترش فساد و بيبندوباري و فروپاشي زندگي فراهم ميشود.
7- ضعف انگيزهاي ايمانی:
كمتوجهي به رابطه مشروع و كانون خانواده، زمينه را براي سوار شدن بر طوفان سهمگين
كششهاي نارواي نفساني فراهم نموده و فرصت انديشيدن به عواقب آن را از كم خردان
گرفته است. اما اگر كسي بر اين باور باشد كه دينداري و پايبندي به ارزشهاي ايماني
و اخلاقي آرامش و آسودگي فكري و رواني و اجتماعي همهجانبهاي را براي انسان به
ارمغان ميآورد و درِ اميدواري و پيروزي در مقابل مشكلات زندگي را بر روي خود
بگشايد، به ازدواج و تشكيل خانواده روي ميآورد.
اما اگر انساني در ضعف ايماني و اخلاقي قرار داشته و اميدش به ياري خداوند لرزان
باشد، مدام در اضطراب و پريشاني به سر ميبرد و روحيه و اراده اقدام به تشكيل
خانواده را ندارد و در جهان معاصر متأسفانه بسياري از جوانان از اين بيماري رنج
ميبرند و روح مادهپرستي و طمعورزي بر آنان چيره گرديده است.
و تعداد اينگونه جوانان در عصر ما كم نيستند. چرا كه گرايشهاي ماديگرايانه و
تسلط انواع گوناگون طمع و چشمورزي رو به فزوني گذاشتهاند. در اين صورت چگونه يك
جوان تازه به بلوغ رسيدهاي كه از دانشگاه فارغالتحصيل شده ميتواند ازدواج كند در
حالي كه هيچ كاري ندارد. اينها از جمله مسائلي است كه رسم ازدواج را از رونق
انداخته و تمايل افراد را نسبت به آن كم كردهاند.
8- ناهنجاريهاي اجتماعی:
پديده شيوع فساد اخلاقي و روابط نامشروع ـ كه حتي بسياري از حيوانات به آن تن
نميدهند ـ پيامد طبيعي بيحجابي و بيحرمتي و پوشيدن لباسهاي زشت، قاطي بودن
زنان و مردان، دختران و پسران نامحرم در مدرسه و دانشگاه و محل كار، پخش فيلم هاي
مبتذل تلويزيوني و ويديويي و در كنار آن بيتوجهي بسياري از اولياء و مربيان و در
رأس آنها حكومتهاست.
بيحجابي و بيحرمتي برخي از دختران و هرزگي و ولگردي عدهاي از پسران زمينه را
براي بياعتمادي بسياري ديگر فراهم كرده و تعداد بسيار كمي حاضرند با پسران و
دختران هرزه و ولگرد و پوچ و بيخاصيت ازدواج نمايند. و در نتيجه بسياري از آنها
دچار انواع بيماريهاي جسمي و رواني ميشوند و غالباً روز به روز بيشتر در باتلاق
فساد غرق ميگردند و در بسياري موارد هم دست به خودكشي ميزنند.
لازم است كه اولياء و مسئولان از عقده خودبرتربيني خود را نجات بدهند و از بردگي
مال و ثروت دست بردارند و بيشتر به تربيت درست فرزندان خود توجه كنند.
اما جواني كه نور ايمان در قلب او تابيده و چراغ هدايت اسلام را فراراه زندگي خويش
نموده و به آداب و مسئوليتهاي ديني خود عمل مينمايد، در پي يافتن همسري متدين و
برخوردار از ارزشهاي ايماني برميآيد. به كتاب خداوند و سنت رسول خدا صلی الله
علیه وسلم متوسل ميشود و خداوند را بر كردار و گفتار خويش حاضر و ناظر ميداند و
از گناه و نافرماني پرهيز ميكند و با عزمي قاطع و نيتي پاك تصميم به ازدواج
ميگيرد. و اين فرموده رسول خدا صلی الله علیه وسلم را آويزه گوش خويش قرار ميدهد
كه فرموده است:
«اي جوانان! هر يك از شما كه توانائيش را دارد ازدواج كند، زيرا سبب سر به زيري
بيشتر و پاكدامني افزونتر ميگردد و اگر كسي از عهده آن برنميآيد لازم است روزه
بگيرد، زيرا روزه باعث تقليل نياز او به همسر ميشود».(
اخرج الجماعه (احمد و اصحاب الكتب السنه))
جواناني را كه از عهده تأمين مخارج ازدواج برنميآيند به صبر و شكيبايي و پاكدامني
و پرهيز از مسايلي كه غريزه آنها را تحريك ميكند، سفارش مينماييم. زيرا خداوند
متعال ميفرمايد:
«
وَلْيَسْتَعْفِفِ الَّذِينَ لَا يَجِدُونَ نِكَاحًا حَتَّى يُغْنِيَهُمُ اللَّهُ
مِنْ فَضْلِهِ» (النور / 33)
«آنهايي كه امكانات ازدواج را ندارند، بايد راه عفت و پاكدامني را در پيش بگيرند تا
زماني كه خداوند آنان را بينياز مينمايد».
حاكم و ابن ماجه از ابن عباس روايت مينمايند كه: «هيچ چيزي به اندازه ازدواج مايه
آرامش خانوادگي و اجتماعي نيست». و امام احمد و ابوداود و حاكم از ابن عباس نقل
مينمايند كه: «اسلام ترك ازدواج را تأييد نميكند». بدين معنا كه اسلام با رهبانيت
و گوشهنشيني و ترك مسايل اجتماعي مخالف است. و در حديثي متفق عليه آمده است كه
رسول خدا صلی الله علیه وسلم فرموده است: «من با زنان ازدواج مينمايم هركس از سنت
من رويگردان شود، جزو ما به شمار نميآيد».
لازم است جوانان از پارهاي عادات زيانآور و ناپسند مانند: استمنا و عمل قوم لوط
به شدت پرهيز نمايند. زيرا خداوند متعال ميفرمايد:
«
وَالَّذِينَ هُمْ لِفُرُوجِهِمْ حَافِظُونَ (5) إِلَّا عَلَى أَزْوَاجِهِمْ أوْ مَا
مَلَكَتْ أَيْمَانُهُمْ فَإِنَّهُمْ غَيْرُ مَلُومِينَ» (مؤمنون / 5-6)
«آنهايي كه شرمگاههايشان خود را (از فساد و فحشا) مصون ميدارند * مگر با همسران
يا كنيزان (به نكاح درآمده) كه در اين صورت مورد ملامت قرار نميگيرند».
و در روايتي آمده است كه: «كسي كه با دست خود استمنا مينمايد، ملعون است».(
نيل الوطار شوكاني)
همچنين دختران مسلمان و اهل ايمان از عادت سري و همجنسگرايي پرهيز مينمايند، و
خود را در معرض بيماريهاي جسمي مانند: سل، تيفوئيد و بيماريهاي رواني مانند:
اضطراب و پريشاني قرار نميدهند. زيرا رسول خدا صلی الله علیه وسلم ميفرمايد:
«استمناي ميان زنان برايشان زنا به شمار ميرود».(
ابويعلي و طبراني)
لازم به يادوري است كه عمل «استمنا» گناه و خلافكاري به شمار ميآيد و رأي اكثريت
علما بر تعزير و مجازات مرتكب آن است.
9- عمل قوم لوط:
عمل قوم لوط حتي با همسر يا همجنسبازي جنايت و معصيتي خطرناك است كه يكي از
پيامدهاي آن شيوع بيماريهاي «ايدز» يا از بين رفتن مقاومت بدن در مقابل بيماري
است. قرآن در ارتباط با اين عمل زشت و ناپسند خطاب به قوم لوط و دنبالهروان آنها
ميفرمايد:
«
أَتَأْتُونَ الذُّكْرَانَ مِنَ الْعَالَمِينَ (165) وَتَذَرُونَ مَا خَلَقَ لَكُمْ
رَبُّكُمْ مِنْ أَزْوَاجِكُمْ بَلْ أَنْتُمْ قَوْمٌ عَادُونَ» (الشعراء / 165-166)
«آيا در ميان جهانيان (راه انحراف را در پيش ميگيريد) و به سراغ ذكور ميرويد * (و
به جاي زنان با آنان آميزش مينماييد؟!) و همسراني را كه پروردگارتان برايتان
آفريده است رها ميكنيد».
و در نهايت به خاطر عناد و لجاجتشان خداوند آنان را نابود گردانيد.
«
كَذَّبَتْ قَوْمُ لُوطٍ بِالنُّذُرِ (33) إِنَّا أَرْسَلْنَا عَلَيْهِمْ حَاصِبًا
إِلَّا آَلَ لُوطٍ نَجَّيْنَاهُمْ بِسَحَرٍ» (القمر / 33-34)
«قوم لوط به هشدارهاي پيامبر (لوط) بيتوجهي كردند و او را تكذيب نمودند *ما هم
تندبادي كه ريگها را به حركت درميآورد، فرستاديم (و همه آنها) را نابود كرديم به
جز قوم لوط كه سحرگاهان آنها را نجات داديم».
امام احمد و ابوداود و ترمذي از ابن عباس روايت مينمايند كه: «هركس را ديديد كه
عمل اهل لوط را انجام ميدهد، فاعل و مفعول را بكشيد».
در مورد مجازات اهل لواط امام ابوحنيفه قائل به تعزيرات اما بقيه فقها بر اين
باورند كه بايستي مانند اهل زنا با آنها برخورد شود و حد زنا برايشان جاري گردد.
وصلی الله وسلم علی نبینا محمد وعلی آله وصحبه أجمعین.
وآخر دعوانا أن الحمدلله رب العالیمن.
|