حکم قرار دادن حلقه
ازدواج در دست راست و انتقال آن به دست چپ در شب زفاف.
الحمدالله رب العالمين، والعاقبه
للمتقين، ولاعدوان الا علي الظالمين، والصلاه والسلام علي محمد الذي ارسله ربه رحمه
للعالمين و علي آله و صحبه اجمعين.
«استفاده از حلقه برای
مردان و زنان یک بدعت است، و شاید از کارهای حرام باشد، به این دلیل که بعضی از
مردم معتقدند که حلقه باعث ادامه پیدا کردن محبت بین زن و شوهر میشود،
و گفته میشود بعضی از آنها اسم همسر را بر روی حلقه شوهر و اسم شوهر را بر روی
حلقه همسر مینویسند، گویا میخواهند علاقه ما بین آنها بیشتر شود و این یکی از
انواع شرک است. زیرا آنها به امری اعتقاد پیدا کردهاند که خداوند آن را نه در
تقدیر و نه در شریعت به عنوان یک وسیله قرار نداده است. پس چه رابطهای بین این
حلقه با دوستی و محبت وجود دارد؟
چه بسیارند زوجهایی که
حلقه دارند ولی در گرفتاری و نگرانی و سختی به سر میبرند. پس حلقه به خاطر وجود
این عقیده فاسد نوعی از شرک است و حتی بدون داشتن این عقیده، [این کار] تقلید از
غیر مسلمانان است، به این دلیل که حلقه از نصارى گرفته شده است و بر این اساس بر
مؤمن واجب است از هر چیزی که موجب ایجاد خلل دینش میشود پرهیز کند».
این کار در اصل یک رسم
قدیمی مسیحیان بوده است، بدین صورت که داماد حلقه ازدواج را روی انگشت شست دست چپ
عروس میگذارد و میگوید: قسم به پدر، بعد حلقه را روی سر انگشت سبابه میگذارد و
میگوید: قسم به پسر، بعد آن را روی سر انگشت وسط میگذارد و میگوید: قسم به روح
القدس، و زمانی که آمین گفت در مرحله آخر حلقه را در انگشت بنصر{
بُنْصُر:
انگشتى كه
بين انگشت وسطى و انگشت كوچك است، و آنرا انگشت انگشتر مینامند.}
او قرار میدهد!
از دلایلی که برای
گذاشتن حلقه در دست چپ گفته میشود این است که یک رگ خونی که مستقیم به قلب وصل است
در این دست قرار دارد! { برای کسب اطلاع بیشتر به کتاب «آداب الزفاف»، ص 123، تالیف
شیخ آلبانی مراجعه شود.}
چیزی که جای تاسف دارد
[این است که] بسیاری از ما به این رسم اشتباه که هیچ پایه اسلامی ندارد پای بندیم،
و همان طور که قبلاً گفتیم این امر از اصلیترین اعتقادات باطله نصارى
میباشد.
ممکن است بگویند: منظور
مـن
پیروی از این اعتقادات باطل نیست ـ العیاذ بالله
ـ
و فقط یک عادت اجتماعی است نه بیشتر.
در جوابش میگویم که:
آیا در کتاب و سنت چیزی که مشروعیت استفاده از حلقه را تعیین کرده باشد، وجود دارد؟
آیا زنان پیامبر صلی الله علیه وسلم و دختران ایشان و زنان صحابه رضوان الله تعالی
علیهن أجمعین،
این کار را انجام دادهاند؟
در ادامه آیا دوستی و
صداقت جزئی
از اعتقادات اهل سنت و جماعت نیست؟ آیا ما خواستار مخالفت با غیر مسلمانان در روش
زندگیمان نیستیم؟ خداوند میفرمایند: «
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ لاَ تَتَّخِذُواْ الْيَهُودَ وَالنَّصَارَى
أَوْلِيَاء بَعْضُهُمْ أَوْلِيَاء بَعْضٍ وَمَن يَتَوَلَّهُم مِّنكُمْ فَإِنَّهُ
مِنْهُمْ إِنَّ اللّهَ لاَ يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ
»(المائده:
51).
«ای مومنان! یهودیان و
نصارى
را به دوستی نگیرید [و به طریق اولی آنان را به سرپرستی نپذیرید]. بعضی از آنها
دوست گروه دیگرند. [و در دشمنی با شما یکسان و برابرند] هر کس از شما با ایشان
دوستی ورزد [و آنان را به سرپرستی بپذیرد] بیگمان او از زمره ایشان به شمار میآید.
بیتردید خداوند
چنين
افراد ستمگرى
را [به سوی ایمان] هدایت نمیکند».
وقتی که این عادت
اجتماعی پایه شرعی ندارد پس در حقیقت برگرفته از آداب و رسوم غیر مسلمانان میباشد.
در این صورت صحیح نیست
که به ما نسبت داده شود،
و برای ما جایز نیست که از آن پیروی کنیم. زیرا پیامبر صلی الله علیه وسلم
میفرماید: «من تشبه بقوم فهو منهم»، «کسی که از گروهی تقلید کرد از جمله آنهاست»،
و همچنین پیامبر
ـ
علیه الصلاه والسلام
ـ
فرمودند: «لیس منا من تشبه بغیرنا، لا تشبهوا بالیهود ولا بالنصاری ...» ، «کسی که
از غیر از ما [مسمانان] تقلید میکند از ما نیست، از یهود و نصاری تقلید نکنید
....». قسمتی از حدیثی که ترمدی آن را تخریج کرده و آلبانی حسن شمرده است.
در فتاوای شیخ
عبدالعزیز بن باز :: درباره حکم استفاده از حلقه چنین آمده است که: برای این کار در
شریعت اساسی وجود ندارد، و ترک آن بهتر است و فرقی نمیکند که حلقه از جنس نقره
باشد و یا از چیز دیگری باشد.( در کتاب «فتاوی إسلامیه»، (4/250).) بلکه استفاده از
حلقه تا حدی مهم و خطرناک است که ممکن است به حد شرک برسد!
وصلی الله وسلم علی
نبینا محمد وعلی آله وصحبه أجمعین.
وآخر دعوانا أن
الحمدلله رب العالیمن.
|