Thu, 10 Apr 2025پنجشنبه 21 فروردين 1404
 
كليپهاي صوتي و تصويري: 599
تعداد كل مقالات : 2523
تعداد كل بازديدها تاكنون : 9465885
 
 
 

پيامبر صلی الله علیه وسلم مي‌فرمايد : (والمرأة راعية في بيت زوجها و مسئولة عن رعيتها) «وزن در خانه شوهرش نگهدار و در برابر زيردستانش مسئول است». متفق عليه : بخاری (893)، مسلم (1829).

******************

پيامبر صلی الله علیه وسلم  مي‌فرمايد : (إياکم و الدخول علي النساء، قيل يا رسول الله : أفرأيت الحمو – و هو قريب الزوج کأخيه و ابن أخيه و عمه و ابنعمه و نحوهم – قال : الحموالموت). «از داخل شدن بر زنان بپرهيزيد، گفته شد اي رسول خدا! نظرت درباره حمو (نزديکان شوهر مانند برادر و پسر برادر و عمو و پسر عمو و مانند آنها) چيست؟ فرمود : حمو مرگ است».متفق عليه : بخاری (5232)، مسلم (2172)

******************

پيامبر صلی الله علیه وسلم  مي‌فرمايد : (من أتي حائضا أو امرأة في دبرها، أو کاهنا فصدقه بما يقول فقد کفر بما أنزل علي محمد) «هر کس در زمان قاعدگي يا از غير محل نسل با همسرش آميزش کند يا نزد کاهني برود و آنچه را (کاهن) مي‌گويد تصديق کند، به آنچه بر محمد صلی الله علیه وسلم  نازل شده کافر شده است».ابن ماجه (639)

******************

پيامبر صلی الله علیه وسلم مي‌فرمايد: (والذي نفسي بيده، ما من رجل يدعوا امرأته إلي فراشه فتأبي عليه إلا کان الذي في السماء ساخطا عليها حتي يرضي عنها). «قسم به ذاتي که جانم در دست او است هر مردي که همسرش را به بسترش فراخواند و او سرباز زند، ذاتي که در آسمان است از او ناراضي مي‌شود تا وقتي که شوهرش از او راضي شود».مسلم (1436)

******************

پيامبر صلی الله علیه وسلم مي‌فرمايد : (إذا صلت المرأة خمسها، و صامت شهرها، و حفظت فرجها، و أطاعت زوجها، قيل لها ادخلي الجنة من أي أبوابها شئت) «اگر زن نمازهاي پنجگانه را بجا آورد و روزة رمضان را بگيرد و از زنا دوري کرده و از شوهرش اطاعت کند به او گفته مي‌شود از هر دري از درهاي بهشت که مي‌خواهي داخل شو».[صحیح ابن ماجه 660]

******************

پيامبر صلی الله علیه وسلم  طولاني شدن شب نشيني (در عبادت) عبدالله بنعمر و دوري ازهمسرش را بر او انکار کرد و فرمود : (إن لزوجک عليک حقا) «همانا همسر شما بر شما حق دارد».متفق عليه :خ (1975)، مسلم (1159)

******************

مشاهده كل احاديث

 
 
 

اسلام - قرآن و تفسیر
نوار اسلام
سایت جامع فتاوای اهل سنت
مهتدین
عصر اسلام
دائرة المعارف شبکه اسلامی
اسلام تيوب
اخبار جهان اسلام
سایت بیداری
کتابخانه
پاسخ به شبهات دینی
اسلام هاوس

حكم تفاخر به نسب

برخي معتقدند كه تفاخر به نسب امري زيبا و پسنديده است، و از اين آيه استدلال مي گيرند: «وَرَفَعَ بَعْضَكُمْ فَوْقَ بَعْضٍ دَرَجَاتٍ» [انعام آيه 165] (و بعضي را بر بعضي ديگر مراتبي برتر داد).

و اين حديث:[ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَى كِنَانَةَ مِنْ وَلَدِ إِسْمَعِيلَ، وَاصْطَفَى قُرَيْشًا مِنْ كِنَانَةَ، وَاصْطَفَى هَاشِمًا مِنْ قُرَيْشٍ، وَاصْطَفَانِي مِنْ بَنِي هَاشِمٍ] (الله تعالي) از ميان فرزندان اسماعيل، كنانه را برگزيد و از كنانه، قريش را برگزيد، و از قريش، هاشم را برگزيد، و من محمد را از بني هاشم برگزيد» مسلم (2276)،

  نظر شما در اين مورد چيست؟

 

الحمدلله،

 

 تفاخر به نسب به طور مطلق، جايز نيست، بنابراين مي توان گفت اين موضوع به طور مطلق صحت ندارد.

رسول الله صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ وَسَلَّمَ  درحديثي مي فرمايد:« لَيَنْتَهِيَنَّ أَقْوَامٌ يَفْتَخِرُونَ بِآبَائِهِمْ الَّذِينَ مَاتُوا ... أَوْ لَيَكُونُنَّ أَهْوَنَ عَلَى اللَّهِ مِنْ الْجُعَلِ الَّذِي يُدَهْدِهُ الْخِرَاءَ بِأَنْفِهِ » ترمذي(3995)

(كساني كه به پدران و نياكان مرده خود افتخار مي كنند بايد از اين كار باز بيايند، و در صورتي كه باز نيايند، نزد الله تعالي از سوسكي كه سرگين و كثافت را با بيني خود مي غلطاند، پست تر خواهند بود.)

 افتخار به نسب از امور جاهليت است.

رسول الله صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ وَسَلَّمَ فرموده اند: «إِنَّ اللَّهَ قَدْ أَذْهَبَ عَنْكُمْ عُبِّيَّةَ الْجَاهِلِيَّةِ وَفَخْرَهَا بِالْآبَاءِ، إِنَّمَا هُوَ مُؤْمِنٌ تَقِيٌّ وَفَاجِرٌ شَقِيٌّ، النَّاسُ كُلُّهُمْ بَنُو آدَمَ وَآدَمُ خُلِقَ مِنْ تُرَابٍ» ابو داود (5116)،

[ الله تعالي تعصب جاهليت و افتخار به پدران را از شما دور كرده است؛ فرد يا مؤمن پرهيزگار است؛ يا فاسقِ بدبخت، مردم همه از فرزندان آدم هستند و آدم از خاك آفريده شده است. ]

رسول الله صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ وَسَلَّمَ فرمود: «أَرْبَعٌ فِي أُمَّتِي مِنْ أَمْرِ الْجَاهِلِيَّةِ لَا يَتْرُكُونَهُنَّ: الْفَخْرُ فِي الْأَحْسَابِ، وَالطَّعْنُ فِي الْأَنْسَابِ، وَالْاسْتِسْقَاءُ بِالنُّجُومِ، وَالنِّيَاحَةُ» مسلم (934)

[از امور جاهليت چهار چيز در ميان امت من باقي مانده است كه آنها را ترك   نمي دهند، كه عبارتند از: فخر به حسب، طعن در نسب، طلب باران به وسيله ي ستارگان، نوحه خواني گريه و زاري براي مردگان.]

اين حديث بيانگر نكوهش افتخار به نسب است؛ زيرا شرف آدمي با كارهايي است كه انجام مي دهد،  و شرافت آبائي و اجدادي سودي به انسان نمي رساند.

شاعر گفته:

إذا افتخَرت بأقوامٍ لهم شرف

                               قلنا صدقتَ ولكن بئس ما ولدوا (شعر منسوب به ابن الرومي است با اين لفظ لئن فَخَرت بآباءٍ ذوي حسبٍ + لقد صَدَقتَ ولكن بئس ما ولدوا)

 

یعنی:

آنگاه كه تو به گذشتگان با شرافت خود مي نازي ما سخن تو را تصديق مي كنيم؛ اما بدان كه فرزندان نگون بختي از خود بر جاي گذاشته اند!

رسول الله صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ وَسَلَّمَ  فرموده اند: «مَنْ بَطَّأَ بِهِ عَمَلُهُ لَمْ يُسْرِعْ بِهِ نَسَبُهُ» [مسلم:3699].

(كسي كه عملش او را عقب بياندازد، نسبش او را به جايي نمي رساند)

منظور از اين آيه« وَرَفَعَ بَعْضَكُمْ فَوْقَ بَعْضٍ دَرَجَاتٍ » (وبعضي را بربعضي ديگر به مراتبي برتري داد) فضائل ظاهري مراد است: مانند علم و زهد و عبادت  و سخاوت و شجاعت و امثال آن؛ زيرا الله تعالي به صاحبان چنين صفاتي در دنيا و آخرت فضل و برتري نصيب مي گرداند.

الله تعالي در قرآن فرمود: «يَرْفَعِ اللَّهُ الَّذِينَ آَمَنُوا مِنْكُمْ وَالَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ دَرَجَاتٍ» [مجادله:11]

 (الله تعالي به كساني از شما كه ايمان آورده اند و بهره از علم دارند، درجات بزرگي  مي بخشد.)

منظور از حديثي كه در متن سؤال مطرح شده است، اين مي باشد كه الله تعالي رسول الله صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ وَسَلَّمَ را از مشهورترين و اشرفترين عرب انتخاب نمود تا مردم پس اين كه اطمينان نموده ند كه اين كه پيامبر از نسلي با لياقت و با كمال و جمال است و در بين عربهاي ديگر از جايگاه بالاتري برخوردار هستند، بديهي است كه به امانت داري و صداقت او بيشتر اعتماد مي كنند؛ اين ويژگي امري معنوي است كه تقويت كننده امر نبوت محمدصَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ وَسَلَّمَ است؛ با وجود اين امتياز و ويژگي در بقيه افراد قبيله پيامبر از عموهايشان و ديگران كه به رسالت ايشان ايمان نياورند، امتياز نژاد و قبيله به آنان سودي نرساند و به آنان مايه افتخار و مباهات نشد، از جمله عموي رسول الله صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ وَسَلَّمَ ابولهب- كه در قرآن در مورد ايشان فرمود: : «تَبَّتْ يَدَا أَبِي لَهَبٍ وَتَبَّ» [بريده باد دو دست ابولهب و مرگ بر او]

شاعر در اين مورد مي گويد:

[ لعمرك ما الإنسان إلا بدِينه        فلا تترك التقوي اتّكالاً علي النسب ]

[فقد رفع الإسلام «سلمانَ» فارسٍ    و قد وضع الشرك الشَّقِيَّ «أبا لهب» ]

بدون ترديد سرمايه ي انسان دين اوست بخاطر نسب مسير تقوي رها نمي شود(شعر منسوب به علي است وهمچنين ومنسوب به صاحب بن عباد وبه جاي كلمه عاشقي، شريف است.)

یعنی:

اسلام به سلمان فارسي عزت داد و شرك و بت پرستي ابولهب شقي و بدبخت را خوار و ذليل نمود.

 

فتوا با امضاي شيخ ابن جبرين مورخه 29/10/1420

IslamPP.Com


بازگشت به ابتدا

بازگشت به نتايج قبل

 

ارسال مقاله به دوستان

چاپ مقاله

 

     

  معرفي سايت به دوستان  |   درباره ما   |  تماس با ما

All Rights Reserved For BlestFamily.com © 2010

كليه حقوق مادي و معنوي سايت محفوظ است.