Thu, 10 Apr 2025پنجشنبه 21 فروردين 1404
 
كليپهاي صوتي و تصويري: 599
تعداد كل مقالات : 2523
تعداد كل بازديدها تاكنون : 9466050
 
 
 

پيامبر صلی الله علیه وسلم  مي‌فرمايد : (إياکم و الدخول علي النساء، قيل يا رسول الله : أفرأيت الحمو – و هو قريب الزوج کأخيه و ابن أخيه و عمه و ابنعمه و نحوهم – قال : الحموالموت). «از داخل شدن بر زنان بپرهيزيد، گفته شد اي رسول خدا! نظرت درباره حمو (نزديکان شوهر مانند برادر و پسر برادر و عمو و پسر عمو و مانند آنها) چيست؟ فرمود : حمو مرگ است».متفق عليه : بخاری (5232)، مسلم (2172)

******************

پيامبر صلی الله علیه وسلم  مي‌فرمايد : (من أتي حائضا أو امرأة في دبرها، أو کاهنا فصدقه بما يقول فقد کفر بما أنزل علي محمد) «هر کس در زمان قاعدگي يا از غير محل نسل با همسرش آميزش کند يا نزد کاهني برود و آنچه را (کاهن) مي‌گويد تصديق کند، به آنچه بر محمد صلی الله علیه وسلم  نازل شده کافر شده است».ابن ماجه (639)

******************

پيامبر صلی الله علیه وسلم مي‌فرمايد: (والذي نفسي بيده، ما من رجل يدعوا امرأته إلي فراشه فتأبي عليه إلا کان الذي في السماء ساخطا عليها حتي يرضي عنها). «قسم به ذاتي که جانم در دست او است هر مردي که همسرش را به بسترش فراخواند و او سرباز زند، ذاتي که در آسمان است از او ناراضي مي‌شود تا وقتي که شوهرش از او راضي شود».مسلم (1436)

******************

پيامبر صلی الله علیه وسلم مي‌فرمايد : (إذا صلت المرأة خمسها، و صامت شهرها، و حفظت فرجها، و أطاعت زوجها، قيل لها ادخلي الجنة من أي أبوابها شئت) «اگر زن نمازهاي پنجگانه را بجا آورد و روزة رمضان را بگيرد و از زنا دوري کرده و از شوهرش اطاعت کند به او گفته مي‌شود از هر دري از درهاي بهشت که مي‌خواهي داخل شو».[صحیح ابن ماجه 660]

******************

پيامبر صلی الله علیه وسلم  طولاني شدن شب نشيني (در عبادت) عبدالله بنعمر و دوري ازهمسرش را بر او انکار کرد و فرمود : (إن لزوجک عليک حقا) «همانا همسر شما بر شما حق دارد».متفق عليه :خ (1975)، مسلم (1159)

******************

اسماء بنت يزيد گفت : نزد پيامبر صلی الله علیه وسلم  بودم، و گروهي از زنان و مردان کنار او نشسته بودند که فرمود : (لعل رجلا يقول ما يفعل بأهله و لعل امرأة تخبر بما فعلت مع زوجها؟ فأرم القوم فقلت : إي والله يا رسول الله : إنهن ليفعلن و إنهم ليفعلون. قال فلا تفعلوا، فإنما ذلک مثل الشيطان لقي شيطانة في طريق فغشيها والناس ينظرون) «شايد بعضي از مردان و زنان اسرار زناشوئي خود را بازگو کنند؟ مردم ساکت شدند، گفتم بله، به خدا قسم اي رسول خدا! زنان اين کار را مي‌کنند و مردان هم اين کار را مي‌کنند، پيامبر صلی الله علیه وسلم  فرمود : اين کار را نکنيد چون اين کار مانند کار شيطاني نر است که شيطاني ماده را در راه مي‌بيند و در حاليکه مردم به آنها نگاه مي‌کنند با او آميزش مي‌کند».صحيح [آداب الزفاف البانی 72].

******************

مشاهده كل احاديث

 
 
 

اسلام - قرآن و تفسیر
نوار اسلام
سایت جامع فتاوای اهل سنت
مهتدین
عصر اسلام
دائرة المعارف شبکه اسلامی
اسلام تيوب
اخبار جهان اسلام
سایت بیداری
کتابخانه
پاسخ به شبهات دینی
اسلام هاوس

عواقب دردناک ارتباطات تلفنی نامشروع ‏‎ ]‎‏ فیلم!!‏‎[‎

عواقب دردناک ارتباطات تلفنی نامشروع  ] فیلم!![

 

او آنچه را که در دل داشت بی‌پرده بیان کرد...

در سرگذشتش پندها و فوائد زیادی برای دختران همنوعش داشت، کمی سکوت کرد سپس لبخندی زد و شروع به حمد و ثنای خداوند کرد، لحظه‌ای به خواهرانش نگریست، سپس شروع به بیان خاطرات ننگین تلفنی کرد..

مانند بیشتر زنان زندگی می‌کردم به چیزی اهمیت نمی‌دادم و هیچ میل و آرزویی در این دنیا نداشتم، جز همسر صالح و خوبی که بتوانم در کنار او پناه گیرم و بقیه عمر را در سعادت و خوشبختی زندگی کنم.

با بعضی از دختران همسایه آشنا شدم.. به مرور زمان علاقه و محبت بین آنها و من بیشتر و بیشتر شد، دید و بازدیدها شروع شد.. باهم می‌نشستیم و در مورد زندگی‌مان صحبت می‌کردیم، و هرکسی از نکته نظرات خود سخن می‌گفت، و هرکسی سفرة دلش را برای جمع باز می‌کرد.

صحبت‌های ما کم کم به بحث بر روی موضوعی که همة ما روی آن توافق داشتیم معطوف شد... و وسوسه‌های شیطانی و هوس به شکل عجیبی در ما رخنه کرد...

هرکدام از آن دختران از کارهای هنری در مورد «بازیگری سینما» از خود و خانواده اش که از هنرمندان بودند، تعریف می‌کرد و همه آنها شروع به ذکر خاطرات‌شان با مردان کردند.. و هرکدام از عشق و عاشقی خود با مردان به خود می‌بالیدند.. وقتی در مورد چگونگی آشنائی‌شان با این جوانان پرسیدم گفتند: تلفنی بوده است.. و هنگامی که کارشان را زشت و قبیح شمردم مرا با تیر کوته‌فکری و نادانی زدند و به من گفتند: تو روستائی متحجر و بی‌عقلی هستی.. و فرصت‌های لذت و کامیابی را بیهوده ضایع می‌کنی، و بدین صورت است که فرصت ازدواج سوارکار رؤیائیت را از دست می‌دهی، و بالآخره مرا قانع کردند که تلفن وسیله‌ای جهت شوهریابی است..

روزها گذشت و ارتباط ما و آنها به این صورت سپری شد تا این که فیلمی را آوردند که در آن مدیر شرکتی از طریق تلفن با دختر جوانی که او را دوست داشت و دختر نیز او را دوست داشت آشنا شده و سپس قرار گذاشتند تا در مکانی همدیگر را ملاقات کنند، و هنگام ملاقات دانست که معشوقة تلفنی اش منشی دفترش می‌باشد.. هردو تعجب کردند و هردو قرار ازدواج را گذاشتند..

با خود فکر می‌کردم و می‌گفتم: آیا ممکن است که من به همسری که آرزویش را دارم از طریق تلفن دست‌رسی پیدا کنم؟!!.

بعد از آن تصمیم گرفتم از دوستم که واسطه‌ی اینگونه کارها بود شماره‌ای از شماره‌های زیادی را که دارد و با آنها با جوانان صحبت می‌کند بگیرم.

دوستم بلافاصله شمارة جوانی را داد و مرا قانع کرد که برای ازدواج باهم مناسبیم، و بعد از آن مکالمات تلفنی من با او شروع شد، او را شناختم و مکالماتم را تکرار کردم..

برادر بزرگم بیداری در شب را دوست داشت و «شب زنده‌داری» می‌کرد. من منتظر می‌ماندم تا همة اهل خانه بخوابند و بعد با دوست پسرم تماس می‌گرفتم.

روزی از روزها بعد از آن که برادرم به خواب رفت، گوشی را برداشتم و شروع به صبحت کردم..

آنقدر غرق صحبت‌کردن با دوست پسرم بود که متوجه روشن‌شدن هوا نشدم... برادرم مثل عادت همیشگی اش بیدار شده بود... و من متوجه نشده بودم... و آمد تا بعضی از دوستانش را برای نماز صبح تلفنی بیدار کند...

ناگهان متوجه تلفن‌زدن من شد و حتی بعضی از سخنانم را شنید، اما با حالت خونسردی آن را نادیده گرفت و از من خواست که گوشی را سریعاً قطع کنم، دستم را گرفت و بر سرم فریاد کشید: وای بر تو چه کاری را انجام می‌دهی... مگر دیوانه‌ای... بدنم به لرزش افتاد و ترس شدیدی سراپایم را فرا گرفته بود، از او خواستم که ماجرا را نادیده بگیرد و پدرم را باخبر نکند، آه سردی کشید و دستم را رها کرد و گفت: قرار است فردا اگر خدا بخواهد برای تو خواستگار بیاید به تو هشدار می‌دهم که دست از این کار برداری بی‌آبرو می‌شوی آیا به پیامدهای این گناه فکر نمی‌کنی.. از برادرم عذرخواهی کردم و از او خجالت کشیدم، و او از من خواست از خداوند طلب بخشایش کنم و به درگاهش توبه کنم. اینکار را انجام دادم، خواستگاری که قرار بود برایم بیاید آمد، با مرد صالحی که دوست صمیمی برادرم بود ازدواج کردم و خداوند را خالصانه سپاس گفتم که مرا از دام گناه تلفنی نجات داد. و همواره برادرم را دعا می‌کنم که مرا کمک و راهنمایی کرد تا به لطف خداوند بخشایشگر و آمرزنده و به واسطه او از این گناه بزرگ نجات پیدا کنم!!.

 


بازگشت به ابتدا

بازگشت به نتايج قبل

 

ارسال مقاله به دوستان

چاپ مقاله

 

     

  معرفي سايت به دوستان  |   درباره ما   |  تماس با ما

All Rights Reserved For BlestFamily.com © 2010

كليه حقوق مادي و معنوي سايت محفوظ است.