علاج نافرماني مرد
بسم الله
الرحمن الرحیم
خداوند متعال ميفرمايد
:
)وَ
إنِ امرَأَةٌ خَافَت مِن بَعِلهَا نُشُوزاً أو إعرَاضًا فَلاَجُنَاحَ عَلَيهِمَا أن
يُصلِحَا بَينَهُمَا صُلحاً وَ الصَّلحُ خَيرٌ، وَأَحضِرَتِ الأنفُسُ الشُّحَّ، وَ
إن تُحسِنُوا وَتَتَّقُوا فَإنَّ اللهَ کَانَ بِمَا تَعمَلُونَ خَبِيراً( (نساء
: 128)
«هرگاه همسري ديد که
شوهرش سرباز ميزند و يا (با او نميسازد و از او) رويگردان است بر هيچ يک از آن دو
گناهي نيست بر اينکه ميان خويشتن صلح و صفا راه بياندازند و صلح (هميشه از جنگ و
جدايي) بهتر است، (سرچشمه بسياري از نزاعها بخل است) و انسانها با بخل سرشته
شدهاند، و اگر کار خوب کنيد و تقوا را پيشه کنيد بيگمان خدا به آنچه انجام ميدهيد
بسيار آگاه است».
«اين منهج ابتدا حالت
نافرماني زن و اقداماتي که براي محافظت از کيان خانواده لازم است را تنظيم کرده، پس
از آن حالت نافرماني و رويگردانياي را که امکان دارد از جانب مرد روي دهد و امنيت
و کرامت زن و در نتيجه امنيت تمام خانواده را تهديد کند و قلبها را دگرگون سازد و
احساسات را تغيير دهد، تنظيم ميکند، اسلام يک برنامه زندگي است که همه جزئيات آنرا
بيان ميکند و با هر چيزي که در برابر آن بايستد مقابله مينمايد و همه اينها در
چهارچوب اصول و گرايشهاي اسلامي وبر وفق جامعهاي است که ميخواهد آنرا بنيانگذاري
کند. پس هرگاه زن بيم داشت که براو جفا شود و اين جفا به طلاق بيانجامد – که
مبغوضترين حلال نزد خداوند است – يا به رويگرداني مرد بيانجامد و اين رويگرداني او
را به حال معلق درآورد بطوريکه نه زن او باشد و نه او را طلاق دهد، در اين حالت هيچ
گناهي نيست که زن به خاطر شوهرش از بعضي حقوق مالي و حياتي خود بگذرد، مانند اينکه
از تمام يا قسمتي از نفقه خود که بر شوهر واجب است بگذرد، و يا به علت از دست دادن
تمايلات جنسي زنانه يا به علت از دست دادن جاذبيت و زيبايياش از سهم و شب خود، -
در صورت داشتن زني ديگر او را ترجيح ميدهد – چشمپوشي کند.
اين در حالي است که زن
با اختيار کامل و در نظر گرفتن تمام شرايط به اين نتيجه برسد که اين کار براي او
خوب و از طلاقش بهتر است
)وَ
إنِ امرَأةٌ خَافَت مِن بَعلِهَا نُشُوزاً أو إعرَاضًا فَلاَجُنَاحَ عَلَيهِمَا أن
يُصلِحَا بَينَهُمَا صُلحاً(
«هرگاه همسري ديد که شوهرش سرباز ميزند و يا (با او نميسازد و از او) رويگردان
است، بر هيچ يک از آن دو گناهي نيست که ميان خويشتن صلح و صفا راه بياندازند» اين
همان صلحي است که به آن اشاره کرديم.
سپس به دنبال بيان حکم،
اين مسئله مطرح شده که صلح به طور مطلق از اختلاف، بدرفتاري، نافرماني و طلاق بهتر
است. )وَالصُّلحُ
خَيرٌ أه. (الظلال (539/2)).
خداوند مرد را تشويق
ميکند تا به زني که او را دوست دارد و بخاطر او از بعضي حقوق خود چشمپوشي کرده
نيکي کند تا اينکه در کنار او بماند، آنگاه خداوند بيان ميکند که او به نيکي کردن
آن مرد (نسبت به زنش) آگاه است و او را بر اين کار پاداش ميدهد و ميفرمايد :
)
وَأَحضِرَتِ الأنفُسُ الشُّحَّ، وَ إن تُحسِنُوا وَتَتَّقُوا فَإنَّ اللهَ کَانَ
بِمَا تَعمَلُونَ خَبِيراً(
(نساء: 128).
«و انسانها با بخل
سرشته شدهاند، و اگر کار خوب کنيد و تقوا را پيشه کنيد بيگمان خدا به آنچه انجام
ميدهيد بسيار آگاه است».
سبب نزول اين آيه را
ابوداود از حديث هشام بن عروه از پدرش نقل کرده که گفت: عايشه گفت : اي
خواهرزادهام! پيامبر صلی الله علیه وسلم در تقسيم زمان ماندن ميان ما، هيچکدام از
ما را بر ديگري ترجيح نميداد بسيار کم اتفاق ميافتاد که در روز به همه ما سر
نزند، بطوري که بدون اينکه نيازخود را برآورده سازد به تمام زنانش سر ميزد تا به
زني ميرسيدکه آن روزنوبت او بود و نزد او ميماند. سوده بنت زمعه وقتي مسن شد و
ترسيد که پيامبر صلی الله علیه وسلم او را ترک کند، گفت : اي رسول خدا نوبت روز من
از آن عائشه باشد، پيامبر صلی الله علیه وسلم اين پيشنهاد را از او قبول کرد.عايشه
گفت در اين باره و شبيه آن خداوند عزوجل آيه نازل کرده است، به نظرم عايشه اين آيه
را ذکر کرد )وَإنِ
امرَأَةٌ خَافَت مِن بَعلِهَا نُشُوزاً(.حسن
صحيح (ابوداود) آيه در سوره نساء است (128).
وصلی الله
وسلم علی نبینا محمد وعلی آله وصحبه أجمعین.
|