بررسی جايگاه زن قبل
و بعد از اسلام
الحمدالله رب العالمين،
والعاقبه للمتقين، ولاعدوان الا علي الظالمين، والصلاه والسلام علي محمد الذي ارسله
ربه رحمه للعالمين و علي آله و صحبه اجمعين.
منظور از قبل از
اسلام دوره جاهليت است، عصري كه در آن عرب به شكل خاصي زندگي ميكرد و ديگر مردمان
به صورت عمومي ميزيستند. مردم در عصري بودند كه از وجود پيامبران خالي بود و نشاني
از راههاي درست نبود، در آن هنگام خداوند متعال به آنها توجه نمود ـ چنانچه در
حديث آمده است ـ پس عرب و عجمشان مورد بغض و نفرت خدا بودند جز اندكي از اهل كتاب.
در اين عصر در بيشتر
جوامع انساني، زن در يك دوره تعصب نژادي بسر ميبرد ـ مخصوصاً در جامعه عربي ـ تا
جايي كه آنان تولد وي را ناپسند ميدانستند؛ تعدادي آنها را زنده به گور ميكردند
تا در زير خاك بميرد، و تعدادي هم آنها را با خفت و خواري نگه ميداشتند. چنانچه
خداوند متعال فرموده است:
« وَإِذَا بُشِّرَ
أَحَدُهُمْ بِالأُنثَى ظَلَّ وَجْهُهُ مُسْوَدًّا وَهُوَ كَظِيمٌ * يَتَوَارَى مِنَ
الْقَوْمِ مِن سُوءِ مَا بُشِّرَ بِهِ أَيُمْسِكُهُ عَلَى هُونٍ أَمْ يَدُسُّهُ فِي
التُّرَابِ أَلاَ سَاءَ مَا يَحْكُمُونَ»(النحل:
58ـ 59).
«در حالى كه هرگاه
به يكى از آنها بشارت دهند دختر نصيب تو شده، صورتش (از فراب ناراحتى) سياه
ميشود; و به شدت خشمگين ميگردد;... بخاطر بشارت بدى كه به او داده شده، از قوم
و قبيله خود متوارى ميگردد; (و نميداند) آيا او را با قبول ننگ نگهدارد، يا در
خاك پنهانش كند؟! چه بد حكم ميكنند!».
همچنين خداوند متعال
فرموده است: «
وَإِذَا
الْمَوْؤُودَةُ سُئِلَتْ
* بِأَيِّ
ذَنبٍ قُتِلَتْ
»(التكوير: 8 ـ9).
«و در آن هنگام كه
از دختران زنده به گور شده سؤال شود. به كدامين گناه كشته شدند؟».
كلمه ﴿
الْمَوْؤُودَةُ ﴾ يعني دختري كه زنده به گور شده است تا در زير خاك جان دهد؛ هرگاه
دختري از زنده بگور شدن در امان ميماند و به زندگي ادامه ميداد، او زندگي و حياتي
با خفت و خواري ميداشت. هيچ سهم و نصيبي از ارثيه نزديكان در گذشتهاش را نداشت،
هر چند كه شخص متوفي داراي مال و ثروت ميبود، و يا اين كه زن بيچاره در نهايت فقر
و فاقه بسر ميبرد. زيرا آنان ارثيه را حق مسلّم مردان ميدانستند و زنان از آن
كاملاً محروم بودند. بلكه حتي زنان همانند ساير اموال ارثيه از ديگران به اثر برده
ميشدند. زنان زيادي زير سرپرستي و تحت فرمان يك مرد زندگي ميكردند، زيرا آنان
معتقد به حدي معين براي داشتن همسر نبودند. و هيچگاه توجهي به فشارها، سختيها و
ستمهايي كه در اين رابطه به زنان وارد ميآمد، نداشتند.
جايگاه زن در اسلام
چیست؟
وقتي كه اسلام آمد،
همه ستمها را از زن برداشت و در ميان انسانيت ارزش و اعتبار وي را به او
بازگرداند. و او را در مبدأ انسانيت شريك مرد قرار داد؛ و چنين فرمود:«
يَا أَيُّهَا
النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاكُم مِّن ذَكَرٍ وَأُنثَى».
(الحجرات: 13).
«اى مردم! ما شما را
از يك مرد و زن آفريديم».
همچنين زن و مرد در
پاداش و عذاب عمل مشترك هستند. چنانچه خداوند متعال فرموده است: « مَنْ عَمِلَ
صَالِحًا مِّن ذَكَرٍ أَوْ أُنثَى وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْيِيَنَّهُ حَيَاةً
طَيِّبَةً وَلَنَجْزِيَنَّهُمْ أَجْرَهُم بِأَحْسَنِ مَا كَانُواْ يَعْمَلُونَ
»(النحل: 97).
«هر كس كار
شايستهاى انجام دهد، خواه مرد باشد يا زن، در حالى كه مؤمن است، او را به حياتى
پاك زنده ميداريم; و پاداش آنها را به بهترين اعمالى كه انجام ميدادند، خواهيم
داد».
و باز خداوند متعال
فرموده است: «
لِيُعَذِّبَ اللَّهُ الْمُنَافِقِينَ وَالْمُنَافِقَاتِ وَالْمُشْرِكِينَ
وَالْمُشْرِكَاتِ
» (الأحزاب: 73).
«هدف اين بود كه
خداوند مردان و زنان منافق، و مردان و زنان مشرك را (از مؤمنان جدا سازد و آنان
را) عذاب كند».
همچنين خداوند پاك
قرار دادن زن را به عنوان مال ارث شوهر مرده حرام گردانيد و چنين فرمود: « يَا
أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ لاَ يَحِلُّ لَكُمْ أَن تَرِثُواْ النِّسَاء كَرْهًا
»(النساء: 19).
«اى كسانى كه ايمان
آوردهايد! براى شما حلال نيست كه از زنان، از روى اكراه (و ايجاد ناراحتى براى
آنها،) ارث ببريد!».
اسلام متضمن استقلال
شخصيت زن گشت و او را نه به عنوان ارثيه، بلكه به عنوان وارث اصلي قرارداد، و در
ارثيه نزديكانش براي وي حقي مقرر ساخت.
خداوند ميفرمايد:
«
لِّلرِّجَالِ نَصيِبٌ مِّمَّا تَرَكَ الْوَالِدَانِ وَالأَقْرَبُونَ وَلِلنِّسَاء
نَصِيبٌ مِّمَّا تَرَكَ الْوَالِدَانِ وَالأَقْرَبُونَ مِمَّا قَلَّ مِنْهُ أَوْ
كَثُرَ نَصِيبًا مَّفْرُوضًا
»(النساء: 7).
«براى مردان، از
آنچه پدر و مادر و خويشاوندان از خود بر جاى ميگذارند، سهمى است; و براى زنان
نيز، از آنچه پدر و مادر و خويشاوندان ميگذارند، سهمى; خواه آن مال، كم باشد يا
زياد; اين سهمى است تعيين شده و پرداختنى».
همچنين خداوند
فرموده است: « يُوصِيكُمُ اللّهُ فِي أَوْلاَدِكُمْ لِلذَّكَرِ مِثْلُ حَظِّ
الأُنثَيَيْنِ فَإِن كُنَّ نِسَاء فَوْقَ اثْنَتَيْنِ فَلَهُنَّ ثُلُثَا مَا تَرَكَ
وَإِن كَانَتْ وَاحِدَةً فَلَهَا النِّصْفُ وَلأَبَوَيْهِ لِكُلِّ وَاحِدٍ
مِّنْهُمَا السُّدُسُ مِمَّا تَرَكَ إِن كَانَ لَهُ وَلَدٌ فَإِن لَّمْ يَكُن لَّهُ
وَلَدٌ وَوَرِثَهُ أَبَوَاهُ فَلأُمِّهِ الثُّلُثُ فَإِن كَانَ لَهُ إِخْوَةٌ
فَلأُمِّهِ السُّدُسُ مِن بَعْدِ وَصِيَّةٍ يُوصِي بِهَا أَوْ دَيْنٍ آبَآؤُكُمْ
وَأَبناؤُكُمْ لاَ تَدْرُونَ أَيُّهُمْ أَقْرَبُ لَكُمْ نَفْعاً فَرِيضَةً مِّنَ
اللّهِ إِنَّ اللّهَ كَانَ عَلِيما حَكِيمًا »(النساء: 11).
«خداوند در باره
فرزندانتان به شما سفارش ميكند كه سهم (ميراث) پسر، به اندازه سهم دو دختر باشد;
و اگر فرزندان شما، (دو دختر و) بيش از دو دختر باشند، دو سوم ميراث از آن آنهاست;
و اگر يكى باشد، نيمى (از ميراث،) از آن اوست. و براى هر يك از پدر و مادر او، يك
ششم ميراث است، اگر (ميت) فرزندى داشته باشد; و اگر فرزندى نداشته باشد، و (تنها)
پدر و مادر از او ارث برند، براى مادر او يك سوم است (و بقيه از آن پدر است); و اگر
او برادرانى داشته باشد، مادرش يك ششم ميبرد (و پنج ششم باقيمانده، براى پدر
است). (همه اينها،) بعد از انجام وصيتى است كه او كرده، و بعد از اداى دين است ـ
شما نميدانيد پدران و مادران و فرزندانتان، كداميك براى شما سودمندترند! ـ اين
فريضه الهى است; و خداوند، دانا و حكيم است».
و همينگونه تا آخر
آيات كه در مورد ارثيه زن آمده است؛ چه مادر و يا دختر و خواهر و يا زوجه باشد.
خداوند متعال در
عرصه مزاوجت و ازدواج، همسرداري را در حداكثر تا چهار زن محدود و محصور نموده است،
البته به شرط برقراري عدالت ميان آنان. همچنين خداوند متعال معاشرت و هم زيستي خوب
و درست را براي مردان واجب نموده است، چنانچه ميفرمايد:«
وَعَاشِرُوهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ».
(النساء:
19).
«با همسران بطور
شايسته رفتار كنيد!».
همچنين مهريه را حق
زن قرارداد و به شوهرها دستور داد كه بايد مهريه زنان خويش را بپردازند مگر آنچه را
كه خود زنان با رضايت خاطر خويش ببخشند؛ و اين چنين فرمود:«
وَآتُواْ النَّسَاء صَدُقَاتِهِنَّ نِحْلَةً فَإِن طِبْنَ لَكُمْ عَن شَيْءٍ
مِّنْهُ نَفْسًا فَكُلُوهُ هَنِيئًا مَّرِيئًا »
(النساء: 4).
«و مهر زنان را
(بطور كامل) بعنوان يك بدهى (يا عطيه،) به آنان بپردازيد! (ولى) اگر آنها چيزى از
آن را با رضايت خاطر به شما ببخشند، حلال و گوارا مصرف كنيد!».
همچنين خداوند متعال
زن را در منزل شوهرش به عنوان امير و سرپرست فرزندانش قرار داده و او را به عنوان
آمر و ناهي تعيين فرموده است. چنانچه رسول الله ص فرموده است: «المرأة راعية في بيت
زوجها، ومسئولة عن رعيتها».
«زن در منزل شوهرش
همانند حاكم و سرپرست است و در برابر زيردستان خويش مسئول است».
و باز خداوند مخارج
زندگي و نفقه و لباس و قماش زن را بر مرد واجب كرده است تا به خوبي آنها را برايش
تهيه كند.
امروز دشمنان اسلام
ـ و بلكه دشمنان انسانيت از كفار و منافقان و كوردلان ـ از آنچه كه زن مسلمان در
پرتو دين اسلام از كرامت، عزت و مصونيت بدست آورده است، به شدت عصباني هستند. زيرا
دشمنان اسلام از كفار و منافقان ميخواهند كه زن فقط ابزار تخريب دستشان باشد؛ و او
را دامي بسازند كه به وسيله آن بتوانند افراد سست ايمان و شهوتپرستان آلوده دامن
را شكار كنند، البته پس از آن كه غرايز جنسي آتشين خود را از آنان سيراب ساختند.
همچنانكه خداوند
متعال فرموده است:«
وَاللّهُ يُرِيدُ أَن يَتُوبَ عَلَيْكُمْ وَيُرِيدُ الَّذِينَ يَتَّبِعُونَ
الشَّهَوَاتِ أَن تَمِيلُواْ مَيْلاً عَظِيمًا».
(النساء: 27).
«اما آنها كه پيرو
شهواتند، ميخواهند شما بكلى منحرف شويد».
همچنين مسلمانان
بيماردل از زنان ميخواهند كه چون كالايي ارزان در دسترس شهوترانان و شيطان صفتان
باشند. كالايي لخت و عريان در برابر چشمهايشان؛ تا از جمال نگاهشان لذت برند و
كامجويي كنند، يا به وسيله آنها به مقاصد زشت و پليدشان دست يابند. به همين علت
علاقه دارند كه زنان از منزل بيرون رفته و در فعاليتهاي اجتماعي دوش به دوش مردان
بيگانه كار كنند، يا به عنوان پرستار در بيمارستانهاي مردانه به پرستاري بپردازند،
يا در هواپيماها به عنوان مهماندار باشند، يا در مدارس و كلاسهاي مختلط به عنوان
استاد يا معلم به تدريس مشغول گردند؛ و يا بازيگر نمايشها و فيلمها باشند؛ يا
ترانهخوان باشند؛ يا با بدني عريان بعنوان مجري و گوينده رسانههاي ارتباط جمعي
شوند كه با صدا و چهرههاي فتنه انگيز خويش بتوانند فتنهانگيزي كنند؛ و آنگاه
مجلهها و روزنامههاي هرزه و بيبندو بار عكسهاي دختران جوان و زيبارو را به صورت
لخت و عريان چاپ كنند تا بدين وسيله بتوانند مجلات خويش را به فروش رسانند؛ همچنين
بسياري از كارخانهداران تجارت پيشهگان و صاحبان صنايع از اين عكسها و تصاوير
براي فروش و ترويج كالاهاي تجاري خويش استفاده ميكنند، و اين عكسها را بر روي
توليدات خود چاپ ميكنند، و به علت همين تصميمات غلط و اقدامات ناشيانه است كه زن
از وظيفه اصلي خويش در منزل تهي شد؛ و براي پر كردن جاي خالي زن در منزل، شوهران
مجبور شدند براي تربيت و بزرگ كردن فرزندان خود از وجود زنان خدمتكار بيگانه
استفاده نمايند و براي انجام كارهاي منزل خود آنها را بكار گيرند و در نتيجه
فتنههاي بسيار پيدا شد و شر و بديهاي زيادي به بار آورد.
اسلام كار زنان را
در بيرون از منزل اگر بر اساس ضوابط زير باشد، منع نميكند:
1- زن نيازمند به
اين كار باشد؛ يا جامعه به اين كار نياز دارد، به طوري كه انجام آن از دست مردان
برنيايد؛ و يا هيچ مردي براي انجام آن پيدا نشود.
2- اين كار وي پس از
انجام دادن كارهاي منزل كه كار اصلي و اساسي زن است، باشد.
3- اين كار وي در
محيط زنان باشد؛ همانند: آموزش زنان و يا درمان و پرستاري زنان به طوري كه از مردان
بدور باشد.
4- همچنين در مورد
آموزش و فراگيري احكام و مسائل ديني نه تنها مانعي نيست، بلكه بر هر زني واجب است
كه به هرچه از امور ديني نياز دارد، ياد بگيرد؛ اين فراگيري بايد در محيطي كاملاً
زنانه باشد؛ در ضمن اشكالي ندارد كه زن براي تحصيل علم و فراگيري دين در مسجد و
همانند آن حضور يابد؛ البته بايد در پس پرده و جدا از مردان باشد؛ همانگونه كه زنان
صدر اسلام عمل ميكردند و آموزش ميديدند و در مساجد حضور فعال داشتند.
وصلی الله وسلم علی
نبینا محمد وعلی آله وصحبه أجمعین.
وآخر دعوانا أن
الحمدلله رب العالیمن.
|