Thu, 10 Apr 2025پنجشنبه 21 فروردين 1404
 
كليپهاي صوتي و تصويري: 599
تعداد كل مقالات : 2523
تعداد كل بازديدها تاكنون : 9465957
 
 
 

پيامبر صلی الله علیه وسلم  که وقتي از او سؤال شد حق همسران ما بر ما چيست؟ فرمود : (أن تطعمها إذا طعمت و تکسوها إذا اکتسيت ولاتضرب الوجه و لاتقبح ولاتهجر إلا في البيت) «هرگاه غذا خوردي به او هم غذا بدهي، و هرگاه لباس خواستي براي او هم لباس فراهم کني (غذا و پوشاکش را فراهم کن)، و به صورت او نزني و به او ناسزا نگوئي و تنها در خانه بسترش را ترک کن».ابوداود (2128)

******************

پيامبر صلی الله علیه وسلم مي‌فرمايد: (ألا إن لکم علي نسائکم حقا و لنسائکم عليکم حقا) «آگاه باشيد که همسرانتان بر شما حقي دارند همانطور که شما بر آنان حقي داريد».ترمذی (1173

******************

از علي رضی الله عنه روايت است : (لعن رسول الله صلی الله علیه وسلم  المحلل و المحلل له) «پيامبر صلی الله علیه وسلم  محلل(حلال کننده زني که سه طلاق شده) و محلل له(مردي که زن برايش حلال شده – شوهر اول) را لعنت کرده است».ترمذی (1128)

******************

در صحيح مسلم از ابوهريره روايت است که پيامبر صلی الله علیه وسلم  از نکاح شغار نهي کرد. و فرمود شغار اين است که مردي، به مردي ديگر بگويد : (زوجني ابنتک و أزوجک ابتني، أو زوجني أختک و أزوجک أختي) «دختر را به ازدواج من در بياور، تا من (در مقابل)، دخترم را به ازدواج تو درآورم، يا خواهرت را به ازدواج من در بياور تا من هم (در مقابل) خواهرم را به ازدواج تو درآورم».مسلم (1416) در حديثي ديگر فرمودند : (لاشغار في الإسلام) «در اسلام شغار نيست».مسلم (1415)

******************

از عمرو بن شعيب از پدرش از جدش روايت است : (أن مرثد بن أبي مرثد الغنوي کان يحمل الأساري بمکة، و کان بمکة بغي يقال لها عناق، و کانت صديقته، قال : جئت إلي النبي صلی الله علیه وسلم  فقلت : يا رسول الله أنکح عناقا؟ قال : فسکت عني فنزلت : ) وَالزَّانِيَةُ لاَيَنکِحُهَا إلاَّ زَانٍ أو مُشرکٌ ( فدعاني فقرأها علي وقال : لاتنکحها) «مرثد بن ابي مرثد غنوي اسيران را به مکه حمل مي‌کرد، در مکه زن زناکاري به نام عناق که دوست مرثد بود زندگي مي‌کرد، مرثد گفت : نزد رسول الله صلی الله علیه وسلم  رفتم و گفتم : اي رسول خدا! آيا عناق را به ازدواج خود درآورم؟ مرثد گويد : پيامبر در جواب من ساکت ماند، سپس اين آيه نازل شد:) وَالزَّانِيَةُ لاَينَکِحُهَا إلاَّ زَانٍ أو مُشرکٌ ( مرا صدا زد و آيه را برايم خواند، و فرمود : با او ازدواج نکن».ابوداود (2037)

******************

پيامبر صلی الله علیه وسلم فرمود : (لايجمع بين المرأة و عمتها ولا بين المرأة و خالتها) «جمع بين زن و عمه‌اش، زن و خاله‌اش، جايز نيست».متفق عليه: بخاری (5109)، مسلم (1408)

******************

مشاهده كل احاديث

 
 
 

اسلام - قرآن و تفسیر
نوار اسلام
سایت جامع فتاوای اهل سنت
مهتدین
عصر اسلام
دائرة المعارف شبکه اسلامی
اسلام تيوب
اخبار جهان اسلام
سایت بیداری
کتابخانه
پاسخ به شبهات دینی
اسلام هاوس

حكم پاک كردن مو از بدن زن ‏

ما مي دانيم كه خداوند متعال راضي نيست كه انسان آفرينش و خلقت او را تغيير دهد. شيطان به انسان امر مي كند كه خلقت و آفرينش الهي را تغيير دهد.

از پيامبر صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ وَسَلَّمَ روايت است كه فرمود: « لَعَنَ الْوَاصِلَةَ وَالْمُسْتَوْصِلَةَ وَالنَّامِصَةَ وَالْمُتَنَمِّصَةَ وَالْوَاشِمَةَ وَالْمُسْتَوْشِمَةَ» بخاري (4886) مسلم (2122-2125) «لعنت خدا بر زني باد كه مو پيوند مي زند و لعنت خدا بر زني باد كه از ديگران مي خواهد موهاي او را پيوند بزنند و لعنت خدا بر زني باد كه ابرو را مي كند و لعنت خدا بر زني باد كه خالكوبي مي كند» در آخر حديث آمده:« الْمُغَيِّرَاتِ خَلْقَ اللَّهِ » «همان كساني كه آفرينش الهي را تغيير مي دهند»

 اين را مي دانم كه بعضي از انواع تغيير، پسنديده هستند و به آن تشويق شده است، و آن اموري است كه فطري هستند از آن جمله: ختنه كردن، گرفتن موي سبيل، تراشيدن موي زير ناف، و گرفتن موي زير بغل، كوتاه كردن ناخن. به ما اجازه داده شده كه در گرفتن موي زايدِ بدن تا چهل روز تأخير كنيم و بيش از چهل روز اجازه نداريم. در مواردي شريعت اسلام تغيير و يا گرفتن بعضي از چيزها را اجازه نداده است؛ زيرا كارهاي خوبي نيستند و انجام دهنده آن لعنت شده است، مانند مواردي كه در بالا ذكر شد. اما چيزهايي باقي مي ماند كه مشتبه هستند(و در مورد آن امر و يا نهي نيامده است) مانند: دور كردن موهاي زايدِ ساعد و ساق پا، آيا دور كردن آن تغيير آفرينش خدا ست و يا خير؟ و در نتيجه نبايد آن را دور كرد يا از امور مشتبهي  است كه حرمت و يا اباحت آن روشن نيست؟ و در نتيجه نبايد دور شود تا ديانت و اعتقاد ما خدشه دار نشود؟ يا از اموري است كه پيامبر صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ وَسَلَّمَ در مورد آن سكوت كرده و ما اجازه داريم كه آن را دور كنيم؟ يا در مورد آن دليلي باشد كه بنده از آن اطلاع ندارم و در آن به نهي يا اباحت تصريح شده است؟ شنيده ام كه مي گويند مي توان با كوتاه كردن يا تراشيدن، اين موها را دور كرد تا اينگونه دست به تغيير نزده باشيم، اما مي خواهم قضيه را با دليل بدانم؟

 

الحمدلله،

در حقيقت خود سؤال، در بر گيرنده ي جواب هست؛ چون اگر كسي بخواهد با احتمالات بيشتري به اين سؤال پاسخ دهد كه خود سؤال كننده ذكر كرده نمي تواند.

 به بعضي از انواع تغيير امر شده مانند گرفتن ناخن، موي زايد، و بعضي از انواع، كه شريعت نهي نموده، مانند: گرفتن ابرو و جدا كردن دندان ها از يكديگر و خالكوبي و امثال آن، در مورد بعضي از انواع، مانند دور كردن موهاي ساق پا و ساعد و كف دست سكوت شده است، كه در اين مورد اخير، احتمالاتي كه در سؤال ذكر شده وجود دارد. بايد دانست كه اصلِ تغيير، حرام است؛ چون از اوامر شيطان مي باشد، بنابراين بايد آن را ترك داد و از آن دوري گزيد.

 يا مي گوئيم: شريعت در اين مورد سكوت كرده است؛ زيرا وقتي كه شريعت، گرفتن چيزهايي را ممنوع كرده و به دور كردن چيزهائي دستور داده و در مورد بعضي سكوت كرده است، اين دلالت مي كند كه دور كردن موهاي ساق و ...اشكالي ندارد، چون اگر ممنوع مي بود پيامبر صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ وَسَلَّمَ به آن اشاره مي كرد. وقتي كه چيزي ممنوع مي شود، بدين معناست كه غير از آن جايز نيست.

 اما ترديدي نيست كه احتياط در آن است كه اين كار انجام نشود، مگر اينكه بدن زن را زشت و نازيبا جلوه دهد، مانند: اينكه دستهايش مانند دست مرد (پر مو) باشد يا پاهايش مانند پاهاي مرد (پر مو) باشد، كه شوهر، نپسندد. در اين صورت ترديدي نيست كه دور كردن آن جايز است، مي توان آن را كوتاه كند يا با پماد مو بر، از بين ببرد بدون آن كه اشكالي داشته باشد. والله اعلم.

 

شيخ ابن عثيمين- نور علي الدرب(ص 47 ،48 )       

IslamPP.Com


بازگشت به ابتدا

بازگشت به نتايج قبل

 

ارسال مقاله به دوستان

چاپ مقاله

 

     

  معرفي سايت به دوستان  |   درباره ما   |  تماس با ما

All Rights Reserved For BlestFamily.com © 2010

كليه حقوق مادي و معنوي سايت محفوظ است.