Thu, 10 Apr 2025پنجشنبه 21 فروردين 1404
 
كليپهاي صوتي و تصويري: 599
تعداد كل مقالات : 2523
تعداد كل بازديدها تاكنون : 9465929
 
 
 

از ابوهريره روايت است که: (أن امرأة جائت إلي النبي صلی الله علیه وسلم  فقالت : يا رسول الله، إن زوجي يريد أن يذهب بابني و قد سقاني من بئر أبي عتبة، و قد نفعني. فقال رسول الله صلی الله علیه وسلم  : هذا أبوک، و هذه أمک، فخذ بيد أيهما شئت. فأخذ بيد أمه، فانطلقت به) «زني نزد پيامبر صلی الله علیه وسلم  آمد و گفت : اي رسول خدا! شوهرم مي‌خواهد پسرم را از من بگيرد در حالي که پسرم از چاه ابي عتبه برايم آب آورده و به من کمک کرده است. پيامبر صلی الله علیه وسلم  به پسر فرمود : اين پدرت است و اين هم مادرت، دست هر کدام از آنها را که مي‌خواهي بگير، پس دست مادرش را گرفت، پس مادرش او را با خود برد».ابوداود (2260)

******************

از عمرو بن شعيب از پدرش از جدش روايت است که زني گفت: اي رسول خدا! شکمم ظرف حمل اين پسر بود، و پستانهايم برايش شيردان و آغوشم مأواي او بود، پدرش مرا طلاق داده و مي‌خواهد او را از من بگيرد. پيامبر صلی الله علیه وسلم  فرمود : (أنت أحق به مالم تنکحي) «تا زماني که ازدواج نکني تو سزاوارتر به پسرت هستي».ابوداود (2259)

******************

از ابن عباس رضی الله عنه  روايت است : زن ثابت بن قيس بن شماس نزد پيامبر صلی الله علیه وسلم  آمد و گفت : اي رسول خدا! من نسبت به دين و اخلاق ثابت ايرادي ندارم، ولي از کفران و ناسپاسي با او مي‌ترسم – چون او را دوست ندارم - پيامبر صلی الله علیه وسلم  فرمود: (فتردين عليه حديقته) «آيا باغش را به او پس مي‌دهدي؟ گفت : بله، پس باغ را به او پس داد، پيامبر صلی الله علیه وسلم  به ثابت دستور داد تا از او جدا شود».بخاری (5276)

******************

پيامبر صلی الله علیه وسلم فرمود: (ثلاث جدهن جد، و هزلهن جد : النکاح و الطلاق و الرجعة) «سه چيز است که شوخي و جدي در آنها، جدي است : نکاح، طلاق و رجوع کردن».ابوداود (2180)

******************

از عبدالله بن زمعه روايت است که گفت : از پيامبر صلی الله علیه وسلم  فرمود: (يعمد أحدکم فيجلد امرأته جلد العبد فلعله يضاجعها من آخر يومه) «بعضي از شما همسرشان را مانند برده شلاق مي‌زنند، در حاليکه شايد در آخر همان روز با او همبستر شوند».متفق عليه : بخاری (4992)، مسلم (2855)

******************

 پيامبر صلی الله علیه وسلم  فرمود : (أيما امرأة سألت زوجها الطلاق من غير ما بأس فحرام عليها رائحة الجنة) «هر زني که بدون سبب از شوهرش تقاضاي طلاق کند، بوي بهشت بر او حرام است». ترمذی (1199) و در حديثي ديگر مي‌فرمايد : (المختلعات هن المنافقات) «زناني که خلع مي‌کنند (تقاضاي طلاق مي‌کنند) منافق‌اند».[صحیح ابن ماجه 6681]

******************

مشاهده كل احاديث

 
 
 

اسلام - قرآن و تفسیر
نوار اسلام
سایت جامع فتاوای اهل سنت
مهتدین
عصر اسلام
دائرة المعارف شبکه اسلامی
اسلام تيوب
اخبار جهان اسلام
سایت بیداری
کتابخانه
پاسخ به شبهات دینی
اسلام هاوس

ازدواج در اسلام ‏

خداوند در قرآن مي فرمايد: {ومن كل شيء خلقنا زوجين لعلكم تذكرون} [ذاريات: 49]، وقال: {سبحان الذي خلق الأزواج كلها مما تنبت الأرض ومن أنفسهم ومما لا يعلمون} [يس: 36] معني آيه ي شريفه: " پاك [خدايى] كه از آنچه زمين مى‏روياند و [نيز] از خودشان و از آنچه نمى‏دانند همه را نر و ماده آفريده است."

 

چه راه و رسم زيبا و دلنشيني را خداوند در ميان آفريدگانش مرسوم نموده است كه حتي انگار تمام هستي نغمه ي دوتايي و زواج را مي سرايند. در ميان انسان ها ازدواج و دوتابودن پيوندي استوار ميان زن و مرد است كه، درصورت رعايت احكام شرعي و آداب اسلامي، با آن به سعادت نايل شده و شادكام مي گردند. در قرآن كريم آمده است: {ربنا هب لنا من أزواجنا وذرياتنا قرة أعين واجعلنا للمتقين إمامًا} [فرقان: 74]، يعني: " ... پروردگارا به ما از همسران و فرزندانمان آن ده كه مايه روشنى چشمان [ما] باشد و ما را پيشواى پرهيزگاران گردان."

 

اين شيوه ي شرعي ايجاد خانواده اي شايسته است، كه هسته ي جامعه ي بزرگ تر مي باشد. ازدواج در شريعت اسلام عبارت است از: عقد و پيماني پيوند ميان يك مرد و زني است كه نزديك ميان آن دو را مباح نموده و باعث ايجاد دوستي عميق و مهرباني شديد ميان آندو مي گردد و حقوق و وظايف هر دو طرف را برايشان مشخص مي نمايد.

 

تشويق به ازدواج:

پيامبر صلي الله عليه و سلم به امر ازدواج بسيار ترغيب نموده و در حدتوان به آن امر نموده است. آنجا كه مي فرمايد: (يا معشر الشباب، من استطاع منكم الباءة (أي: القدرة على تحمل واجبات الزواج) فليتزوج، فإنه أغضُّ للبصر، وأحصن للفرج، ومن لم يستطع فعليه بالصوم، فإنه له وِجَاء (أي: وقاية وحماية) [متفق عليه] يعني: " اي جوانان! آنكه از شما كه توان نكاح (تشكيل خانواده و بدوش گرفتن مسئوليت هاي آن) را دارد ازدواج نمايد؛ كه اينكار براي فروپوشاندن ( و نگهداري) چشم ها و براي رعايت عفت و پاكدامني بهتر است. و كسي كه نتواند، بايد روزه بگيرد؛ زيرا آن نوعي نگهدارنده و پناه است. " ازدواج راه و روش پيامبران و درستكاران بوده است، اكثر انبياء و صالحان داراي همسر بوده اند.

 

پيامبر صلي الله عليه وسلم در مورد كسي را كه با وجود امكان ازدواج از آن خودداري كند بشدت ملامت نموده و اعلام نموده اند كه اين مخالف سنت وي صلي الله عليه و سلم مي باشد. از حضرت انس رضي الله عنه روايت شده كه چنين تعريف مي كند: { جاء ثلاثة رهط إلى بيوت أزواج النبي صلى الله عليه وسلم يسألون عن عبادة النبي صلى الله عليه وسلم، فلما أخْبِرُوا كأنهم تقالُّوها، فقالوا: وأين نحن من النبي صلى الله عليه وسلم، وقد غفر الله له ما تقدم من ذنبه وما تأخر؟ قال أحدهم: أما أنا، فإني أصلي الليل أبدًا وقال آخر: أنا أصوم الدهر ولا أفطر . وقال آخر: أنا أعتزل النساء، فلا أتزوَّج أبدًا. فجاء رسول الله صلى الله عليه وسلم، فقال: (أنتم الذين قلتم كذا وكذا؟ أما والله، إني لأخشاكم لله وأتقاكم له، لكني أصوم وأفطر، وأصلي وأرقد، وأتزوج النساء، فمن رغب عن سنتي فليس مني) _[متفق عليه]} يعني: «گروهي از سه مرد به خانه هاي همسران پيامبر صلي الله علبه و سلم آمده و از عبادت هاي آنحضرت صلي الله عليه و سلم سؤال كردند. وقتي از آن آگاه گشتند، تو گويي آن را كم شمرده و گفتند، ما كجا و پيامبر صلي الله عليه و سلم كجا؟ كه خداوند هرچه گناهان پيشين و پسين اوست را آمرزيده است؟ يكي از آنان گفت: اما من، همه ي شب ها را بطور كامل به نماز مي پردازم. ديگري گفت: من همه ي روزها را روزه مي گيرم و افطار نمي كنم. آن يكي گفت: من از زنان دوري گزيده ام و هرگز ازدواج نخواهم كرد. در اينزمان پيامبر صلي الله عليه و سلم آمد و فرمود: شماهائيد كه چنان و چنان گفته ايد؟ ولي قسم به خدا، من از همه يتان خداترس تر و پارساترم، ليكن روزه مي گيرم و افطار مي نمايم، نماز مي خوانم و مي خوابم و با زنان ازدواج مي كنم و هركس از راه و روش من دوري كند از من نيست.»

 

حكم ازدواج:

در بحث ازدواج زنان و مردان مسلمان به سه دسته ي زير تقسيم مي شوند:

 

دسته اي تمام ملزومات ازدواج را دارا بوده و گرايش ملايمي به قضيه ي ازدواج دارند بطوريكه آنقدر به نفس خويش اطمينان دارند كه درصورت عدم ازدواج به حرام نمي افتد؛ چراكه طبيعت وي او را به سوي حرام نمي كشاند. درعين حال اين دسته باور دارند (يا لااقل گمان دارند) كه درصورت اقدام به ازدواج به درستي مي توانند از پس حقوق زناشويي برمي آيند، بي آنكه بر ديگري ستمي رواداشته يا حقي از حقوق او را پايمال نمايند. ازدواج به نسبت اين اشخاص سنت مؤكده مي باشد و در انجام آن از سوي خداوند متعال پاداش داده مي شوند و نصوصي كه ذكر شدند در حق اين دسته بوده اند.

 

* دسته ي دوم كساني هستند كه امكان ازدواج براي آنان فراهم بوده و خود نيز تمايل بسيار به آن دارند. اين افراد باور دارند ( يا مي پندارند) كه در صورت عدم اقدام به ازدواج مرتكب گناه و حرام مي گردند. بر اين دسته واجب است كه براي رسيدن به عفاف و پاكدامني و دوري از انگيزه هاي حرام ازدواج نمايند. مشروط به اينكه قادر به بجاآوردن حقوق زناشويي باشد، بدون آنكه ستمي بر ديگري روادارد. ليكن اگر بداند كه درصورت ازدواج با همسرش ستمي از قبيل بدرفتاري يا جز آن رواخواهد داشت، بر او لازم است كه در بهبود رفتار خود كوشيده و نفس خويش را بر آداب معاشرت نيكو با شريك زندگيش پرورش دهد.

 

* دسته سوم افراد فاقد تمايلات جنسي مي باشند، اين حالت مي تواند طبيعي و جزو ذات فرد بوده يا ناشي از كهولت سن و يا بيماري يا حادثه باشد. در اين شرايط امر ازدواج بر اساس اهداف ثانوي احتمالي ازدواج، كه منحصر به اشباع غريزه ي جنسي نمي باشند، مشخص مي شود. هدف از آن بدست آوردن الفت و همدمي روحي و رواني است، با درنظرگرفتن ضرر و زياني كه ممكن است متوجه هركدام از طرفين گردد. در نتيجه لازم است يك شفاف سازي دوطرفه از ابتداي كار به عمل بيايد تا هردو بتوانندشريك زندگي خود را با دليل و منطق برگزيند.

 

به نظر مي رسد ازدواج دسته ي سوم، در شرايط كفائت دو طرف مانند ازدواج زن و مردي كه هردو پابه سن گذاشته و ديگر نياز به برآوردن تمايلات جنسي آنان به اندازه ي نيازشان به وجود همدم تنهايي ها و كسي كه نياز عاطفي الفت و آرامش را برآورد نيست، برخي مصلحت هاي اجتماعي را در برداشته باشد. در مورد اين افراد ازدواج به علت وجود اهداف نيك شرعي و نبود زيان و ضرر براي هيچكدام از طرفين، مستحب مي باشد.

 

فوايد و نتايج ازدواج:

ازدواج دروازه اي به سوي نيكي ها و درآمدي بر دستاوردهاي متعدد فردي و اجتماعي است. بنابراين كسي كه در امر ازدواج اطاعت پروردگار و پيروي از پيامبر صلي الله عليه وسلم را راه و رسم خود قراردهد، خداوند او را ياري خواهد داد. پيامبر صلي الله عليه و سلم فرموده اند: (ثلاثة حق على الله عونهم: المجاهد في سبيل الله، والمكاتب الذي يريد الأداء، والناكح الذي يريد العفاف) [ترمذي، وأحمد، والحاكم]، يعني: « كمك و مدد سه دسته از افراد را خداوند بر عهده ي خود گرفته است: مجاهد في سبيل الله، مكاتبي (كسي كه بعلت بدهي تا پرداخت آن به بردگي فرد طلبكار در مي آمد.) كه مي كوشد بدهي اش را پرداخت نمايد و كسي كه براي حفظ پاكدامني خويش قصد ازدواج داشته باشد.» به اين ترتيب ازدواج به عبادتي خالص براي خداوند تبديل مي شود كه عامل آن پاداش مي گيرد.

 

اما در مورد منافع بسيار زياد ازدواج؛ ازدواج صحيح و شرعي بهره بردن زوجين از همديگر و برآوردن نياز جنسي آن ها بگونه اي كه مورد رضايت خدا و پيامبر قراربگيرد، مي باشد. پيامبر صلي الله عليه و سلم فرموده اند: (حُبِّب إليَّ من دنياكم: النساء والطيب، وجُعلتْ قرَّة عيني في الصلاة) [أحمد، والنسائى، والحاكم] معني حديث: " از دنياي شما اين ها را دوست مي دارم: زن، بوي خوش و روشني چشم ممن در نماز است. "

 

ازدواج چشمه اي گوارا براي دست يافتن به نعمت هاي نيكو مي باشد. پيامبر خدا صلي الله عليه و سلم مي فرمايد: (وفي بُضْع (كناية عن الجماع) أحدكم صدقة). قالوا: يا رسول الله، أيأتي أحدنا شهوته، ويكون له فيها أجر؟ قال: (أرأيتم، لو وضعها في حرام، أكان عليه وِزْر؟). قالوا: بلى. قال: (فكذلك إذا وضعها في الحلال كان له أجر) [مسلم]، يعني: « و در همبستري با زن صدقه است. گفتند: يا رسول الله! يکي از ما شهوت خود را برآورده مي سازد در آن اجر و مزد است؟ فرمود: بگوئيد هرگاه آن را در حرام بنهد آيا بر وي گناه است؟ همچنان اگر آنرا در حلال بنهد براي او اجر است. " باز از آنحضرت صلي الله عليه و سلم نقل شده است كه فرمود: (و إنك لن تنفق نفقة تبتغى بها وجه الله إلا أجرت عليها، حتى ما تجعل في في (فم) امرأتك) [متفق عليه] معني حديث: " آنچه تو مصرف مي کني، براي دريافتن رضاي او تعالي برايت اجر داده مي شود، حتي آنچه را که در دهن همسرت مي گذاري.»

 

ازدواج امكان پاكدامني و عفاف فرد مسلمان را افزوده و او را در پرهيز از زنا و عمل ناشايست ياري داده و او را از وسوسه هاي شيطان مصون مي دارد. پيامبر خدا صلي الله عليه و سلم فرمودند: (إن المرأة تقبل في صورة شيطان، وتدبر في صورة شيطان (أي أن الشيطان يزينها لمن يراها و يغريه بها) فإذا رأى أحدكم من امرأة (يعني: أجنبية) ما يعجبه، فلْيَأتِ أهله، فإن ذلك يردُّ ما في نفسه) [مسلم] يعني: " زن در صورت شيطان آمده و در صورت شيطان پشت كرده و مي رود ( يعني شيطان او را براي آنان كه او را مي نگرند مي آرايد و آنان را بواسطه ي او مي فريبد) پس هركدام از شما كه زني (بيگانه) را، كه او را به شگفت مي آورد، ببيند، پيش همسرش برود، چراكه اين كار چيزي را كه درون اوست بازپس مي زند. "

 

درضمن شيوه ي حفظ نسل بشر و ماندگاري آن و ادامه ي وجود انسان است. خداوند مي فرمايد: {يا أيها الناس اتقوا ربكم الذي خلقكم من نفس واحدة و خلق منها زوجها و بث منهما رجالا كثيرًا و نساء} [نساء: 1] معني آيه:‌ " اى مردم از پروردگارتان كه شما را از نفس واحدى آفريد و جفتش را [نيز ] از او آفريد و از آن دو مردان و زنان بسيارى پراكنده كرد پروا داريد... ".

 

نيز وسيله ي تداوم زندگي و آبادي زمين و تحقق حس مسئوليت پذيري بين فرزندان و پدران است، از آنجا كه والدين به صرف پول و وقت خويش براي تربيت فرزندان پرداخته و فرزندان نيز به نوبه ي خود به بزرگداشت والدين و نيكي و احسان با آنان در هنگام ناتواني و كهولت سن آنان مي پردازند.

فرزند صالح ادامه ي اعمال نيك زوجين بعد از وفات شان مي باشد. پيامبر صلي الله عليه و سلم مي فرمايند: (إذا مات ابن آدم انقطع عمله إلا من ثلاث: صدقة جارية، أو علم يُنْتفَع به، أو ولد صالح يدعو له) [مسلم] بدين معنا كه: « چون انسان بميرد، عمل او قطع مي شود، جز در سه چيز: صدقهء که جاري باشد. يا عملي که از آن سود برند. يا فرزند صالحي که براي او دعا کند.»

 

ازدواج راهي است براي همياري و تعاون. زن در منزل تدارك امور منزل و آماده ساختن خورد و خوراك را به عهده گرفته و شوهر مسئوليت هاي كسب درآمد و تدبير و ساماندهي مسائل زندگي خانوادگي را به عهده مي گيرد. خداوند كريم در قرآن مي فرمايد: {وجعل بينكم مودة ورحمة} [الروم: 21] يعني: " ... و ميانتان دوستى و رحمت نهاد ..."

 

ازدواج پيوندي شرعي است كه حق و حقوق افراد و اصل و نسب و نواميس و حريم آنان را محفوظ نگه داشته و نيز نفس انسان را پليدي پاك نموده فضيلت و اخلاق را در ميان انسان ها مي پراكند. خداوند متعال مي فرمايد: : {والذين هم لفروجهم حافظون. إلا على أزواجهم أو ما ملكت أيمانهم فإنهم غير ملومين. فمن ابتغى وراء ذلك فأولئك هم العادون} [المعارج: 29-31] معني آيات: " و كسانى كه دامن خود را حفظ مى‏كنند. مگر بر همسران خود يا كنيزانشان كه [در اين صورت] مورد نكوهش نيستند. و هر كس پا از اين [حد] فراتر نهد آنان همان از حد درگذرندگانند."

 

پيامبر صلي الله عليه و سلم فرمودند: (كلكم راع و كلكم مسئول عن رعيته، الإمام راع و هو مسئول عن رعيته، و الرجل راع في أهله و هو مسئول عن رعيته، و المرأة راعية في بيت زوجها و هي مسئولة عن رعيتها، و الخادم راع في مال سيده و هو مسئول عن رعيته، و الرجل راعٍ في مال أبيه و هو مسئول عن رعيته، فكلكم راع، و كلكم راع و مسئول عن رعيته) [متفق عليه] يعني: " همه ي شما شبانيد، و همه ي شما مسئول رعيت خويشيد. امام شبان است و مسئول رعيت خويش است و مرد در خانواده اش شبان است و مسئول است از رعيتش، و زن در خانه ي شوهرش شبان است و مسئول است از رعيتش، و خادم در مال آقايش شبان است و مسئول است از رعيتش، و فرزند در خانه ي پدرش شبان است و مسئول رعيت خويش است، و همه ي شما شبانيد و مسئول رعيت خويشيد."

به همان اندازه كه ازدواج در تقويت رشته هاي محبت و همياري بواسطه ي نسبي و داماد شدن و گستراندن دايره ي خويشاوندان، تاثير دارد، سنگ بناي نيرو و انسجام جامعه مي باشد. پروردگار متعا مي فرمايد: {و هو الذي خلق من الماء بشرًا فجعله نسبًا و صهرًا و كان ربك قديرًا} [الفرقان: 54] يعني: " و اوست كسى كه از آب بشرى آفريد و او را [داراى خويشاوندى] نسبى و دامادى قرار داد و پروردگار تو همواره تواناست."

 

در نبرد پيامبر صلي الله عليه و سلم با قبيله ي بني مصطلق در غزوه ي مريسيع، كه افراد بسياري به اسارت مسلمانان در آمدند، آن حضرت صلي الله عليه و سلم بانو جويرية بنت حارث( كه جزو اسرا بود) را به همسري گرفتند. اصحاب نيز بخاطر گراميداشت پيامبر صلي الله عليه و سلم و خويشاوندانش اسراي سهم خود را آزاد كردند. درنتيجه ازدواج اين بانو باعث خير و بركت براي قوم خويش وي شد.

 

آنچه بيان شد گوشه اي از فوايد بيشمار ازدواج بود، كه دين اسلام بسيار خواستار رسيدن هر مرد و زني به بهره هايي از اين فوايد بوده ولذا بر ازدواج تاكيد نموده و بر آن اصرار مي ورزد. به سرپرست دختر امر مي كند تا او را شوهر دهد. در قرآن كريم آمده است: {و انكحوا الأيامى منكم والصالحين من عبادكم و إمائكم إن يكونوا فقراء يغنهم الله من فضله و الله واسع عليم} [النور: 32] يعني: " و بى‏همسران خود و غلامان و كنيزان درستكارتان را همسر دهيد، اگر تنگدستند خداوند آنان را از فضل خويش بى‏نياز خواهد كرد و خدا گشايشگر داناست." اسلام كسي را كه از به ازدواج در آوردن دختر يا موكل خود – درصورت پيدا شدن همسر مناسب برايش – ممانعت كند، مفسد في الارض مي شناسد. رسول خدا صلي الله عليه و سلم مي فرمايند: (إذا جاءكم من ترضون دينه و خلقه فأنكحوه، إلا تفعلوا تكن فتنة في الأرض و فساد) [الترمذي] معني حديث: « وقتي كسي كه از دين(داري) و اخلاق او راضي هستيد (براي خواستگاري دخترتان) نزد شما آمد، او را به ازدواج در آوريد، در غير اينصورت باعث ايجاد فتنه و فساد در زمين خواهد شد»

 

نيت در ازدواج:

از عمر بن خطاب رضي الله عنه روايت شده كه پيامبر صلي الله عليه و سلم فرموده اند: (إنما الأعمال بالنيات، وإنما لكل امرئ ما نوى، فمن كانت هجرته إلى اللَّه ورسوله فهجرته إلى الله و رسوله، ومن كانت هجرته لدنيا يصيبها، أو امرأة ينكحها، فهجرته إلى ما هاجر إليه) [متفق عليه] يعني: " همانا ثواب اعمال به نيت بستگي دارد و هر کس نتيجه ي نيت خود را درميابد، پس کسي که هجرت او بسوي خدا و رسول او است ثواب هجرت بسوي خدا ورسولش را در مي يابد و کسي که هجرتش بسوي دنيا باشد بآن ميرسد يا هجرت او براي ازدواج با زني باشد، پس هجرت او بسوي چيزيست که براي رسيدن به آن هجرت نموده است."

 

با نيت درست و بجايي كه در طلب خوشنودي خداوند باشد، عادت به عبادت تبديل مي گردد. در عقد ازدواج برخي بدنبال ثروت و توانگري و برخي بدنبال كسب اصالت و نجابت مي باشند، بنابراين نيت در جريان آن حائز اهميت است.

 

درنتيجه، موقعيكه فرد مسلمان قصد ازدواج دارد، بايد به ياد داشته باشد كه مهم تر از بناي خانواده اي مسلمان اين است كه مردان و زناني شايسته تقديم دنياي اسلام نمايد، و نيز بايد خوب بداند كه ازدواج براي دين و دنياي او نفع خواهد داشت، كما آنكه پاكدامني و نجابت جزو نتايج آن مي باشند.

 

ازدواج نصف دين است:

ازدواج باعث پاكدامني و عفاف زن و مرد است. بنابراين آن دو نيروي خود را در مسير صحيحي بكار مي برند، مثلاً براي خدمت به دين، آباد سازي زمين. هردو طرف بايد نقش حساس و عمده ي خود را در اصلاح و تهذيب شريك زندگي خويش و تمسك وي به دين مبين، بشناسند. همچنين نقش مؤثري را در فراخواندن وي بسوي نيكي و واداشتن وي به انجام عبادت ها و نيز كمك و ياري او در اين راستا ايفانمايد. بايد جوي مناسب براي نزديك شدن به خداوند را بوجود آورده و به فتنه و مانعي در دين طرف مقابل مبدل نگشته، او را از شتافتن به سوي اعمال نيك سست ننمايد. زن درستكار نيمي از دين همسرش است؛ پيامبر صلي الله عليه و سلم فرموده اند: (من رزقه اللَّه امرأة صالحة، فقد أعانه على شطر دينه، فليتَّق اللَّه في الشطر الباقي) [الحاكم] به اين معني كه: « كسي كه خداوند زني نكوكار را نصيبش گرداند، در نيمي از دين او را ياري داده است. بر اوست تا در نيم ديگر پرواي خدا را داشته باشد.»

 

ازدواج و دوست داشتن:

با نيكرفتاري زوجين با همديگر كم كم حس و حال محبت واقعي ميان آن دو، كه پيشتر در جريان عقد نكاح بذر آن كاشته شده بود، رشد نموده و بالنده مي شود. زن و مرد به رشد و شكوفايي اين عشق و محبت پرداخته و بر احساس دوستي و يكرنگي بين شان مي افزايند. چفته ي برخي اصلاً صحت ندارد كه مي گويند ازدواج عشق را كشته و احساسات را ميميراند. بلكه ازدواج همسنگ و صحيحي كه براساس تفاهم، همكاري و محبت بنا شده باشد، راه و روشي حياتي، بي عيب و نقص و بي آلايشي است جهت حفظ احساسات شگرف ميان زن و مرد، تاجاييكه از پيامبر مكرم اسلام صلي الله عليه و سلم روايت شده است كه: (لم يُرَ للمتحابَيْن مثل النكاح) [ابن ماجه، والحاكم] يعني: « براي دو عاشق هيچ چيز مثل ازدواج نيست.» أخرجه سعيد بن منصور في سننه [492]، والعقيلي في الضعفاء [134/4]

 

ازدواج صرفاً وسيله اي براي آميزش جسمي و بدني ميان زن و مرد نبوده و فراتر از آن شيوه اي طبيعي جهت آميزش عاطفي و سيراب نمودن نفس و تكامل احساسات و درك متقابل اشخاص داراي فطرت پاك و سالم مي باشد، تا جائيكه گويي دو طرف، لباسي بر تن همديگر هستند كه طرف ديگر را پوشانده، حمايت نموده و گرم نگه مي دارد. خداوند متعال مي فرمايد: {هن لباس لكم وأنتم لباس لهن} [البقرة: 187] يعني: " آنان براى شما لباسى هستند و شما براى آنان لباسى هستيد."

 

ارتباط عاطفي ميان زوجين پيوند بين آن ها را مستحكم مي سازد. عشق چيزي است كه خداوند بشر را به آن سرشته است، رشته اي نيرومند ميان زن و مرد، سلاحي كه با آن راه شان را در پيچ و خم زندگي باز نموده و نيرويي است كه به هردو در تحمل سختي هاي زندگي و دشواري هاي آن كمك مي كند.

 

دين اسلام

به روابط دختر و پسر قبل و بعد از ازدواج پرداخته و در ايجاد شناخت دوطرفه در حد و حدود معقول براي فراهم ساختن فرصتي مناسب جهت بنيان نهادن نوعي محبت و دوستي ميانشان تا آنكه در روزهاي پس از ازدواج عميق تر گردد، مصرّ است. خواستگار اجازه دارد عروس را ببيند براي آنكه باعث تداوم محبت ميان دو طرف گردد. رسول خدا صلي الله عليه و سلم به مردي كه قصد خواستگاري نمودن زني را داشت فرمودند: (انظر إليها، فإنه أحرى أن يؤدم بينكما) [الترمذي والنسائى وابن ماجه] يعني: « او را تماشا كن، اينگونه سزاوارتر است به اينكه ميان تان الفت برقرار گردد.»

با اين وجود، اسلام بر وضع مقرراتي شرعي و صريح و آشكار براي پايدار ماندن رابطه ي مبتني بر خير و بركت ... پافشاري مي كند. همچنين در نهي از هرآنچه اين ارتباط را به انحطاط و پوچي مي كشاند شدت به خرج داده و از چيزهايي كه به رسوايي و هرزگي منتهي گردد؛ از جمله اختلاط منجر به فساد مرد و زن و خلوت غير شرعي و ...، منع مي نمايد.

 

تهاجم فكري عليه جوامع اسلامي، آغازگر گسترش روابط نامشروع پيش از ازدواج بين دختران و پسران، تحت شعارهاي دروغين و گمراه كننده دعوت به عشق و آشنايي پسر و دختر پيش از ازدواج و تأكيد براينكه اين تنها راه درست ازدواج موفق مي باشد، كه البته ياوه اي بيش نيست، گرديد.

با دقت در اتفاقاتي كه پيرامون ما مي گذرد، بوضوح زيان هاي سنگين اينگونه روابط و پيامدهاي وخيم آن مي گرديم.

 

چه ازدواج هايي كه با اينچنين روابطي آغاز شدند، باناكامي روبرو گشته و چه خانواده هايي كه بدليل آنكه در سايه ي فريب و پيروي از هوي و هوس رشد نموده بودند، از هم پاشيده اند.

 

به تعويق انداختن سن ازدواج:

در برخي كشورهاي اسلامي گسترش معضل عقب افتادن سن ازدواج آغاز گشته و متوسط سن ازدواج پسران و دختران جوان به شكلي غيرطبيعي بالا رفت. گفته مي شود كه رسيدن به سني كه بلوغ عقلي، جسمي و اخلاقي پسر يا دختر به تكامل خود مي رسد، آنان را براي تحمل وظايف ازدواج مقاوم تر مي سازد، اما به تعويق انداختن ازدواج تا آن سن نيروهايي را واگذاشته و آن را به مسير نادرست هدايت كرده و ممكن است به گسترش فحشاء كمك نمايد. تاخير در ازدواج، خويشتنداري و حفظ آبرو براي جوانان را با دشواري مواجه مي نمايد.

 

بالا رفتن سن ازدواج به عوامل متعددي برمي گردد، از جمله مسائل مادي، اجتماعي و عواملي كه در زير مي آيد:

 

- تمايل دختران به ازدواج با مردهاي ثروتمند. بنابراين ولي دختر يا خود وي خواستگاران تنگدست يا بادرآمد متوسط را رد مي كنند. دختران رؤياي داشتن منزل يا اتومبيلي آنچناني يا پوشيدن لباس هايي فاخر وخيره كننده را در سر دارند.

 

- افراط در مهريه هاي بالاي مهلت دار و بدون مهلت.

 

- به سختي افكندن شوهر در تهيه ي اسباب منزل و غيره باشكوه.

 

- كوتاه آمدن زوج از تمام آنچه در منزل جمع آورده است، به اين صورت كه ولي دختر سندي را آماده ساخته و به امضاي زوج مي رساند كه طبق آن تمام محتويات منزل كه زوج فراهم آورده است را در صورت متاركه ي زوجه به زوجه تعلق گرفته و وي هيچ حقي را در آن نداشته باشد و خود به تنهايي از منزل خارج گردد. با عنايت به اينكه كوتاه آمدن زوج از اثاثيه ي منزل بعلت سندي است كه در برابر نپرداختن مهريه قبل از ازدواج امضاء نموده است.

 

- فقر و تنگدستي جوانان. بيشتر جوانان فاقد ثروت، درآمد يا ارث آنچناني و ساير منابع مالي بوده و بناچار در انتظار روزي هستند كه گشايشي در امر ازدواج ايشان حاصل شود.

 

- گسترش اين باور كه پسر و دختر بايد قبل از اقدام به ازدواج مراحل تحصيل خود را به پايان برسانند. به اين ترتيب مسأله ي ازدواج تا پايان تحصيلات دانشگاهي به تعويق افتاده و حتي فكر ازدواج را گاهي تا پايان مرحله ي فوق ليسانس يا دكتري به ذهن خود راه نمي دهند.

 

- شرايط اقتصادي كشور. ميزان فراهم سازي فرصت هاي شغلي. با گسترش بيكاري در كشور، جوانان به علت ناتواني در عمل به وظايف خويش از ازدواج خودداري مي نمايند.

 

- گسترش فساد و بي بندوباري؛ بطوريكه جوانان براي برآوردن نيازهاي جنسي خود به طريق نامشروع به سوي گروه هاي فاسد روي آورده براين اساس نسبت به ازدواج علاقه اي در خود نمي بينند كه ناشي از فهم نادرست آنان از اهداف والاي ازدواج مي باشد.

 

ترجمه: مسعود

مصدر: سايت نوار اسلام

IslamTape.Com

 


بازگشت به ابتدا

بازگشت به نتايج قبل

 

ارسال مقاله به دوستان

چاپ مقاله

 

     

  معرفي سايت به دوستان  |   درباره ما   |  تماس با ما

All Rights Reserved For BlestFamily.com © 2010

كليه حقوق مادي و معنوي سايت محفوظ است.