تنظیم خانواده
الحمدالله رب العالمين، والعاقبه
للمتقين، ولاعدوان الا علي الظالمين، والصلاه والسلام علي محمد الذي ارسله ربه رحمه
للعالمين و علي آله و صحبه اجمعين.
تنظیم نسل
تنظیم نسل این است که
فاصله میان تولد و فرزند، به خاطر حفظ توانایی جسمی مادر و در اختیار بودن مدت زمان
کافی برای تربیت و پرورش فرزند قبلی تنظیم بشود. این کار از نظر شرعی کاری مقبول و
مطلوب است؛ زیرا فراوانی نسل و ازدیاد فرزندان مشروط به توانایی و استطاعت مالی و
تربیتی خانواده است. رسول خدا صلی الله علیه وسلم فرمودهاند:
«ازدواج کنید تا نسل
شما بیشتر شود؛ زیرا من در میان ملتها روز قیامت به شما افتخار مینمایم».(
عبدالرزاق)
اما هرگاه این قدرت و
استطاعت به حد کافی وجود نداشت، اقدام به جلوگیری از بارداری و بیشتر نمودن فاصله
زمانی میان دو حمل کاری است که مطلوب؛ زیرا رسول خدا صلی الله علیه وسلم
فرمودهاند که:
«کمی تعداد خانواده یکی
از دو دارایی و کثرت آن یکی از دو ناداری است».(
قضاعی و دیلمی.)
اما «تحدید نسل» یعنی
قطع نسل از طریق عقیم نمودن مردان یا زنان و امثال آن به خاطر ناسازگاری با اهداف
دین و شریعت در مورد ازدیاد نسل بشری در حد امکان، کاری است نامشروع.
تحدید نسل و انفجار
جمعیت
جمعیت انسانها در روی
کره زمین از مرز پنج میلیارد نفر گذشته است و برخی از اقتصاددانان بر این باورند که
ثروتها، معادن و وسایل تولید بر روی کره زمین محدود و در حد معینی است و با حجم
گسترش دامنه جمعیت سازگاری ندارد و هرگاه وضع به همین صورت به پیش برود ـ به ویژه
در آسیا و خاصه در هندوچین و آفریقا، زمینه بروز گرسنگی، فقر، بیماریهای خطرناک و
... خواهد گردید و برای جلوگیری از روی دادن چنان وضع نامطلوبی تحدید نسل و عقب
انداختن سن ازدواج ـ از نظر آنها ـ ضروری است.
حکم «عزل» و منع
بارداری
عزل به معنی انزال خارج
از رحم است، که گاهی برخی به خاطر جلوگیری از بارداری همسران خود، همچون برخی دیگر
از ابزار پیشگیری از بارداری مانند قرص ضدبارداری و بستن رحم و وسایلی که مرد از آن
استفاده مینمایند و به آن متوسل میشود. این کار از نظر شرعی مانعی ندارد. اما
چنانچه زن راضی به آن نباشد، کراهت دارد زیرا اقدام به انزال در رحم سبب بارداری
میشود و او نیز در مورد فرزنددار شدن دارای حق است.
امام نووی / میگوید:
«عزل» به معنی کنار کشیدن از عمل زناشویی قبل از انزال است و از نظر ما در هر
شرایطی ـ چه با رضایت یا عدم رضایت همسر ـ انجام پذیرد، کراهت دارد. زیرا منجر به
عدم آفرینش فرزند میشود».(
شرح صحیح امام مسلم، ج
5، ص 267)
دلیل بر جواز عزل و
امثال آن حدیثی است از جابر بن عبدالله انصاری که میفرماید: «در عصر رسول خدا صلی
الله علیه وسلم و در شرایطی که آیات قرآن نازل میشدند، ما گاهی اقدام به عزل
مینمودیم و رسول خدا صلی الله علیه وسلم از آن باخبر بود و ما را از آن نهی
نمیفرمود».(
متفق علیه)
این احادیث و امثال آن
بیانگر این حقیقتاند که جلوگیری از بارداری پیش از انعقاد نطفه جایز است؛ زیرا از
آن روایات اینگونه فهم میشود که رسول خدا صلی الله علیه وسلم از آن کار باخبر
بوده است و اما از آن نهی نمیفرمود و چنانچه کار حرامی میبود از آن نهی مینمود،
و با سکوت خویش آن را تأیید نمیکرد. اما این موضوع ـ همچنان که گفته شد ـ مشروط
به آن است که رسول خدا صلی الله علیه وسلم از آن اطلاع داشته باشد، و این سکوت از
نظر اصولی، اگر همراه با آگاهی باشد حکم حدیث مرفوع را دارد و ظاهر موضوع این است
که رسول خدا صلی الله علیه وسلم از آن مطلع بوده و اسباب زیادی وجود داشته که
اصحاب در مورد احکام از رسول خدا صلی الله علیه وسلم پرسش نمایند. (نیل
الاوطار، ج 6، ص 616)
ابن عبدالبر در مورد
اجازه و عدم اجازه همسر میگوید: علما اتفاقنظر دارند که بدون اجازه همسر چنین
کاری روا نیست؛ زیرا در عمل زناشویی و بچهدار شدن زن، دارای حق اظهار نظر و
تصمیمگیری است و ابن هبیره نیز این اجماع را مورد تصدیق قرار میدهد. اما علمای
متأخر حنفیه عزل را چنانچه در حال مسافرت طولانی باشند، یا به خاطر بداخلاقی همسر و
قصد اجرایی مرد از او انجام میگیرد و جایز میشمارند. (مرجع سابق)
حکم سقط جنین
علمای مسلمان در این
مورد اتفاقنظر دارند که سقط جنین پس از سپری شدن چهارماه از انعقاد نطفه و آغاز
خلقت جنین حرام و نامشروع است. مگر آنکه به طور یقین ثابت شود که کودک دارای عیوب
جسمی آن چنانی است که امکان زنده متولد شدن او محال است. مانند اینکه دارای سر،
گردن و یا قلب نباشد. سقط جنین اگر مرده به دنیا بیاید، مرتکب آن باید مبلغ پنجاه
دینار غرامت بدهد. اما اگر زنده به دنیا بیاید و سپس فوت کند، دیه کامل آن توسط سقط
کننده باید پرداخت شود.
اما سقط جنین قبل از
سپری شدن چهارماه از آغاز خلقت آن یعنی زمانی که دارای روح و حرکت میشود، حنفیه،
حنابفه و شافعیه بر این باورند که جایز است. اما حنفیه میگوید: پس از گذشت چهل روز
از آغاز خلقت آن، سقطش کراهت تحریمی دارد و قبل از چهل روز مانعی شرعی ندارد.(
فتح القدیر، ج 2، ص 295
و نهایه المحتاج، ج 8، ص 239)
اما علمای مالکیه و
امام محمد غزالی و علمای مذهب ظاهریه (القواعد الفقهیه ص 211، احیاء علوم الدین، ج
2، ص 47، المحلی : ج 11، ص 38) سقط جنین را ـ هرچند لحظاتی پس از آغاز خلقت باشد ـ
حرام و نامشروع میدانند و آن را همانند قتل عمد و زنده به گور نمودن انسان به حساب
میآورند؛ به نظر میرسد این رأی، رأی صحیح و سنجیده و مورد اعتمادی است؛ زیرا اگر
جنین را به حال خود رها کنند به انسانی کامل تبدیل میشود و تنها در شرایط سخت و
اضطراری است که به رأی حنفیه و شافعیه عمل میشود. شرایطی مثل اینکه جان مادر در
اثر بارداری در معرض خطر جدی و یقینی مرگ قرار داشته باشد؛ زیرا براساس قواعد اصول
فقه «مشقت آسانگیری را میطلبد» و «هر ضرورتی در چهارچوب آن مورد توجه قرار
میگیرد» در اینگونه موارد باید به این رأی عمل شود.
همچنین قوانین وضعی،
سقط جنین را جرم و جنایت به شمار میآورد و این قانون تأییدی بر دیدگاه مالکیه و
امام محمد غزالی و ظاهریه است؛ زیرا همچنان که گفته شد: جنین سرآغاز حیات و زندگی
انسانی است و پزشکان و متخصصان نیز همین را مورد تأکید قرار دادهاند.
لازم به یادآوری است که
«عقیم نمودن دایم زنان و مردان حرام و نامشروع است». و همچنین «تلقیح مصنوعی» یعنی
به کار بردن منی مردی بیگانه در رحم زنی دیگر نیز حرام و نامشروع است.
وصلی الله وسلم علی
نبینا محمد وعلی آله وصحبه أجمعین.
وآخر دعوانا أن
الحمدلله رب العالیمن.
|