Thu, 10 Apr 2025پنجشنبه 21 فروردين 1404
 
كليپهاي صوتي و تصويري: 599
تعداد كل مقالات : 2523
تعداد كل بازديدها تاكنون : 9466224
 
 
 

پيامبر صلی الله علیه وسلم  مي‌فرمايد : (إياکم و الدخول علي النساء، قيل يا رسول الله : أفرأيت الحمو – و هو قريب الزوج کأخيه و ابن أخيه و عمه و ابنعمه و نحوهم – قال : الحموالموت). «از داخل شدن بر زنان بپرهيزيد، گفته شد اي رسول خدا! نظرت درباره حمو (نزديکان شوهر مانند برادر و پسر برادر و عمو و پسر عمو و مانند آنها) چيست؟ فرمود : حمو مرگ است».متفق عليه : بخاری (5232)، مسلم (2172)

******************

پيامبر صلی الله علیه وسلم  مي‌فرمايد : (من أتي حائضا أو امرأة في دبرها، أو کاهنا فصدقه بما يقول فقد کفر بما أنزل علي محمد) «هر کس در زمان قاعدگي يا از غير محل نسل با همسرش آميزش کند يا نزد کاهني برود و آنچه را (کاهن) مي‌گويد تصديق کند، به آنچه بر محمد صلی الله علیه وسلم  نازل شده کافر شده است».ابن ماجه (639)

******************

پيامبر صلی الله علیه وسلم مي‌فرمايد: (والذي نفسي بيده، ما من رجل يدعوا امرأته إلي فراشه فتأبي عليه إلا کان الذي في السماء ساخطا عليها حتي يرضي عنها). «قسم به ذاتي که جانم در دست او است هر مردي که همسرش را به بسترش فراخواند و او سرباز زند، ذاتي که در آسمان است از او ناراضي مي‌شود تا وقتي که شوهرش از او راضي شود».مسلم (1436)

******************

پيامبر صلی الله علیه وسلم مي‌فرمايد : (إذا صلت المرأة خمسها، و صامت شهرها، و حفظت فرجها، و أطاعت زوجها، قيل لها ادخلي الجنة من أي أبوابها شئت) «اگر زن نمازهاي پنجگانه را بجا آورد و روزة رمضان را بگيرد و از زنا دوري کرده و از شوهرش اطاعت کند به او گفته مي‌شود از هر دري از درهاي بهشت که مي‌خواهي داخل شو».[صحیح ابن ماجه 660]

******************

پيامبر صلی الله علیه وسلم  طولاني شدن شب نشيني (در عبادت) عبدالله بنعمر و دوري ازهمسرش را بر او انکار کرد و فرمود : (إن لزوجک عليک حقا) «همانا همسر شما بر شما حق دارد».متفق عليه :خ (1975)، مسلم (1159)

******************

اسماء بنت يزيد گفت : نزد پيامبر صلی الله علیه وسلم  بودم، و گروهي از زنان و مردان کنار او نشسته بودند که فرمود : (لعل رجلا يقول ما يفعل بأهله و لعل امرأة تخبر بما فعلت مع زوجها؟ فأرم القوم فقلت : إي والله يا رسول الله : إنهن ليفعلن و إنهم ليفعلون. قال فلا تفعلوا، فإنما ذلک مثل الشيطان لقي شيطانة في طريق فغشيها والناس ينظرون) «شايد بعضي از مردان و زنان اسرار زناشوئي خود را بازگو کنند؟ مردم ساکت شدند، گفتم بله، به خدا قسم اي رسول خدا! زنان اين کار را مي‌کنند و مردان هم اين کار را مي‌کنند، پيامبر صلی الله علیه وسلم  فرمود : اين کار را نکنيد چون اين کار مانند کار شيطاني نر است که شيطاني ماده را در راه مي‌بيند و در حاليکه مردم به آنها نگاه مي‌کنند با او آميزش مي‌کند».صحيح [آداب الزفاف البانی 72].

******************

مشاهده كل احاديث

 
 
 

اسلام - قرآن و تفسیر
نوار اسلام
سایت جامع فتاوای اهل سنت
مهتدین
عصر اسلام
دائرة المعارف شبکه اسلامی
اسلام تيوب
اخبار جهان اسلام
سایت بیداری
کتابخانه
پاسخ به شبهات دینی
اسلام هاوس

تربیت فکری کودکان

تربیت فکری کودکان

 

مقصود ما از تربیت فکری آن است که فکر و اندیشه کودک را با آموزش علوم دینی و فرهنگ علمی معاصر و نکات مفید از تکنولوژی و تمدن امروز بشری رشد و تکامل بخشیم.

این بخش از تربیت از لحاظ اهمیت و حساسیت از سایر بخش‌های تربیت کم اهمیت‌تر نیست.

تربیت ایمانی نوعی بنیانگذاری و پایه‌ریزی است، تربیت جسمی خود نوعی آمادگی بوده و تربیت اخلاقی ایجاد صفات مطلوب روحی و عادات پسندیده است، اما تربیت عقلی، رشد توانایی‌های فکری و ظرفیت عقلانی و فرهنگی هر فرد است.

مسؤولیتهای مذکور هر کدام به نوعی در ارتباط با یکدیگر هستند، و در هر بخش یکدیگر را تقویت می‌کنند، و برای آنکه انسانی متکامل و متعادل تربیت شود و رسالت و مسؤولیت خود را به نحو احسن ادا نماید به تمامی این جنبه‌های تربیتی احتیاج دارد.

چه مطلوب و شایسته است فرزندی که قدم به زندگی عملی و مستقل خویش می‌گذارد و مربیان و والدینش او را از هر جهت آماده کرده‌اند و برای برخورد با تمامی مسائل زندگی آماده و مجهز است.

برای حصول مقصود ضروری است که مراحل مشخصی در این سیر تربیتی طی شود و به نظر اینجانب برای ادای این وظیفه در قبال کودک باید مسؤولیت تربیت فکری را از سه جهت مورد نظر قرار داد:

1- آموزش اجباری.

2- افزایش توانایی‌های فکری.

3- حفظ سلامت عقلانی

 

1- آموزش اجباری

بدون تردید وظیفه آموزش علمی از دیدگاه اسلام بسیار با اهمیت و حساس تلقی می‌شود، رشد وتکامل فکری فرزندان که با بهره‌گیری از اندوخته علم و فرهنگ بشری و استوار ساختن اندیشه آنان براساس فهمی فراگیر وفکری مستدل و شناختی کامل و ادراک رشد یافته ونضج گرفته امکان‌پذیر می‌گردد، مسؤولیت بزرگی است که اسلام بر دوش اولیا و مربیان قرار داده است. در صورتی که این مسؤولیت به خوبی احساس شود و این امانت به شکل مطلوب ادا گردد، استعداد خدادادی افراد بروز خواهد کرد و نبوغ و توانایی‌های خارق‌العاده افراد، خود را نشان داده و شکوفا می‌شوند.

و از جهت تاریخی نیز معلوم است که اولین آیه‌ای که بر رسول اکرمص نازل شد این آیات بود:

« خَلَقَ الْإِنْسَانَ مِنْ عَلَقٍ *  اقْرَأْ وَرَبُّكَ الْأَكْرَمُ * الَّذِي عَلَّمَ بِالْقَلَمِ * عَلَّمَ الْإِنْسَانَ مَا لَمْ يعْلَمْ»(العلق/1-5)

«بخوان به نام پروردگارت کسی که آفرید، انسان را از علق (خون یا ترکیب منعقد آویزان به رحم) آفرید، بخوان در حالیکه پروردگارت ارجمند و بلند مرتبه است، آنکه بیاموخت به وسیله قلم، آموخت به انسان آنچه را که نمی‌دانست».

آنچه در این آیه به چشم می‌خورد همانا ستایش علم و بیان تقدّس و ارزش آن است.

اولین آیات وحی این چنین عقل و اندیشه را می‌ستاید و دروازه تمدم و پیشرفت بشری را بر تمامی برای پیروانش می‌گشاید.

آیات قرآنی و احادیث نبوی که به آموزش علمی تشویق کرده و آن را ستوده، بسیار زیاد است، تعدادی از این آیات و احادیث را کوچک و بزرگ و عالم و متعلم می‌دانند.

از نمونه این آیات آیه‌ای است که می‌فرماید:

«قُلْ هَلْ يسْتَوِي الَّذِينَ يعْلَمُونَ وَالَّذِينَ لَا يعْلَمُونَ» (الزمر/9)

«بگو آیا آنانکه می‌دانند با آنانکه نمی‌دانند، برابرند؟»

و این آیه:

«يرْفَعِ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَالَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ دَرَجَاتٍ»(المجادله/11)

«و خداوند کسانی از شما را که ایمان آورده‌اند و کسانی را که دارای دانش‌اند به درجاتی بالا می‌برد».

 

و از احادیثی که امر آموزش علم تشویق می‌کنند می‌توان چند حدیث را به عنوان نمونه ذکر نمود. «مسلم» از «ابوهریره رضی الله عنه» روایت می‌کند که رسول خداصلی الله وسلم فرموده‌اند:

«کسی که برای طلب علم گام بر می‌دارد خدای تعالی راه بهشت را برایش هموار می‌کند».

 

امام «مسلم» از «ابوهریره رضی الله عنه» روایت می‌کند که پیامبر اکرم صلی الله علیه وسلم فرمود: «إذا مات ابن آدم انقطع عمله إلا من ثلاث: صدقه جاریة، أو علم ینتفع به، أو ولد صالح یدعو له».

«زمانی که آدمی می‌میرد دست او از تمامی اعمال و افعالش کوتاه می‌گردد به غیر از سه چیز: صدقه جاریه، دانشی که به مردم نفع می‌رساند و یا فرزند صالحی که برایش دعای خیر می‌کند».

 

براساس این رهنمود قرآنی و سفارش نبوی بود که مسلمین در زمان رسالت آن حضرت و قرون بعد از آن با اشتیاق و شور فراوان به مدارس و اماکن آموزش علوم طبیعی و دینی روی آوردند و آموزش علوم را به عنوان عبادت و وظیفه دینی خود تلقی کرده و به همن علت از دستاوردهای علمی سایر تمدن‌های آن زمان بهره گرفتند و در چهارچوب دین اسلام و براساس رهنمودهای آن، راه گشایش آن را توسعه و تکامل بخشیدند.

بعد از ظهور اسلام و رشد علمی شگفت‌انگیز آن، جهانیان پرتوهایی از علوم آنان را برگرفته و از تمدن عظیم و گسترده مسلمین بهره بردند، در واقع رشد و پیشرفت اروپائیان و بطور کلی غربی‌ها مدیون تمدن و علوم مسلمین است.

دستاوردهائی که از طریق «صقلیه» و «اندلس» و جنگ‌های صلیبی نصیب اروپائیان شد و مبنای رشد آنان گردید. حقیقتاً مسلمین امام و پیشوای انسانهای  گمراه و سرگشته آن زمان بودند.

 

نظرات اندیشمندان غربی در ارتباط با اثر تمدن و علوم اسلامی در رشد علمی و فرهنگی غرب

«شریستی» ـ مستشرق غربی ـ راجع به هنر اسلامی می‌گوید: «اروپا در حدود هزار سال به هنر اسلامی به عنوان اعجوبه و دستاوردی بسیار شگفت‌انگیز می‌نگریست.»

شرق‌شناس هلندی آقای «دوزی» می‌گوید: «در شرایطی که در اروپا کسی سواد خواندن و نوشتن نداشت و آموزش فقط مختص طبقه روحانیون بود حتی یک مرد بی‌سواد در اندلس دیده نمی‌شد».

«لین بول» در کتاب عرب و اسپانیا می‌گوید:

«در زمانی که اندلس رهبریت علم و دانش جهان را به عهده داشت و پرچمدار آن تمدن و فرهنگ بود، اروپای بی‌سواد، در جهل و نادانی و محرومیت غوطه می‌خورد».

آقای «بریفولت» در کتاب تکامل بشر می‌گوید:

«علم ارزشمندترین هدیه و دست آورد تمدن اسلامی برای جهان امروز بود و اگر دقیق شویم رد پای فرهنگ و علوم اسلامی را در تمامی زمینه‌هایی که اروپائیان در آن پیشرفت کرده‌اند می‌بینیم».

و در ادامه می‌گوید:

«مهمترین اثر تمدن اسلامی را در پیشرفت علوم تجربی دیدیم، بخشی از دانسته‌های بشری که نقطه قوت و عامل اصلی پیروزی و تفوق انسان امروز است.

تمامی این حقایق اثبات می‌کنند که دین اسلام است که می‌تواند کاخ رفیع تمدن را بنیاد نهد».

«ابوشبکه» در کتابش به نام روابط فکری و روحی بین اعراب و اروپائیان می‌گوید:

«انقراض تمدن عرب حادثه شومی برای اسپانیا و اروپا بود، اندلس خوشبختی را فقط در سایه اسلام تجربه کرد، و آنگاه که اعراب رفتند، ویرانی جای زیبایی، ثروت و آبادانی را پر کرد».

«هـ - ر- جب» در کتابش به نام «جهت‌گیرهای نوین در عقیده اسلامی» در ارتباط با پیشرفت اروپائیان براساس علوم تجربی می‌گوید:

«به نظر من تمامی مورخین و صاحب‌نظران اتفاق نظر دارند که تحقیقات و مطالعات دقیق علمی و تجربی مسلمین عامل بسیار مهمی در مساعدت و همراهی سیل روز افزون پیشرفت مادی و صنعتی اروپائیان بود، آغاز این تغییر وتحول زمانی بود که در قرون وسطی شیوه و اصول علوم تجربی از جانب مسلمین به اروپا راه یافت».

«فکتور روبنسون» در بحثی مفصل و طولانی راجع به مقایسه تمدن اسلامی در اندلس و اروپا در قرون وسطی می‌گوید:

در شرایطی که اشراف اروپا نمی‌توانستند حتی یک امضا بکنند، فرزندان مسلمین در مدارس اندلس درس می‌خواندند، در حالی که روحانیون مسیحی کتاب آسمانی را به غلط می‌خواندند معلمین قرطبه کتابخانه‌ای ساخته بودند که با کتابخانه عظیم اسکندریه برابری می‌کرد.

تمامی این گفته‌ها و شواهد بسیار زیاد دیگر بر این موضوع دلالت دارد که اسلام دینی توانمند در بنای تمدن و پیشرفت علمی است، در شرایطی که در اروپا در دادگاه و درحضور تمامی مردم، افراد را به خاطر اظهارنظر علمی و فکری می‌کشتند، سرزمین‌های اسلامی مهد پرورش علمی و فکری بود.

 

دین اسلام آموزش را رایگان می‌داند. این نظر براساس موضع‌گیری‌های رسول اکرم صلی الله علیه وسلم در ارتباط با تعلیم علم می‌باشد، آن حضرت صلی الله علیه وسلم از گرفتن پاداش در مقابل آموزش‌دادن شدیداً نهی فرمودند و از جهت تاریخی نیز به اثبات رسیده است که ایشان برای دعوت و تعلیمات خود از هیچکسی تقاضای مبلغی یا پاداشی ننمودند. همچنانکه ایشان در ابتدای دعوتش و تمامی انبیا در آغاز رسالت خویش این گفته پروردگار متعال را تکرار می‌کردند که می‌فرماید:

«وَمَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيهِ مِنْ أَجْرٍ إِنْ أَجْرِي إِلَّا عَلَى رَبِّ الْعَالَمِينَ »(الشعراء/109)

«من برای آن «ابلاغ رسالت» از شما پاداش نمی‌خواهم و اجر من فقط بعهده خداوند است».

 

اسلام تعلیم را به هر صورتی که باشد مجانی اعلام کرده است و فرقی نمی‌کند که مخارج شرایط آن را در دولت یا افراد خیّر تامین کنند، بهر حال کسی که عهده‌دار این وظیفه مهم می‌گردد برای جلب رضایت الهی و نزدیکی به او به این عمل اقدام می‌نماید.

نتیجه این موضع‌گیری و این طرز تفکر آن بود که مردم در طول تاریخ بعد از ظهور اسلام به علم و آموزش علمی به صورتی بی‌نظیر و شگفت‌انگیز روی آوردند.

استاد «محمود مهدی استانبولی» در مقاله‌اش به نام تربیت اسلامی در مجله تمدن اسلامی ص422 می‌گوید:

«دولت اسلامی برای تمامی ساکنین کشورهای اسلامی آموزش را مجانی کرده بود و هیچ تفاوتی در این مورد بین افراد و طبقات مختلف اجتماعی نبود، در تمامی مدارس و مساجد به روی همه مردم گشوده بود. از بقایای این قانون فراگیر «دانشگاه الازهر»، «دانشکده ‌دارالعلوم» و تمامی مدارس علوم دینی است، در این دانشکده‌ها دانشجویان مبالغی جهت تامین غذا پرداخت می‌کنند که در حال حاضر تصمیم بر آن است که این وجوه نیز توسط دولت پرداخت شده و غذا نیز رایگان گردد».

در اینجا سؤالی پیش خواهد آمد: اگر معلم تمامی وقت خود را صرف آموزش کند و کاری برای تامین معاش و رفع نیازهای روزمره نداشته باشد، آیا جایز است که در قبال تعلیم، وجهی دریافت کند؟

در جواب باید گفت که در شرایطی که معلم زندگی خود را به تعلیم اختصاص می‌دهد و راه دیگری برای تامین معاش ندارد و دولت و جامعه در ارتباط با تامین مادی او سهل‌انگاری و بی‌توجهی می‌کنند جایز است که در قبال آموزشی که می‌دهد وجهی دریافت نماید تا عزت و احترام او حفظ شود، و قادر به زندگی و بر آوردن نیازهای خویش باشد.

در این مورد نیز «امام غزالی» می‌گوید: «برای آنکه ذهن و فکر معلم آسوده باشد و بتواند به نحو احسن تدریس کند چنانچه راه دیگری برای تامین معاش نداشته باشد، می‌تواند وجوهی در قبال کار خویش دریافت نماید تا قادر به ادامه کار و زندگی باشد، هر چند مقصد معلم در اینجا نشر علم و دست یافتن به پاداش اخروی است،‌ در ‌کنار آن دریافت حقوق برای آن است که بتواند در آینده نیز این نیت صحیح را تحقق بخشد».

«قابسی» از «ابوالحسن» روایت می‌کند که در خدمت امام «مالک» نشسته بودم که یکی از معلمین قرآن به خدمت آن حضرتص رسید و گفت: ای ابا عبدالله، من مربی و معلم کودکانم، امروز برایم وجوهی فرستادند. مردم در قبال کارم به من هیچ چیزی پرداخت نمی‌کنند، خود و خانواده‌ام تنگذست هستیم و من نیز راهی جز تعلیم ندارم و از طرف دیگر دوست ندارم که مبلغی برای تعلیم تعیین نمایم. امام مالک فرمودند:

«برو و وجه مشخصی جهت تعلیم کودکان تعیین کن».

آن مرد برخاست و رفت. بعضی از کسانی که در مجلس نشسته بودند گفتند:

ای ابا عبدالله! به او گفتی که برای تعلیم مبلغ تعیین کند؟

امام مالک فرمود:

آری، پس چه کسی کودکان ما را آموزش دهد و تربیت کند، اگر آنان نبودند ما چه می‌کردیم و چه بودیم.

اهمیت توجه به این موضوع در عصر حاضر بیشتر است، زیرا در شرایطی زندگی می‌کنیم که نقشه‌های پلید استعمار برای نابودی اسلام و محونمودن آثار آن روز به روز پیچیده‌تر می‌شود و عوامل انحرافی با گذشت زمان سیری صعودی پیدا کرده‌اند.

پس بر والدین و مربیان واجب است که امر تعلیم فرزندانشان را بسیار جدی تلقی کنند خصوصا آموزش علوم بسیار مهم توحید و عقیده اسلامی و تلاوت وفهم قرآن وسایر علوم شرعی، زیرا هر آنچه که امر واجبی، فقط بواسطه آن تحقق یابد خود نیز واجب خواهد بود. و اگر از پرداختن اجر و پاداش در مقابل آموزش فرزندانشان امتناع ورزند و آنها را به حال خویش رها سازند بزودی رشدی براساس الحاد و گمراهی و بی‌بندوباری و فساد خواهند داشت.

به هر حال صرف‌نظر از گرفتن پاداش و حق تعلیم یا نگرفتن آن در شرایط امروزی و عصر حاضر، وجود مدرسی که مسائل عقیدتی را به کودکان ما تدریس کند، و اصول اخلاقی و وقایع تاریخی و تلاوت قرآن را به آنان یاد دهد، ضروری است، در غیر این صورت فرزندان ما گمراه خواهند شد.

 

نتیجه این مباحث آن است که:

گرفتن اجرت و حق‌التعلیم در شریعت اسلام مجاز نبوده مگر آنکه شرایط و اوضاع ویژه‌ای موجود باشد. مثلاً تنها شغل وسیله کسب معلم تدریس باشد یا اینکه وضعیت فکری و روحی فرزندان فرد مسلمان طوری باشد که محتاج به مربیان و معلمانی باشند که آنان را از رفتن به جانب کفر و گمراهی باز دارد و موارد و شرایط بسیار دیگر،‌ که بسته به اشخاص متفاوت است.

علمی که در برابر آموزش و تعلیم آن حق تدریس دریافت می‌شود فرقی ندارد که علوم طبیعی باشد یا تشریعی.

(و) زیرا اسلام دینی است که وجوب تعلیم را به عینی و کفایی تقسیم کرده است.

اگر علم و دانش از نوعی باشد که هر فرد مسلمان از لحاظ تکامل و رشد اخلاقی، فکری، جسمی و روحی بدان نیازمند است، ‌واجب عینی خواهد بود و بر هر مسلمان واجب است که به مقدار ضرورت و به تناسب نیاز خود بیاموزد، این وجوب عینی تمامی افراد امت اسلام از زن و مرد و کوچک و بزرگ و پیر و جوان و کارگر و کارمند را شامل می‌شود.

اما آموزش علومی که در ارتباط با کشاورزی، صنعت، تجارت، طب، مهندسی، برق و نیروهای اتمی و هسته‌ای وامور دفاع نظامی و غیره است واجب کفایی می‌باشد، یعنی اگر تعدادی از افراد جامعه مبادرت به یادگیری این علوم نمودند، تکلیف از دیگران ساقط می‌شود، در غیر این صورت همه افراد مسؤول و گناهکار خواهند بود.

و این راز قدرت شگفت‌انگیز اسلام در بنای تمدن و رشد برق آسای علمی است، نیروی اعجاب انگیزی که عظمت اسلام و قدرت سازگاری آن را با شاریط معقول و متغیر زمانی نشان می‌دهد، خصایصی که موجب جاودانگی و تازگی و استمرار آن در طی قرون و اعصار خواهد شد.

اما دلیل عقب‌ماندگی فرهنگی و ضعف علمی و صنعتی امروز مسلمین آن است که مسلمانان به حقیقت دین عظیم خویش واقف نیستند و اسلام را با جنبه‌های مختلف زندگی خود تطبیق نداده‌اند.

از جانب دیگر این عقب‌ماندگی اسف‌بار نیز به علت دسیسه‌های دشمنان اسلام است که دین را از سیاست جدا کرده‌اند و در دید مردم نادان و ناآگاه، اسلام را فقط به عبادات و امور اخلاقی محدود نموده‌اند.

روزی که مسلمین حقیقت دین خود را دریابند و نظام شامل و کامل آن را بر تمامی جوانب زندگی خود تطبیق دهند و نسبت به دسیسه‌ها و نقشه‌های شوم دشمنان اسلام و کارگزاران آن آگاهی پیدا کنند، بار دیگر مجد و عظمت و جایگاه رفیع خود را در میان انسانها باز خواهند یافت و رهبری بشریت را مانند گذشته بدست خواهند گرفت و بهترین جامعه و والاترین نمونه برای حیات انسانی خواهند بود.

« وَأَنَّ هَذَا صِرَاطِي مُسْتَقِيمًا فَاتَّبِعُوهُ وَلَا تَتَّبِعُوا السُّبُلَ فَتَفَرَّقَ بِكُمْ عَنْ سَبِيلِهِ ذَلِكُمْ وَصَّاكُمْ بِهِ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ»(الأنعام/153)

«و این راه مستقیم من است از آن پیروی کنید و به دنبال راههای دیگر نروید که متفرق می‌شود، اینچنین پروردگارتان به شما توصیه می‌کند، شاید متقی گردید».

از جمله وظایف آموزشی که باید مربیان و معلمین و والدین به آن بسار توجه داشته باشند و تلاش و سعی خود را در درجه اول بر آن متمرکز سازند، آموزش تلاوت قرآن، سیره نبوی، احکام، (هر آنچه که فرد بدان نیاز دارد) و ادبیات و داستانهای مهم و ارزشمند می‌باشد.

همچنانکه می‌دانیم این مواد درسی در سن بلوغ عقلانی به کودکان ارائه می‌شود و براساس رهنمود رسول خداصـ که سلام و درود خداوند بر او باد ـ انتخاب شده است،

«عتبه بن ابوسفیان» به معلم و مؤدب فرزندش «عبدالحمید» چنین می‌گوید: «کتاب خدا و بهترین اشعار و گزیده‌ترین سخنان را به فرزندم بیاموز.»

«امام شافعی»: می‌گوید:

«کسی که قرآن را بیاموزد ارزش او بسیار زیاد می‌شود و کسی که درس فقه بخواند بزرگوار و شریف می‌گردد و کسی که علم حدیث یاد بگیرد، قدرت استدلال و منطق او تقویت می‌شود، و کسی که علم لغت را مطالعه کند سرشت و طبع او نرم و ملایم می‌گردد، و کسی که علم حساب بیاموزد، اندیشه‌اش رشد و نمو می‌یابد.»

«امام غزالی» در کتاب «احیاء علوم الدین» در ارتباط با تربیت فرزندان می‌گوید:

«به کودکان خود قرآن و احادیث و سرگذشت نیکان و احوال بزرگان را بیاموزید، سپس به آنان احکام دینی و اشعار غیرعاشقانه یاد دهید».


بازگشت به ابتدا

بازگشت به نتايج قبل

 

ارسال مقاله به دوستان

چاپ مقاله

 

     

  معرفي سايت به دوستان  |   درباره ما   |  تماس با ما

All Rights Reserved For BlestFamily.com © 2010

كليه حقوق مادي و معنوي سايت محفوظ است.