تعمیق روحیه جهادی در درون فرزند
از جمله مسایل خطیر و امور مهمی که لازم است مربیان بدان اهتمام ورزند و بخش عمده
توجه و حساسیت خود را بدان معطوف سازند تعمیق روحیه جهادی در درون فرزند و استوار
کردن مفاهیم همت و پایداری در اندیشه قلب و عواطف وی است به ویژه در شرایط کنونی و
عصر حاضر که حاکمیت اسلام بر کشورهای اسلامی ساقط شده و خورشید عزت اسلام غروب کرده
طاغوتها حاکم گشته و زمام امور در بیشتر کشورهای اسلامی در دست کسانی است که دغدغه
و هدفی ندارند جز اجرای طرحها و توطئههای مخالفان خدا و اسلام، خواه این نقشهها
مارکسیستی باشند خواه استعماری، خواه صهیونیستی و خواه صلیبی از پیامدهایی چنین
سیاستی بود که خلافت اسلامی برچیده شد موجهای مادیگری طوفانهای بنیان کن لاقیدی و
اباحیگری و جریانهای برخواسته از مکاتب منحرف و دینستیز، جوامع اسلامی را به
سیهورزی و رنجوری دچار ساختند و در نتیجه کشورهای مسلمان به طعمه هر طمعکار و هدف
هر سودجویی تبدیل شدند!!
لذا بر مربیان واجب است که فرزندانشان را با نیروی صبر و پایدار مجهز کنند و روحیه
جهادی و دلاوری را در شخصیتشان عمیقاً بکارند، بدینامید که بتوانند با سخت کوشی و
تلاش دلیرانه خود بنای فرو ریخته عظمت اسلام و مجد مسلمانان را بازسازی کنند!
اما مراحلی که مربیان در فرایند تعمیق جهاد در درون فرزندان و استوار کردن مفاهیم
جهادی در شخصیت و اندامهای آنان لازم است بپیمایند کدامند؟
به نظر من این مراحل عبارتند از
1- تذکر مداوم این نکته به فرزند که: تحقق عزت اسلامی و بنای مجد و عظمت دینی
منحصراً از طریق جهاد و تلاش برای اعلای قانون خداوند ممکن خواهد شد
«يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ مَن يَرْتَدَّ مِنكُمْ عَن دِينِهِ فَسَوْفَ
يَأْتِي اللّهُ بِقَوْمٍ يُحِبُّهُمْ وَيُحِبُّونَهُ أَذِلَّةٍ عَلَى
الْمُؤْمِنِينَ أَعِزَّةٍ عَلَى الْكَافِرِينَ يُجَاهِدُونَ فِي سَبِيلِ اللّهِ
وَلاَ يَخَافُونَ لَوْمَةَ لآئِمٍ ذَلِكَ فَضْلُ اللّهِ يُؤْتِيهِ مَن يَشَاء
وَاللّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ»(المائده / 54)
«ای مؤمنان هر کس از شما از دینش روی بگرداند [یقین بداند که فقط خودش زیان خواهد
دید و حتی اگر همه شما از ادامه دینداری و دینپروی امتناع ورزید خمی به ابروی
اسلام نخواهد آمد زیرا] خداوند به زودی گروهی را میآورد که آنها را دوست دارد و
آنان هم متقابلاً او را دوست میدارند در مقابل مؤمنان نرمخو و فروتن و در مقابل
کافران، جدی و قاطعند، درراه خداوند و به جهاد میپردازند و از طعن و تهدید
سرزنشگران هراسی به دل راه نمیدهند».
2- تفهیم همیشگی این مطلب به فرزند که: جهاد در راه خدا انواع گوناگونی دارد:
·
جهاد مالی:
از طریق انفاق به منظور گسترش دین خدا. این جهاد پشتوانه مهم هر جهاد دیگری است که
امت اسلامی انجام میدهد چه جهاد تبلیغی، چه آموزشی، چه سیاسی و چه رزمی و جنگی
«إِنَّ اللّهَ اشْتَرَى مِنَ الْمُؤْمِنِينَ أَنفُسَهُمْ وَأَمْوَالَهُم بِأَنَّ
لَهُمُ الجَنَّةَ »(التوبه / 111)
«خداوند جانها و اموال مؤمنان را از آنان خریداری نموده است تا در مقابل بهشت از
آن ایشان گردد».
«انْفِرُواْ خِفَافًا وَثِقَالاً وَجَاهِدُواْ بِأَمْوَالِكُمْ وَأَنفُسِكُمْ فِي
سَبِيلِ اللّهِ »(التوبه / 41)
«حرکت کنید؛ سبکبار باشید یا سنگین بار! و با اموال و جانهای خود، در راه خدا جهاد
نمایید».
- بنابه روایت ترمذی و نسایی پیامبر صلی الله علیه وسلم میفرماید: «من أنفق نفقهً
فی سبیل الله کتبت له بسبعمائة ضعف»: «کسی که مالی را در راه خدا انفاق نماید تا
هفتصد برابر پاداش برایش نوشته خواهد شد»
·
جهاد تبلیغی:
یعنی تبلیغ برنامه اسلام به وسیله زبان تفهیم حقانیت پیام اسلام به کفار منافقان
دین ستیزان و کژ روان و اتمام حجت بر آنها.
«وَالْمُؤْمِنُونَ وَالْمُؤْمِنَاتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِيَاء بَعْضٍ يَأْمُرُونَ
بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنكَرِ وَيُقِيمُونَ الصَّلاَةَ وَيُؤْتُونَ
الزَّكَاةَ وَيُطِيعُونَ اللّهَ وَرَسُولَهُ أُوْلَئِكَ سَيَرْحَمُهُمُ اللّهُ
إِنَّ اللّهَ عَزِيزٌ حَكِيمٌ»(التوبه / 71)
«مردان و زنان مؤمن برخی یاور و پشتیبان یکدیگرند، امر به معروف و نهی از منکر
میکنند و نماز را بر پا میدارند و زکات میپردازند و از خدا و پیامبرش پیروی
میکنند چنین کسانی را که خداوند مورد رحمت قرار خواهد داد بیگمان خدا توانمند و
فرزانه است».
«الَّذِينَ يُبَلِّغُونَ رِسَالَاتِ اللَّهِ وَيَخْشَوْنَهُ وَلَا يَخْشَوْنَ
أَحَدًا إِلَّا اللَّهَ وَكَفَى بِاللَّهِ حَسِيبًا»(الاحزاب / 39)
«[دینداران راستین] کسانی هستند که پیامهای خداوند را ابلاغ میکنند و از وی
میهراسند و محبت احدی غیر از خدا را در دل ندارند و خدا برای حسابرسی کافی است».
- بنابه روایت ترمذی امام احمد و ابن حبان پیامبر صلی الله علیه وسلم میفرماید:
«نضرالله امرءاً سمع منی شیئاً فبلغه کما سمعه فرب مبلغ أوعی من سامع»: «خداوند شاد
و خرم کند کسی که سخنی از من میشنود و آن را همانگونه که شنیده است به دیگران
میرساند چه بسا کسی که سخن به وی میرسد از شنونده خوش فکرتر و هوشمندتر باشد [و
پیام آن دریافت کند و هدایت یابد]»
- همچنین بنابه روایت مسلم و اصحاب سنن پیامبر صلی الله علیه وسلم میفرماید: «من
دعا إلی هدیً کان له من الأجر مثل أجور من اتبعه لا ینقص ذلک من أجورهم شیئاً»:
«آنکه به انجام امور پسندیده و طرق خیر فرا میخواند، به اندازه پاداش کسانی که از
وی پیروی میکنند پاداش خواهد برد بدون اینکه این پاداش اضافی چیزی از پاداش
پیروانش بکاهد»
·
جهاد سیاسی:
یعنی تلاش برای برپایی حکومت اسلامی براساس اصول این دین و قواعد کلی و فراگیر آن
به طور خلاصه اینکه: حاکمیت و مقام قانونگذاری در این سیستم سیاسی از آن خداوند
باشد و بس.
«وَأَنِ احْكُم بَيْنَهُم بِمَآ أَنزَلَ اللّهُ وَلاَ تَتَّبِعْ أَهْوَاءهُمْ
وَاحْذَرْهُمْ أَن يَفْتِنُوكَ عَن بَعْضِ مَا أَنزَلَ اللّهُ إِلَيْكَ فَإِن
تَوَلَّوْاْ فَاعْلَمْ أَنَّمَا يُرِيدُ اللّهُ أَن يُصِيبَهُم بِبَعْضِ
ذُنُوبِهِمْ وَإِنَّ كَثِيرًا مِّنَ النَّاسِ لَفَاسِقُونَ
* أَفَحُكْمَ الْجَاهِلِيَّةِ يَبْغُونَ وَمَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللّهِ حُكْمًا
لِّقَوْمٍ يُوقِنُونَ»(المائده / 50 و 49)
«در میان آنان مطابق قوانین خدا داوری و حکومت کن و از درخواستها و انتظارات
غیرمعقول و هوسآلود آنان پیروی مکن و مواظب باشد که تو را از برخی قوانیی که
خداوند به سوی تو فرو فرستاده است منحرف نکنند. اگر [از پذیرش دستورات دین] روی
گرداندند بدان که خداوند میخواهد به علت برخی گناهانشان آنان را مجازات کند و
بیشتر مردم به قیود دینی پایبند نیستند آیا جویای حاکم جاهلیت هستند و چه کسی برای
اهل یقین از خدا بهتر قانون و حکم صادر میکند؟!».
- مسلم از عبدالله بن مسعود رضی الله عنه روایت میکند که پیامبر صلی الله علیه
وسلم فرمود: «مَا مِنْ نَبِيَ بَعَثَهُ الله فِي أُمّةٍ قَبْلِي، إِلاّ كَانَ لَهُ
مِنْ أُمّتِهِ حَوَارِيّونَ وَأَصْحَابٌ يَأْخُذُونَ بِسُنّتِهِ وَيَقْتَدُونَ
بِأَمْرِهِ. ثُمّ إِنّهَا تَخْلُفُ مِنْ بَعْدِهِمِ خُلُوفٌ، يَقُولُونَ مَا لاَ
يَفْعَلُونَ، وَيَفْعَلُونَ مَا لاَ يُؤْمَرُونَ. فَمَنْ جَاهَدَهُمْ بِيَدِهِ
فَهُوَ مُؤْمِنٌ، وَمَنْ جَاهَدَهُمْ بِلِسَانِهِ فَهُوَ مُؤْمِنٌ، وَمَنْ
جَاهَدَهُمْ بِقَلْبِهِ فَهُوَ مُؤْمِنٌ. وَلَيْسَ وَرَاءَ ذَلِكَ مِنَ الإِيمَانِ
حَبّةُ خَرْدَلٍ»»: «هر کدام از پیامبرانی که خداوند آنها را در میان امتهای پیش
از من برانگیخته است از میان امت خود حواریون و یارانی داشتهاند که به سنت وی
پایبند بوده و از فرمان وی اطاعت میکردهاند سپس نسلی جانشینی این حواریون شدند که
سخنانی میگویند که خود بدانها عمل نمیکنند و کارهایی انجام میدهند که دستور
انجام آنها را ندارند، هرکس که با دستش با چنین کسانی جهاد کند مؤمن است و هرکس با
زبانش به جهاد به آنها بپردازد مؤمن است و هرکس با قلبش با آنها جهاد کند مؤمن است
و پایینتر از این حد به اندازه دانهای خردل ایمان وجود ندارد»
·
جهاد جنگی یا قتال:
یعنی تلاش و جهدورزی برای ایستادگی در برابر هر حاکم تجاوزگری که در راه اجرای
احکام خداوند و گسترش دعوت وی در زمین مانعتراشی و سنگاندازی میکند فرقی ندارد
چه این طاغوتها در دار الاسلام باشند چه در دارالحرب؟
«وَقَاتِلُوهُمْ حَتَّى لاَ تَكُونَ فِتْنَةٌ وَيَكُونَ الدِّينُ كُلُّهُ لِلّه
فَإِنِ انتَهَوْاْ فَإِنَّ اللّهَ بِمَا يَعْمَلُونَ بَصِيرٌ»(انفال/ 39)
«و با آنان بجنگند تا مانعی [در راه اجرای احکام دینی و گسترش دعوت] باقی نماند و
فرمانروایی یکسره از آن خداوند گردد».
«قَاتِلُواْ الَّذِينَ لاَ يُؤْمِنُونَ بِاللّهِ وَلاَ بِالْيَوْمِ الآخِرِ وَلاَ
يُحَرِّمُونَ مَا حَرَّمَ اللّهُ وَرَسُولُهُ وَلاَ يَدِينُونَ دِينَ الْحَقِّ مِنَ
الَّذِينَ أُوتُواْ الْكِتَابَ حَتَّى يُعْطُواْ الْجِزْيَةَ عَن يَدٍ وَهُمْ
صَاغِرُونَ»(التوبه / 29)
«با اهل کتابی که به الله و روز آخرت ایمان ندارند و حرام داشته خدا و پیامبرش را
حرام نمیگیرند و دین حق را نمیپذیرند پیکار کنید تا به دست خویش و خاکسارانه جزیه
بپردازند».
هنگامی که مربی این معنای عام و گسترده از جهاد را به فرزند تفهیم کند و وقتی انواع
آن و شاخههای منشعب از آن را به وی بیاموزد با تمام عزم و ارادهاش روانة میادین
جهاد خواهد شد چرا که جهاد در این معنای عام هر نوع فعالیت تبلیغی را به شرط اینکه
با نیت اعلای قانون خدا و گسترش دین او صورت گیرد شامل میشود
3- توجه دادن مداوم فرزند به اقدامات قهرمانانه فرزندان صحابه رضی الله عنهم تا وی
نیز با الگوپذیری از آنان درراهشان گام بردارد و مسیرشان را بپیماید؛ اکنون توجه
شما را به نمونههایی از این موضوع جلب میکنم:
الف- وقتی مسلمانان راه احد را در پیش گرفتند پیامبر صلی الله علیه وسلم سپاهیانی
را که در سنین پایین قرار داشتند نپذیرفت از جمله کسانی که آنها را به علت صغر به
پشت جبهه باز فرستاد یکی رافع بن خدیج و دیگری سمره بن جندب بود بعداً وقتی پیامبر
صلی الله علیه وسلم اطلاع پیدا کرد که رافع تیرانداز ماهری است به وی اجازه داد در
جنگ شرکت کند.
سمره رضی الله عنه به گریه افتاد و به ناپدریش گفت: پیامبر صلی الله علیه وسلم به
رافع اجازه داد است در جنگ شرکت کند و من را نپذیرفته است و این در حالی است که
رافع در کشتی حریف من نمیشود این خبر به پیامبر صلی الله علیه وسلم رسید لذا هر
دو نفر را فرا خواند و مسابقهای در میانشان ترتیب داد، نتیجه کشتی به سود سمره
تمام شد، لذا پیامبر صلی الله علیه وسلم به وی نیز اجازه داد در جنگ شرکت کند.
ب- زمانیکه پیامبر صلی الله علیه وسلم و یاور وی ابوبکر رضی الله عنه به سوی
مدینه هجرت کردند و به مدت سه روز در غار ثور ماندند عائشه و اسماء دختران ابوبکر
رضی الله عنه کار تهیه توشه و امکانات لازم برای آنان را به عهده داشتند اسماء
کمربند خود را باز کرد و قسمتی از آن را برید تا دهانه مشک آبی را که همراه میبرد
با آن ببندد. به همین سبب به ذات النطاقین (صاحب دو کمربند) شهرت یافت. عبدالله
فرزند ابوبکرس نیز آنان را در جریان اخبار مربوطه میگذاشت. هر تصمیم مخفیانهای را
که قریش علیه این دو نفر اتخاذ میکردند عبدالله رضی الله عنه به هر طریقی ممکن آن
را درمییافت و شامگاه خبر آن را بدیشان میرساند. گاهی شب را نزد آنان میماند و
به هنگام سحر از اقامتگاه آنان خارج میشد و صبح همانند فردی که شب را در مکه بوده
است همراه با سایر مردم شهر بیدار میشد. چنانکه میدانید عائشهك و عبداللهس در آن
هنگام هنوز به سن بلوغ نرسیده بودند.
ج- بنابه نقل کتابهای تاریخ، نوجوان مسلمانی از پدرش تقاضا میکرد که امکانات لازم
را در اختیار وی بگذارد تا برای دستیابی به اوج مجد و بزرگی مناطق مختلف زمین را
درنورد و به تجارت و کسبروزی بپردازد:
اسب را زین کن و بر دهانش افسار بزن سپس سرم را با کلاه خود بپوشان و شمشیر را در
دستم بگذار [تا برای تجارت روانه سفر گردم] اگر در سن نوجوانی به کار بازرگانی
نپردازم، پس کی به فکر کسب و کار بیفتم؟ به زودی راه سفر در پیش میگیرم و نه از را
حرام بلکه از طریق حلال به جستجوی رزق و روزی میپردازم این سفر یا فقر و تهدستی را
دور خواهد کرد یا مرگ را نزدیک.
کسانی که خواستار نمونههای بیشتری از این قبیل هستند به بحث «پدیدة ترس» در بخش
دوم کتاب «چگونه فرزندان خود را تربیت کنیم؟» مراجعه کنند که در آنجا به اندازه
کافی از این موارد ذکر شده است.
4- واداشتن فرزند به حفظ سورههای انفال، توبه، احزاب و آیات مربوط به موضوع جهاد
همراه با اسباب نزول و تفسیر انها بیان شجاعتهای پیامبر صلی الله علیه وسلم و
اصحاب بزرگوارشان در جنگهای بدر، خندق، حنین و بیان این دلاوریها و رشادتها
بیتردید روحیه فرزندان را قوی میکند و از وی فردی بیباک و صفشکن خواهد ساخت که
در اجرای فرمان خدا به طعن و تهدید هیچ سرزنشگری اعتنا نخواهد کرد بلکه با تمام
توان روانه میدان نبرد شده و شهادت درراه خدا را آرزو میکند. هماهنگونه که اجدادش
قبلاً روانه میدان شدند و نسل اول این امت محمدی شهادت در راه خدا را آرزو کردند.
5- تعمیق عقیده قضا و قدر دردرون فرزند؛ تا درنتیجه وی باور قطعی داشته باشد که
آنچه به وی رسیده است نرسیدنش غیرممکن و آنچه به وی نرسیده است رسیدنش محال بوده
است و اگر تمامی افراد بشر به همکاری و همراهی بپردازند تا نفعی به وی برسانند
امکان ندارد بتوانند نفعی جز آنچه خداوند برای وی در نظر گرفته است به او برسانند
همچنین چنانچه برای وارد آوردن زیانی به وی همه دور هم گرد آیند ضرری جز آنچه قبلاً
از سوی خداوند مقدر شده است به وی نخواهند رساند. در مورد مرگ نیز عمیقاً باور
داشته باشد که با پایان یافتن عمر مقرر مرگ بدون لحظهای زودتر یا دیرتر خواهد
رسید. زندگی و مرگ عزت و ذلت زیان و نفع و تنزل و رفعت همگی در انحصار خداوند هستند
کلید تمامی کارها در دست اوست و بر انجام هر گونه کاری تواناست
میتوان درباره این مفاهیم به گفتهها و اشعار گذشتگان نیز استشهاد نمود:
هنگامی که دلیرانه به کار والا و مطلوبی پرداختی به کمتر از مقام ستارگان رضایت مده
[سعی کن والاترین مقام را در آن زمینه کسب کنی و در فکر سختی و مرگ مباش] زیرا طعم
مرگ چه در کارهای پست و چه در کارهای بزرگ یکسان است
در حالیکه سرمست قدرت شده و همانند پهلوانان سرگرم قدرت نمایی بود به وی گفتم وای
بر تو مرگ از تو حیا نخواهد کرد اگر درخواست کنی که یک روز بیشتر از عمر مقررت زنده
بمانی به تقاضایت توجه نخواهد شد. در مورد مرگ چاره فقط صبر است و صبر زیرا دستیابی
به عمر ابدی غیرممکن است
اینها اهم نقاط و مراحل تعمیق روحیه جهادی در درون فرزند بود که برای شما مربیان
تشریح گردید؛ اکنون وظیفه شما این است که با رعایت توضیحات و مراحل یاد شده و القای
مفاهیم گفته شده به اندیشه و قلب فرزندان زمینهای فراهم کنید که وقتی به سن جوانی
رسیدند و منادی جهاد آنان را فرا خواند قهرمانانه و مجاهدانه و در حالیکه هراس کسی
جز خدا را در دل ندارند به سوی رزمگاه و میدانهای نبرد بشتابند در آنجا نیز با
کمال دلاوری و تسلیمناپذیری بجنگند و سلاح خود را بر زمین نگذارند و از جهاد و
اعلای فرمانهای خداوند دست نکشند تا زمانی که پرچم اسلام را برافراشته و بیرق
پیروزی را در حال اهتزار مشاهده کنند در این هنگام مؤمنان با مشاهده یاری خداوند
شادمان خواهند شد او هرکس را بخواهد حمایت میکند و او توانمند و مهرورز است.
|