Thu, 10 Apr 2025پنجشنبه 21 فروردين 1404
 
كليپهاي صوتي و تصويري: 599
تعداد كل مقالات : 2523
تعداد كل بازديدها تاكنون : 9466187
 
 
 

از ابن عباس روايت است: (أن جارية بکراً أتت النبي صلی الله علیه وسلم  فذکرت له أن أباها زوجها و هي کارهة، فخيرها النبي -صلى الله عليه وسلم). «دختري (بکر) نزد پيامبر صلی الله علیه وسلم  آمد وبه او گفت که : پدرش بدون رضايتش، او را به عقد کسي درآورده است، پيامبر صلی الله علیه وسلم  او را (در فسخ عقد) اختيار داد». صحیح ابن ماجه (4711)

******************

از خنساء بنت خدام أنصاري روايت است: (أن أباها زوجها و هي ثيب، فکرهت ذلک، فأتت رسول الله -صلى الله عليه وسلم- فرد نکاحها). «او بيوه بود و پدرش بدون رضايت او، او را به عقد کسي درآورد، نزد پيامبر صلی الله علیه وسلم  رفت و نکاحش را باطل کرد». مسلم (886)

******************

 پيامبر صلی الله علیه وسلم  فرمود : (لاتنکح الأيم حتي تستأمر، ولاتنکح البکر حتي تستأذن، قالوا : يا رسول الله و کيف إذنها؟ قال : أن تسکت) «بيوه تا از او دستور نگرفتند ازدواج داده نشود، و دوشيزه هم تا از او اجازه گرفته نشود، به ازدواج کسي داده نشود. گفتند : اي رسول خدا، اجازه (رضايت) بکر چگونه است؟ فرمود : اين است که ساکت بماند». صحیح ابن ماجه (2100)

******************

پيامبر صلی الله علیه وسلم فرمود: (لانکاح إلا بولي و شاهدي عدل) «ازدواج بدون ولي و دو شاهد عادل صحيح نيست».صحیح ابن ماجه (7557)

******************

پيامبر صلی الله علیه وسلم  فرمود: (أيما امرأة لم ينکحها الولي فنکاحها باطل، فنکاحها باطل، فنکاحها باطل، فإن أصابها فلها مهرها بما أصاب منها، فإن اشتجروا فالسلطان ولي من لا ولي له) «هر زني که ولي او را ازدواج ندهد ازدواجش باطل است، ازدواجش باطل است، ازدواجش باطل است، پس اگر شوهرش با او نزديکي کرد بايد مهريه‌اش را به سبب نزديکي با او پرداخت کند، و اگر با هم مشاجره کردند حاکم سرپرست کسي است که سرپرست ندارد».ابن ماجه (1879)

******************

ابن عمر رضی الله عنه گفت : (نهي النبي صلی الله علیه وسلم  أن يبيع بعضکم علي بيع بعض، و لايخطب الرجل علي خطبة أخيه حتي يترک الخاطب قبله، أو يأذن له الخاطب). «پيامبر صلی الله علیه وسلم  از اينکه بعضي از شما بر معامله ديگري وارد شود، و يا اينه از زني خواستگاري کند که قبلاً برادرش (شخص ديگري) از او خواستگاري کرده، نهي کرده است مگر اينکه خواستگار اول منصرف شود يا به او اجازه دهد».بخاری (5142)

******************

مشاهده كل احاديث

 
 
 

اسلام - قرآن و تفسیر
نوار اسلام
سایت جامع فتاوای اهل سنت
مهتدین
عصر اسلام
دائرة المعارف شبکه اسلامی
اسلام تيوب
اخبار جهان اسلام
سایت بیداری
کتابخانه
پاسخ به شبهات دینی
اسلام هاوس

ایجاد بینش و بصیرت عقیدتی در فرزند

ایجاد بینش و بصیرت عقیدتی در فرزند

 

از وظایف و مسؤولیتهای مهم مربیان و والدین در ارتباط با فرزندان آن است که از اوایل دوران کودکی تا زمانی که به سن نوجوانی و جوانی می‌رسند به تدریج و با حکمت در آنها بینش و بصیرت عقیدتی را ایجاد نموده‌، رشد دهند. مقصود از بینش عقیدتی آن است که فرزند ما دریابد:

اسلام هم دین است هم قانون حاکمیت، در امور سیاست و حکومت هر دو دخالت می‌کند.

قرآن عظیم، قانون و راه و رسم زندگی فردی و اجتماعی را به ما می‌آموزد.

تاریخ گذشته ما، مجد و عظمت و بزرگی ما را منعکس می‌کند.

همچنین فرزندان ما باید از جنبه روحی و فکری به فرهنگ اسلامی مجهز شوندو به شیوه‌ای مناسب با دعوت و حرکت اسلامی آشنا شده و در آن سهیم باشند.

بنابر آنچه بیان گردید، مربیان و اولیا حقایق زیر را باید به کودک خود بشناسانند:

(أ) اسلام دینی جاودانه است و برای تمامی شرایط زمانی و مکانی توانایی حل مشکلات و مسائل بشری را خواهد داشت، شمول و کمال و تازگی و استمرار، ویژگی‌هایی هستند که اسلام را از سایر مکاتب متمایز می‌کنند.

(ب)‌ اگر گذشتگان ما به عزت و قدرت وتمدن دست یافتند به خاطر آن بود که به اسلام افتخار می‌کردند و عظمت خود را در آن می‌دیدند و قرآن را بر تمامی جوانب زندگی فردی و اجتماعی خود تطبیق داده بودند.

(ج) فرزند خود را با نقشه‌های شوم دشمنان اسلام آشنا سازیم.

نقشه‌های حیله‌گرانة صهیونیست‌ها و ابر قدرت‌های جنایت کار و مادیون ملحد و صلیبیون کینه توز در این رابطه باید برای فرزندانمان مشخص باشد.

نقشه‌های خائنانه این گروهها تماماً در جهت محو عقیده اسلامی در سراسر زمین و کاشتن بذر الحاد و بی‌دینی در نسل مسلمان دنیای امروز است.

هدف واقعی اینان اشاعه بی‌بندوباری اخلاقی و فساد در خانواده‌ها و جوامع مسلمان است که در نهایت روح جهاد و مقاومت را در جوانان امت اسلام خاموش کرده و زمینه را برای غارت استعمارگران فراهم می‌سازد.

آنچه که در نهایت حاصل می‌گردد از بین رفتن آثار و نشانه‌های اسلام در تمامی جوامع اسلامی است.

(د) آشناساختن فرزند یا تمدن عظیم اسلامی که برای قرن‌ها، تمامی دنیا پرتوهایی از نور فروزان آن را بر می‌گرفت و از آن بهره می‌برد.

(هـ) و بالاخره فرزندان ما باید بدانند که تاریخ ما با «ابوجهل» و «ابولهب» و «ابی بن خلف» آغاز نمی‌شود بلکه آغازی مبارک و با عظمت، با شخصت‌های ارجمندی چون رسول گرامی خدا صلی الله علیه وسلم و «ابوبکر رضی الله عنه» و «عمر رضی الله عنه» دارد و گشایش و پیروزی ما با جنگ‌های «البسوس» و «داحس» و «الغبراء - جنگ‌های زمان جاهلیت-» نیست بلکه با فتوحی مانند «بدر» و «قادسیه» و «یرموک» بود.

ما بر دنیا با «معلقات سبع - اشعار هفت‌گانه و مشهور جاهلیت که بر کعبه می‌آویختند-» حکومت نکردیم بلکه اساس حاکمیت مسلمین، قرآن مجید بود.

ما پیام پرستش «لات و عزّی - از بت‌های زمان جاهلیت-» را برای مردم نیاوردیم هدف ما رساندن ندای اسلام و پیام قرآن به جهانیان بود.

گذشتگان ما به امر رشد بینش عقیدتی فرزندان خود بسیار اهمیت می‌دادند و تعلیم قرآن و جنگ‌های پیامبر و آثار گذشتگان را به کودکان خویش امری ضروری تلقی می‌نمودند.

 

راه ایجاد بینش عقیدتی در فرزند

برای رسیدن به مقصود در این مرحله از تربیت، در نظر داشتن چهار نکته ضروری است.

1- آموزش دقیق.

2- الگوی شایسته.

3- مطالعه همه جانیه و فراگیر.

4- دوستان خوب.

 

آموزش دقیق

منظور ما از این نکته، آن است که کودک از جانب والدین و مربی خود، حقیقت دین مبین اسلام و مبانی عقیدتی و مطالب تشریعی و فقهی (ضروری) را بیاموزد و به خوبی دریابد که اسلام دین جاودانه‌ای است که تا قیامت برای بشر راهنما و راهگشا خواهد بود و این موضوع مهم را نیز دریابد که عزت و افتخار ما فقط در سایه اسلام، و پیروزی ما فقط با فراگیری قرآن، و شکل‌گیری تمدن و فرهنگ ما فقط با شریعت اسلام ممکن می‌شود و بعد از دریافت این مفاهیم کودکان خود را با نقشه‌های دشمنان و اهداف شوم آنان آشنا سازیم. همچنین لازم است که فرزندان ما با دستاوردها و تمدن عظیم اسلامی که برای قرنها بر تارک بشریت پرتو افشانی می‌کرد آشنا گردند و به تاریخ گذشته خود ببالند و با حرکت و جهاد اسلامی آشنا شوند و برای سهیم شدن در آن آماده گردند.

 

الگوی شایسته

منظور آن است که تربیت کننده کودک باید انسانی مخلص و آگاه از اسلام بوده، حدود و دستورات دین را بر حیات خود تطبیق دهد و در مسیر جهاد و حرکت اسلامی باشد و در این راه از ملامت هیچ ملامتگری نهراسد.

مطلب بسیار تاسف‌آور و به عبارت دیگر، آفت خطرناک تربیت و ارشاد کودکان ما، مربیان و معلمینی هستند که صورتی مقلوب و ناقص یا زشت و نامطلوب از اسلام ارائه می‌کنند و مربیان و معلمین واقعی که گفتار و کردارشان مانند هم باشد کم هستند.

بعضی از این مربیان، آموزش خود را بر تزکیه و اصلاح نفس متمرکز نموده و امر به معروف و نهی از منکر را رها می‌کنند، و بعضی دیگر بیشتر اهتمام و تلاش خود را بر ظواهر اسلامی مانند و لباس و غیره متمرکز نموده و جنبه جهاد و حرکت را رها می‌کنند، و در فکر اجرای احکام و حدود الهی و ساختن جامعه اسلامی نیستند.

و بعضی دیگر فقط به جنبه تعلیم احکام و مطالب شرعی پرداخته و جنبه دعوت و جهاد اسلامی را از یاد می‌برند و به خیال خود اسلام را یاری می‌کنند.

خلاصه آنکه مربیان و معلمان ما با کمال تاسف در اغلب اوقات جنبه‌ای از دین عظیم اسلام را گرفته و سایر جهات آن را از یاد می‌برند و یا اهمیت برای آن قائل نشده، آن را رها می‌سازند.

اما باید بدانند که اسلام تجزیه‌بردار نیست و برای مربی و معلمیکه مردم به او به عنوان الگو نمونه نگاه می‌کنند، شایسته نیست گوشه‌ای از دین را گرفته و سایر بخش‌های آن را رها کند.

چشم بر بسیاری از امور منکر ببندد و امور واجبی را که خدای تعالی فرموده است کتمان کند، در آن صورت مشمول خطاب شدید و هول‌انگیز آیه ذیل خواهد شد که می‌فرماید:

« إِنَّ الَّذِينَ يكْتُمُونَ مَا أَنْزَلْنَا مِنَ الْبَينَاتِ وَالْهُدَى مِنْ بَعْدِ مَا بَينَّاهُ لِلنَّاسِ فِي الْكِتَابِ أُولَئِكَ يلْعَنُهُمُ اللَّهُ وَيلْعَنُهُمُ اللَّاعِنُونَ * إِلَّا الَّذِينَ تَابُوا وَأَصْلَحُوا وَبَينُوا فَأُولَئِكَ أَتُوبُ عَلَيهِمْ وَأَنَا التَّوَّابُ الرَّحِيمُ »(البقره/159-160)

«آنانکه نشانه‌های آشکار و هدایت منزل ما را بعد از آنکه در کتاب برای مردم بیان کردیم، کتمان می‌کنند مورد لعنت خداوند و لعن لعن‌کنندگان قرار می‌گیرند، مگر آنانکه توبه کردند و اصلاح کردند و تغییر موضع خود را برای مردم بیان نمودند، پس ما توبه آنان را می‌پذیریم و من بسیار توبه پذیر و مهربانم».

پیامبر عزیز ما که سلام و درود خدا بر او باد ـ دربارة این افراد می‌فرماید: «من کتم علماً مما ینفع الله به الناس فی أمر الدین ألجمه الله یوم القیامة بلجام من نار».

«کسی که دانشی سودمند برای مردم دارد امّا آن را پنهان می‌کند در روز قیامت خدای تعالی آنرا به ریسمانی از آتش تبدیل کرده، برگردنش می‌آویزد». (روایت ابن ماجه)

یکی از جنبه‌های انحراف و خطای مربیان و معلمان ما آن است که حق را به اشخاص می‌سنجد و احساس می‌کنند به مرحله‌ای رسیده‌اند که منزه از خطا بوده و به مقام و مرتبه‌ای دست یافته‌اند که از وقوع در لغزش خطا مصون هستند.

به نظر آقایان کسی حق ندارد از آنان انتقاد کند و اگر به یکی از محصلین یا مریدان خود دستوری دهند، حق ندارد سرپیچی کند. در حالیکه می‌دانند، عصمت و محفوظ بودن از خطا و لغزش فقط خاص انبیای الهی است.

«امام مالک» در حالی که در مقابل قبر رسول  اکرم صلی الله علیه وسلم  ایستاده بود گفت:

همه ما (ائمه و مجتهدین دینی) هر کدام به نوعی دچار اشتباه می‌شویم مگر صاحب این قبر، و به قبر رسول  اکرم صلی الله علیه وسلم  اشاره کرد.

یکی از موضع‌گیری‌های جاودانه که اندیشمندان مخلص اسلامی اتخاذ کرده‌اند مربوط به دانشمند معاصر «شیخ سعید نورسی» می‌باشد که ملقب به «بدیع‌الزمان» است، این عالم ارجمند زمانی که احساس کرد شاگردان و مریدانش بیش از حد لازم از او تقدیر به عمل آورده و در بزرگداشت و تقدیس او زیاده روی و افراط می‌کنند و حق را بر اساس اشخاص می‌سنجند نه اشخاص را براساس حق، گفت:

«بر حذر باشید که حق را به اشخاص بسنجید، زیرا هر کسی فانی است و دچار لغزش و گناه می‌شود و بدانید که برای سنجش هر چیز باید به سرچشمة زلال و پاک و مقدس حقیقت یعنی: کتاب خدا و سنت پیامبرشص رجوع کنید و بدانید که من راهنمایی بیش نیستم که خدای تعالی بضاعت و توانی اندک به من اعطا کرده است و آگاه باشید که معصوم نیستم، چه بسا از من گناهی یا خطایی سربزند، آنگاه چهره حقیقتی که آنرا براساس من سنجیده‌اید، زشت و کریه جلوه خواهد کرد، در آن صورت من نیز به الگویی در جهت انحراف و ارتکاب گناه و لغزش مردم به جانب خطا تبدیل خواهم شد». پس شایسته است که والدین محترم، مربیان و معلمان خالص و متقی و آگاهی برای فرزندان خود برگزینند که در جمیع جهات به فرزندانشان تعلیمات لازم را ارائه نمایند تا در زمینة عقیده و تشریع و اخلاق، سیاست، تزکیه و جهاد نمونه‌ای قابل تأسی و پیروی باشند.

فرزندانی که چنین مربیانی داشته باشند، رشد و تربیتی براساس تقوی و جهاد داشته و تواضع و اطاعت الهی با وجودشان در می‌آمیزد، به عبادت در محراب خو می‌گیرند و در ابراز حق جرأت داشته و در مقابل دشمنان دین در میادین جنگ دلاور و کوبنده خواهند بود.

 

مطالعه فراگیر و همه جانبه

منظور از مطالعه فراگیر آن است که مربی کودک به تدریج و به تناسب توانایی فکری و عقلانی او، از نقطه‌ای مشخص آغاز نماید و به نهایتی شایسته منتهی گردد.

برای نیل به این مقصود در سنینی که کودک قادر به تعقل و تمیز می‌باشد، هر چند سن و سال چندانی ندارد، مجموعه‌ای از کتابهای قصص اسلامی را پیش رویش می‌گذاریم، منظور از داستانهای اسلامی، سرگذشت بزرگان و حکایات نیکان و اخبار صالحین است.

همچنین مجموعه‌ای از کتابهایی که درباره نظام اخلاقی، عقیدتی و سیاسی اسلام بحث می‌کند، در اختیار فرزندان خویش قرار می‌دهیم.

بعد از تثبیت نظام فکری، نوبت به کتابهایی خواهد رسید که از دسیسه‌ها و نقشه‌های شوم صهیونیست‌ها، فراماسونری، مادیها و صلیبیون بر ضد اسلام و مسلمین بحث می‌کند.

اضافه بر کتابهای فوق لازم است که مجلات و روزنامه‌هایی را که اخبار روز را مطرح کرده و درباره راه حل مشکلات و معضلات فعلی مسلمین بحث می‌کنند و به شیوه‌ای مطلوب و روشی مناسب، مواضع صحیح را به مسلمانان نشان می‌دهند، در دسترس آنان قرار دهیم. البته باید به این نکته مهم توجه کرد که کتب و مجلات و داستانهای مذکور باید با شرایطی سنی و فرهنگی و فکری فرزند تناسب داشته باشد تا بیشترین فایده و بهترین نتایج را به بار آورد، چنانکه رسول گرامی خداصلی الله وسلم در روایتی از «بخاری» می‌فرماید: «حدثوا الناس بما یعرفون». «با مردم به تناسب آگاهی‌شان سخن بگوئید».

تردیدی نیست که مربیان محترم با رعایت این مراحل و در نظر گرفتن شرایط کودکان و نوجوانان، با روش گام به گام و آمیخته با حکمت، توانایی فکری آنان را پرورش داده و به فرهنگ غنی و ارزشمند اسلامی مجهز می‌نمایند.

 

دوستان خوب

یکی دیگر از راههای رشد بینش و بصیرت عقیدتی فرزندان آن است که دوستان شایسته و مورد اطمینانی برای آنان برگزینیم، این دوستان برگزیده باید توانایی و بینش فراگیر و فرهنگ دینی شامل و کاملی داشته باشند و فکر رشد یافته آنان، ایشان را از دیگر متمایز کند.

تردیدی نیست که کودکان و نوجوانان به شدت تحت تاثیر دوستان خود قرار می‌گیرند. نوجوانی که با دوستی نادان و گمراه همراه می‌گردد، گمراه خواهد شد و زمانیکه با افرادی دوست می‌شود که فهمی صحیح از سلام نداشته و بینشی مشخص در رابطه با هستی و حیات و انسان ندارند، بزودی به انسانی تبدیل می‌شود که اندیشه‌ای نارس و درکی محدود از حقیقت اسلام و حیات انسان خواهد داشت.

وقتی که می گوئیم «دوست» منظور ما دوستی نیست که فقط از صفات تقوی و عبودیت برخوردار بوده یا تحصیل کرده و با هوش و ممتاز باشد، بلکه ضروری است که همراه با این صفات پسندیده انسانی دارای اندیشه‌ای پخته و بینشی فراگیر در زمینه مسائل اجتماعی و عقیدتی از دیدگاه اسلام نیز باشد.

از قدیم گفته‌اند: «الصاحب، ساحب» دوست صمیمی، رفیق را به دنبال خود می‌کشد.

اهل علم و معرفت گفته‌اند: نگو که من کیستم، بگو با چه کسی دوستم، آنگاه تو را خواهم شناخت.

 

در ایجا فرصت را مغتنم شمرده و مطلبی را صمیمانه با والدین و مربیان عزیز مطرح می‌کنم.

آیا تاسف‌آور نیست که جوانان ما در حالیکه به سن تکلیف رسیده‌اند، ندانند که اسلام دین عبادت، سیاست، حکومت و جهاد است؟ تنها دین آیینی است که از ویژگی شمول و جاودانگی برخوردار است و با شرایط دنیای امروز و اوضاع متحول عصر حاضر سازگاری دارد.

آیا تاسف‌آور نیست که فرزندان ما در مدارس با فلاسفه شرق و اندیشمندان غرب آشنا شده و وقت خود را صرف خواندن تاریخچه زندگی آنان و افکار و عقایدشان بنمایند و از سرگذشت بزرگان دین و شخصیت‌های اسلامی هیچ اطلاعایی بجز نکات اندکی نداشته باشند؟

آیا شرم‌آور نیست که فرزندان ما با کوله باری از فرهنگ بیگانه و اصول اندیشه غرب و شرق، فارغ‌التحصیل شده و تعداد زیادی از آنان به دشمنان دین و تاریخ وتمدن خود تبدیل شود؟

آیا قلب هر مسلمان مسؤولی جریحه‌دار نمی‌شود، اگر بداند گروه جوان ما تحت تاثیر مبلغین مسیحی قرار گرفته و ارتباط آنان با فرهنگ کامل و فراگیر اسلام و مربیان مؤمن و مخلص بطور کامل قطع شده است و از نعمت دریافت و فهم حقیقت اسلام و نظرات کامل و شامل آن محرومند؟

آیا مایة رسوایی و خواری مسلمین نیست که فرزندان آنها مجلات الحادی و یا مجلات مملو از تصاویر شرم‌آور و عریان و داستانهای عاشقانه خریداری کنند و هیچ علاقه و توجهی به کتاب‌ها و نوشته‌های اسلامی نداشته باشند؟ نوشته‌هایی که آنان را با مفاخر اسلامی آشنا کرده و سخنان باطل دشمنان را پاسخ می‌گوید؟

پس از شما (والدین و مربیان) صمیمانه درخواست می‌کنم که به ادای مسؤولیت خود در قبال فرزندان دلبند خویش بپردازید و صادقانه بکوشید که اندیشه و فهم آنانرا (چنانچه انحرافی داشته باشد) تصحیح کنید و راههای جلوگیری از تاثیر هجوم فکری دشمنان اسلام را به آنان بیاموزید در این صورت بدون تردید بینش و بصیرت آنان رشد خواهد کرد و عقیده خود را حفظ نموده، در مقابل حیله‌های دشمنان و اصول ویرانگر فکری آنان دچار تزلزل نمی‌شوند. در این شرایط است که به گذشتگان خود افتخار خواهند کرد به تاریخ و بزرگان خویش می‌بالند و بجز اسلام عقیده و قانونی برای زندگی نمی‌شناسند و در می‌یابند که اسلام دین حاکمیت و عبادت و آئین دولت و سیاست است.

آنگاه جوانان ما مانند نسل اول اسلام خواهند بود که شاعر درباره آنان می‌گوید:

بعد از خودت (خطاب به پیامبر  اکرم صلی الله علیه وسلم ) نسلی از یارانت را به جای گذاشتی که عطر سیرت و روش زندگی آنان، مشام جان انسانها را می‌نوازد.

فتوح بزرگ آنان تماماً برای بشریت نیکی و رحمت به ارمغان آورد و سیاست آنان سراسر عدل و احسان بود.

دین را فقط به عنوان اوراد و تسبیح نمی‌شناختند، بلکه حق کامل دین را در جنبه محراب عبادات و میدان جنگ ادا کردند.


بازگشت به ابتدا

بازگشت به نتايج قبل

 

ارسال مقاله به دوستان

چاپ مقاله

 

     

  معرفي سايت به دوستان  |   درباره ما   |  تماس با ما

All Rights Reserved For BlestFamily.com © 2010

كليه حقوق مادي و معنوي سايت محفوظ است.